راهکارهای مبارزه با فساد (4)
(پرسش و پاسخ)
پرسش:امام علی(ع) چگونه و با چه ساز و کاری جامعه اسلامی را که پیامبرگرامی(ص) بنیان نهاده بود، و پس از 25 سال به انحراف کشیده شده بود، به مسیر و جایگاه اصلی خود باز گرداند؟
پاسخ:در سه بخش قبلی پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر الگو بودن شیوه مبارزه امام علی(ع) در رابطه با جامعه فاسد و الهامگیری از آن، به ابعاد مبارزه با فساد در دو بعد نظری و عملی اشاره کردیم، و سپس به تفصیل بحث مبارزه با فساد در دو بعد نظری و عملی شامل: 1- موضوعات مربوط به خود کنترلی 2- موضوعات مربوط به نظارت و کنترل دقیق بر عملکرد کارگزاران 3- اقدامات عملی و برنامه اصلاحات و برکناری و عزل کارگزاران دوره عثمانی پرداختیم.
اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
«وَ قَدْ عَلمتم إنَّه لا يَنبَغي أن يَكون الوالي و براي شما (از سيره رسول اكرم(ص) و قرآن كريم) روشن است كه والي جامعه اسلامي ـ كه مسئوليت اموال و جانها و احكام و اَعراض و غنايم و امامت امت اسلامي را عهده دار است ـ نبايد افراد بخيل باشند ...» ( همان- خطبه 131)
«لا يُقيم أمرُ الله إلاّ مَن لا يُصانِع ولا یضارع ولایتبغ المطامع»
امر خدا را هرگز نميتواند اقامه كند جز كسي كه اهل سازش و كرنش و تشابه به كفار و فاسقان و پيرو مطامع نباشد. (همان، حکمت 110)
«يُستَدِلُّ عَلَي الادبار بِأربَع: سُوء ِالتَّدبير وَ قبح التَّبذير وَ قِلَّهًْ الاعتبار وَ كِثرهًْ الاِغترار چهار چيز نشانه پشت كردن و انحطاط است: تدبير بد و ناروا؛ تبذير زشت و ناپسند؛ كم عبرت گرفتن از حوادث و روزگار؛ بسيار مغرور شدن. (شرح غررالحکم، ج 6، ص 450)
مغيره، پيش حضرت آمد و درخواست كرد كه كارگزاران دوره عثماني را در جاي خود ابقا كند و حداقل، معاويه را از كار بركنار نكند، اما امام علي(ع) فرمود: به خدا قسم! اگر ساعتي از روز باشد، در اجراي وظيفه ام تلاش به خرج مي دهم، نه آنان را كه گفتي والي ميكنم و نه امثال آنان را به ولايت ميگمارم.
دستگاه قضايي و مبارزه با فساد
نقش و جايگاه دستگاه قضايي ِكارآمد و صالح در مبارزه با فساد و تجاوز، بر هيچ كس پوشيده نيست. چنانچه قوه قضاييه، از استقلال و اقتدار و اعتبار و شايستگيهاي لازم برخوردار باشد، به طور قطع، مي تواند به عنوان شمشير برّندهاي در برابر بيعدالتي و ظلم و قلدري بايستد و از حقوق مردم و محرومان، دفاع و در برابر زورگويان و متجاسران به حقوق عمومي، مقابله و مقاومت و امنيت و نظم اجتماعي و عدالت عمومي و حمايت از محرومان را تضمين و تأمين كند. در فرهنگ و ميراث علوي(ع) بحث دستگاه قضايي و اعتبار و استقلال و هويت و كفايت آن، به عنوان يك اصل روشن و كارساز و مؤثر در پيشگيري از جرم و جنايت و در برخورد با
مجرمان و جنايتكاران به حساب آمده است و از اين حيث، همه، در برابر قانون، برابرند و قاضي، موظف به اجراي حق و عدل و احقاق حقوق عامه و مبارزه با فساد در اشكال گوناگون آن شده است.
اميرالمؤمنين(ع) در دوران خلافت و ولايت خود، بر استفاده از قضات شايسته و بايسته، تأكيد فرمود و بر اهميت قضاوت ارشاد كرد و در جهت تقويت امور قضايي كوشيد و راههاي پيچيده قضاوت را با بيان و قضاوتهاي حيرت انگيز خود روشن ساخت و بر كار قضات نظارت كرد و نقاط ضعف آنان را گوشزد كرد و بر عملكرد آنان اشراف داشت و بر شرافت و تأمين زندگي و رفاه و معيشت قضات عنايت داشت تا دستگاه قضايي، حقيقت را فداي مصلحت نكند و تحت تأثير رشوه و تطميع و تهديد قرار نگيرد و اهل مداهنه نباشد و نيز بداند كه بر مسند
پيامبر(ص) و يا وصي او تكيه زده است و منصب قضا امانت است و نه تجارت.
ادامه دارد