901 - دکتر ابراهیم کارخانهای: مدیران لطف کنند شریک غم مردم باشند ۱۳۹۸/۱۱/۰۶
مدیران لطف کنند شریک غم مردم باشند
۱۳۹۸/۱۱/۰۶
دکتر ابراهیم کارخانهای*
۱- در حالی که در کشورهای پیشرفته کانونهای تفکر نقش مهمی در کارآمدی مدیریت ایفا می کنند و صدها کانون در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و امنیتی حاصل تلاش خود را برای اخذ تصمیم جامع و بهنگام در اختیار نهادهای حاکمیتی کشورها قرار میدهند؛ متاسفانه این مهم در کشور ما علیرغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب که بارها از آنها به عنوان هیئتهای اندیشهورز یاد فرمودهاند، مورد غفلت واقع گردیده است و مدیران دستگاههای اجرایی بهجای بهرهگیری از خرد جمعی متخصصین و صاحب نظران مجرب و نخبه کشور، صرفاً به فکر و نظر محدود کارشناسان دستگاههای ذیربط اکتفا میکنند. در حالی که دولت آمریکا از کانونهای تفکر چند صد نفره علیه ملت ایران بهره میبرد متاسفانه در داخل کشور به این مهم آنگونه که باید، توجه نمیشود که جا دارد دولت محترم با تجدید نظر در این خصوص خرد جمعی نخبگان و صاحبنظران کشور را در این برهه حساس از زمان درخدمت حل مشکلات کشور قرار دهد.
۲ - در شرایطی که مدیران دستگاههای اجرایی علاوهبر حقوق، از فوقالعاده مدیریت و دیگر امتیازات ویژه رفاهی برخوردارند و در مقابل ولینعمتان آنها با مشکلات جنگ اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند؛ جا دارد در شرایط سخت کنونی ترتیبی اتخاذ گردد که کلیه امتیازات ویژه مدیریتی حذف و در شرایط دشوار کنونی مدیران شریک غم مردم و کارکنان خود باشند. هرگز پذیرفته نیست در حالی که مردم فشار حداکثری جنگ اقتصادی را تحمل میکنند مدیران دستگاهها از امتیازات ویژه رفاهی برخوردار باشند. تجدید نظر در این مهم که با کاهش هزینههای جاری دولت همراه است میتواند موجبات دلگرمی و اعتماد بیشتر مردم را نیز فراهم نماید.
در چنین شرایطی دیگر مدیریت طعمهای نخواهد بود که افراد فرصتطلب و سودجو بر سر تصاحب آن رقابت کنند، با این اقدام انقلابی راه برای ورود مدیران جهادی، پرتوان، مومن، انقلابی، سادهزیست و مردمی و بدون هیچگونه چشمداشت مادی به عرصه مدیریتی کشور باز خواهد شد و تحولی جدید در نظام مدیریتی کشور رخ خواهد داد که نتیجه آن استحکام بخشی به نظام مدیریتی کشور و تلاش مجاهدانه برای پیشرفت و حل مشکلات مردم خواهد بود.
۳- مدیری که به هشدارهای دلسوزان نظام توجه نمیکند و در پایان کار به همان نتیجهای میرسد که منتقدین دلسوز قبلا هشدار داده بودند، مدیری که توانمندی داخلی را نادیده میگیرد و سرمایه کشور را به جیب بیگانگان واریز میکند، مدیری که فقط در مراسم افتتاحیهها و همایشها دیده میشود، مدیری که از آسانسور ویژه برای رفت و آمد استفاده میکند، مدیری که چندین دستگاه خودرو در اختیار خود و خانوادهاش قرار میدهد، مدیری که با مردم حشر و نشر ندارد، مدیری که قدرت تحول و نوآفرینی ندارد، مدیری که ایستا و متوقف در زمان است، ادامه کار چنین مدیرانی اشرافی، خسته و ناتوان؛ سد راه حل مشکلات مردم و موجب جدایی مردم از مسئولین میگردد!
۴- در شرایط حساس کنونی هیچ دستگاهی نباید خود را مبرای از مشکلات اقتصادی کشور بداند؛ کلیه وزارتخانهها و سازمانها به مانند اعضای یک پیکر، میبایست هدف واحدی را در جهت خدمت به مردم دنبال کنند. در میدان جنگ اقتصادی برخی دستگاهها در خط مقدم نبرد و برخی نقش پشت جبهه را ایفا مینمایند؛ وظیفه رئیسجمهور محترم است که به عنوان رئیسدولت همه مدیران دستگاههای اجرایی کشور را در قالب ارائه برنامه مشخص ملزم به هماهنگی و نقشآفرینی در میدان جنگ اقتصادی نماید. هیئت محترم دولت به عنوان مقر فرماندهی برنامهریزی و مدیریت جهادی در هماهنگ سازی کلیه دستگاهها میبایست به عنوان اصلیترین کانون اقدام و عمل انقلابی، نقش کلیدی را در میدان جنگ اقتصادی ایفا نماید. طراحی عملیاتهای بزرگ برای مقابله با مشکلات اقتصادی میبایست در اتاق فرماندهی هیئت دولت تصمیمگیری و در وزارتخانههای ذیربط برنامهریزی و عملیاتی گردد. تقسیمبندی دستگاهها به اقتصادی و غیراقتصادی، خالی کردن پشت جبهه از نیروهای پشتیبانی است. جا دارد دولت محترم نقش کلیدی همه دستگاهها را در جنگ اقتصادی تبیین و حسب وظایف محوله، آنها را مورد بازخواست و نظارت جدی قرار دهد.
۵- بدون شک جنگ اقتصادی دشمن، جنگی زودگذر نخواهد بود بلکه جنگی فرسایشی است که با هدف فشار، مهار و براندازی بر جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی و تحمیل گردیده است. دشمن در جنگ اقتصادی ابتدا استحکامات و اهداف بزرگ اقتصادی را هدف قرار میدهد و بعد با حمله به نقاط استراتژیک و تنگتر کردن حلقه مبارزه سعی دارد با عبور از جنگ اقتصادی و سیاسی کردن جنگ، مردم را به میدان مقابله با نظام اسلامی بکشاند که تاکنون این حربه برای چندمین بار با هوشمندی مردم ناکام مانده است. بدون شک همانگونه که ملت سلحشور ایران با توکل بر قادر متعال در طول ۴۰ سال گذشته، چندین رئیسجمهور آمریکا و سردمدار رژیم صهیونیستی را به خاک مذلت سپردهاند در این مبارزه بزرگ نیز شاهد دفن رئیسجمهور خودسر و نادان آمریکا و سردمداران منطقهای او خواهند بود.
۶- در حالی که اتاقهای کار مدیران دستگاههای اجرایی میبایست اتاق فرماندهی جنگ علیه دشمن باشد چرا صدای مقابله جدی با اهداف برنامهریزی شده دشمن در دستگاهها به گوش نمیرسد؟ چرا علیرغم مشکلات بودجهای دستورالعملی انقلابی برای حذف هزینههای غیرضرور و چابکسازی دستگاههای اجرایی صورت نمیگیرد؟ چرا قوانین فرسوده که زمان کارآمدی آنها سپری گردیده است کنار نمیرود؟ چرا قوانین ناکارآمد سازمان تعزیرات حکومتی در جهت بازدارندگی تغییر نمیکند؟ چرا نظارتی فراگیر و انقلابی بر قیمت کالاهای مورد نیاز مردم اعمال نمیشود؟ منافع چه کسانی با تصویب و اجرای قوانین قوی و کارآمد به خطر میافتد؟
۷- درحالی که دشمن با تمام قدرت، همه اهرمها و ابزارهای جنگ اقتصادی را علیه ملت ایران نشانه رفته است، سادهانگاری است که تصور شود با حفظ شرایط و قوانین عادی میتوان به مقابله با جنگ تمامعیار دشمن شتافت، بدون شک در چنین شرایطی برنامههای جاری اقتصادی میبایست جای خود را به برنامهریزی دفاعی و تهاجمی علیه دشمن بدهد. همانگونه که در میدان جنگ با کسانی که آب به آسیاب دشمن میریزند و مهمات جنگی را در دسترس قرار نمیدهند و اطلاعات حساس نظامی را به دشمن گزارش میدهند، بر پایه قوانین عادی برخورد نمیشود؛ در میدان جنگ اقتصادی نیز نباید با کسانی که با بر هم زدن نظم اقتصادی و گرانی برنامهریزی شده کالا فشار مضاعف اقتصادی را بر مردم تحمیل میکنند بر اساس قوانینی که زمان کارآمدی آنها سپری گردیده و از بازدارندگی لازم برخوردار نیستند برخورد شود. بهروزرسانی قوانین فرسوده و ناکارآمد اقتصادی از جمله قوانین تعزیرات حکومتی که به سال ۱۳۷۶ بر میگردد یک ضرورت فوری در میدان مبارزه با جنگ اقتصادی دشمن است.
۸- بدون شک مقابله همهجانبه با مشکلات کنونی، عزم راسخ و قاطع کلیه دستگاههای اجرایی و سیاسی و قوای مقننه و قضائیه کشور را در قالب برنامهریزی هماهنگ و واحد و با بهرهگیری از تمامی توانمندیهای بالقوه کشور را در تمامی عرصهها میطلبد و الا اقدامات موردی و گاه بخشنامهای دستگاههای اجرایی، پاسخگوی مقابله با تهاجم برنامهریزی شده دشمن و انتظارات بحق مردم صبور و انقلابی که بار گرانی را تحمل میکنند نخواهد بود.
______________________________
* استاد دانشگاه و نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی
۱- در حالی که در کشورهای پیشرفته کانونهای تفکر نقش مهمی در کارآمدی مدیریت ایفا می کنند و صدها کانون در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و امنیتی حاصل تلاش خود را برای اخذ تصمیم جامع و بهنگام در اختیار نهادهای حاکمیتی کشورها قرار میدهند؛ متاسفانه این مهم در کشور ما علیرغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب که بارها از آنها به عنوان هیئتهای اندیشهورز یاد فرمودهاند، مورد غفلت واقع گردیده است و مدیران دستگاههای اجرایی بهجای بهرهگیری از خرد جمعی متخصصین و صاحب نظران مجرب و نخبه کشور، صرفاً به فکر و نظر محدود کارشناسان دستگاههای ذیربط اکتفا میکنند. در حالی که دولت آمریکا از کانونهای تفکر چند صد نفره علیه ملت ایران بهره میبرد متاسفانه در داخل کشور به این مهم آنگونه که باید، توجه نمیشود که جا دارد دولت محترم با تجدید نظر در این خصوص خرد جمعی نخبگان و صاحبنظران کشور را در این برهه حساس از زمان درخدمت حل مشکلات کشور قرار دهد.
۲ - در شرایطی که مدیران دستگاههای اجرایی علاوهبر حقوق، از فوقالعاده مدیریت و دیگر امتیازات ویژه رفاهی برخوردارند و در مقابل ولینعمتان آنها با مشکلات جنگ اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند؛ جا دارد در شرایط سخت کنونی ترتیبی اتخاذ گردد که کلیه امتیازات ویژه مدیریتی حذف و در شرایط دشوار کنونی مدیران شریک غم مردم و کارکنان خود باشند. هرگز پذیرفته نیست در حالی که مردم فشار حداکثری جنگ اقتصادی را تحمل میکنند مدیران دستگاهها از امتیازات ویژه رفاهی برخوردار باشند. تجدید نظر در این مهم که با کاهش هزینههای جاری دولت همراه است میتواند موجبات دلگرمی و اعتماد بیشتر مردم را نیز فراهم نماید.
در چنین شرایطی دیگر مدیریت طعمهای نخواهد بود که افراد فرصتطلب و سودجو بر سر تصاحب آن رقابت کنند، با این اقدام انقلابی راه برای ورود مدیران جهادی، پرتوان، مومن، انقلابی، سادهزیست و مردمی و بدون هیچگونه چشمداشت مادی به عرصه مدیریتی کشور باز خواهد شد و تحولی جدید در نظام مدیریتی کشور رخ خواهد داد که نتیجه آن استحکام بخشی به نظام مدیریتی کشور و تلاش مجاهدانه برای پیشرفت و حل مشکلات مردم خواهد بود.
۳- مدیری که به هشدارهای دلسوزان نظام توجه نمیکند و در پایان کار به همان نتیجهای میرسد که منتقدین دلسوز قبلا هشدار داده بودند، مدیری که توانمندی داخلی را نادیده میگیرد و سرمایه کشور را به جیب بیگانگان واریز میکند، مدیری که فقط در مراسم افتتاحیهها و همایشها دیده میشود، مدیری که از آسانسور ویژه برای رفت و آمد استفاده میکند، مدیری که چندین دستگاه خودرو در اختیار خود و خانوادهاش قرار میدهد، مدیری که با مردم حشر و نشر ندارد، مدیری که قدرت تحول و نوآفرینی ندارد، مدیری که ایستا و متوقف در زمان است، ادامه کار چنین مدیرانی اشرافی، خسته و ناتوان؛ سد راه حل مشکلات مردم و موجب جدایی مردم از مسئولین میگردد!
۴- در شرایط حساس کنونی هیچ دستگاهی نباید خود را مبرای از مشکلات اقتصادی کشور بداند؛ کلیه وزارتخانهها و سازمانها به مانند اعضای یک پیکر، میبایست هدف واحدی را در جهت خدمت به مردم دنبال کنند. در میدان جنگ اقتصادی برخی دستگاهها در خط مقدم نبرد و برخی نقش پشت جبهه را ایفا مینمایند؛ وظیفه رئیسجمهور محترم است که به عنوان رئیسدولت همه مدیران دستگاههای اجرایی کشور را در قالب ارائه برنامه مشخص ملزم به هماهنگی و نقشآفرینی در میدان جنگ اقتصادی نماید. هیئت محترم دولت به عنوان مقر فرماندهی برنامهریزی و مدیریت جهادی در هماهنگ سازی کلیه دستگاهها میبایست به عنوان اصلیترین کانون اقدام و عمل انقلابی، نقش کلیدی را در میدان جنگ اقتصادی ایفا نماید. طراحی عملیاتهای بزرگ برای مقابله با مشکلات اقتصادی میبایست در اتاق فرماندهی هیئت دولت تصمیمگیری و در وزارتخانههای ذیربط برنامهریزی و عملیاتی گردد. تقسیمبندی دستگاهها به اقتصادی و غیراقتصادی، خالی کردن پشت جبهه از نیروهای پشتیبانی است. جا دارد دولت محترم نقش کلیدی همه دستگاهها را در جنگ اقتصادی تبیین و حسب وظایف محوله، آنها را مورد بازخواست و نظارت جدی قرار دهد.
۵- بدون شک جنگ اقتصادی دشمن، جنگی زودگذر نخواهد بود بلکه جنگی فرسایشی است که با هدف فشار، مهار و براندازی بر جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی و تحمیل گردیده است. دشمن در جنگ اقتصادی ابتدا استحکامات و اهداف بزرگ اقتصادی را هدف قرار میدهد و بعد با حمله به نقاط استراتژیک و تنگتر کردن حلقه مبارزه سعی دارد با عبور از جنگ اقتصادی و سیاسی کردن جنگ، مردم را به میدان مقابله با نظام اسلامی بکشاند که تاکنون این حربه برای چندمین بار با هوشمندی مردم ناکام مانده است. بدون شک همانگونه که ملت سلحشور ایران با توکل بر قادر متعال در طول ۴۰ سال گذشته، چندین رئیسجمهور آمریکا و سردمدار رژیم صهیونیستی را به خاک مذلت سپردهاند در این مبارزه بزرگ نیز شاهد دفن رئیسجمهور خودسر و نادان آمریکا و سردمداران منطقهای او خواهند بود.
۶- در حالی که اتاقهای کار مدیران دستگاههای اجرایی میبایست اتاق فرماندهی جنگ علیه دشمن باشد چرا صدای مقابله جدی با اهداف برنامهریزی شده دشمن در دستگاهها به گوش نمیرسد؟ چرا علیرغم مشکلات بودجهای دستورالعملی انقلابی برای حذف هزینههای غیرضرور و چابکسازی دستگاههای اجرایی صورت نمیگیرد؟ چرا قوانین فرسوده که زمان کارآمدی آنها سپری گردیده است کنار نمیرود؟ چرا قوانین ناکارآمد سازمان تعزیرات حکومتی در جهت بازدارندگی تغییر نمیکند؟ چرا نظارتی فراگیر و انقلابی بر قیمت کالاهای مورد نیاز مردم اعمال نمیشود؟ منافع چه کسانی با تصویب و اجرای قوانین قوی و کارآمد به خطر میافتد؟
۷- درحالی که دشمن با تمام قدرت، همه اهرمها و ابزارهای جنگ اقتصادی را علیه ملت ایران نشانه رفته است، سادهانگاری است که تصور شود با حفظ شرایط و قوانین عادی میتوان به مقابله با جنگ تمامعیار دشمن شتافت، بدون شک در چنین شرایطی برنامههای جاری اقتصادی میبایست جای خود را به برنامهریزی دفاعی و تهاجمی علیه دشمن بدهد. همانگونه که در میدان جنگ با کسانی که آب به آسیاب دشمن میریزند و مهمات جنگی را در دسترس قرار نمیدهند و اطلاعات حساس نظامی را به دشمن گزارش میدهند، بر پایه قوانین عادی برخورد نمیشود؛ در میدان جنگ اقتصادی نیز نباید با کسانی که با بر هم زدن نظم اقتصادی و گرانی برنامهریزی شده کالا فشار مضاعف اقتصادی را بر مردم تحمیل میکنند بر اساس قوانینی که زمان کارآمدی آنها سپری گردیده و از بازدارندگی لازم برخوردار نیستند برخورد شود. بهروزرسانی قوانین فرسوده و ناکارآمد اقتصادی از جمله قوانین تعزیرات حکومتی که به سال ۱۳۷۶ بر میگردد یک ضرورت فوری در میدان مبارزه با جنگ اقتصادی دشمن است.
۸- بدون شک مقابله همهجانبه با مشکلات کنونی، عزم راسخ و قاطع کلیه دستگاههای اجرایی و سیاسی و قوای مقننه و قضائیه کشور را در قالب برنامهریزی هماهنگ و واحد و با بهرهگیری از تمامی توانمندیهای بالقوه کشور را در تمامی عرصهها میطلبد و الا اقدامات موردی و گاه بخشنامهای دستگاههای اجرایی، پاسخگوی مقابله با تهاجم برنامهریزی شده دشمن و انتظارات بحق مردم صبور و انقلابی که بار گرانی را تحمل میکنند نخواهد بود.
______________________________
* استاد دانشگاه و نماینده دورههای هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی