به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 569
بازدید دیروز: 18,753
بازدید هفته: 569
بازدید ماه: 569
بازدید کل: 23,662,400
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۰۱ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 20 April 2024
السبت ، ۱۱ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
2 - روایتی از كودتاى آمریکایی 28 مرداد 1332- جزئیاتی از فرماندهی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد! ۱۳۹۷/۰۵/۲۸
روایتی از كودتاى آمریکایی 28 مرداد 1332- جزئیاتی از فرماندهی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد:
شب‌بخیرآقای روزولت!

روز 28 تيرماه كرميت روزولت فرمانده عمليات كودتا از طريق بغداد وارد ايران شد. روزولت در پناه كم‏سوادى مأمور گمرك بدون هيچ مانعى وارد كشورمان شد و در دهكده‏اى اطراف تهران مستقر شد. در اين زمان اردشير زاهدى (پسر سرلشكر زاهدى) به دلايل امنيتى و نيز برقرار كردن ارتباطى معتبر و مؤثر به‏عنوان رابط سيا و زاهدى درنظرگرفته شده بود. روزولت با كمك اردشير زاهدى به ديدار سرلشكر زاهدى كه در مخفيگاه كوهستانى زندگى مى‏كرد رفت.
روز 3 مرداد ‌اشرف پهلوى وارد تهران شد تا مطابق مأموريتش شاه را از باتلاق تذبذب خارج نموده و به همكارى با كودتا متقاعد سازد. نيم ساعت پس از ورود ‌اشرف پهلوى فرماندارى نظامى به او اطلاع داد كه نخست‏وزير از مراجعت وى مطلع گشته لذا بايد سريعا ايران را ترك كند. دكتر مصدق همچنين به شاه پيغام داد خواهرش بايد ظرف 48 ساعت ايران را ترك كند. ولى ‌اشرف پهلوى علت آمدنش به ايران را اين‏گونه توجيه كرد كه:
«من قصد خاصى از آمدن به ايران ندارم.
فقط آمده‏ام از محل فروش اموالم مبلغ بيست هزار دلار تهيه كنم و براى معالجه فرزندم كه مدتهاست مبتلا به سل استخوانى بوده و در سوئيس بسترى است برسانم.»13
ورود ‌اشرف پهلوى با توجه به سابقه ورودش در سال پيش و چند روز قبل از قيام سى‏تير، بازتاب گسترده‏اى در محافل سياسى- مطبوعاتى به‏دنبال داشت و اعتراضات زيادى را برانگيخت. شاه نيز از پذيرفتن ‌اشرف پهلوى خوددارى كرد. دربار هم به انفعال افتاده و روز 4 مرداد اعلاميه ذيل را صادر كرد؛
«اعلاميه دربار شاهنشاهى
نظر به اينكه والاحضرت‌ اشرف پهلوى بدون اجازه از پيشگاه همايونى و بى‏اطلاع قبلى به دربار شاهنشاهى ديروز بعدازظهر وارد تهران شده‏اند. با كسب اجازه از پيشگاه اعليحضرت همايونى به معظم‏اليها ابلاغ شد كه فورا از ايران خارج شوند و از اين پس نيز نسبت به هريك از افراد خاندان جليل سلطنت كه رعايت تشريفات و مقررات مربوط به وزارت دربار كه بستگى با حيثيت مقام شامخ سلطنت را دارد ننمايند با سخت‏ترين ترتيب عمل خواهد شد.
كفيل دربار شاهنشاهى»14
شاه نيز كه از پيشامدهاى ناگوار شديدا واهمه داشت، همچنان از پذيرفتن خواهرش امتناع مى‏كرد. تا اينكه سرانجام با وساطت سليمان بهبودى رئيس دربار و مأمور سرويس اطلاعات مخفى به ديدار با‌ اشرف پهلوى رضايت داد. شامگاه 7 مرداد شاه خواهر خود را به حضور پذيرفت. ملاقات اين دو با يك مشاجره شديد آغاز شد. ولى سرانجام با صلح و سازش پايان يافت.15 و روز بعد ‌اشرف پهلوى مطابق نقشه از پيش طراحى شده تهران را ترك كرد. درحالى كه برخى محافل تصور مى‏كردند خواهرشاه بر اثر فشار آنان ايران را ترك كرده است. دكتر مصدق هم چند روز بعد فهميد ‌اشرف با چه غرضى آمده بود.
روزهاى هشتم و نهم مرداد شاه با اسدالله رشيديان دومين فرستاده كودتاگران ملاقات كرد. مأموريت اصلى رشيديان اين بود كه به شاه بقبولاند او سخنگوى رسمى دولت انگليس است. رشيديان سعى كرد اعتماد پهلوى دوم را كسب كند. لذا يك جمله دلخواه از شاه گرفت و به لندن ارسال كرد تا از طريق برنامه زبان فارسى بى‏بى‏سى پخش شود.
انتشار جمله مذكور اندكى موجب آرامش خاطر شاه گرديد، ولى او همچنان گرفتار بى‏ارادگى خود بود. رشيديان براى تقويت روحيه شاه و نشان دادن اتحاد انگليس و آمريكا در عمليات كودتا تصميم گرفت جمله كذايى را به شوارتزكوف بدهد تا در ملاقات با شاه بر زبان جارى كند.16
مأموران سيا تصميم گرفته بودند دو سند، يكى فرمان انتصاب زاهدى به‏عنوان رئيس ستاد ارتش و ديگرى نامه‏اى در تقبيح همه‏پرسى به‏عنوان يك عمل غيرقانونى، براى امضاى آنها توسط شاه تهيه شود. روز 10 مرداد سرهنگ نورمن شوارتزكوف با شاه ديدار كرد. در اين ملاقات شوارتزكوف از لزوم امضاى اسناد مذكور توسط شاه سخن به ميان آورد. شاه اين درخواست را رد كرد ولى در عوض گفت:
«اگر مصدق رفراندوم خود را به اجرا بگذارد و مجلس را منحل كند، آنگاه خود او بر طبق قانون اساسى براى بركنارى مصدق و آوردن نخست‏وزير موردنظر خود اختيارات كامل خواهد داشت.»17
سرهنگ شوارتزكوف 18 سپس با روزولت كه در مخفيگاه سيا به سرمى‏برد ديدار كرد تا گزارش ملاقات خود با شاه را ارائه دهد. وى در اين ديدار خطاب به كرميت روزولت گفت:
«كيم! اگر بخواهى از طريق واسطه‏ها با شاه وارد مذاكره و معامله شوى موفق نخواهى شد... من اعتقاد راسخ دارم كه تو خودت بايد با شاهنشاه شخصا ملاقات كنى.»19
روز 11 مرداد اسدالله رشيديان مجددا با شاه ملاقات كرد. رشيديان جزئيات مربوط به شيوه اجراى عمليات را به اطلاع شاه رساند و توانست رضايت شاه را درخصوص بركنارى دكتر مصدق و انتصاب زاهدى به نخست‏وزيرى و سرلشكر وثوق به‏عنوان رئيس ستاد ارتش، جلب كند.20 از سوى ديگر دكتر مصدق يك پرده آهنين اطراف كاخ شاه بوجود آورد. از 11 مرداد به بعد شاه ديگر نمى‏توانست ديپلمات‌هاى خارجى يا رهبران سياسى را بدون اجازه نخست‏وزير ملاقات كند.21 سحرگاه روز 12 مرداد روزولت بنابر پيشنهادشوارتزكوف با شاه ملاقات كرد وى در شرح اين ديدار مى‏گويد:
«... راننده بدون توجه و كنجكاوى و حتى يك كلمه حرف‏زدن در را باز كرد فكركردم يك ماشين كاملا معمولى است در صندلى عقب نشستم يك پتو روى صندلى بود موقعى كه به دروازه قصر رسيديم به زير صندلى رفتم و پتو را روى خود كشيدم. ولى ديگر بيش از اين لازم نبود احتياط كرد گارد اجازه داد ماشين داخل شود. بين راه ماشين ايستاد هيكل لاغرى از پله‏هاى قصر پائين آمد و پهلوى من روى صندلى نشست. من پتو را كنار كشيدم تا جاى كافى براى او باشد به اندازه كافى نور بود كه بتوانيم همديگر را ببينيم خيلى برايم مشكل نبود قيافه‏هاى سلطنتى را بشناسم و از اينكه شاه هم فورا مرا شناخت چندان تعجب نكردم... شب بخير آقاى روزولت... شب بخير اعليحضرت...»22
در اين ديدار شاه عمليات كودتا را ماجراجويانه توصيف كرد و اظهار داشت نمى‏تواند مانند يك ماجراجو رفتار كند. روزولت هم سعى كرد روحيه شاه را تقويت كند ولى وقتى ملاحظه كرد سخنانش چندان تأثيرى ندارد شاه را خطاب قرارداده و با لحنى تهديدآميز گفت اگر نتواند تصميم بگيرد وى كشور را ترك خواهد كرد و در اين صورت پهلوى دوم بايد منتظر يك كشور كمونيستى يا يك جنگ داخلى مانند كره باشد. شب بعد و يا سحرگاه روز 13 مرداد شاه و روزولت بارديگر با يكديگر ملاقات كردند. در اين ديدار شاه از روزولت خواست تا از آيزنهاور تضمين بگيرد كه ابتكار كودتا به مصلحت شاه است و در همين ديدار تصميم گرفته شد در صورت بروز خطرشاه به همراه همسرش به بغداد برود.23 روز 13مرداد رئيس‏جمهور آمريكا طى سخنان خود در جمع فرمانداران در «سياتل» به موضوع ايران گريز زد و نگرانى خود را از سقوط ايران به دام كمونيسم اعلام كرد. روزولت با زيركى سعى كرد با استفاده از همين ‌اشاره مختصر رضايت خاطر شاه را جلب كند و اطمينان لازم را به او بدهد با اين حال بازهم شاه دچار تذبذب گرديده خواستار ملاقات و مشورت با رشيديان شد.
پس از اعلام نتايج همه‏پرسى در تهران ژنرال آيزنهاور در 15 مرداد طى مصاحبه‏اى مطبوعاتى ضمن انتقاد از نتايج آن به‏طور تلويحى سخن از كودتا به ميان آورد:
«... مصدق توانست بر پارلمان فائق آيد و خود را از آن خلاص سازد. البته مصدق در اين اقدام از حزب كمونيست ايران استفاده مى‏برد تمام اين اوضاع براى آمريكا شوم و نحس مى‏باشد. زيرا اگر دنيا اين نقاط را از دست بدهد چگونه مى‏تواند امپراتورى ثروتمند اندونزى را نگاه دارد. در اين صورت ملاحظه مى‏كنيد كه اين راه را در جايى بايد مسدود كرد و دير يا زود بايستى مسدود گردد و ما مصمم به اين كار هستيم»24
در همين روز (15 مرداد) سرهنگ غلامرضا نجاتى و سرگرد على تراب تركى كه عضو سازمان افسران ناسيوناليست شاخه نيروى هوايى بودند طى ملاقاتى با دكتر مصدق به او اطلاع دادند كه فعاليت‌هاى سرى عوامل وابسته به دربار عليه دولت در ارتش و نيروى هوايى شدت پيدا كرده و احتمال وقوع كودتا از هر زمان بيشتر شده است.25
17 مرداد روزولت بارديگر با شاه ملاقات كرد. در اين ديدار بالاخره توانست بر بى‏ارادگى شاه غالب شود. شاه اطمينان داد افسران منتخب سيا ارتش را براى مشاركت در كودتا تشويق خواهند كرد. روز بعد رشيديان با شاه ملاقات و او نيز همچنان سعى كرد به شاه زبون قوت قلب بدهد. رشيديان توانست شاه را متقاعد كند كه به افسران بلندپايه دستور دهد زاهدى را به‏عنوان نخست‏وزير جديد به رسميت بشناسند. 26
18 مرداد روزنامه شجاعت ارگان حزب توده از توطئه‏گرى دشمنان ملت خبرداد:
«جبهه متحدى با شركت شريرترين دشمنان ملت به‏وسيله سياست‌هاى امپرياليستى براى عقيم ساختن مبارزه ضداستعمارى ملت ما بوجود آمده است. بازهم دربار مركز اصلى توطئه است»27
20 مرداد شاه با سرلشكر زاهدى ديدار كرد و سپس (در همان روز) تهران را به مقصد رامسر ترك گفت. پس از عزيمت شاه روزولت و رشيديان تصميم گرفتند دو فرمان يكى با مضمون عزل دكتر مصدق و ديگرى انتصاب سرلشكر زاهدى به نخست‏وزيرى مهيا شود. رشيديان به همراه بهبودى اين فرامين را تهيه كردند. شامگاه 21 مرداد سرهنگ نعمت‏الله نصيرى فرامين را با هواپيما به رامسر برد و روز بعد با فرامين امضا شده توسط شاه به تهران بازگشت.28