تنها همدم انسان پس از مرگ
قال قالَ قَیسُ بنُ عاصِم وَفَدتُ مَعَ جَماعَهًٍْ مِن بَنى تَمیمٍ إِلَى النَّبىِّ (صَلّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) فَدَخَلتُ وَ عِندَهُ الصَّلصَالُ بنُ الدَّلَهمَسِ فَقُلتُ: یا نَبِىَّ اللهِ، عِظنَا مَوعِظَهًًْ نَنتَفِعُ بِها فَاِنّا قَومٌ نَعمُرُ فِى البَریَّهًْ فَقالَ رَسُولُ اللهِ:یا قَیسُ، اِنَّ مَعَ العِزِّ ذُلاًّ وَ اِنَّ مَعَ الحَیاهًِْ مَوتا وَ اِنَّ مَعَ الدُّنیا آخِرهًًْ وَ اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ حَسیبا وَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ رَقیبا وَ اِنَّ لِکُلِّ حَسَنَهًٍْ ثَوابا وَ لِکُلِّ اَجَلٍ کِتابا وَ اِنَّهُ لا بُدَّ لَکَ یا قَیسُ مِن قَرینٍ یُدفَنُ مَعَک وَ هُوَ حَىٌ وَ تُدفَنُمَعَهُ وَ اَنتَ مَیِّتُ فَاِن کانَ کَریما اَکرَمَک وَ اِنَّ کانَ لَئِیما اَسلَمَک ثُمَّ لا یُحشَرُ اِلاّ مَعَک وَ لا تُبعَثُ اِلاّ مَعَهُ وَ لا تُساَلُ اِلاّ عَنه فَلا تَجعَلهُ اِلاّ صالِحا فَاِنَّهُ اِن صلَحَ آنَستَ بِه وَاِن فَسَدَ لا تَستَوحِشُ اِلاّ مِنه وَ هُوَ فِعلُک(1)
قیسبنعاصم میگوید: با عدّهاى از بنى تمیم بر رسول خدا وارد شدم. عرض کردم: «اى نبى خدا! ما را نصیحتى کنید که از آن استفاده کنیم، چون ما قومى هستیم که در بیابانها زندگى میکنیم. رسول خدا فرمود: اى قیس! با هر عزّتى ذلّتى است و با زندگى دنیا مرگ است و با دنیا آخرت است و هر چیزى حسابگرى دارد و بر هر چیز مراقبى است و براى هر خوبى، پاداشى است و براى هر بدى، عقابى است و براى هر سرآمدى یک تقدیر مسلّمى است.اى قیس! تو ناچار هستى از قرینى که با تو دفن میشود و او زنده است و تو با او دفن میشوى درحالی که تو مردهاى. پس اگر آن قرین تو بزرگوار باشد، تو را گرامى میدارد و اگر لئیم باشد، تو را وا میگذارد و به دادت نمیرسد. پس او با تو محشور میشود و تو هم مبعوث نمیشوى مگر با او؛ و سؤال نمیشوى مگر از او؛ پس قرار مده او را مگر قرین صالحى. پس اگر خوب بود، با او مأنوس و دلخوش میشوى و اگر بد باشد، هیچ مشکلى براى تو نیست جز از ناحیه او؛ و آن قرین، عمل و کردار تو است.
***
- قالَ قَیسُ بنُ عاصِم وَفَدتُ مَعَ جَماعَهًٍْ مِن بَنى تَمیمٍ اِلَى النَّبىِّ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) فَدَخَلتُ وَ عِندَهُ الصَّلصَالُ بنُ الدَّلَهمَسِ فَقُلتُ: یا نَبِىَّ اللهِ ،عِظنَا مَوعِظَهًًْ نَنتَفِعُ بِها فَاِنّا قَومٌ نَعمُرُ فِى البَریَّهًْ؛
قیس بن عاصم میگوید: [اى نبىّ خدا!] ما در بیابانها زندگى میکنیم، دسترسى به شما نداریم، یک نصیحتى بکنید که از آن استفاده کنیم و آن را وسیله زندگى خودمان قرار بدهیم. حالا حضرت میخواهند به کسى که درخواست نصیحت کرده است و دسترسى هم ندارد یا کم دسترسى دارد، یک چیز جامعى را بگویند. حاصل آنچه پیغمبر میفرمایند، این است که برو سراغ عمل، عمل صالح؛ این حاصل فرمایش پیغمبر است.
- فَقالَ رَسُولُ اللهِ (ص): یا قَیسُ! اِنَّ مَعَ العِزِّ ذُلاًّ وَ اِنَّ مَعَ الحَیاهًْ مَوتا؛
زندگى اینجورى است: در آن عزّت هست، ذلّت هست؛ بعد هم زندگى هست و مرگ هست. زندگى و مرگ هر دو حقیقتهاى متساوى و متوازیاند. شما حالا زندگى را میبینید، مرگ را هم ببین، بدان که مرگ هم هست؛ که این چیزى است که انسان آن را دیر احساس میکند.
- وَ اِنَّ مَعَ الدُّنیا آخِرَهًْ؛
و بدان [ به جز] این زندگىِ دَمدستى که شما دارى، یک زندگى دیگر هم آنطرف هست.
- وَ اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ حَسیبا وَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ رَقیبا؛
و بدان هر چیزى حسابگرى دارد؛ هر کارى که میکنى بیحساب و کتاب نیست. هر حرکت تو، هر حرف تو، هر اقدام تو، یک حسابگرى دارد که اینها را محاسبه میکند، ضبط میکند، نگه میدارد و کسى هست، چشم بینایى هست که از همه جزئیّات و ریز و درشت کار تو مراقبت میکند.
- وَ اِنَّ لِکُلِّ حَسَنَةٍ ثَوابا وَ لِکُلِّ سَیئَهًٍْ عِقابا؛
و بدان هر کار خوبى که تو بکنى یک پاداشى دارد ــ بروبرگرد ندارد ــ و پشت سر هر کار بدى که بکنى، یک عقابى هست، که اگر توبه نکردى و آن را پاک نکردى، این عِقاب ،روى آن سوار است و قطعى است که این عِقاب دنبال کار بد خواهد بود.
- وَ لِکُلِّ اَجَلٍ کِتابا؛
و هر سرآمدى یک تقدیر مسلّمى دارد؛ اینجور نیست که آدم خیال کند همه چیز بیحساب و کتاب است؛ نه، معلوم است که شما کِى باید از دنیا بروى، کى باید فلان حادثه برایت پیش بیاید؛ همه این سرآمدها کتاب دارد، یعنى نوشته و تقدیرشده است.
- وَ اِنَّهُ لا بُدَّ لَکَ یا قَیسُ مِن قَرینٍ یُدفَنُ مَعَک؛
و بدان که وقتى بعد از مرگ ،تو را در خاک دفن میکنند، یک رفیق و قرینى هم دارى که او را هم با تو دفن میکنند؛ بدون برو برگرد.
- وَ هُوَ حَىٌ، وَ تُدفَنُمَعَهُ وَ اَنتَ مَیِّت؛
و آن قرینى که با تو در خاک دفن میشود، زنده است، درحالیکه تو مردهاى.
- فَاِن کانَ کَریما اَکرَمَک؛
پس [چون] این قرین زنده است و تو مردهاى، همه کار از دست او نسبت به تو بر میآید؛ اگر چنانچه او شریف باشد -کریم یعنى شریف، بزرگوار، گرامى- تو را اکرام خواهد کرد، به تو محبّت خواهد کرد، رفتار خوبى خواهد داشت.
- وَ اِن کانَ لَئِیما اَسلَمَک؛
و امّا اگر این قرینى که با تو دفن میشود، لئیم بود، موجود پَستى بود، موجود بدى بود، تو را تسلیم خواهد کرد؛ یعنى تو را واگذار خواهد کرد به آنچه سرنوشت خودت است؛ رهایت میکند، به دادت نمیرسد.
- ثُمَّ لا یُحشَرُ اِلاّ مَعَک؛
همین قرین در روز قیامت هم با تو محشور خواهد شد.
- وَ لا تُبعَثُ اِلاّ مَعَهُ وَ لا تُساَلُ اِلاّ عَنه؛
و تو هم مبعوث نمیشوى مگر با این قرین؛ همه جا با تو است؛ هم در قبر، هم در برزخ، هم در قیامت و همه سؤال و جوابهاى تو و مؤاخذههاى تو در روز قیامت مربوط میشود به همین قرینى که با تو همراه است.
- فَلا تَجعَلهُ اِلاّ صالِحا؛
پس این قرینى را که در مرگ با تو همراه است، در قبر با تو همراه است، در قیامت با تو همراه است و مؤاخذهاى که از تو میکنند درباره او میکنند، قرار مده، مگر قرین صالحى.
- فَاِنَّهُ اِن صلَحَ آنَستَ بِه؛
اگر خوب بود تو با او مأنوس میشوى، به او دلخوش میشوى و در کنار او به تو خوش میگذرد.
- وَ اِن فَسَدَ لا تَستَوحِشُ اِلاّ مِنه؛
و [ امّا] اگر این رفیق و قرین بد باشد، فاسد باشد، هیچ مشکلى براى تو جز از ناحیه او وجود نخواهد داشت. پس ببین این قرین چقدر اهمّیّت دارد؛ این قرین کیست؟
- وَ هُوَ فِعلُک؛
این قرین، فعل تو است؛هر کارى است که تو انجام میدهى. ما خیال میکنیم یک کلمهاى که از زبان ما خارج شد، خارج شد، رفت، باد هوا شد. اینجورى نیست؛ این عمل ما است، قرین ما است، با ما هست و خداى متعال براساس هویّت و حقیقت و ماهیّت این عمل یا این حرف، با ما رفتار خواهد کرد. [اگر] کذب باشد، افترا باشد، تهمت باشد، افساد باشد، دوبههمزنى باشد، خیانت باشد، یکجور است؛ [اگر] نصیحت باشد، موعظه باشد، هدایت باشد، ارشاد باشد، رفع همّوغمّ از کسى باشد، یکجور دیگر است. دو جور میشود حرف زد، دو جور میشود عمل کرد؛ این عمل شما است و با شما است. عمل شما، حرف شما است، اقدام شما است، کار شبانهروزى شما است که با شما همراه است؛ در قبر هم با شما همراه است، در قیامت هم با شما همراه است، مؤاخذه شما هم مربوط به او است.
شرح حدیث در ابتدای درس خارج فقه، 1393/01/19
____________
1. امالی صدوق ج 1 ص2
* پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب