خوان حکمت (۲۴۱) : توصیههای امیرالمؤمنین(ع) برای اصلاح رابطه خود و خدا ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
خوان حکمت
توصیههای امیرالمؤمنین(ع) برای اصلاح رابطه خود و خدا
۱۳۹۸/۱۰/۰۷
حضرت امیر(ع) درکلمه 89 نهجالبلاغه میفرماید: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ». (هر کس [رابطه] میان خود را با خدا اصلاح کند، خدا [رابطه] میان او و مردم را اصلاح فرماید و هرکس کار آن جهان خود را به صلاح آورد، خدا کار این جهان او را اصلاح کند و هر (كه واعظى درونى داشته باشد، او را از جانب خداوند نگهبانى است). این سه جمله نورانی از بیانات آن حضرت است. اول این است که رابطهای بین ما و خدا هست، سپس رابطه بین ما و جامعه و مردم است، سوم رابطه بین دنیا و آخرت ماست. فرمود اگر شما یکی را اصلاح کردید بقیه را خدا اصلاح میکند، اگر ارتباط خود را با خدا صاف کردید، ارتباط شما با جامعه را خدا صاف میکند؛ اگر اختلافی است برطرف میکند، نگرانی هست برطرف میکند، دشمنی هست برطرف میکند، همه را تبدیل به دوستی میکند. اگر کسی رابطه خود را با خدا خوب کند، با خدا دروغ نگوید؛ اگر گفت (إِیِّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ) (1) اگر حادثهای پیش آمد هم بگوید (إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ).
خدا غریق رحمت کند حکیم سبزواری را! گفت:
یکذب مستعین حق إذ قریثم إذا جاء المهم غیرا یری
این را در حکمت منظومه در بحث اخلاق فرمودند. یعنی آن کس که نماز میخواند میگوید (إِیِّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ) خدایا تو را میپرستیم و از تو کمک میخواهیم؛ اما وقتی حادثهای پیش آمد به فکر تکریم دیگری، کمک خواستن از دیگری و مانند آن است و از غیر خدا کمک میخواهد. پس اگر کسی بین خود و بین خدا را اصلاح کند، ذات اقدس اله بین او و بین جامعه را اصلاح خواهد کرد.
دوم: «مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ»، اگر کسی وضع آخرتش را درست کند که آنجا جوابگو نباشد. در آنجا یک عده را میگویند نگه دارید اینها بازخواست شوند (وَ قِفُوهُمْ) این «واو» جزء کلمه نیست (قِفُوهُمْ)؛ یعنی اینها را متوقف کنید بازداشت کنید،زیرا: (إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) اینها زیر سؤالند (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) (2) اگر کسی همه کارهایش روی حساب باشد نه بیراهه رفته باشد نه راه کسی را بسته باشد، امر آخرتش را درست کرده باشد، امر دنیای او هرگز لنگ نخواهد بود، این فرمایش دوم.
ضرورت بهره مندی انسان از واعظ درونی
سوم فرمود: «وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ»؛ این در بیانات نورانی ائمه دیگر (علیهمالسلام) هم هست، اصل آن از وجود مبارک حضرت امیر است که ائمه دیگر(ع) هم همین فرمایش را دارند. میفرماید آدم باید یک واعظ درونی داشته باشد، قبل از اینکه حرف را از بیرون گوش بدهیم باید حرف خودمان را گوش بدهیم. اگر در درون ما واعظی بود و ما را موعظه کرد؛ وعظ یعنی «جذبالخلق الیالحق»؛ واعظ یعنی چه؟ یعنی حرف او، سیره او، قول او و عمل او مستمع را جذب میکند، از نشئه خلق به حریم خالق؛ «الوعظ هو جذب الخلق منالدنیا الیالله، جذب الخلق الیالخالق» این وعظ است. اگر در بیرون کسی روی منبر میرود، این حرفها را میزند این واعظ بیرونی است که ما گوش میدهیم، این یک درصد ضعیفی اثر دارد، فرمود خدا یک منبری کنار دل گذاشت، آن عقل ما ، ما را موعظه کند که ما نه راه کسی را ببندیم، نه بیراهه برویم، جذب الهی بشویم، آن وقت حرفهای بیرونی مؤید ماست و کمک ماست و یقیناً خدا حافظ ماست. فرمود: اگر کسی یک واعظ درونی داشته باشد یقیناً ذات اقدساله حافظ اوست.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی(دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 30 / 8 / 1398 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
________________________
1.حمد، 5.
2. صافات، 24.
خدا غریق رحمت کند حکیم سبزواری را! گفت:
یکذب مستعین حق إذ قریثم إذا جاء المهم غیرا یری
این را در حکمت منظومه در بحث اخلاق فرمودند. یعنی آن کس که نماز میخواند میگوید (إِیِّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ) خدایا تو را میپرستیم و از تو کمک میخواهیم؛ اما وقتی حادثهای پیش آمد به فکر تکریم دیگری، کمک خواستن از دیگری و مانند آن است و از غیر خدا کمک میخواهد. پس اگر کسی بین خود و بین خدا را اصلاح کند، ذات اقدس اله بین او و بین جامعه را اصلاح خواهد کرد.
دوم: «مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ»، اگر کسی وضع آخرتش را درست کند که آنجا جوابگو نباشد. در آنجا یک عده را میگویند نگه دارید اینها بازخواست شوند (وَ قِفُوهُمْ) این «واو» جزء کلمه نیست (قِفُوهُمْ)؛ یعنی اینها را متوقف کنید بازداشت کنید،زیرا: (إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) اینها زیر سؤالند (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ) (2) اگر کسی همه کارهایش روی حساب باشد نه بیراهه رفته باشد نه راه کسی را بسته باشد، امر آخرتش را درست کرده باشد، امر دنیای او هرگز لنگ نخواهد بود، این فرمایش دوم.
ضرورت بهره مندی انسان از واعظ درونی
سوم فرمود: «وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ»؛ این در بیانات نورانی ائمه دیگر (علیهمالسلام) هم هست، اصل آن از وجود مبارک حضرت امیر است که ائمه دیگر(ع) هم همین فرمایش را دارند. میفرماید آدم باید یک واعظ درونی داشته باشد، قبل از اینکه حرف را از بیرون گوش بدهیم باید حرف خودمان را گوش بدهیم. اگر در درون ما واعظی بود و ما را موعظه کرد؛ وعظ یعنی «جذبالخلق الیالحق»؛ واعظ یعنی چه؟ یعنی حرف او، سیره او، قول او و عمل او مستمع را جذب میکند، از نشئه خلق به حریم خالق؛ «الوعظ هو جذب الخلق منالدنیا الیالله، جذب الخلق الیالخالق» این وعظ است. اگر در بیرون کسی روی منبر میرود، این حرفها را میزند این واعظ بیرونی است که ما گوش میدهیم، این یک درصد ضعیفی اثر دارد، فرمود خدا یک منبری کنار دل گذاشت، آن عقل ما ، ما را موعظه کند که ما نه راه کسی را ببندیم، نه بیراهه برویم، جذب الهی بشویم، آن وقت حرفهای بیرونی مؤید ماست و کمک ماست و یقیناً خدا حافظ ماست. فرمود: اگر کسی یک واعظ درونی داشته باشد یقیناً ذات اقدساله حافظ اوست.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی(دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 30 / 8 / 1398 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
________________________
1.حمد، 5.
2. صافات، 24.