۴۶ - خاطرات رفاقت چهلساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- تعامل با همه با حفظ اصول انقلاب۱۴۰۲/۰۲/۳۱
خاطرات رفاقت چهلساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی- ۴۶
تعامل با همه با حفظ اصول انقلاب
۱۴۰۲/۰۲/۳۱
سعید علامیان
حاج قاسم، برای نشان دادن دروغ بعضی سیاسیون مدعی وطنپرستی و ملیگرایی هم پای دفاع مقدس را به میان میآورد و آنها را با جنگ هشتساله محک میزد.
یک بار در مراسم سالگرد شهید شاطری به این مسئله اشاره کرد و گفت: آن چیزی که در ایران، جنبه ملیگرایی و ناسیونالیستی دارد،
بخش اعظم آن، دروغ است. ملیگرایی را برای مقابله با اسلامگرایی علم کردند؛ نه ملیگرایی به معنای حب وطن که کسی درد داشته باشد و بیاید برای کشورش کاری انجام بدهد؛ وگرنه ما در صحنههای جنگ باید ملیگراها را جلوتر از هر عنصر دیگری میدیدیم.
در دوره هشتساله جنگ و تجاوز خارجی دشمن تاریخی به ایران، ما باید ملیگراها، نهضت آزادی و جبهه ملی را میدیدیم؛ ولی هیچ اثری ندیدیم؛ هیچجا بسیجیای از آنها ندیدیم؛ هیچجا ندیدیم اینها بخواهند ثبتنام کنند؛ بخواهند نیروها را جمع کنند؛ تشکیل گردان و گروهان بدهند و به جبهه اعزام کنند. هیچوقت این اتفاق نیفتاد. هدفشان، یک ملیگرایی دروغین برای مقابله با مذهب، برای مقابله با اسلام بود.
آقای احمدینژاد، مخالف رفتن نیرو به سوریه بود. میگفت بشار سقوط میکند؛ بیخود میروید. بیداری اسلامی را هم قبول نداشت. در مراسمی که به اسم بیداری اسلامی بود و به عنوان رئیسجمهوری دعوت میشد، از بیداری عربی اسم میبرد؛ نه بیداری اسلامی! حاجقاسم از اول با تندرویهای احمدینژاد مخالف بود. با همه اینها، احمدینژاد در دوره ریاستجمهوری، بیش از دولت قبلی به نیرو کمک کرد. روزهای آخر ریاستجمهوری آقای احمدینژاد که همه بر ضدش بودند، حاجقاسم برای آقای احمدینژاد تقدیرنامه نوشت.
قبلش هم به من گفت که میخواهم این کار را بکنم.
حاج قاسم، آقای هاشمی رفسنجانی را نیروی انقلاب میدانست که زندانرفته و زجرکشیده است. او به فرماندهان جنگ ارادت داشت. در مقطعی، از آقای هاشمی، چون فرمانده جنگ بوده، حمایت میکرد؛ ولی اشتباهات آقای هاشمی را هم میگفت. معتقد بود فاصله آقا با دیگران، از آسمان تا زمین است؛ ولی ایشان را طرد و نفی نمیکرد. میگفت باید جذبشان کنیم تا دیگران جذبشان نکنند.
اردیبهشت سال 1396، مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری امام حسین(ع) سخنرانی کردند و به ویژگیهای «دولت مقاومت» اشارهای کردند.1 توی مراسم، کنار هم بودیم. سخنرانی آقا که تمام شد، حاجقاسم گفت «فهمیدی آقا چی فرمودند؟ گفتند دولت مقاومت. این دولت، دولت مقاومت نیست!» رفتیم جلسه شورا. به روال همیشه، قبل از شروع جلسه، یک بحث اخلاقی طرح کردم. من هم مثل حاجقاسم، در روزهای انتخابات، نظرم را توی سپاه فاش نمیکردم.
گاهی در جلسات شورا، به عنوان راهبرد کلی میگفت باید مواضع آقا را پررنگ کنیم.
آن روز وقتی جلسه تمام شد، گفت «آقای شیرازی، نزدیک انتخابات است. نمیخواهی کاری بکنی؟ آقا، دولت انقلابی میخواهد. این دولت، انقلابی نیست. باید دولت مقاومت شکل بگیرد.»
این موضعگیری از حاجقاسم، برایم تازگی داشت. گفتم «چه کار کنم؟» گفت «برو کرمان؛ به بچههای جنگ بگو باید دولت مقاومت انتخاب شود. ویژگیهای انتخاب اصلح را بگو. راه نشانشان بده!»
پانوشت:
1. ایشان در این باره فرمودند: «دولت مقاومت یعنی چه؟ یعنی تسلیم زورگویی نشدن؛ تسلیم زیادهطلبی نشدن؛ در موضع اقتدار ایستادن. دولت مقاومت، در موضع اقتدار قرار میگیرد. دولت مقاومت، نه اهل تجاوز است، نه اهل سلطهطلبی و دستاندازی به ملتها و کشورهاست، نه اهل فرو رفتن در لاک دفاعی و موضع انفعال است؛ هیچکدام از اینها نیست. بعضی خیال میکنند اگر ما بخواهیم خودمان را از تهمت سلطهطلبی و اقتدارطلبی بینالمللی و منطقهای برکنار کنیم، باید برویم در لاک دفاعی؛ اینجوری نیست. در لاک دفاعی نمیرویم؛ در موضع انفعال قرار نمیگیریم؛ بلکه ما در موضع «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِالخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّاللهِ وَ عَدُوَّکُم» قرار میگیریم. در موضعی قرار میگیریم که در این آیه شریفه، از آن تعبیر شده است به «تُرهِبونَ بِه عَدُوَّاللهِ وَ عَدُوَّکُم». «تُرهِبونَ بِه» یعنی چه؟ «تُرهِبونَ بِه»، همان چیزی است که در ادبیّات سیاسی امروز، به آن، «قدرت بازدارندگی» میگویند. جمهوری اسلامی، در جایگاهی قرار میگیرد که دارای قدرت بازدارندگی است؛ دارای اقتدار بازدارنده است. میخواهند این اقتدار نباشد.