به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,725
بازدید دیروز: 4,805
بازدید هفته: 13,574
بازدید ماه: 104,437
بازدید کل: 23,766,240
افراد آنلاین: 5
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۲٤ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 13 May 2024
الاثنين ، ۵ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۲۳۳) : شیطان متحرک ۱۳۹۸/۰۸/۱۱
 خوان حکمت
 
شیطان متحرک
 
۱۳۹۸/۰۸/۱۱
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جهاد با نفس یک جنگ داخلی است. جهاد، مبارزه کردن و تلاش و کوشش است. انسان در میدانِ جنگ بیرون که جهاد اصغر است سه حال دارد: یا پیروز می‌شود یا شهید می‌شود یا اسیر. در جنگ درون هم همین طور است؛ یا پیروز می‌شود یا شهید می‌شود یا اسیر. در جنگ بیرون که سه حال دارد وضعش روشن است اما در جنگ درون که با هوس می‌جنگد، روح انسان اگر قوی و مقتدر باشد و این آلودگی‌ها را تطهیر کند که «إِنَّمَا هِیَ نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَی»،(1) در بیانات نورانی حضرت امیر است فرمود؛ من با ریاضت این هوس‌ها را رام کردم، دیگر اینها از من چیزی نمی‌خواهند، این می‌شود فاتح و اگر در میدان مبارزه با نفس، چهار جا پیروز شد، چهار جا شکست خورد، چهار تا تیر زد، چهار تا تیر خورد، چهار جا هوس را خام کرد، چهار جا هوس او را رام کرد ولی تسلیم نشد، در این گیرودار بود، در تیراندازی بود؛ این همان است که در میدان مبارزه شهید است.
تقسیم‌بندی مجاهدان عرصه جهاد اصغر و جهاد اکبر
 در جهاد اصغر مبارزانی که وارد صحنه شدند سه قسم هستند: یا فاتح هستند یا شهید هستند یا اسیر. در میدان مبارزه با نفس و خواسته‌های نفس هم این چنین است یا فاتحند یا شهیدند یا اسیر. حداکثر تلاش ما این است که باید فاتح باشیم، آن خیلی کم است که انسان به تمام خواسته‌های نفس مسلط بشود، فرمود: من با ریاضت این هوس‌ها را رام کردم ،این بیان نورانی حضرت امیر است که این نفس او قدرت ندارد چیزی بر خلاف رضای حق از او طلب کند. اما اکثر پیروان اهل بیت(علیهم السلام) شهیدند. این روایات که دارد: «مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً»(2)؛ یعنی چهار تا معصیت کرده، چهار تا اطاعت کرده، چهار تیر زده، چهار تا تیر خورده، به هر حال تسلیم نشد، دین خود را حفظ کرد. این «مَاتَ شَهِیداً»، ثواب شهید را دارد و اگر - خدای ناکرده- تسلیم شد، مثل اینکه کسی بگوید من هر چه بخواهم می‌کنم، هر چه بخواهم می‌گویم؛ این سخنگوی ابلیس است. در خطبه هفت نهج‌البلاغه فرمود: شیطان به عنوان وسوسه اول وارد صحنه دل می‌شود، دل مثل کعبه است، انسان از هر جای کعبه که نمی‌تواند وارد بشود، دری دارد. حضرت فرمود؛ این وارد صحنه نفس می‌شود، دور کعبه دل طواف می‌کند؛ آیه می‌فرماید: «إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند»(3) یعنی این حرامی لباس احرام پوشیده حالا دارد دور کعبه دل ،طواف می‌کند و منتظر است چه موقع در کعبه باز شود که برود داخل. مردان الهی می‌بینند این حرامی است، آمده وارد مسجد الحرام دل شده، دور کعبه دل دارد طواف می‌کند و منتظر است که از راه در دل، وارد کعبه دل بشود، اما مردان الهی بصیر و بینا هستند و می‌دانند این حرامی است، این خیال، این وسوسه، این پیشنهاد این طرحی که الآن مدام در درون دل وزوز می‌کند این حرامی است: «تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»؛ با استعاذه، شیطان را از حرم دل طرد می‌کنند: «وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه»(4) این «اعوذ بالله» نه یعنی به زبان بگویید «اعوذ بالله» ،البته گفتن «اعوذ بالله» ذکر است و ثواب دارد حرفی در آن نیست؛ اما معنی استعاذه یعنی پناه ببرید. در ایام جنگ که می‌گفتند آژیر خطر را شنیدید به پناهگاه بروید یعنی چه؟ معنایش این نیست هر وقت آژیر خطر را شنیدید در همین خیابان بایستید بگویید من می‌خواهم به پناهگاه بروم، اینکه پناه بردن نیست، یعنی پناهنده بشوید.
جوجه ریزی شیطان در دل‌های غافل
 اگر وسوسه‌ای در انسان پیدا شد که فلان جا را نگاه کن، فلان زن را نگاه بکن، فلان کار را بگیر، فلان رومیزی را بگیر، فلان زیرمیزی را بگیر، فلان اختلاس را بکن، فلان نجومی را بگیر، این آژیر خطر است. در چنین حالی برو در پناهگاه، نه اینکه بگو «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»، این گفتن که پناهگاه رفتن نیست. انسان به سرعت خودش را به پناهگاه توحید برساند و از شرّ این ابلیس نجات پیدا کند. مومنان می‌فهمند این حرامی است، یک؛ لباس احرام پوشیده، دو؛ دور کعبه دل می‌گردد، سه؛ منتظر است دل چه موقع باز بشود، چهار؛ تا وارد دل بشود، پنج؛ اما اگر- معاذالله- کسی بیگانه بود از اینها غفلت داشت، شیطان وارد صحنه دل می‌شود، وارد صحنه دل که شد فوراً تخم‌گذاری می‌کند. وقتی تخم‌گذاری کرد اینها را تبدیل به جوجه می‌کند. وقتی تبدیل به جوجه کرد این جوجه‌ها را می‌پروراند کلّ صحنه دل می‌شود آشوب. این شخص نه دو رکعت نماز با حال می‌خواند، نه یک روز روزه باحال می‌گیرد، چرا یک عده می‌گویند ما هر وقت می‌خواهیم نماز بخوانیم حضور قلب نداریم، حواس ما جمع نیست؟ مثل یک کتابخانه‌ای که بچه‌های زیادی بیایند و آشوب بکنند اصلاً جای درس خواندن و مطالعه کردن نیست. اینقدر خاطرات تلخ آمده، این را نگاه کرده، آن را گرفته، آن مشکوک را خورده، آن مشکوک را برده.شیطان وقتی کلّ صحنه را گرفت، می‌شود سخنگوی او؛ صاحب اختیار شد، ولیّ او شد. انسان که حرف می‌زند سخنگوی اوست «فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِم»؛(5) چقدر این بیان لطیف و عمیق است! یعنی انسان می‌گوید، اما سخنگوی شیطان است، حرف خودش را نمی‌زند، حرف فطرت خودش را نمی‌زند، حرف این غاصب را می‌زند. نگاه می‌کند اما شیطان نگاه می‌کند، این چشم می‌شود چشم شیطانی، این زبان می‌شود زبان شیطانی، این دست و پا می‌شود دست و پای شیطانی. این شخص می‌شود شیطان متحرک.
اگر کسی اینها را ارزیابی کرد و خودش را نجات داد؛ چون جهاد نفس است، این تلاش و کوشش خیلی سخت است.حضرت امیر(ع) فرمود این به إجلال سزاوارتر است(6). إجلال یعنی تکریم، غیر از تجلیل است، تجلیل به معنای تکریم نیست. تجلیل یعنی جُلّ؛ جُل یعنی همان چیزی که به اسب می‌دهند. «جَلَّلَ الفَرَس» یعنی «کَساهُ بِالجُلّ». در دعاها هم که هست تجلیل به معنای ستر است نه به معنای تکریم «وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِكَ»؛(7) مرا تجلیل کن به پوشیدنت؛ یعنی آن جُل عفو، جُل گذشت، این را بر من بپوشان. پس «جَلَّل زیداً» یعنی «سَتَرَهُ بکذا» نه «أکرمَهُ». اما إجلال یعنی تکریم.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 4 / 7 / 1398.
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
__________________________
1. نهج البلاغه صبحی صالح، نامه45.
2. جامع الأخبار(للشعیری)، ص166.
3. اعراف، 201 .
4. اعراف، 200؛ فصلت، 36.
5. نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه7.
6.همان، کلام 73
7. صحیفة سجادیه، دعای31.