به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,547
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 3,484
بازدید ماه: 118,990
بازدید کل: 23,780,787
افراد آنلاین: 31
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۷۴ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۷۴

   اتفاقات مهم سال پایانی حیات مبارک امام خمینی(قدّس‌سرّه)

۱۴۰۲/۰۹/۲۱

خرید و قیمت کتاب روایت رهبری - مناسبات جمهوریت و اسلامیت در انتخاب ولی فقیه  | ترب

سید یاسر جبرائیلی
فصل‌سوّم: عصر 14 خرداد
پس از شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹، امام خمینی(قدّس‌سرّه) استراتژی جمهوری اسلامی ایران در این جنگ را «آزادسازی سرزمین‌های تحت اشغال» و نیز «تنبیه متجاوز» اعلام کردند. روشن بود که جمهوری اسلامی، هم باید از تمامیّت ارضی کشور صیانت می‌کرد و هم با خشکاندن ریشه‌ تجاوز در منطقه، جلوی تکرار تجاوز در آینده را می‌گرفت. صدّام حسین دیکتاتور متجاوز که با شعار «فتح سه روزه‌ تهران» و «تجزیه‌ ایران» وارد خاک ایران شده بود، پس از شکست‌های پی‌درپی در جبهه‌ها مدّعی صلح و خواهان آتش‌بس شد. امّا حضرت امام خمینی(قدّس‌سرّه) در پاسخ به این ادّعای صلح‌طلبی صدّام فرمودند او دروغ می‌گوید، ‌به دنبال صلح نیست، هدفش اغفال است1 و «اگر ما مهلت بدهیم به صدّام، اگر این دو ماه مهلت پیدا کند، دوباره تجهیزش می‌کنند. مجهّزش می‌کنند و دوباره به یک جای دیگر حمله می‌کند. یک همچو حیوانی را که نمی‌شود رهایش کنیم که سرخود هر کاری می‌خواهد بکند. این تا خفه نشود، این منطقه درست نخواهد شد.»2 امام(قدّس‌سرّه) به صراحت اعلام کردند «ما صلح را قبول داریم، ما صلح را استقبال می‌کنیم، لکن یک صلح شرافتمندانه‌ اسلامی، صلحی که باید بفهمند که متجاوز چه کرده است، ‌صلحی که باید خسارات این کشور جبران بشود، نه صلحی که از آن‌طرف بگوید صلح و از آن‌طرف بفرستد و توپ‌ها را ببندد به مردم بی‌گناه بیچاره.»3 ، «ما بارها اعلام کرده‌ایم که خواهان پایان جنگ و طالب صلحی هستیم که متجاوز را تنبیه و خسارات جنگ را بپردازند و این‌همه انسان بی‌گناه را که از خانه و زندگی خود آواره کرده‌اند، به شهر و دیار خود بازگردند.»4 صدّام امّا در عین ادّعای صلح‌طلبی، حاضر به پذیرش این شروط نشد. حمله‌ رژیم بعث عراق به کویت در مردادماه ۱۳۶۹ یعنی حدود دو سال پس از پایان جنگ با ایران، نشان‌دهنده‌ شناخت دقیق حضرت امام از شخصیّت صدّام، و اثبات‌کننده‌ منطق صحیح جمهوری اسلامی مبنی بر ضرورت «تنبیه متجاوز برای جلوگیری از تکرار تجاوز» بود.
در جریان جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی موفّق شد که ارتش صدّام را از تمام سرزمین‌های اشغالی بیرون رانده و تمامیّت ارضی ایران را حفظ کند، امّا جنگ بدون تنبیه متجاوز خاتمه یافت. حامیان بین‌المللی رژیم بعث عراق که در تجهیز نظامی و حمایت سیاسی از صدّام، سنگ تمام گذاشته بودند، ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ در شورای امنیّت سازمان ملل متّحد پس از مشاهده‌ پیروزی‌های گسترده‌ ایران در جبهه‌ها، قطعنامه‌ ۵۹۸ را به تصویب رساندند که ذیل فصل هفتم، از دو طرف خواست کلّیّه عملیّات نظامی خود را متوقّف کرده و نیروهایشان را به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی بازگردانند. همچنین دبیرکل را موظّف به تعیین هیئتی بی‌طرف برای شناسایی مسئول منازعه کرد. برخی شرایط ایران برای صلح مانند بازگشت به مرزهای بین‌المللی در قطعنامه لحاظ شده، ‌برخی دیگر مانند تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت لحاظ نشده بود و آینده‌ برخی شرایط مانند شناسایی صدّام به‌عنوان متجاوز نیز روشن نبود. لذا جمهوری اسلامی این قطعنامه را نه رد کرد و نه پذیرفت.
بااین‌وجود،‌ در یک سال پایانی جنگ، شرایط به‌گونه‌ای رقم خورد که حضرت امام(قدّس‌سرّه) مجبور به پذیرش قطعنامه‌ 598 شدند. آن‌گونه که در نامه‌ محرمانه‌ حضرت امام(قدّس‌سرّه) به مسئولان کشور در 25 تیرماه 67 آمده است، در ماه‌های پایانی جنگ، مسئولین نظامی اعمّ از ارتش و سپاه که خبرگان و متخصّصان جنگ بودند، به حضرت امام اعلام کردند که به این زودی‌ها هیچ پیروزی‌ای به دست نخواهند آورد. نخست‌وزیر وقت از قول وزیران اقتصاد و بودجه، وضع مالی کشور را زیر صفر اعلام کرد. مسئولین سیاسی گفتند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است.5 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌گویند: «قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به‌خاطر این فشارها نبود. قطعنامه از طرف امام، به‌خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشور، مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کِشد و نمی‌تواند جنگ را بااین‌همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به‌خاطر ترس نبود؛ به‌خاطر هجوم دشمن نبود؛ به‌خاطر تهدید آمریکا نبود؛ به‌خاطر این نبود که آمریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون آمریکا، قبل از آن‌هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی؛ اگر همه‌ دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام(رضوان‌الله‌علیه)، کسی نبود که رو برگرداند.»6 
امام خمینی(قدّس‌سرّه) پذیرش قطعنامه را به نوشیدن جام زهر تعبیر کرده و پیام مبسوطی دراین‌باره خطاب به ملّت نوشتند. در پیام ایشان آمده بود:‌ «من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه‌ دفاع و مواضع اعلام‌شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن می‌دیدم، ولى به‌واسطه‌ حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلاً خوددارى می‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و باتوجّه‌به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهّد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم، و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم. و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌اى که همه‌ ما و عزّت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. امّا چاره چیست که همه باید به رضایت حق‌تعالى گردن نهیم. و مسلّم ملّت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود... خوشا به حال شما ملّت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌هاى معظّم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملّت بزرگ احساس شرمسارى می‌کنم. و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند! ...من باز می‌گویم که قبول این مسئله براى من از زهر کشنده‌تر است، ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم... مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می‌دانم و شما می‌دانید که من به شما عشق مى‌ورزم و شما را مى‌شناسم، شما هم مرا مى‌شناسید. در شرایط کنونى آنچه موجب امر شد تکلیف الهى‌ام بود. شما می‌دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره‌ خون و آخرین نفس بجنگم، امّا تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویى داشته‌ام با خدا معامله کرده‌ام.»7
حدود 11 ماه پس از پذیرش قطعنامه‌ ۵۹۸، حضرت امام خمینی با امّت خویش وداع کردند و در این مدّت، اقدامات بسیار مهمّی انجام دادند. مقصود فصل حاضر، بررسی چرایی و چگونگی شناسایی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان ولیّ‌فقیه در خردادماه 1368 است. امّا ازآنجایی‌که مرور رویدادهای مهمّ یک سال پایانی حیات حضرت امام(قدّس‌سرّه)، به درک دقیق جوانب موضوع، کمک می‌کند، لازم دیدیم به‌عنوان مقدّمه‌ بحث به این رویدادها بپردازیم. در این فصل ابتدا برخی از اقدامات مهمّ حضرت امام در یک سال پایانی حیات پربرکتشان نظیر عزل آیت‌الله منتظری از رهبری آینده، صدور پیام تاریخی پذیرش قطعنامه‌ ۵۹۸، ابلاغ سیاست‌های کلّی بازسازی کشور، نامه به میخائیل گورباچف رئیس‌جمهور وقت شوروی، صدور حکم اعدام سلمان رشدی، صدور پیام‌های منشور برادری و منشور روحانیّت، پیشنهاد آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر آینده‌ انقلاب، و همچنین دستور بازنگری در قانون اساسی را مرور کرده و سپس به مسئله‌ شناسایی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مجلس خبرگان به‌عنوان ولیّ‌فقیه خواهیم پرداخت.
عزل آیت‌الله منتظری از رهبری آینده
در فصل دوّم، به تفصیل به مسئله‌ آیت‌الله منتظری پرداختیم. یکی از مهم‌ترین اقدامات حضرت امام(قدّس‌سرّه) در سال پایانی حیات مبارکشان، عزل آیت‌الله منتظری از رهبری آینده بود که در فروردین‌ماه 1368 اتّفاق افتاد. حضرت امام که از ابتدا مخالف انتخاب آقای منتظری به‌عنوان رهبر آینده‌ نظام بودند، این مخالفت را علنی نکرده و تصمیم گرفتند در کار خبرگان رهبری مداخله نکنند. پس از تصمیم خبرگان نیز هرچند آن را تأیید نکردند، امّا تمامی تلاش خود را به‌کار بستند تا با رفع اشکالات آقای منتظری، ایشان را برای رهبری آینده‌ انقلاب آماده کنند. امّا تلاش‌های حضرت امام(قدّس‌سرّه) نتیجه نداد و آقای منتظری به سبب نقایص شخصیّتی نظیر ساده‌لوحی، به شدّت تحت تأثیر منافقین و لیبرال‌ها قرار گرفت، عملاً تبدیل به اپوزیسیون نظام شد و به تعبیر حضرت امام(قدّس‌سرّه)، مواضعی علیه نظام و انقلاب گرفت که شبیه به تبلیغات رژیم صدّام از رادیو بغداد برای تخریب جمهوری اسلامی بود. رویکرد و عملکرد آیت‌الله منتظری حجّت را بر حضرت امام تمام کرد که او صلاحیّت و مشروعیّت رهبری انقلاب اسلامی را ندارد و پس از ایشان، کشور و انقلاب و مردم را به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین خواهد سپرد. این بود که در تاریخ ششم فروردین 1368 طیّ نامه‌‌ شدید‌اللّحنی خطاب به آیت‌الله منتظری، عدم صلاحیّت وی برای رهبری آینده را اعلام کردند.
پیام پذیرش قطعنامه‌ ۵۹۸: آغاز جنگ استضعاف و استکبار
جریان لیبرال و در راس آن نهضت آزادی، همچنان که در ماجرای گروهک‌های مسلّح تجزیه‌طلب داخلی، مذاکره به‌جای مقابله‌ نظامی را تجویز می‌کرد، در جریان جنگ تحمیلی نیز راه تقابل با استراتژی «تنبیه متجاوز» را در پیش گرفت، همواره علیه جنگ موضع گرفت و پس از فتح خرّمشهر، خواهان مذاکره برای برقراری صلح شد.8 چنان‌که در فصل دوّم دیدیم، این جریان در بیت آیت‌الله منتظری نیز نفوذ کرد و ایشان را در این ماجرا با خود همراه ساخت. سردار احمد سوداگر از فرماندهان دوران جنگ تحمیلی می‌گوید: «نهضت آزادی و جبهه‌ ملّی از جواب به استدلال‌های ما [درباره‌ ضرورت تنبیه متجاوز] طفره می‌رفتند. ما می‌گفتیم آیا شما ضمانت می‌دهید که بعد از قبول آتش‌بس، صدّام دوباره به ایران حمله نکند؟ آیا عراق به‌عنوان متجاوز - که اوّلین فاکتور برای پذیرش آتش‌بس یا صلح است - معرّفی شده است؟ ...تهدید شهرهای دزفول،‌ اهواز، دشت آزادگان و خرّمشهر به قوّت خودش باقی بود... اروندرود مالکیّتش معلوم نبود که مال ما است یا عراق یا سازمان‌های بین‌المللی! وقتی از نهضت آزادی و جبهه‌ ملّی این سؤالات را می‌پرسیدیم که در صورت قبول آتش‌بس وضعیّت اینها چه می‌شود،‌ جوابی نداشتند.»9 موضع‌گیری‌های جریان لیبرال علیه جنگ، نه‌تنها بذر ناامیدی را در جامعه می‌فشاند و انسجام داخلی در برابر دشمن خارجی را خدشه‌دار می‌کرد، بلکه بیانیّه‌های نهضت آزادی تبدیل به یکی از منابع تبلیغاتی صدّام و حامیان غربی آن علیه جمهوری اسلامی شده بود. در یکی از جلسات سازمان ملل متّحد، طارق عزیز وزیر امور خارجه‌ وقت عراق، پشت تریبون قرار گرفت تا در اثبات ادّعای رژیم بغداد مبنی بر جنگ‌طلبی ایران و صلح‌طلبی صدّام، دلیل و برهان اقامه کند. وی در این سخنرانی در اثبات ادّعاهای صدّام، بار‌ها به جزواتی اشاره کرد که وی آنها را مواضع گروه‌های صلح‌طلب داخل ایران می‌نامید. این جزوات همان‌گونه که وزیر خارجه‌ وقت عراق به حاضرین نشان داد، اعلامیّه‌ها و نوشته‌های نهضت آزادی بود.10
 پانوشت‌ها:
1- صحیفه‌ امام خمینی، ج ۱۸، ص ۳۶۹، 9/12/1362
2- همان، ص ۳۷۶، 10/12/1362
3- همان، ج ۱۷، ص 29، 11/7/1361
4- همان، ج ۱۷، ص 32، 12/7/1361
5- نامه‌ محرمانه‌ی حضرت امام به مسئولان در تاریخ 25/4/1367، خبرگزاری مهر،7/7/1385، کد خبر: 386966
6- آیت‌الله خامنه‌ای، ‌بیانات در اجتماع زائران مرقد امام خمینی، 14/3/1375
7- صحیفه‌ امام خمینی، ج ۲۱، صص ۱۰۰-۷۴، 29/4/1367
8- حسن حضرتی و دیگران، جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران، ‌فصلنامه‌‌ ژرفاپژوه، زمستان ۱۳۹۵
9- هفته‌نامه‌ پنجره، شماره‌ ۹۱، اردیبهشت ۱۳۹۰
10- روزنامه‌ کیهان، 30/9/1393