1244 - محمدهادی صحرایی : موسی میان ماست ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
موسی میان ماست
۱۳۹۹/۰۵/۲۷
محمدهادی صحرایی
پس هر كس با تو درباره بندگى و رسالت عیسى مجادله كرد بعد از علمى كه از مطلب یافتى به ایشان بگو «بیایید ما فرزندانمان و شما فرزندانتان را، ما زنان خود و شما زنانتان را، ما نفس خود و شما نفستان را بخوانیم و سپس مباهله كنیم و دورى از رحمت خدا را براى دروغگویان که یا ما یا شمایید درخواست كنیم».1
سخن دقیق و لطیفی است که ماه ذیالحجه ماه خاطرات بزرگ است. ماهی که بدون شناخت آن، شناخت توحید و نبوت و امامت، ممکن نیست. و شناخت صحیح ریشههای عاشورا و ماهیت شهادت سیدالشهداء سلامالله علیه هم مقدور نیست و نمیشود بدون فهم صحیح قربان و غدیر و مباهله، حسین بن علی را شناخت. آنها که رفوزه دشت تفتیده طَف شدند از فهمیدن عبودیت در قربان و اطاعت از ولیّ در غدیر و حتی آیه ابتدای این مطلب را هم نفهمیده بودند. این آیه مباهله هرچند گویاست ولی ذکر لطایف محکمش خالی از برکت و هدایت نیست. مباهله پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله با بزرگان مسیحیان نجران که با موضوعیت اعتقادات اسلام و مسیحیت در مورد حضرت عیسای روحالله سلاماللهعلیه است، اگرچه برگزار نشد ولی همین تَرک میدان توسط آنان، شکستی تاریخی شد برای کسانی که حرفهای جز تحریف تاریخ و تجارتِ جعلیات ندارند. و صدالبته درسهای مهمی به مؤمنین داد که به کار بستن آنها رمز پیروزیهای بزرگ بیجنگ و خونریزی است.
یهودیان در طول تاریخ نشان دادهاند که شهوت سیریناپذیری برای تحریف واقعیات و جعل تاریخ دارند. داستانسرایی برای خلقت جهان، زندگی پیامبران، شخصیتسازی و واقعهسازیهای اغراقآمیز مثبت و منفی، کتابنویسی، حدیثسازی و... و تبلیغات فراگسترده رسانهای را به این دلیل اسرائیلیات مینامند. آنها آیندهپژوهی قوم خود را بر امواج تحریف پیش میبرند. قوم توسریخور و تحقیرشدهای که ثابت کردند قدر عزت نمیدانند. نَفَس حق موسی به آنها خورد و از او بیش از ده معجزه را به چشم دیدند که یکی از آنها شکافته شدن نیل بود که برای مسلمان شدن کافران کفایت میکرد ولی با اضافه شدن ده روز به غیبت موسی، هارون؛ ولیّ، جانشین و برادر او را رها کردند و از خداپرستی به گوسالهپرستی تنزل کردند و اهمیت جایگاه ولیّ در جامعه آنچنان است که نادیده گرفتنش، قوم موسیدیده و معجزهپروریده بنیاسرائیل را هم بتپرست میکند و تعجب ندارد.
آنکه سرگین به دست نادان داد تا بوی جنان از آن به شمام بکشد، حقهبازی است که در تمام مقاطع مهم و گردنههای مردافکن تاریخ، حاضر است. ابلیس یکی است ولی شیاطین دستپرورده او که کم نیستند. آنها که اهل «یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه»2 هستند خوب میدانند چگونه خواص را خواب و عوام را عبرت تاریخ کنند. خوب میدانند چگونه باید دست علی را بست، اقتصاد مسلمین را از ثروت کوثری فدک محروم کرد و یا کِی به نیزه قرآن بست. و چگونه میشود مالک را از خیمه معاویه دور کرد. «لاحکم الا لله» حق است و درست، ولی عمروعاص ناپاک است و نادرست. سخت است باور تکرار تجربههای تلخ تاریخی که مثلاً با تحریف و تحمیل، پیروزی صفین را به ابوموسای احمق بسپارند تا با مذاکره آن را شکسته تحویل دهد و علی را مقصر نشان دهند که چرا موافقت کردی و کاری نکردی؟ میشود؟ میشود، رفیق.
گفتند، پیامبر اسلام صدهزار زن و مرد و پیر و جوان را سه روز در گرمای بیابان معطل کرد تا آنها که رفتهاند برگردند و آنها که ماندهاند برسند؛ با جهاز شتر منبر ساختند و او بالا رفت و خطبهای فصیح و بلیغ خواند و گفت نگرانم که رسالتم را به سرانجام نرسانم و خدا به او وعده تأمین امنیت داد و او دست علی را بلند کرد و «فقط و فقط» گفت هرکه با من دوست است بعد از من با علی دوست باشد و بعد از آن با دست و زبان از همه بیعت گرفت و آنها هم به علی تبریک گفتند و همه شاد و خرم به خانه رفتند و همین؟! میشود؟! کسی باور میکند؟! آری. تاریخ باور ناممکنها را ممکن کرده. میشود با «تحریف»، واقعیتِ آخرین پیامِ آخرین پیامبر خدا را در آخرین حج او که صدهزار نفر آن را دیده و با زبان و دست بیعت کرده و سوراخ شدن «حارث فهوی» را دیدهاند را چنان جابهجا کرد که حتی شاهدان، به زور به خود بقبولانند که آن پیام آخرین پیامِ آخرین پیامبر... برای معرفی دوست بود نه جانشین!
بنیاسرائیل، با موسی غرق در نعماتی بودند که به برکت او نصیبشان شده بود ولی «تحریف» باعث شد تاریخ خود را فراموش کنند. طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و نیل خونین و... و فرعونی که مردانشان را یا با کارِ سخت میکُشت و یا با ازاله روح مردانگی، و زنانشان را یا برای کلفتی نگه میداشت یا عشرت دربار و موسی آنها را از زیر پا و پهلوی فراعنه بیرون کشید و سروری داد و... و حالا گِرد گوساله میچرخند احمقها. و حالا:
1- بنیاسرائیلِ آن زمان همین صهیون امروزی است. مرموز و موذی و مزور و نادرست. مثل سامری، با افسانه هولوکاست اروپا را سرکیسه میکند، بن سلاخ سعودی را تا جا داشته دوشیده و با خرید و فروش سیاستمداران کار خود را پیش برده و هنوز از خون کودکان فلسطینی دست نشسته، برادری با سران بیغیرت امارات را علنی کرده و برای سایرین هم نقشه دارد و میخواهد آنها را با «معامله قرن» هم مفتضح کند.
2- انفجار مهیب بیروت، جهان عرب و اسلام را تکان داد. انفجاری که بزرگِ لبنان فرمود «اگر مشخص شود کار اسرائیل بوده، به همان وسعت جبران میشود». در آنجا که شهروند شریفی مثل سیدحسن نصرالله نمیتواند در خیابان حضور علنی داشته باشد، مکرون اجنبی- که اگر کرونا نبود دولتش نمیتوانست از شنبههای اعتراضی تنبان بالا بکشد- با خیال آسوده قدم میزند و بغل میکند و سخن میراند و سران لبنان را تهدید میکند که «اگر تا شهریور اصلاحات انجام نشود خودم اصلاحات را برعهده میگیرم». یعنی چه؟ بماند که لاتی به سوسول نمیآید ولی یعنی اگر به بردگی درنیایید شما را به بردگی میبرم.
3- دکتر ترامپ که چکیده تربیت غربی است، 27 ماه قبل، برجام را پاره کرد و درخت هرسکرده تحریمها را با قوت و قدرت بیشتری برگ و بر داد. برجامی که بیتوجه به انذار عقلا و زنهار سیاستمداران خبره، بسته شد و بزرگترین دستاورد دو دولت اعتدالی- اصلاحاتی روحانی و نتیجه زجر و صبر مردم ایران و اعتماد به شعارهای دولت منتخب و حاصل تحمل بدترین تحریمهای تحمیلی فتنه 88 به بعد بود. برجامی که با اعتماد عجیب به کدخدا و شامل مجموعهای پُر از «تقریباً هیچ» بود. ترامپ سه ماه است زانو بر گردن مردمش گذاشته و کشورها به جز «روستای دومینیکن» اگر مجال یابند خطش را نمیخوانند.
اگر فعلاً این سهگانه را با هم مرتبط بدانیم زمزمههایی افسونگرانه را خواهیم شنید که میگوید «بهخاطر معامله قرن، اسرائیل دیگر در انزوا نیست. مگر گشایش اقتصادی نمیخواهید؟ انفجار لبنان را که دیدید. اگر اصلاحات را نپذیرید خودمان اصلاح میکنیم. یا با ترامپی که میهمان عزیز مردم و دولت عراق را در فرودگاه بغداد کُشت و اعلامش کرد یا با دولتی که بعد از او میآید و او به میز مذاکره بازخواهد گشت.» میشود باور کرد هنوز آدمیزادی باشد که با این تحریفات آشکار، منحرف شود و خام و خواب و خوار شود؟ عقل میگوید امکان ندارد هیچ عاقل باشرفی بعد از این همه گزیدگی گزیده شود ولی تکرار تجربههای تلخ تاریخی میگوید ممکن است. میشود، همانگونه که دهها معجزه مقاومت دیده شد و باز هم سامریها نشانی گوساله مذاکره با ابلیس و معامله با شیطان و مراوده با فراعنه را دادند. همانگونه که اگر به بنیاسرائیل خوبی میرسید به خود نسبت میدادند و مصیبتها را از بدشگونی موسی و مؤمنانش میدانستند.3
مباهله یعنی مبارزه مؤمنانه. آنگونه که پیامبر با خانوادهاش که عزیزترینِ امتش بودند به میدان آمد به میدان بیایی. یعنی ایمان به هدف، به راه، به آنچه میگویی و ایمان به خدا. مثل همانها که خمینی کبیر داشت. با داشتن اینها تحریف سامریها یعنی هیچ. اعتماد به امضای ابلیس یعنی هیچ و عهدنامه با کدخدا واقعاًً یعنی تقریباً هیچ. انقلاب اسلامی مظلوم ما بارها با دشمنانش مباهله کرد و پیروز درآمده و تا وقتی موسی با عصای مقاومت میان ماست حیله سامریها فقط مرور درسهاست. مشکلات اقتصادی و مدیریتی امروزین به فضل خدا برطرف میشود و «دهههای آینده دهههای جوانانی است که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنند و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فداه است، نزدیک کنند. باید برای برداشتن گامهای استوار در آینده، گذشته را درست شناخت و اگر غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی درباره گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند.»
________________________
1- سوره آلعمران، آیه 61
2- سوره نساء، آیه 46
3- سوره اعراف، آیه 131