روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۴/۰۲/۱۹
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
ماستمالی خباثتهای ترامپ در روزنامههای زنجیرهای
شیطنت جدید دولت آمریکا در زمینه زمزمه تغییر نام خلیجفارس، با واکنش بسیار نرم روزنامههای زنجیرهای مواجه شد. این روزنامهها که ادعا میکردند ترامپ، تاجر و دنبال مذاکره و معامله است و در توافق جدی است؛ اما روزی نیست که ترامپ و اطرافیانش، یک یا چند موضع ضد ایرانی نگیرند، تهدید نظامی نکنند و تحریمهای جدید را به اجرا نگذارند.
آخرین بار خبرگزاریهای آمریکایی و اروپایی خبر دادند ترامپ قصد دارد در جریان سفر قریبالوقوع به چند کشور عربی از جمله عربستان، نام خلیجفارس را به خلیج عربی تغییر دهد! ترامپ اصل این گزارشها و اینکه چنین موضوع موهنی در دستور کار دولت وی است را رد نکرد و فقط گفت که هنوز در اینباره تصمیم نگرفته است.
با وجود تکرار این مواضع خصمانه و خباثتآلود، روزنامههای زنجیرهای بزککننده ترامپ ترجیح دادند با ملایمت از کنار ماجرا که نشانگر چندین باره فقدان حسن نیت در طرف آمریکایی است، بگذرند؛ و این در حالی است که برخی از همانها، هنگام شلیک موشک یمن به اسرائیل (به تلافی جنایات رژیم صهیونیستی)، غیرتی و مدعی شده بودند که این اقدام، شلیک به مذاکرات آمریکا و ایران است!
در واکنش به تحرکات دولت و برخی نمایندگان کنگره آمریکا علیه خلیجفارس، روزنامه اعتماد صرفاً به بازنشر پیام وزیر امور خارجه بسنده کرد و بدون اینکه خود موضع اعتراضی بگیرد، تیتر زد: «شایعه شرمآور تغيير نام تاريخی خليج فارس».
روزنامه سازندگی ارگان حزب کارگزاران هم ذیل تیتر «طراحی خطرناک / ترامپ قصد دارد در سفر به خاورمیانه نام خلیجفارس را به خلیج عربی تغییر دهد» نوشت: آنچه در این برهه تاریخی طراحی شده تا دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در صفحهای بنام تغییر جغرافیای خلیجفارس که مرتبط با هویت جمعی و تاریخی ایرانیان است ایفای نقش کند طراحی خطرناکی است که از تقابل با جمهوری اسلامی و حتی در تقابل با حاکمیت ملی ایران هم گذشته است. اگر ترامپ و تیم او دنبال مذاکره و صلح در خاورمیانه هستند ملتها را نباید وارد منازعه کنند. بده بستان سیاسی در بین دولتها حتی جنگ بین دولتها هم مرسوم است و هم معمول زیرا رئالیستها جنگ را هم ادامه دیپلماسی میدانند اما جنگ با هویتها و ملتها برای هیچکس نتیجهای جز تهدید صلح و ترویج تروریسم و تکثیر خشونت نخواهد داشت.
از سوی دیگر، روزنامه شرق در نوشتهای با عنوان «وقتی تاریخ بازیچه سیاست میشود»، خاطرنشان کرد: ترامپ که به گفته استیون میلر در گفتوگو با فاکسنیوز، به دنبال بازسازی «صلح و امنیت» در خاورمیانه است، به یک دستاورد دیپلماتیک در کارنامه صد روزه خود نیاز دارد. به گزارش نیوزویک، رئیسجمهور آمریکا توافق هستهای با ایران را «موفقیتی بزرگ» میداند که میتواند جایگاه او را در سیاست خارجی تقویت کند. با این حال، تحریک احساسات ملی ایرانیان با جعل نام خلیجفارس که سیدحسن خمینی آن را «مضحکه» خوانده، میتواند اعتماد تهران به مذاکرات را تضعیف کند. ایران که به گفته عراقچی در شبکه ایکس، نامهای جغرافیایی را بخشی از «میراث جمعی بشریت» میداند، هرگونه اقدام خصمانه را توهین به هویت ملی خود تلقی میکند.
شرق افزود: کشورهای عربی که به دنبال مدیریت تنشها و کنترل سیاستهای تنشزای اسرائیل هستند، از اقدامات تحریکآمیز بهرهای نمیبرند. برای کاخ سفید، اجتناب از جعل نام خلیجفارس و ادعاهای ارضی نهتنها به حفظ فضای دیپلماتیک کمک میکند، بلکه فرصتی برای دستیابی به توافقی هستهای فراهم میآورد که میتواند بهعنوان دستاوردی بزرگ برای دونالد ترامپ ثبت شود. ایران، با پشتوانه تاریخ و هویت خود، در برابر هرگونه خصومت ایستادگی خواهد کرد و این ایستادگی میتواند مذاکرات را به سمتی هدایت کند که منافع تهران را در اولویت قرار دهد.
در این میان، روزنامه هممیهن، تیتر «شایعه خبرساز» را برای وقاحت طرف آمریکایی انتخاب کرد و سعی کرد که این شیطنت را به گردن صهیونیستها و اطرافیان ترامپ بیندازد و خود وی را تبرئه کند! هم میهن با ادعای اینکه «محور شرارت در اطراف ترامپ هستند»، نوشت: این شایعه غیررسمی، حتی اگر به واقعیت نپیوندد؛ نشانه آشکار و بارزی است از تحرکات سیاسی-رسانهای نیروهای متفاوت و متمایزی که چه درون ایالات متحده و چه در سطح منطقه، مخالف کاهش تنش و فراتر از آن حلوفصل مسائل فیمابین ایران و آمریکا هستند و هریک به جهتی، علاقه دارند آرایش قوای کنونی خاورمیانه و نسبت بلوکهای سهگانه عبری، عربی و ایرانی با آمریکا تداوم یابد و حتی در جهتی مخالف منافع و موقعیت ایران، رادیکالتر و ستیزهجویانهتر از وضع فعلی شود.
بازگشت رکود، نتیجه بیعملی دولت و معطلی در مذاکرات
در حالی که کشور در دولت سیزدهم رشد اقتصادی چهار تا پنج درصد را تجربه کرد، معطلی نسبت به مذاکرات و رهاشدگی برخی مسئولیتهای دولتی، موجب بازگشت رکود اقتصادی ظرف پنج ماه گذشته شده است.
اکنون در حالی که دولت 70 روز است فاقد وزیر اقتصاد است و اهتمام کافی به معرفی وزیر نداشته، شاخص مدیران خرید (شامخ) از رکود حکایت میکند. در این زمینه روزنامه دولتی ایران نوشت: شامخ فروردینماه ۱۴۰۴، از چالشهای جدی پیش روی کسب و کارها خبر میدهد. شاخص مدیران خرید (شامخ) کل اقتصاد، سال ۱۴۰۴ را با عدد 48.4 شروع کرده است. عددی نشاندهنده تداوم رکود و چالشهای جدی در مسیر تولید و اشتغال عواملی نظیر قطعی برق، نوسانات نرخ ارز و کاهش قدرت خرید خانوارها به شدت بر فعالیت کسب و کارها تأثیر گذاشتهاند. این وضعیت بهویژه در بخش صنعت با شاخص 50.8، به وضوح مشهود است. چالشهای موجود نه تنها موجب تأخیر در تحویل سفارشهای شده، بلکه سودآوری بنگاهها را نیز تحت تأثیر قرار داده و به کاهش اشتغال منجر شده است. نظرسنجیهای اخیر اتاق بازرگانی از صاحبان کسب و کارها نشان میدهد میزان سفارشهای جدید و استخدام نیروی انسانی نیز کاهشی بوده است.
روزنامه دولت افزود: موجودی مواد اولیه یا لوازم خریداری شده در فروردینماه پس از 12 ماه کاهش متوالی همچنان در محدوده مرزی 50 قرار گرفته است. از یکسو، تورم فزاینده با افزایش چشمگیر قیمت نهادههای تولید به همراه کاهش تقاضای مشتریان، منابع مالی شرکتها را تضعیف کرده و موجب شده بسیاری از بنگاهها نتوانند موجودی کافی را تأمین کنند. از سوی دیگر، نوسانات شدید نرخ ارز، در کنار تأخیر در تخصیص ارز و مشکلات گمرکی، هزینه و زمان واردات مواد اولیه را افزایش داده است.
در فروردینماه موجودی محصول نهائی در انبار یا کارهای در حال تکمیل برای ششمین ماه متوالی کاهشی است. میزان سفارشهای جدید مشتریان به دلیل تداوم رکود تقاضا، در سطوح پایین باقی مانده است. کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان و همچنین افزایش قیمت محصولات، موجب تضعیف بازار مصرف و بهتبع آن کاهش سفارشهای مشتریان شده است.
همچنین، افت میزان صادرات نیز عاملی دیگر است که به کاهش بیشتر سفارشهای دامن زده است. در فروردینماه موجودی مواد اولیه خریداری شده صنایع برای چهاردهمین ماه متوالی از اسفند 1402 روندی کاهش داشته است. در این ماه افزایش هزینههای تولید به دنبال افزایش قیمت مواد اولیه از یکسو و بحران نقدینگی از سوی دیگر منجر به کاهش موجودی مواد اولیه
شده است.
روزنامه دنیای اقتصاد (از روزنامههای حامی دولت و رویکردهای اقتصادی آمیخته به شوک) هم در گزارشی با همین مضمون نوشت: شاخص مدیران خرید فروردینماه سال۱۴۰۴ منتشر شد. بر اساس گزارش شاخص مدیران خرید(شامخ) فروردینماه سال۱۴۰۴ برای کل اقتصاد نمره ۴۸.۴ و برای بخش صنعت نیز نمره ۵۰.۸ را کسب کرده است. نمراتی که نشان از وضعیت نامطلوب اقتصاد در ماه گذشته از دید فعالان اقتصادی دارد؛ هرچند که آنها بخش صنعت را بهصورت ناپلئونی پاس کردهاند. البته نباید از این مسئله نیز غافل شد که هر دو نمره مذکور، نمره تعدیل فصلی شده هستند.
شامخکل اقتصاد در فروردین امسال نمره ۳۸.۴ را به خود اختصاصداده و شامخ بخش صنعت نیز در حدود ۳۴.۵ بوده است؛ نمراتی که هر دو نشان از تعمیق شرایط رکودی دارد. حال اگر ما شامخ تعدیلفصلی شده را مبنا قرار دهیم، شامخ کل اقتصاد در ماه گذشته برای پنجمین ماه متوالی روند رکودی داشته است؛ اما شامخ بخش صنعت نشان از بهبودی نسبی نسبت به اسفند سال۱۴۰۳ دارد. که حاکی از جانسختی این بخش از اقتصاد برای فرار از رکود است. در فروردینماه موجودی محصول نهائی در انبار یا کارهای در حال تکمیل برای ششمین ماه متوالی کاهشی است. در این ماه تعطیلات نوروزی و تداوم قطعیهای برق باعث شده تا بسیاری از واحدهای تولیدی نتوانند به میزان کافی برای ذخیره در انبار تولید کنند.
شاید بتوان روی کار آمدن ترامپ و آغاز جنگ تعرفههای تیم اقتصادی او را دلیل به صدا درآمدن زنگ خطر رکود برای اقتصاد جهانی در ماههای اخیر دانست، اما اقتصاد ایران آنچنان تحتتأثیر مناقشه تعرفههای ترامپ قرار نمیگیرد. همانطور که از گزارش شامخ مشخص است، در وهله اول باید به مسئله قطعیهای مکرر برق پرداخت که هزینه نهائی تولید هر واحد کالا را افزایش داده است و در نتیجه، تولیدکنندگان ناچار شدهاند که برای کاهش هزینهها، حجم تولید را کمکرده یا خطوط تولید را در سطوح پایینتری فعال نگه دارند.
در مجموع میتوان بیانکرد؛ چهار مشکل اساسی بر اساس دیدگاه فعالان اقتصادی وجود دارد: قطعی برق، نوسانات شدید ارزی، تأمین مالی بنگاههای تولیدی و تورم بالا. این چهار مشکل به ما نشان میدهد؛ سیاستگذار اقتصادی در گام اول باید در تأمین زیرساختهای اقتصادی همچون برق بهینهتر عمل کند. مضاف بر این، برای خروج اقتصاد از رکود، سیاستگذار اقتصادی باید تحولی جدی در نظام بانکی خود ایجاد کند. تحولی که از یکسو با حل مسئله تورم فشار را از دوش طرف تقاضا بردارد و از طرفی دیگر، بتواند به تأمین مالی بنگاهها بهنحوی احسن بپردازد. مضاف بر این، سیاستگذار اقتصادی باید به فعال اقتصادی چشمانداز قابل ترسیم دهد.
سفر اشرافی معاون پارلمانی معزول و دو موضع متناقض پزشکیان
رویکرد متناقض رئیسجمهور در برکناری معاون پارلمانی به خاطر منش اشرافی و سپس تجلیل از وی، تعجب ناظران را برانگیخت.
آقای پزشکیان در مراسم تودیع شهرام دبیری، ضمن تمجید و ستایش از وی گفت:
- این چهرههای نخبه بدون نیاز به مقام و پست، برای خدمت به مردم ماندهاند و اگر از ظرفیت آنها استفاده نکنیم، این کشور است که ضرر خواهد کرد.
- دکتر دبیری، فرد توانمندی است که میتوانست در بیرون از ایران زندگی خوبی داشته باشد، ولی زندگی در ایران را برگزید و برای خدمت به مردم تلاش کرد.
- هجمههای رسانهای علیه دکتر دبیری بیانصافی بود و شاید ما هم در این بیانصافی سهیم بودهایم. برخی در جامعه جوی ساختند که گویی اسلام به خطر افتاده، در حالیکه دکتر دبیری هیچ خلافی نکرده است. افرادی هستند که کار نادرست میکنند و کسی متعرض آنها نمیشود، اما کسی که سالم و درست کار میکند، آماج هجمهها قرار میگیرد.
- آقای دبیری نیازی به این سمتها و حقوقی که ریاست جمهوری به او میدهد، ندارد و شاید برای اینکه برخی مشکلات را حل کند، هزینه شخصی هم کرده باشد. وی فردی یاریرسان به فقراست و هرچند بیمارستان خصوصی دارد، اما به نیازمندان کمکهای زیاد و ارزشمندی میکند. برادری و رفاقت ما با آقای دبیری ادامه خواهد یافت.
این ادبیات در حالی است که مسعود پزشکیان رئیسجمهور، ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ با برکنای شهرام دبیری از معاونت پارلمانی خود، خطاب به او نوشت: در این ایام پس از بررسی خبر، قطعی شد که در ایام نوروز در سفر تفریحی قطب جنوب بودید. در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینههای شخصی، قابل دفاع و توجیهپذیر نبوده و با معیار سادهزیستی مسئولان سازگار نیست. دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعدههایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود.
گفتنی است شهرام دبیری، تعطیلات نوروز را به تور تفریحی قطب جنوب رفته بود. توری که طبق برآورد مخارجش بیش از ۲ میلیارد تومان هزینه داشت. پس از انتشار خبر سفر اشرافی معاون رئیسجمهور، رسانههای وابسته به دولت در اقدامی غیرصادقانه ابتدا به تکذیب این سفر پرداختند اما در نهایت با آشکار شدن مستندات چارهای جز پذیرش واقعیت نداشتند. همزمان برخی از رسانهها و سیاسیون حامی پزشکیان خواستار برکناری دبیری شده بودند.
آش سفر اشرافی آقای معاون به حدی شور شد که حتی برخی افراد مستقر در دولت نیز به انتقاد از او پرداختند و خواستار برکناریاش شدند. در حالی که در اولین روزهای کاری سال ۱۴۰۴ (۶ فروردین) ماجرای سفر آقای دبیری و حاشیههایش کاملاً مسلم و قطعی شده بود اما مسعود پزشکیان نزدیک به ۱۰ روز سکوت کرد و در نهایت حکم به برکناری او داد.
آقای پزشکیان در حکم برکناری شهرام دبیری اقتدا به سیره امیرالمؤمنین در لزوم ساده زیستی مسئولان را متذکر شده بود و علت برکناری معاون پارلمانیاش عدم رعایت این الگو آن هم در حالی که مردم در شرایط سخت اقتصادی به سر میبرند، دانسته بود.
حالا و در مراسم تودیع شهرام دبیری که روز پنجشنبه گذشته انجام شد گویی پزشکیان همه این اتفاقات را فراموش کرده و به تعریف و تمجید از معاون معزولش پرداخته است. معاونی که خودش با تقبیح اقدام او حکم به برکناری او داده بود.
این اتفاق بار دیگر تزلزل مدیریتی و بی سروسامانی در ساختمان پاستور را نشان میدهد. شاید بهتر باشد آقای رئیسجمهور یک بار دیگر حکم عزل معاون پارلمانیاش را که خودش نوشته بود[!] و صحبتهایی که در تمجید از همان معاون معزول بیان کرده است را با هم بخواند؛ شاید توانست جوابی برای این همه تناقض پیدا کند!
موضع اخیر به این معناست که آقای پزشکیان، اشرافی و خلاف مروت و انصاف بودن سفر دبیری به قطی جنوب را باور نداشته و بیشتر به خاطر فشار افکار عمومی، ناچار به برکناری وی شده است. این در حالی است که در منطق اسلامی و در قاموس نهجالبلاغه، زندگی اشرافی از سوی کارگزاران سیاسی بهشدت مذمت شده است.
تاریخ خبر: ۱٤۰٤/۰۲/۲۰، ۰۶:۲۶:۳۷ بازدیدها: 3