به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,993
بازدید دیروز: 6,996
بازدید هفته: 46,985
بازدید ماه: 154,466
بازدید کل: 26,021,169
افراد آنلاین: 18
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۱۷ اردیبهشت ۱٤۰٤
Wednesday , 7 May 2025
الأربعاء ، ۹ ذو القعدة ۱٤٤۶
اردیبهشت 1404
جپچسدیش
54321
1211109876
19181716151413
26252423222120
3130292827
آخرین اخبار
۵۱۰ - خاطره ای از شهید مدافع حرم مجید صانعی موفق: شهادتش به او الهام شد ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
خاطره ای از شهید مدافع حرم مجید صانعی موفق: 
شهادتش به او الهام شد
  ۱۴۰۲/۰۷/۲۴

شهید مدافع حرم مجید صانعی موفق | مرکز امور شاهد و ایثارگران دانشگاه آزاد  اسلامی | مرکز امور شاهد و ایثارگران دانشگاه آزاد اسلامیتو، بهترین بابایی - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

شهید مدافع حرم مجید صانعی موفق در سال ۱۳۵۸ در همدان متولد شد. از جمله افراد مخلصی بود که تمام زندگی خود را وقف اسلام و انقلاب و ‌تربیت سرباز برای ولایت و حضرت صاحب‌الزمان(عج) کرده بود. وی رئیس ‌کمیته بازرسی هیئت ورزش‌های رزمی ‌استان همدان؛ بنیانگذار و نماینده رسمی ‌سبک نینجوتسو در استان همدان بودند. درنهایت، ۲۷ مهر سال ۹۴ در دفاع از حرم آل‌الله در سوریه به درجه عظیم شهادت نائل گردید. همسر شهید مدافع حرم صانعی موفق در مصاحبه‌ای گفته بود: «یک هفته مانده بود به رفتنش گفت: من شهید می‌شوم! تعدادی عکس نشانم داد و گفت: این عکس‌ها را روی تابوتم بچسبانید. حرفش را جدی نگرفتم و سربه‌سرش گذاشتم اما جدی گفت: «خواب دیدم شهید می‌شوم؛ در معرکه‌ای بودم که شهید همت و باکری بالای سرم آمدند؛ یکی داشت با عجله به سمتم می‌آمد که شهید همت به او گفت: نزدیک نشو او از ماست و من شهید شدم.» من هم گفتم، مجید حسودیم شد، چه خواب خوبی دیدی اصلا حالا که این‌طور شد دیگر نمی‌گذارم بروی.» وی همچنین گفته بود: «مجید ولایی بود و چون حرف ولایت را قبول داشت و همیشه رهبر انقلاب را حضرت آقا خطاب می‌کرد. برای دفاع از حرم عازم شد. خودش هم خیلی علاقه داشت، همیشه می‌گفت: کاش من زمان جنگ بچه نبودم. کاش من هم جبهه می‌رفتم. مجید ما را خیلی دوست داشت اما به گفته یکی از همرزمانش شب حمله تلفن را گذاشته بودند وسط تا هرکس با خانواده‌اش تماس بگیرد ولی مجید زنگ نمی‌زد، می‌گفت: «اگر صدای همسر و فرزندم را بشنوم دیگر نمی‌توانم بمانم.»

Image result for ‫گل لاله‬‎