به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 663
بازدید دیروز: 5,979
بازدید هفته: 14,310
بازدید ماه: 35,280
بازدید کل: 23,697,102
افراد آنلاین: 17
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 29 April 2024
الاثنين ، ۲۰ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
1187 - امام حسین(ع)، الگوی عرفان اجتماعی (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
امام حسین(ع)، الگوی عرفان اجتماعی
(پرسش و پاسخ)
 
عکس پروفایل لبیک یا حسین جدید | پروفایل گرام
پرسش:سیره عرفانی امام حسین(ع) چه تفاوت‌هایی با سیره عرفانی غالب عرفا از صدر اسلام تاکنون دارد و مهم‌ترین شاخص‌های آن کدام است؟
 
پاسخ:مهم‌ترین شاخص‌های عرفان اجتماعی
عرفان اجتماعی در نقطه مقابل عرفان فردی قرار ندارد، بلکه یک قلمرو و گستره وسیع‌تری را در عرصه تعاملات عارف بالله ترسیم می‌کند. به این معنا که انسان وقتی به مقام عرفان و قرب الی‌الله رسید در لاک فردی خود فرو نمی‌رود و از جامعه خود منفک و منزوی نمی‌شود، بلکه عرفان الهی خود را در متن جامعه و مردم نمایان می‌سازد تا مخاطبان بیشتری را در مسیر الی‌الله قرار دهد و جامعه‌سازی دینی را تقویت نماید. لذا عارفی که در عرصه عرفان اجتماعی سیر الی‌الله می‌کند، دو صفت بارز در شخصیت فکری و رفتاری او شفاف‌تر و برجسته‌تر است: 1- شناخت، علاقه و محبت شدید به خدای متعال 2- علاقه و محبت شدید به مردم به عنوان عیال‌الله. امام حسین(ع) این دو ویژگی‌ را در حد اعلی در سیره نظری و عملی خود داشت که در اینجا به نحو اجمال به هریک از این دو خصیصه اشاره می‌کنیم:
1- شناخت، محبت و دوستی با خدا
همه انسان‌ها باید خدای متعال را بشناسند و دوست بدارند و از احکام و تعالیم عالیه او پیروی کنند. خدایی که در همه صفات کمالیه اعم از حکمت، قدرت، حسن، رحمت و... مطلق است و کمال مطلق واقعی در جهان هستی فقط از آن خدای متعال است، زیرا ذره‌ای نقص و شائبه در او راه ندارد و روشن است که انسان براساس فطرت خداجویش به دنبال کمال مطلق است و از آنجا که مصداق کمال مطلق در این دنیا یافت نمی‌شود، بنابراین انسان فطرتا به دنبال خداست تا او را بشناسد و با انجام دستورات و خواسته‌های الهی محبت و دوستی خود را نسبت به خدای متعال ثابت کند. این عرفان الهی مراتب دارد و هرکسی متناسب با تلاش و کوشش خود در مسیر شناخت کمال مطلق و خدای متعال و عمل به اوامر و نواهی او، سیر الی‌الله را طی می‌کند و مرتبه‌ای از عرفان الهی را برای خود تحصیل می‌نماید. امام حسین(ع) در این راستا در اوج معرفت، محبت و دوستی با خدا بود و مصداق این آیه شریفه: «الذین امنوا اشد حبا لله» کسانی که ایمان آورده‌اند بیشتر از همه خدا را دوست دارند.(بقره- 165) بود. به عنوان نمونه در دعای عرفه حضرت در مناجات با خدای خود جمله‌ای دارند که حکایت از رسیدن به قله عرفان الهی است. 
حضرت می‌فرماید: متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک و متی غبت حتی تکون الاثار هی التی توصل الیک، عمیت عین لا تراک. کی غایب بوده‌ای تا نیاز به دلیل بر وجود خود داشته باشی و کی غایب بوده‌ای تا آثار و نشانه‌ها به سوی تو رهنمون شود، کور باد چشمی که تو را(با چشم دل) نبیند (مفاتیح، دعای عرفه).
2- محبت و علاقه به مردم
 یکی از مظاهر بارز تجلی شخصیت والای امام حسین(ع) دوستی و علاقه او به مردم و عاطفه‌ای است که به مردم ابراز می‌نمود. اساسا عرفایی که در مکتب اهل بیت(ع) تربیت شده‌اند نگاهشان به مردم هم نگاه عرفانی است و آنها مردم را عیال‌الله می‌دانند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «الخلق عیال‌الله، فاحب الخلق الی‌الله، من نفع عیال‌الله و ادخل علی اهل بیت سرورا» مردم عیال خدا هستند، پس دوست داشتنی‌ترین مردم نزد خدا، کسانی هستند که نفعی به عیال خدا برسانند و بر اهل بیت(مردم) سرور و شادی را به ارمغان بیاورند. (کافی، ج 2، ص 164) در برخی روایات دوست داشتن مردم نصف دین و عقل به حساب آمده است: قال النبی(ص): «التودد(الی الناس) نصف الدین». (تحف‌العقول، ص 60) و امام علی(ع) می‌فرماید: التودد الی الناس نصف العقل(همان، ص 443) آری با چنین نگاه به مردم است که وقتی امام حسین(ع) از کنار مستمندان می‌گذشت، آنان نان‌های خود را یکجا گرد آورده و محفل کوچکی برای خود ترتیب داده و آماده خوردن بودن که امام را سواره دیدند، سلام کرده و به حضرت تعارف نمودند. امام متواضعانه از اسب پیاده شد و در کنارشان نشست و دعوتشان را اجابت فرمود و آنان را مورد ملاطفت و محبت ویژه خود قرار داد و فرمود: اگر این نبود که نان‌های شما صدقاتی است که به شما داده‌اند، هم‌اکنون من نیز با شما همسفره می‌شدم و با شما می‌خوردم. اما ما صدقه نمی‌خوریم اما شما برخیزید و با من به منزل بیایید و از سفره ما استفاده کنید تا من هم با شما هم‌سفره باشم و هم‌خوراک و همنشین و آنان چنین کردند.(اعیان‌الشیعه، ج 1، ص 580)