به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 700
بازدید دیروز: 4,805
بازدید هفته: 10,549
بازدید ماه: 101,412
بازدید کل: 23,763,216
افراد آنلاین: 32
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۲٤ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 13 May 2024
الاثنين ، ۵ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۱۶ - ویژگی‌های دوستان و دشمنان اهل بیت(ع) ۱۳۹۶/۰۸/۰۵

 ویژگی‌های دوستان و دشمنان اهل بیت(ع)

Image result for ‫امام علی(ع):‬‎

 


«اصبغ‌بن نباته» نقل می‌کند که در مسجد کوفه و در محضر علی(ع) بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقت به محضر آن حضرت آوردند. بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی(ع)، امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند. آن غلام با دست چپ، دست بریده خویش را در حالی که خون از آن می‌ریخت، برداشته و از محضر امام بیرون رفت. در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام‌«ابن کوا» خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از دوستداران اهل بیت(ع) بود، به بدگویی برعلیه امام علی(ع) تحریک نماید، لذا به او گفت: ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟ او در جواب «ابن کوا» چنین گفت: دست راستم را کسی برید که پیشوای متقیان و پسرعمو و برادر پیامبر(ص)، شیر روی زمین، باران بیابان‌ها، کوبنده دشمنان و چراغ فروزان در تاریکی‌ها است. دست راستم را پیشوایی قطع کرد که قهرمان نبردهای بدر و احد بود. او سرور مکه و مدینه و ابطح است، و از دودمان هاشم و قریش است.»
بعد از این مدح و ثنای زیبا، بلیغ و طولانی، راه خودش را گرفت و رفت. ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر علی(ع) رسانده و گفت: یا ابالحسنین! تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا می‌گوید. امام دستور داد غلام را حاضر کنند. پس از او پرسید: ای غلام! من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا می‌گویی؟! او پاسخ داد: یا امیرالمومنین! تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریده‌ای و به واجب خدا و رسول او عمل کرده‌ای! چگونه تو را ستایم؟ علی(ع) دست بریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و بعد آن را برجای خود قرار داد. آنگاه عبا را برداشت، دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند. آنگاه به «عبدالله‌بن کوا» روی کرده و فرمود: ای «ابن کوا»! ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعه قطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبت به ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص را در گلوی آنها بریزیم، جز بر دشمنی نسبت به ما نخواهد افزود. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 27، ص 147