به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 399
بازدید دیروز: 5,979
بازدید هفته: 14,046
بازدید ماه: 35,016
بازدید کل: 23,696,838
افراد آنلاین: 13
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 29 April 2024
الاثنين ، ۲۰ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
1181 - قلب، کانون هدایت داخلی(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۴/۱۶

قلب، کانون هدایت داخلی

(پرسش و پاسخ)

قلب (نماد) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرسش:قلب چگونه می‌تواند هدایت و گرایش انسان به سوی خوبی‌ها و خیرات را انجام دهد و چرا درباره برخی افراد این امر محقق نمی‌گردد؟
پاسخ:هادیان و راهنمایان انسان
علاوه بر هادیان و راهنمایان خارجی، چندین دستگاه راهنمایی در داخل وجود انسان برای رسانیدن او به مقاصد حیاتی تعبیه شده است که عبارتند از: 1- دستگاه هدایت غریزه 2- دستگاه هدایت حس 3- دستگاه هدایت عقل 4- دستگاه هدایت قلب. سخن ما پیرامون هدایت قلب است.
هدایت قلب
قطعا تاکنون متوجه شده‌اید که شعرا و عرفای مکتبی ما، چقدر از دل و قلب دم می‌زنند و کلمات صفای دل، و نورانیت قلب و تزکیه ضمیر را تکرار می‌کنند تا جایی که می‌بینید در تعبیرات خودشان از اشخاص پخته و آزموده و کمال یافته به صاحبدل تعبیر می‌کنند. حافظ می‌گوید: دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را(دیوان حافظ) در قرآن کریم هم نزدیک به همین تعبیرات وارد شده است. در سوره مبارکه ق آیه 37 خداوند می‌فرماید: «ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب» در این قرآن همانا صاحبدلان را تذکر و تنبه‌ای است.
قلب مرکز عواطف و احساسات عالیه
بدیهی است که مقصود از قلب و دل در زبان اهل ادب و معرفت و هم‌چنین در کلام الهی، این عضو گوشتی که در قسمت پهلوی چپ قرار گرفته و مرکز پخش خون به سایر اعضاء و جوارح است نیست! بلکه مقصود چیز دیگری است. مقصود از دل یا ضمیر یا قلب، نقطه مرکزی عواطف عالیه و احساسات لطیفه وجود انسان است، آن نقطه‌ای که فی‌المثل: عشق به خیر اخلاقی، عشق به زیبایی، عشق به حقیقت و کمال مطلق، عشق به ایثار و فداکاری از آنجا سرچشمه می‌گیرد.
لزوم شناخت اسرار درونی انسان
انسان ابتدا خیال نمی‌کرد که در وجدان و ضمیر او اسراری نهفته باشد، خیلی افراد، قسمت عالم ضمیر و باطن خود را سرسری می‌گیرند، همان‌طوری که غالب ما مردم هنوز هم همین‌طور فکر می‌کنیم، ولی دانشمندان و تعمق‌کنندگان در رموز خلقت که در آفاق و انفس سیرها و مطالعه‌ها کرده‌اند، از دیر زمان پی برده‌اند که اسرار باطن و ضمیر انسان را نمی‌توان سرسری گرفت و کوچک شمرد. نباید جثه کوچک انسان را مقیاس قرار داد و قضاوت نهایی کرد. زیرا همراه این جثه کوچک، دریایی ژرف و عمیق و دنیایی پر از عجایب که اول و آخرش ناپیدا است قرار دارد، شعرا و عرفای فارسی زبان ما از این دنیای نامرئی در استعارات و کنایات خود به «جام جم» و «جام جهان‌بین» تعبیر کرده‌اند. حافظ می‌گوید: سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد- آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد (دیوان حافظ) شعری از امام علی(ع) نقل شده که فرمود: «اتزعم انک جرم صغیر- وفیک افطوی العالم الاکبر» یعنی ای انسان! تو می‌پنداری که همین جثه کوچک هستی؟ در حالی که جهان بزرگتری (از این جهان خارج) در وجود تو خلاصه شده است. (دیوان شعر منسوب به امام علی(ع)) بحث در اطراف اسرار عالم باطن و ضمیر را به عهده روانشناسان و عرفا و حکما می‌گذاریم، و فقط به بحث در اطراف یک موضوع ساده اخلاقی در زمینه هدایت قلب می‌پردازیم.
کارکرد واقعی قلب
این قلب پر از عجائب و استعداد انسان، بر راه راست آفریده شده است، یعنی طوری آفریده شده که بالفطره عادل است نه ظالم، امین است نه خائن، راستگو است نه دروغگو، موحد است نه مشرک. در آثار دینی وارد شده است: کل مولود یولد علی الفطره» یعنی هر مولودی بر راه راست آفریده شده، اما انحرافات و گمراهی‌ها در اثر عوامل خارجی است که از تعلیم و تربیت‌ها و القاء و تلقین‌های فاسدکننده نشأت می‌گیرد (نهایه ابن‌اثیر، ج3، ص 457)
بنابراین اگر خدای نخواسته گناهان و انحرافات مکرر، کم‌کم چراغ فطرت و شعله هدایت قلب را خاموش کند، آن وقت است که انحرافات و کژی‌ها طبیعت ثانویه انسان می‌شود! از این رو طرز اعمال و رفتار انسان‌ مستقیما بر قلب او تاثیر می‌گذارد. اعمال خیر اخلاقی از قبیل راستی، امانت، عفت، ایثار و یاد خدا قلب را نورانی و فطرت را بیدارتر و زنده‌تر و پویاتر می‌کند. اما گناهان و بیماری‌ها و معاصی از قبیل دروغ، خیانت، غیبت، تجاوز به حقوق مردم و بی‌عفتی و بالاخره غفلت از خدا به روی فطرت انسان پرده می‌کشد، و آن را خفه می‌کند. خداوند دوباره این افراد اهل معصیت می‌فرماید: «کالا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» درباره آنان سخن مگو که اعمال زشت و ناشایست وپلیدشان بر روی آینه دل‌هایشان زنگار ایجاد کرده است. (مطففین- 14)