به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 215
بازدید دیروز: 4,805
بازدید هفته: 10,064
بازدید ماه: 100,927
بازدید کل: 23,762,731
افراد آنلاین: 20
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۲۳ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 13 May 2024
الاثنين ، ۵ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
422 - پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام صادق (ع) (۱)(پرسش و پاسخ) - ۱۳۹۷/۰۴/۱۶

پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام صادق (ع) (۱)

(پرسش و پاسخ)

Image result for ‫پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام صادق (ع)‬‎

1- عقل چیست؟
شخصی از امام صادق (ع) پرسید عقل چیست؟ حضرت فرمود: عقل آن چیزی است که به وسیله آن خداوند رحمان عبادت می‌شود، و بهشت به دست می‌آید. آن شخص می‌گوید؛ پرسیدم: پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ حضرت فرمود: آن نیرنگ است. آن شیطنت است، و آن شبیه به عقل است، ولی عقل نیست.
2- چگونه خدا را بشناسیم؟
مردی به امام صادق (ع)  عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، مرا بر شناخت خدا دلالت کن که چگونه خدا را بشناسم، زیرا اهل جدال مرا متحیر کردند ( و نتوانستند، دلیل و تفسیر واضحی در این زمینه به من ارائه کنند)؟ امام صادق (ع)  فرمودند: ای بنده خدا! آیا تا به حال سوار کشتی شده‌ای؟ گفت: بله. حضرت فرمودند: آیا پیش آمده است که آن کشتی بشکند و در نزدیکی شما نه کشتی دیگری باشد که تو را نجات دهد، نه کسی شنا بلد باشد تا تو را کمک کند؟ گفت؛ بله حضرت فرمود: آیا در آن حال دل تو به این مطلب متوجه شده که چیزی آنجا هست که می‌تواند تو را از این مهلکه نجات دهد؟ گفت: بله. امام صادق (ع) فرمود: آن چیزی که قلب تو به سوی او متوجه شد، همان خداوند قادر توانا است که می‌تواند آنگاه که هیچ چیزی نمی‌تواند تو را یاری کند، یاری نماید، و وقتی که هیچ‌کس استغاثه تو را پاسخ نمی‌دهد، تو را نجات می‌دهد (و فطرت و نهاد و قلب تو این حقیقت را درک می‌کند)
3- آیا خدا می‌تواند جهان را در یک تخم‌مرغ بگنجاند؟
عبدالله الدیصانی از هشام پرسید: تو پروردگار داری؟ گفت: آری. گفت: او توانا و قادر است؟ گفت: آری. هم قادر است و هم قاهر گفت: آیا خدای تو می‌تواند تمام جهان را در یک تخم‌مرغ قرار دهد که نه تخم‌مرغ بزرگ شود و نه جهان کوچک شود؟ هشام گفت: مهلتم بده. دیصانی گفت: یک‌سال به تو مهلت دادم.... و به بیرون رفت. هشام سوار بر (مرکب) شد، و به خدمت امام صادق (ع) رفت و اجازه خواست. حضرت به او اجازه داد. هشام عرض کرد: یابن رسول‌الله! عبدالله دیصانی از من سوالی کرده که تکیه‌گاه آن فقط خدا و شما هستید. امام فرمود: چه سوالی کرده؟ هشام گفت: چنین و چنان پرسیده. (سوال را طرح کرد) امام صادق (ع) فرمود: ای هشام به پیش رو و بالای سرت بنگر، و به من بگو چه می‌بینی؟ گفت: آسمان و زمین و خانه‌‌ها و کاخ‌ها و بیابان‌ها و کوه‌ها و نهرها را می‌بینم، امام فرمود: آنکه توانست آنچه را که تو می‌بینی در یک عدس یا کوچک‌تر از آن بگنجاند، می‌تواند جهان را در یک تخم‌مرغ بگنجاند بی‌ آنکه جهان کوچک و تخم‌مرغ بزرگ شود. هشام خود را به طرف حضرت انداخت و دست و سر و پای حضرت را بوسیده، و عرض کرد: مرا بس است ای پسر پیغمبر، و به منزلش بازگشت. فردا صبح دیصانی بر او وارد شد، به هشام گفت: ای هشام! من برای سلام آمده‌ام، و نیامده‌ام تا جواب را طلب کنم. هشام به او گفت: اگر آمده‌ای تا جواب را طلب کنی، این جواب و پاسخ تو. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
گنجینه نور، احمد قاضی، ناشر گنج عرفان، ص42 تا 46