به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 5,421
بازدید دیروز: 9,397
بازدید هفته: 54,705
بازدید ماه: 110,840
بازدید کل: 28,030,560
افراد آنلاین: 35
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱٤ آذر ۱٤۰٤
Friday , 5 December 2025
الجمعة ، ۱٤ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
7396 - روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۴/۰۸/۱۱

روزی نامه های غرب گدای ... 

 ۱۴۰۴/۰۸/۱۱

خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

از طالبان‌هراسی موهوم تا اشک تمساح برای گرانی
وزیر ارتباطات دولت حسن روحانی و قائم‌مقام ستاد تبلیغاتی مسعود پزشکیان که در انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ خود را به آب و آتش می‌زد؛ این روزها حال و هوای جالبی دارد!
جواد آذری جهرمی که ظاهرا از کسب مقام و مسئولیت در دولت پزشکیان بی‌نصیب مانده، چند صباحی است در قامت منتقد جلوه کرده و به مزه‌پرانی علیه دولتی که خودش از عوامل روی کار آمدنش بوده، می‌پردازد. او در تازه‌ترین نمونه، افزایش عجیب و سرسام‌آور قیمت محصولات کشاورزی مانند کاهو را تا کیلویی ۸۰ هزار تومان دست‌مایه قرار داده و نوشته است: «کاهو کیلویی 
80 هزار تومان! همه چیز دلاری شده جز حقوق کارگرها و کارمندان، البته جای نگرانی نیست. مسئولین محترم، مرتبا جلسه می‌گذارند و خب نتیجه نمیده دیگه مشکل اونها نیست...»
این ژست نچسب دلسوزی برای کارگران و کارمندان و مردم در حالی است که مردم هنوز یادشان نرفته همین یک سال پیش بود که او برای ریاست جمهوری مسعود پزشکیان‌گریبان چاک می‌داد و می‌گفت:
- «پزشکیان با رفع تحریم و حذف ۳۳درصد هزینه مازاد معاملات به‌خاطر اثرات تحریم (معادل ده‌ها میلیارد دلار در سال) که به جیب کاسبان تحریم می‌رود و بازپرداخت آن به ملت، کسری بودجه را جبران می‌کند نه با افزایش قیمت بنزین مثل طرح وان دولت رقیب.» (۱۰ تیر ۱۴۰۳) «عدالت و سفره واحد برای همه، دیدگاه اصلی دولت پزشکیان است. با این دیدگاه، کاسبان تحریم و دارندگان سفره از ما بهتران باید نگران باشند نه مردمی که به دنبال حداقل حقوق خود مثل مسکن یا وام ازدواج یا تسهیلات بازنشستگی یا معوقات معلمین و... هستند.» (۱۲ تیر ۱۴۰۳)
- «دولت پزشکیان دولت در آفتاب خواهد بود و آرامش و سایه را برای مردم خواهد خواست.» (۱۳ تیر ۱۴۰۳)‏
آقای آذری جهرمی پیش از مزه‌پرانی‌های‌شان یک عذرخواهی بزرگ به مردم شریف ایران بدهکارند، چون بی‌برنامگی را در انتخابات با تبلیغات فریبکارانه، تحلیل‌های متوهمانه و ادعاهای خلاف واقع آراستند و در قامت حلّ مشکلات به مردم فروختند. 
گفتنی است آقای پزشکیان تاکنون چندبار  بیان کرده که قصد ریاست جمهوری نداشت و صرفا برای گرم کردن تنور انتخابات پا به رقابت‌های گذاشته و اینکه «خودم هم نمی‌دانم چطوری اینجوری شد!» 
آذری‌جهرمی مدتی پیش با اشاره به همین بی‌برنامگی دولت پزشکیان نوشته بود: «ساید انفعال(بی‌تصمیمی و بی‌عملی) از سایه جنگ و تحریم بدتر است. دولت بعد از یک سال هنوز نمی‌داند چه می‌خواهد! خواستن «همه چیز با هم» تفاوتی با «نخواستن هیچ‌چیز» ندارد.»
اطفال سیاست‌زده؛ عرصه رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری را در حد شهرآوردهای ورزشی پایین آوردند و به جای آنکه دغدغه تعالی و پیشرفت ایران اسلامی را از رهگذر انتخابی صحیح داشته باشند؛ تمام همّ و غم‌شان چیرگی بر رقیب سیاسی‌شان در بازی کسب قدرت بود و برای این هدف‌گذاری کودکانه از هیچ فریب، اظهارات خلاف‌واقع و رقیب‌هراسی فروگذار نکردند. اکنون که مردم طعم تلخ بی‌برنامگی و ناتوانی آنها در اداره کشور را می‌چشند؛ آذری‌جهرمی و هم‌قطارانش بدون آنکه به روی خودشان بیاورند مسببان وضع موجود هستند، ژست دلسوزی و طلبکاری گرفته‌اند.
یادآور می‌شود جهرمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با برچسب‌زنی به رقیبان و ترور شخصیت، توئیت زده بود: «نخواهیم گذاشت ایران به دست طالبان بیفتد»!

 

وقتی غربگرایان در درز دیوار هم  دنبال مذاکره با آمریکا می‌گردند!

تیتر روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) درباره نتایج جلسه ترامپ و شی با عنوان «پیروزی دیپلماسی» نشانه نگرش موهوم و غیر واقعی غربگرایان است.
درباره این تیتر، روزنامه عصر ایرانیان نوشت: غربگرایان از عینکی به تحولات بین‌الملل نگاه می‌کنند که در بهترین حالت، برای چند دهه قبل است و نمی‌تواند تحولات دنیای امروز را فهم کند. در نتیجه این وضعیت حرف‌های آنها غیرواقعی است و موجب ایجاد ادراک اشتباه می‌شود. می‌توان گفت که آنها به مردم درباره بزنگاه تغییر نظم دروغ می‌گویند. مثلا همین تیتر را در نظر بگیرید. مخاطب چه چیزی از این تیتر متوجه می‌شود؟ اینکه چالش میان آمریکا و چین با گفت‌وگو و مذاکره حل شده است. پس «پیروزی دیپلماسی» اتفاق افتاده است. یعنی شدیدترین چالش‌ها با مذاکره و دیپلماسی حل می‌شود.
ولی نکته جالب این است که این نگاه غیرواقعی و برآمده از عشق فراوان به غرب، مخصوص غربگرایان است و در دنیا این وضعیت نیست. وقتی رسانه‌‌های اصلی دنیا را بررسی کنیم، با اینکه اکثر آنها غربی هستند و نسبت به منافع غرب تعهد دارند، اما صحبت از «پیروزی دیپلماسی» نمی‌کنند. عمده آنها از «آتش بس موقت» و یا «عقب‌نشینی موقت» یاد کردند. چرا که میزان و حد تنش‌های میان چین و آمریکا برای همه روشن است. به عبارت بهتر اکثر تحلیلگران متوجه تغییرات بنیادی در معادلات قدرت و نظم بین‌الملل شده‌اند و می‌دانند در این شرایط صحبت از پیروزی دیپلماسی یک حرف بی‌ربط و خنده‌دار و صرفا مخصوص جریان غربگرای ایرانی است. آنهائی که از هر درز دیواری به دنبال حاصل کردن مذاکره و توافق با آمریکا هستند.
خوب است غربگرایان ایرانی کمی مطالعات خود را افزایش دهند و تلاش کنند اگر عمدی در کار ندارند، فهم خود را از موضوع پیچیده تغییر نظم بین‌الملل و لحظه‌ای که در آن قرار داریم، افزایش داده و به مخاطب خود حرف غلط ارائه ندهند. یکی از مقالات خوب مقاله‌‌ای است که در همین چند روز گذشته در وب‌سایت فارین افرز منتشر شده است. عنوان مقاله «ساختار بر عاملیت در روابط آمریکا و چین می‌چربد» است. این مقاله به بررسی رقابت چین و آمریکا می‌پردازد و همان‌طور که از عنوان مقاله مشخص است، نویسنده ساختار را نسبت به اثر عاملیت مهم‌تر و موثرتر می‌داند و لذا معتقد است هرگونه تفاهم میان چین و آمریکا موقتی و ناپایدار است.
نویسنده توضیح می‌دهد که مسئله چین در آمریکا یک مسئله دو حزبی است و هرچقدر هم ترامپ تلاش کند با چین تنش‌زدایی کند، به دلیل عدم تغییر رفتارهای اصلی چین و لذا تقویت نگرانی و تهدید چین در نگاه آمریکایی‌ها، هرگونه تفاهم و توافق هم ناپایدار بوده و وضعیت رقابت و تنش میان چین و آمریکا باقی خواهند ماند. «رفتار پکن احتمالاً همچنان ترامپ را ناامید خواهد کرد، همان‌طور که در دوره اول ریاست جمهوری‌اش این اتفاق افتاد.»
نویسنده ابزار خاک‌های کمیاب چین را ابزار قدرتمندی می‌داند که توانسته رفتار آمریکا را تغییر دهد. «پکن، واشنگتن را وادار کرد که از یکی از بهترین ابزارهای اقتصادی خود صرف نظر کند، درست زمانی که چین از اهرم خود استفاده می‌کرد.» به عبارت دیگر آمریکا یک بازیگر ضعیف و آسیب‌پذیر شده که نمی‌تواند تنش را برای مدت طولانی تحمل کند. برای ایران بزنگاه تغییر نظم واجد فرصت‌های زیادی است مشروط به اینکه در داخل این وضعیت به درستی و مبتنی بر واقعیات درک شود. اما جریان غربگرا به دلیل آنکه حیاتش به زنده بودن موضوع مذاکره با آمریکا وابسته است، پیام‌ها و تصاویر غلط به جامعه مخابره می‌کند. باید با این جریان غیرعلمی و غلط مواجهه فعالانه داشت.

 

جز گران کردن ارز  و شرکت در عملیات فریب ترامپ چه نقشی داشتند؟!

سردبیر روزنامه هم‌میهن ادعا کرد: دالّ مرکزی دولت با حذف ظریف و همتی از دست رفت.
محمدجواد روح، درباره سخنان یوسف پزشکیان مبنی بر اینکه «رئیس‌جمهور برنامه‌هایی دارد اما به دلیل ضعف بخش رسانه‌ای و روابط عمومی فهم درستی از دیدگاه‌ها و برنامه‌های او حاصل نشده»، گفت: مشکل اصلی دولت نه در روابط عمومی، بلکه در ازدست‌دادن گفتمان مرکزی و تکرار رویکردهای گذشته است.
روح در گفت‌وگو با انصاف نیوز با تأکید بر اینکه ضعف دولت در حوزه ارتباطی صرفاً ناشی از عملکرد روابط عمومی نیست، گفت: شورای اطلاع‌رسانی و روابط عمومی‌های دولت ممکن است به هر دلیل، داخلی یا بیرونی، ضعف‌هایی داشته باشد؛ اما ریشه مسئله در فرسایش گفتمانی و از بین رفتن مسیر اصلی دولت است. از زمانی که آقایان ظریف و همتی با فشار از دولت کنار گذاشته شدند، دال مرکزی و گفتمان اولیه دولت که در ماه‌های نخست شکل گرفته بود، از بین رفت.
وی افزود: پس از کنار رفتن ظریف و همتی که نمادهای راهبردی و گفتمانی دولت بودند؛ مسائل خارجی، بی‌نتیجه ماندن مذاکرات و شرایط جنگی نیز باعث شد دولت از هدف اولیه‌اش و رویکردهای اصلی خود که بر اساس آنها رای گرفته بود، دور شود. در واقع دولت نتوانست مسیر تازه‌ای تعریف کند و چهره‌هایی را جایگزین ژنرال‌های محذوف کند که توان بازنمایی مؤثر اهدافش را داشته باشند؛ در نتیجه، اکنون دولت با روزمرگی، ضعف رویکرد و بحران معنا و حتی هویت مواجه است.
روح گفت: من تحلیل آقای یوسف پزشکیان را درباره ضعف روابط عمومی قبول ندارم. مسئله فقط اطلاع‌رسانی نیست؛ دولت فعلی ذاتاً دچار مشکل و فرسایش شده است. اگر دولت و شخص رئیس‌جمهور به گفتمان اصلی خود بازنگردند و از چهره‌هایی استفاده نکنند که بتوانند گفتمان و شعارهای اصلی دولت را نمایندگی کنند، موقعیت دولت هر روز بدتر از قبل خواهد شد.
سخنان سردبیر روزنامه زنجیره‌ای قبل از هر چیز اهانت به رئیس‌جمهور است و چنین القا می‌کند که متولی دولت نه آقای پزشکیان بلکه امثال ظریف و همتی بوده‌اند و پزشکیان از نگاه افراطیون مدعی اصلاحات هیچ کاره بوده است و‌گرنه دلیلی ندارد که با برکناری دو نفر آن هم به خاطر تخلفات‌شان ادعا شود دالّ مرکزی دولت از بین رفته است.
لازم به توضیح است که دال مرکزی، هسته مرکزی یک گفتمان و مهم‌ترین محوری است که در یک گفتمان، سایر دال‌های شناور حول آن مفصل‌بندی می‌شود. آیا هسته مرکزی دولت، اشخاص بوده‌اند یا یک منطق مستقل قوام یافته و با دوام؟!
ثانیا دو فرد یاد شده هر چند در دولت نیستند، اما دعاوی آنها کاملا به اجرا درآمده و ضمن آشکار شدن فجایع آن، به شکست انجامیده است. بنابراین اگر گفتمانی برای آقای پزشکیان و دولت وی قائل باشیم، چالش آن به خاطر مواجهه با واقعیت و موهوم درآمدن گزاره‌های القایی بوده است و نه کنار رفتن ظریف و همتی. آقای ظریف ضمن اینکه متهم فجایع فراوان برجام است، جزو شبکه‌ای بودند که وانمود می‌کردند با ترامپ می‌شود توافق کرد بلکه او تاجر است و توافق با وی ساده‌تر است و پشت این توافق (موهوم) 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی خوابیده و... اما در عمل آشکار شد که زینت کردن مذاکره با آمریکا و ترامپ- دانسته یا ندانسته- بخشی از عملیات فریب ترامپ و نتانیاهو برای غافلگیر کردن ایران در جنگ بوده است. خیانت و جنایت ترامپ پس از خیانت و جنایت‌های دولت اوباما، دست شبکه تقین‌کننده خوش بینی به شیطان بزرگ را رو کرده و بحران هویت و مشروعیت و کفایت برای آنها فراهم آورده است.
آقای همتی نیز یک بار در دولت روحانی کارنامه‌ای خسارت‌بار را به ثبت رساند و از رکوردداران تورم در کشور است. با این همه او در دولت پزشکیان به وزارت اقتصاد رسید و پس از ریل‌گذاری غلط بود که در مجلس استیضاح شد. او هیچ برنامه درونزای روشنی نداشت و از مذاکره با آمریکا و تمکین از منویات FATF دفاع می‌کرد، بنابراین نقش خسارت‌باری در شرطی کردن بازار و اقتصاد به مذاکرات و عواقب آن داشت. از سوی دیگر، او با وعده تک‌نرخی کردن ارز، ارز نیمایی را حذف کرد که استارت صعود قیمت دلار به 70 هزار تومان و جهش‌های بعدی تا صد هزار تومان و به هم ریختن دومینووار بازار بود.
با این اوصاف باید به سردبیر هم‌میهن تبریک گفت که خسارت‌های چند لایه ظریف و همتی را به مثابه موفقیت و عروس تعریفی برای مردم فاکتور می‌کند! ضمن اینکه هر مدیریتی در کنار نقشه اولیه دارای طرح و پلن جایگزین است تا در صورت ناکامی در طرح و برآورد اولیه، دچار سردرگمی و درجا زدن یا عقبگرد نشود اما متاسفانه تیم حلقه زده به دور آقای پزشکیان در ستاد انتخاباتی وی، از روز اول اجازه اهتمام به برنامه درونزای ملی در کنار مذاکرات را ندادند و در واقع به فلج کردن دولت پرداختند.

 

مقام آمریکایی: نتیجه سیاست براندازی تهدیدات امنیتی بزرگ‌تر بود

همزمان با ناکامی آمریکا و اسرائیل در جنگ 12 روزه با ایران، مدیر اطلاعات ملی آمریکا گفت: نتیجه سیاست خارجی ما طی چند دهه برای براندازی و تغییر رژیم‌ها، هزینه‌های تریلیون دلاری و ایجاد تهدیدات امنیتی بزرگ‌تر بود.
تولسی گابارد، در کنفرانس ژئوپلیتیک و امنیت جهانی منامه در بحرین، با اشاره به اینکه رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده که اخیراً در تأسیسات هسته‌ای ایران تحرکات تازه‌ای مشاهده شده است، گفت وضعیت جمهوری اسلامی همچنان نگران‌کننده است.
وی در نشست امنیتی سالانه «گفت‌وگوی منامه» مدعی شد: دولت دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود، سیاست تغییر رژیم و ملت‌سازی را کنار گذاشته و اکنون تمرکز اصلی واشنگتن بر ثبات منطقه‌ای، مهار تنش‌های خاورمیانه و کنترل فعالیت‌های هسته‌ای ایران قرار دارد.
در حالی که آمریکا پشتیبان و همراه رژیم صهیونیستی علیه ایران بود، گابارد مدعی شد: بخشی از تغییر رویکرد واشنگتن، شامل تلاش برای پایان دادن به جنگ اسرائیل و ایران، پس از حملات هوائی آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران و نیز حفظ آتش‌بس شکننده در غزه است.
وی همچنین گفت: استراتژی پیشین واشنگتن مبنی بر سرنگونی دولت‌ها و بازسازی کشورهای بحران‌زده، در دولت ترامپ متوقف شده است. این موضع در سخنان رئیس‌جمهوری آمریکا در جریان سفر به خاورمیانه مطرح شده است. سیاست سنتی ایالات متحده برای ترویج دموکراسی و حقوق بشر، جای خود را به رویکردی داده که بر «رفاه اقتصادی و ثبات منطقه‌ای» تمرکز دارد.
گابارد با انتقاد از رویکرد گذشته واشنگتن گفت: برای دهه‌ها، سیاست خارجی ما در چرخه‌ای بی‌پایان از تغییر رژیم و ملت‌سازی گرفتار بود؛ رویکردی که شامل سرنگونی دولت‌ها، تحمیل نظام حکمرانی خود بر دیگران و مداخله در درگیری‌هایی بود که درک اندکی از آن داشتیم. نتیجه آن، هزینه‌های تریلیون دلاری، جان‌های بی‌شمار از دست‌رفته و در بسیاری موارد، ایجاد تهدیدات امنیتی بزرگ‌تر بود.
گابارد همچنین گفته است: آتش‌بس میان اسرائیل و حماس در غزه هنوز بسیار شکننده است و ایران همچنان یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های امنیتی آمریکاست.