خوان حکمت (۲۷۲) : مبارزه با جاهلیت درون و برون ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
خوان حکمت
مبارزه با جاهلیت درون و برون
۱۳۹۹/۰۷/۰۵
در کتابهای کلامی شبههای از براهمه هند مطرح است که بشر نیازی به پیامبر ندارد، چرا؟ برای اینکه انبیا که میآیند، حرفشان یا مطابق عقل است یا مخالف عقل؛ اگر مطابق عقل بود، خود عقل کافی است و اگر مخالف عقل بود که مطرود است، این شبهه کسانی است که میگویند جامعه بشری نیازی به وحی و نبوت ندارد. اما انبیا آمدند و خدای سبحان به وسیله انبیا به مردم و به این گروه فهماند که انسان اگر موضوعی را خوب بررسی کند، محمول را یا بر آن ثابت میکند یا ثابت نمیکند، قضیه در اینجا یا موجبه است یا سالبه. اما اگر موضوع قضیه را خوب درک نکرد، بعضی از امور است که اصلاً عقل نسبت به آنها خبر ندارد، نه رأی اثباتی دارد نه رأی سلبی، نه قضیه موجبه دارد نه قضیه سالبه.
رهاورد مهم انبیا برای بشریت
فرمود انبیا تنها چیزهایی را نیاوردند که در دسترس عقل بشر باشد، «وَ یُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون»؛ و آنچه را نمیدانستید، به شما یاد دهد(1)، این «ما لَمْ تَكُونُوا» عدم ملکه است؛ یعنی چیزهایی را انبیا آوردند که مقدور بشر نیست که درباره آنها رأی بدهد.چیزی که مربوط به جهان غیب است، در دسترس تجربه بشری نیست، انسان چگونه میتواند درباره آنها اظهارنظر کند، نه بهصورت قضیه موجبه، نه بهصورت قضیه سالبه. این «ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون»، غیر از «ما لا تعلمون» است. یک وقت استاد به شاگرد میگوید چیزی که تو نمیدانی ما به شما یاد میدهیم، ممکن است این شاگرد بزرگ بشود، از دیگری بپرسد، خودش بررسی بکند یاد بگیرد؛ اما یک وقت میگوید من چیزی به تو یاد میدهم که مقدور تو نیست که از هر کس بپرسی یاد بگیری! این جمله «ما لَمْ تَكُونُوا»، «کان» منفی این پیام را دارد. اگر خدا فرموده بود، «و یعلمکم ما لا تعلمون»، یعنی چیزهایی که نمیدانی به شما یاد میدهد، ممکن است کسی بگوید ممکن بود بشر خودشترقی کند یاد بگیرد؛ اما وقتی تعبیر قرآن این است که «وَ یُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون»؛ یعنی بشر آن نیست که خودش یاد بگیرد، انبیا برای این میآیند.
بنابراین شبهه براهمه هند قابل طرح نیست؛ آنها میگویند رهآورد انبیا یا مورد علم بشر است یا مورد انکار بشر است، یا قبول بشر است یا مورد نفی. اما این تقسیم حاصل نیست، خیلی از چیزهاست که بشر نمیفهمد تا اظهارنظر بکند. قبل از این نظام، عالَم چه خبری بود، بعد از برچیدن این نظام کجا میرویم، بهشت یعنی چه؟ جهنم یعنی چه؟ برزخ یعنی چه؟ قیامت یعنی چه؟ حقیقت روح یعنی چه؟ اینها علمی نیست که در کتابهای بشری قابل تحلیل باشد. لذا فرمودند ما چیزهایی به شما یاد میدهیم که مقدور شما نبوده است که درباره آن علم کسب کنید. این را ذات اقدساله درباره رهآورد انبیا فرمود. به خود انبیا هم فرمود، مخصوصاًًً بهوجود مبارک رسول گرامی (وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ)؛ یعنی تو ای پیغمبر با همه هوش و استعدادی که خدا به تو داد، یک سلسله مطالبی را خدا به تو منتقل میکند که تو آن نیستی که از طرف خودت فرا بگیری. این نگار، گرچه به مکتب نرفت، گرچه به غمزه مسئله آموز صدها مدرّس شد؛(2) اما در بسیاری از موارد ممکن نبود یاد بگیرد.
بنابراین ما منتظر هستیم که وجود مبارک پیامبر و امام معصوم این ذوات قدسی که عِدل قرآن کریمند، آنچه را که آوردند ما آن را بشنویم و عمل کنیم و اما آن بخشهایی که خود عقل دسترسی دارد، گاهی اشتباه میکند، سهو و نسیان و غفلت و جهل و اینها را از حریم این علم بزداید و این را ناب کند.
انقلاب فرهنگی انبیا برای شکوفا کردن عقل بشری
این همان بیان نورانی حضرت امیر است که در خطبه اوّل نهجالبلاغه فرمود: انبیا آمدند که انقلاب فرهنگی ایجاد کنند، «ثورهًْ»؛ یعنی انقلاب، گاو را که میگویند «ثور»؛ برای اینکه شیار میکند و انقلابی در مزرعه ایجاد میکند، خاکها را زیر و رو میکند، از این جهت میگویند «ثور». «بَقْر» هم از همین قبیل است، باقر بودن هم به همین معناست. فرمود: «وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ».(3) آن دفینهها را با ثوره و شیار کردن و زیر و رو کردن شکوفا میکنند. این بیان نورانی حضرت امیر است که در خطبه اوّل نهجالبلاغه راجع به سلسله انبیا بیان فرمود. بنابراین ما باید این دلها را مزرعه بکنیم؛ منتها به ما گفتند که هر مزرعهای یک آبی لازم دارد، تنها آبی که میتواند مزرعه دل را شکوفا کند، آناشک چشم است.
اشک چشم برای احیای دل
این را بارها به ما فرمودند که اگر کسی با دشمن بیرون بخواهد بجنگد، آهن لازم است و مانند آن. با دشمن درون بخواهد بجنگد، آهن مشکل را حلّ نمیکند، «آه» مشکل را حلّ میکند که «سِلَاحُهُ الْبُكَاء».(4) ایناشک چشم، آن مزرعه را آماده میکند تا «وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» آدم علمی پیدا کند که هم به لحاظ معلوم نافع باشد، بداند چه درس بخواند، چه درس نخواند، علمی که کارآیی ندارد آن را فرا نگیرد،اگر صِرف اطلاعات باشد به درد نمیخورد و بر فرض وقتی علمی فراهم کرد، این علم نافذ باشد. اینکه ما میبینیم بعضی از ما علم داریم و عمل نمیکنیم، این حاکمِ معزول بودن برای این است که جهل دارد حکومت میکند؛ لذا وجود مبارک پیغمبر(صلیالله علیه وآله) آمده با جاهلیت مبارزه کرده؛ چه جاهلیت درون، چه جاهلیت بیرون.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی (دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 25 / 9 / 1395 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
_____________________
1. بقره / 151
2. دیوان حافظ، غزل 167؛ «نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد».
3. نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 1.
4. مصباح المتهجد، ج2، ص850.