۱۲- یک خاطره ، از شهید محمدرضا مهدیزاده طوسی - شکلات۱۸ / ۱۰ / ۱۳۹۵
یک خاطره ، از شهید محمدرضا مهدیزاده طوسی
شکلات
روز تولد حضرت علي(ع) بود که همراه محمدرضا و خانوادهاش به حرم امام رضا(ع) رفتيم تا صيغه عقد ما را آنجا جاري کنند. پس از انجام صيغه عقد به یک زيارت دو نفره رفتيم.
اتفاقاً آن روز شهيدي را تشييع میکردند. روي جعبه پیچیده در پرچم سه رنگ که بر دست مشایعتکنندگان پیش میرفت يک شکلات افتاده بود.
محمدرضا از لابهلای جمعیت خود را به جعبه رساند، شکلات را برداشت و طرف من بازگشت.
شکلات را نصف کرد و به سویم گرفت؛ گفت:
-«اين اولين شيريني ازدواجمان است.»
طعم شیرین شکلات در دهانم دوید.
هنوز که هنوز است گویی که شیرینتر از آن شکلات را نخوردهام.
خاطرهای از : شهید محمدرضا مهدیزاده طوسی
راوی: کلثوم درودگری، همسر شهید