ایرج نظافتی
فردا یوم الله 22بهمن 1400 است، به بیان دیگر انقلاب اسلامی ما وارد سال
چهل و چهارم میشود.
22بهمن سال1357 سرآغاز انقلابی بود که اینک پس از 43 سال، مستحکمتر از قبل شده و به برکت هدایتهای پیامبر گونه امام خمینی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و سپس رهبری امام خامنهای مدظله العالی و ایثارگریهای شهیدان و جانبازان و همراهی مردم انقلابی ایران اسلامی توانست در برابر استکبار جهانی در شرق و غرب عالم بایستد و به درختی تنومند تبدیل شود که اینک دشمنان جرات هیچ گونه تعرضی به آن را ندارند.
«فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» تأکید و تصریح امام راحل بود در مقابل لیبرالهایی که در دولت موقت حضور داشتند و میخواستند جمهوری دموکراتیک اسلامی را جا بیندازند. در طول این سالها جمهوری اسلامی به عنوان سرآغاز اغلب جنبشهای علیه استکبار جهانی در منطقه و جهان نقشی محوری و کلیدی داشته است.
اینک جمهوری اسلامی با همان صلابت همیشگی بلکه مقتدرانهتر از قبل در عرصههای داخلی و خارجی و خصوصا در منطقه شرق آسیا حضوری جدی و پررنگ دارد و در دل مسلمانان جهان راه باز کرده است و هر روز دایره صدور انقلاب اسلامی و تسخیر دلهای مومنین مسلمان توسط تفکر انقلابی ایران اسلامی دامنه گستردهتری به خود گرفته و همین امر سبب رعب و وحشت دشمن شده است.
گزارش امروز کیهان را به بررسی جایگاه انقلاب اسلامی در منطقه و جهان و دلایل ترس استکبار جهانی از گسترش تفکر ناب انقلابی در منطقه و جهان اختصاص دادهایم.
رمز ماندگاری تفکر ناب انقلابی
یکی از سؤالات کلیدی و مهمی که در طول این سالها ذهن مخاطب ایرانی و حتی غیر ایرانی را به خود مشغول کرده رمز ماندگاری شعارهای انقلاب اسلامی است که نه تنها منطقه غرب آسیا بلکه بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی را در نوردیده است و الگویی زنده و پویا برای جامعه جهانی است.
رمز ماندگاری انقلاب اسلامی با داشتن این همه دشمن داخلی و خارجی را در چه چیزی میبینید؟ این سؤال را از یک کارشناس مسائل سیاسی و یک پیشکسوت رسانه میپرسم.
دکتر حسن کربلایی استاد دانشگاه و کارشناس ارشد رسانه و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان در تحلیل رمز ماندگاری تفکر ناب انقلاب اسلامی پس از چهل و سه سال، میگوید: «بدون شک انقلاب اسلامی ایران ریشه در باورها و عقاید الهی و آسمانی ملت مسلمان ایران دارد و باورهای الهی نیز بنمایه وجودی ملت بوده و هست و با تار و پود زندگی ایرانیان عجین شده است و به همین دلیل همیشه مانا و برقرار است انشاءالله.»
دکتر کربلایی در ادامه تصریح میکند: « بنا بر وعده تخلف ناپذیر الهی، تا زمانی که ملتی در مسیر حق و حقیقت و اسلام ناب محمدی(ص) و تأسی به تعالیم ائمه معصومین علیهمالسلام قرار داشته باشند و حرکت کند نصرت الهی همراه او خواهد بود؛ و به جرات میتوانم بگویم رمز واقعی زنده بودن تفکر ناب انقلاب اسلامی همین مسیر است که به راه ولایت فقیه ختم میشود و راه ولایت فقیه همان راه انبیاء الهی است. راهی است که پایانش ظهور منجی عالم بشریت خواهد بود.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: « ولایت قطبنمای حقیقی انقلاب اسلامی در طول این سالها بوده و هر فرد یا جریانی که خود را با این قطب نما هماهنگ و همراه نکرده باشد بدون شک در امتحان خواص مردود شناخته میشود، و در واقع یکی از علل مانایی انقلاب اسلامی ولایت فقیه بوده و هست.»
دکتر کربلایی معتقد است که ولایتمداری موجب بصیرت و هشیاری و آمادگی برای صیانت از انقلاب اسلامی میشود.
وی درباره تفاوت انقلاب اسلامی ما و دیگر انقلابها نیز میگوید: « انقلاب اسلامی ایران با هیچ انقلابی یکسان ارزیابی نمیشود. چرا که اولا انقلاب ما مبتنی بر اندیشه الهی بوده و صبغه فرهنگی ریشهدار دینی و مذهبی دارد و الگویی مانند امام حسین علیهالسلام پیش روی انقلاب ماست و همچنانکه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی میگفت «ما ملت امام حسینیم» این الگو یک خط و معیار اصلی است و این در حالی است که انقلابهایی مثل چین یا روسیه دارای بُعد اقتصادی بود یا انقلاب فرانسه دارای رنگ سیاسی بود. از طرف دیگر انقلاب اسلامی ما با حرکت همه اقشار مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) صورت گرفت نه یک یا دو طیف مشخص و این برعکس تمام انقلابهای بزرگ دیگر جهان بود.
یک ویژگی دیگر انقلاب ما این بود که رهبر این انقلاب هیچگاه اعلام نبرد مسلحانه نکرد و یا از طریق کودتا به قدرت نرسید. بلکه مشروعیت رهبر انقلاب ما از منبع دین الهی اسلام بود ولی منبع مقبولیت رهبران دیگر انقلابها جنبه دینی
نداشت.»
دکتر کربلایی وظیفه دولت و ملت در حفظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را اینگونه بیان میکند: «حرکت در مسیر آرمانها و غایات انقلاب وظیفه دولت و ملت است. حرکت در این مسیر بیشک اگر آگاهانه و هشیارانه و مخلصانه و جانانه باشد به قطع یقین به حفظ دستاوردهای انقلاب ما، و رسیدن به اهداف نهائی آن منجر میشود.»
وی در پاسخ به این سؤال که سرنوشت انقلاب اسلامی را چگونه میبینید، میگوید: « انقلاب ما در برابر یک رژیم تا بن دندان مسلح و بهرهمند از حمایت قدرتهای دنیا پیروز شد. تجاوز یک ارتش به ایران با حمایت ۶۰ کشور بزرگ و کوچک و تحمیل صدها بحران و انجام صدها توطئه و خیانت، نتوانست انقلاب ما را نابود کند.
پس میتوان با جرات گفت که به گفته امام عظیمالشان انقلاب، پرچم این انقلاب بهدست صاحب اصلی آن یعنی حضرت قائم (عج) خواهد رسید و انقلابمان به انقلاب جهانی مهدی موعود (عج) پیوند زده میشود.انشاءالله!»
چگونگی انتقال انقلاب اسلامی به نسلهای آینده
یکی از دغدغه دلسوزان انقلاب اسلامی این است که چگونه این انقلاب را به دست نسلهای بعدی سپرد؟
مبینا اسکندریان مسئول واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند در یک میزگرد دانشجویی پیرامون بحث انتقال ارزشهای انقلاب به نسل آینده میگوید: «در سالهای اخیر بیشتر بهصورت تئوری کار کردهایم درحالیکه در صورت عمل به این ارزشها و آرمانها میتوانیم این ارزشها را به نسلهای آینده انتقال دهیم.»
اسکندریان در بخش دیگری از سخنان خود اظهار میدارد: «مهمترین وظیفه قشر دانشجو تربیت نخبگان در موضوعات مختلف است که به فرموده رهبر انقلاب این نخبگان نقش حلقههای میانی را ایفا میکنند و حلقه وصل میان حکومت و مردم هستند.»
محمدحسین پارسا، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز هم در این میزگرد میگوید: «اولین موضوع در بحث انقلابی بودن و انقلابی ماندن، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب و اسلام است؛ در طول چهار دهه انقلاب هر کجا که به مبانی و مفاهیم اساسی انقلاب و اسلام و دستورات رهبر انقلاب عمل کردهایم، شاهد پیشرفت و موفقیت بودیم اما مشکل اینجاست که برخی از مسئولین، ولایتمداری خود را تنها در حرف زدن نشان دادند در حالی که باید ولایتمداری خود را در عمل به دستورات رهبر انقلاب نشان میدادند.»
او ادامه میدهد: «مسئله دیگر هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به این آرمانهاست؛ یکی از موضوعات مهمی که مورد هدف دشمن نیز قرار گرفته، ایجاد یأس و ناامیدی در بین مردم است و رهبر انقلاب نیز در بیانیه گام دوم انقلاب به بحث ایجاد امید و نشاط در جامعه تأکید کردهاند و ما برای رسیدن به آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به این آرمانها باید امید آفرینی کنیم اما در این امید آفرینی باید نقاط قوت کشور را مورد تأکید قرارداده و نقاط ضعف را شناسایی و حل کنیم.»
دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز درخصوص پایبندی به استقلال کشور اظهار میدارد: «این پایبندی باید در سه زمینه استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد، به طوری که در زمینه استقلال سیاسی باید به این باور برسیم که نباید تحت تاثیر اقدامات دشمنان قسمخورده انقلاب قرار بگیریم و در استقلال فرهنگی نیز باید به فرهنگ ایرانی – اسلامی خود باور داشته باشیم.
در بحث استقلال اقتصادی نیز نباید مانند اکثرکشورهای دنیا که تحتالشعاع اقتصاد دنیا قرار میگیرند، در اقتصاد غربی حل شویم.»
پارسا با بیان اینکه دانشگاه یک چالش مثبت بالقوه برای نظام است، تصریح میکند: «ما این انقلاب را به سادگی به دست نیاوردهایم که در اثر تفکرات غربی از دستش بدهیم و لذا با تبدیل تهدیدها و چالشها به فرصت و با ایجاد امیدآفرینی واقعی در جامعه میتوانیم چالشهای پیش رو را حل کنیم. باید تفکر غربی و تفکر اسلامی بهصورت توأمان برای جوانان تبیین شود چرا که یکی از مشکلات اصلی ما انتقال اشتباه تفکر اسلامی به مردم بوده و ما باید در این خصوص روشنگری کنیم. آنچه دشمنان قسمخورده ما از اسلام نشان میدهند، اسلام واقعی نیست.»
پاسدار خون شهیدان باشیم
وحید طایفی تقوی، عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز هم در این باره میگوید: «ما باید در جهت حفظ انقلاب اسلامی و به پاس خونهای ریختهشده در راه این انقلاب تلاش زیادی کنیم چراکه انقلاب اسلامی از نقطه صفر آغاز شدهاست و بهگونهای نیست که از سایر انقلابهای کشورهای دیگر الگوبرداری کنیم و بههمین دلیل نباید بهراحتی از کنار چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی عبور کنیم.»
طایفی تقوی مشکلات معیشتی را بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای داخلی انقلاب اسلامی برشمرده و میافزاید: «در کنار بحث معیشت که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، ناکارآمدی سیستم آموزشی کشور نیز یکی از چالشهای بزرگ محسوب میشود بهطوری که هیچ کدام از آرمانهای انقلاب به کودکی که از
7 سالگی وارد مدرسه شده و در ۱۹ سالگی وارد دانشگاه میشود، آموزش داده نمیشود.»
عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز ادامه میدهد: «دانشجویان یکی از بهترین فرصتها و ظرفیتها برای نظام هستند چرا که دانشجویان میتوانند انقلاب را نشر داده و به صورت علمی، عملی و مطالعاتی در موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... چالشهای موجود را حل کنند؛ همچنین دانشجویان باید بهعنوان حلقههای میانی که همانا بهعنوان حلقه واسط بین مردم و حاکمیت هستند، با استفاده از ظرفیت تشکلهای دانشجویی و چهرههای علمی در دانشگاهها، مشکلات جامعه را شناسایی کرده و برای حل این مشکلات راهکار ارائه دهند.»
طایفی در پایان با تأکید بر اینکه نباید دانشگاه از سوی نهادهای حاکمیتی تأثیرپذیر باشد، میافزاید: «باید به جای انتخاب موضوعات به درد نخور در پایان نامههای دانشجویی، مشکلات و مسائل مختلف جامعه در پایاننامهها و رسالههای دانشجویی بررسی شود تا از این طریق بتوانیم راهکارهایی برای حل مشکلات جامعه پیدا کنیم.»