اعتراف به استبداد آمریکایی
۱۴۰۱/۰۳/۲۰
نویسنده: جاندبلیو. وایتهد
مترجم: احمد دوستمحمدی
پیشتمجید از آمریکا میدان نبرد
درست مانند اذعان به ماهیت مشکل در گام نخست برای درمان یک فرد معتاد به الکل، اذعان به ماهیت فاشیستی آمریکای جدید، یک گام ضروری برای اعاده آزادی آمریکا است. «آمریکا، میدان نبرد» از اسم گذاشتن روی ماهیت حقیقی رژیم آمریکا خودداری نمیکند. آقای وایتهد، برای به تصویر کشیدن چگونگی انحراف آمریکا از مسیر خود، نه فقط از قیاس تاریخی، بلکه از ادبیات داستانی تخیلی، بهره میگیرد. خود این واقعیت که چنین کتابهایی هنوز میتواند نوشته و منتشر شود، نشان میدهد که ما همه آزادیهای خود را از دست ندادهایم. این اثر جان وایتهد باید همه ما را به دو چندان کردن تلاشهای خود به منظور نجات دادن آزادیهای ما، تشویق کند.
(دکتر ران پل1، نماینده 12 دوره کنگره ایالات متحده و نامزد سابق ریاست جمهوری)
دیدهبانی حکومت، پلیس نظامیشده، تفتیشهای پنهانی و یواشکی، یورشهای گروه سوآت2، ترفندهای جریمه اموال و داراییها، جناییسازی بیش از اندازه، زندانهای خصوصی: اینها همه نگرانیهای اضطرابانگیزی هستند که از سیاستهای حزبی و جناحی فراتر رفته و شهروندان را نه تنها مظنون، بلکه مجرم به حساب میآورد. متأسفانه، آمریکاییهای زیادی از دعوت حکومت برای دست کشیدن از برخی آزادیها در ازای امنیت بیشتر، با آغوش باز استقبال کردهاند، اما معلوم شد که با این کار آزادیهای خود را از دست دادهاند، بدون اینکه امنیت به دست آورده باشند. وکیل حقوق اساسی، جان دبلیو وایتهد، در «آمریکا میدان نبرد» قاطعانه، به طور مستدل و مصرانه از آمریکاییها میخواهد که بر اساس یک هدف مشترک: «دفاع از آزادیهای خودمان»، متحد شوند. خطر روشن است: اگر حکومت قدرت نقض یک حق را برای یک نفر دارد، در این صورت هیچ حقی برای هیچکس محفوظ نیست.
(ناداین استروسن3، رئیس سابق انجمن آزادیهای مدنی آمریکا و استاد حقوق اساسی در مدرسه حقوق نیویورک)
در این کتاب جذاب، «آمریکا میدان نبرد»، جان دبلیو. وایتهد، خطری را که بهواسطه تمایل شدید حکومت به فناوری و کنترل، آزادی و نفس انسانیت را در معرض تهدید قرار داده است، تشریح میکند. «سرمایهداری دموکراتیک» در حال آزادسازی ما نیست، در حال بردهسازی بشریت است. (پل کریگ رابرتز4، معاون سابق وزیر خزانهداری ایالات متحده و سرمقالهنویس و سردبیر سابق والاستریت ژورنال)
جان دبلیو. وایتهد، یک بار دیگر، ثابت کرد که یک گزارشگر دقیق و باوجدان، یک پژوهشگر بابصیرت و یک مدافع خستگیناپذیر قانون اساسی ایالات متحده است. «آمریکا میدان نبرد»، مؤثرترین و عبرتانگیزترین سند بیحرمتی حکومت امپریالیست به آزادیهای شخصی قانون اساسی ما است. «آمریکا میدان نبرد»، نه تنها یک هشدار نسبت به خطر در پیش رو، بلکه همچنین شرحی مفصل و روشمند است از اینکه چگونه ملتی که زمانی عاشق آزادی بود به طرفداری از یک حکومت استبدادی کشیده شده است. یک اثر خواندنی برای هر کسی که نگران چگونگی بازگرداندن ما به مسیر تبدیل شدن به یک جمهوری خودگردان است. شهروندان، روزنامهنگاران، مبارزان، مقامات حکومتی- همه آمریکاییهایی که کمترین تصوری از چیستی مفهوم یک آمریکایی بودن و حراست فعالانه از آزادیهای ما در برابر همه خطرات، خارجی و داخلی، دارند- باید برای آشنایی با این کتاب، وقت بگذارند. دانشآموزان و معلمان- به طور خاص- باید مناظره و مباحثه راجع به این کتاب را در کلاسهای درس خود، در اولویت قرار دهند.
(نات هنتوف5، نویسنده همزمان روزنامهها و مورخ)
جان وایتهد، حقوقدانان مدافع آزادی است. او هرگز از مبارزه دست برنخواهد داشت و ما هم نباید چنین کنیم. برای پیوستن به جان در این مبارزه، اول بیانیه او را مطالعه کنید: «آمریکا میدان نبرد». خیلی به شما نیاز است. (لولین اچ. راکول کوچک6 ، نویسنده و رئیس هیئتمدیره موسسه مایزز 7)
از دست دادن آزادی شخصی، رشد سیطره حکومت و پایان احترام به حقوق اشخاص توسط حکومت، به ندرت یک شبه اتفاق میافتد. یک چشم تیزبین و یک رفتار شجاعانه میخواهد تا این خطرها را قبل از این که خیلی دیر شود، کشف و فاش کند. هیچکس در آمریکا این کار را بهتر از جان وایتهد انجام نمیدهد. او، در آخرین شاهکار خود، «آمریکا میدان نبرد: جنگ با مردم آمریکا»، این واقعیت را به تصویر میکشد که فاشیسم از پیش حاکم شده است و آزادی از پیش، از دست رفته است. ما از سوی حکومت بیشتر در معرض خطر هستیم تا از سوی بمباندازها و برای امیدوار بودن تقریباً خیلی دیر است. من هر که این کتاب را بخواند و پس از آن بتواند بخوابد، به چالش میکشم، این کار غیرممکن است. (عالیجناب آندروپی: ناپولیتانو 8 تحلیلگر ارشد قضایی، کانال فاکس نیوز؛ استاد برجسته مدعو حقوق، مدرسه عالی حقوق بروکلین9)
در کل، آزادی به هر معنایی که باشد، دلالت بر این دارد که حق داشته باشید به مردم بگویید آنها چه چیزی را نمیخواهند بشنوند. (جورج اورول10)
همهچیز در پیشینه ما، ما را آماده کرده است تا آگاه باشیم و وقتی درهای زندان در اطراف ما، شروع به بسته شدن میکنند، مقاومت کنیم... اما اگر هیچ فریادی از سر دلواپسی برای شنیده شدن وجود نداشته باشد، چی؟ چه کسی آماده است در مقابل انبوهی از سرگرمیها، دست به اسلحه ببرد؟ وقتی گفتمان جدی، به خنده و شوخی ختم میشود، ما چه زمانی، به چه کسی و با چه زبانی شکایت ببریم؟ پادزهر یک فرهنگی که با صدای خنده در حال تحلیل رفتن است، چیست؟ (نیل پستمن11، سرگرم کردن خودمان تا سرحد مرگ: گفتمان عمومی در عصر تجارت نمایش12)
پانوشتها:
1- Dr. Ron Paul
2- گروه سوآت(Special Weapons and Tactics- SWAT) به آن دسته از مأموران ویژه ادارات پلیسی محلی اتلاق میشود که در
به کارگیری سلاحها و روشها مهارت ویژه دارند.
3- Nadine Strossen
4- Paul Craig Roberts
5- Nat Hentoff
6- Llewellyn H. Rockwell, Jr.
7- Nises Institute
8- Hon. Andrew P. Napolitano
9- Brooklyn Law School
10- George Orwell
11- Neil Postman
12- Amusing Ourselves to Death: Public Discourse in the Age of Show Business