44 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا - بد آموزشدیده بیسواد و ناآگاه ۱۴۰۱/۰۷/۰۵
آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا - 44
بد آموزشدیده بیسواد و ناآگاه
۱۴۰۱/۰۷/۰۵
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
اجازه بدهید قبل از اینکه جلوتر بروم، بگویم که مشکل این نیست که همه مأموران پلیس آمریکا بد هستند. مشکل این است که شمار فزایندهای از مأموران پلیس بد آموزش میبینند، وقتی بحث قانون اساسی (به ویژه متمم چهارم) پیش میآید، بیسواد هستند و در برخی موارد عامدانه از این واقعیت بیاطلاع هستند که آنها قرار است حافظان امنیت و آرامش و در خدمت ما، مالیاتدهندگان، باشند.
وقتی مأموران پلیس از اختیارات وسیع خود سوءاستفاده کرده و به طور مکرر فراتر از مرزهای قانون قدم برداشته، مسئولیت خود را برای احترام گذاشتن به منشور حقوق نادیده میگیرند؛ تبدیل به کمی بیش از مأموران خودخوانده میشوند.- البته مأموران خودخوانده با یک آرم و حمایت دولت شرکتی- یک مأمور خودخوانده کسی است که میتواند به نمایندگی از دولت اقدام کند؛ اما کسی که فراتر از مرزهای اخلاقی رفتار انسانی قابل قبول، قدم برمیدارد، در حالی که شهروندان را دچار وحشت میکند.
در حال حاضر جوامع ما مورد تهاجم افرادی قرار دارند که اجرای قانون به آنها محول شده و اجازه دارند فراتر از قانون عمل کنند و قوانین را نقض کنند، بدون اینکه مجازات شوند. این قانونشکنی از سوی مجریان قانون امکانپذیر شده است.
از جانب اغلب اتحادیههای پلیس که بهکرّات با هیئتهای تجدیدنظر مدنی، مخالفت کرده و از نصب اسامی و شمارههای آرم روی اونیفورم خودداری میکنند؛ از طرف ادارات پلیس که به آییننامه آبی سکوت(1) - این قرار پنهانی در میان پلیس که آنها نباید همکاران خود را به خاطر جرائم و تخلفاتشان متهم کنند- وفادار هستند؛ از سوی دادستانها که با جرائم پلیس با تساهل بیشتری نسبت به جرائم مردم عادی رفتار میکنند؛
همچنین دادگاهها که خلافکاریهای پلیس را به نام امنیت تأیید میکنند و قانونگذاران، که قدرت، دامنه دسترسی و اسلحهخانههای پلیس را افزایش میدهند.
معالوصف، مأموران پلیسی که با رفتار به شیوه مأموران خودخوانده به سرخط خبرها تبدیل میشوند، لزوماً هیچ فرقی با بقیه شهروندان ندارند.
این مأموران درست مانند من و شما دارای همسر و فرزند برای مراقبت، خانههایی برای نگهداری، قبضهایی برای پرداخت و نگرانیهایی برای بیدار ماندن در شب هستند.
آنها مانند اغلب ماها تلاش میکنند وظایف خود را به بهترین وجهی که تشخیص میدهند، انجام دهند.
اما این همانجایی است که مشکلات بروز میکنند.
روشن است که آنها برای چگونگی تشخیص تهدید، بد آموزش دیدهاند.
این ذهنیت را به آنها القا کردهاند که حق دارند به هر قیمتی از خود دفاع کنند و با زرادخانههای تمام و کمالی از آتشبارهای نظامی که توسط حکومت فدرال تدارک دیده شده، اول شلیک کرده و بعد سؤال کنند.
بیماری شیوع یافته است
معالاسف، در حالی که تیراندازی به روی افراد غیرمسلح توسط پاسبانهای «دست به ماشه» در گذشته در شهرهای بزرگ رخ میداد، آن ذهنیت نظامیشده جنگ شهری در میان نیروهای پلیس، به شهرهای کوچک آمریکا، سرایت کرده است.
این دیگر مشکلی فقط برای مهاجران، یا رنگینپوستان، یا جوامع کمدرآمد، یا جوانانی که مثل اوباش دنبال دردسر میگردند، نیست.
مشکل همه ماست، سیاه و سفید، فقیر و غنی، شهری و روستایی، گناهکار و بیگناه، فرقی نمیکند.
همه ما توسط صاحبان قدرت، به یک چشم نگریسته میشویم، یعنی: قانونشکنان بالقوه که باید با سوءظن نگریسته شوند و مانند مجرمان با آنها رفتار شود.
پانوشت:
1- Blue Code of Silence