به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,741
بازدید دیروز: 8,179
بازدید هفته: 48,999
بازدید ماه: 225,196
بازدید کل: 27,570,715
افراد آنلاین: 37
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲٤ مهر ۱٤۰٤
Thursday , 16 October 2025
الخميس ، ۲٤ ربيع الآخر ۱٤٤۷
مهر 1404
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
۷ - یک خاطره ،از شهید محمد نصرتی کاریزک - «چیزی نیست، با این خون‌ها به انقلاب کمک کردم، آخر اسلام در خطر است.» ۲۷ / ۰۹ / ۱۳۹۵

یک خاطره ،از شهید محمد نصرتی کاریزک

«چیزی نیست، با این خون‌ها به انقلاب کمک کردم، آخر اسلام در خطر است.»

Image result for ‫شهید محمد نصرتی کاریزک‬‎

 

شب عملیات خیبر در بسیج بردسکن خوابیده بودم، حدود یک تا دو نیمه شب خواب دیدم محمد در باغی سبز و خرم قدم می‌زند. دوان دوان خودم را به او رساندم. عطر شکوفه‌های بهاری مشامم را پرکرد. با برادر درد دل‌ها کردم که ناگهان متوجه شدم پشت و دست او زخمی است! پرسیدم:
-«چه شده؟ دستت خونی است.»
محمد با حالت شادابی که داشت، گفت:
- «چیزی نیست، با این خون‌ها به انقلاب کمک کردم، آخر اسلام در خطر است.»
 یکباره با ناراحتی از خواب پریدم. می‌دانستم که عملیات خیبر ادامه دارد، منتظر بودم تا محمد بعد از حمله با ما تماس بگیرد و خبر سلامتی‌اش را بدهد؛ اما هر چه منتظر ماندم تماس نگرفت!
 بعد از دو ماه بالأخره اطلاع دادند که محمد در عملیات خیبر مفقود شده است. با این خبر ناراحتی‌ام تمام شد چون می‌دانستم او در باغی از بهشت، شاداب و سبکبال زیر سایه‌سار درختان پر شکوفه بهاری قدم می زند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
* خاطره‌ای از شهید محمد نصرتی کاریزک
* راوی: احمد نصرتی کاریزک، برادر شهید

Image result for ‫یک شاخه گل رز‬‎