خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....

۱۴۰۲/۱۱/۰۱

تسلیحات جدید حماس که تلفات زیادی از اسرائیل گرفت
«بسیاری از سلاح‌های حماس نو و جدید است و ثابت می‌کند حماس توانسته به‌رغم محاصره هوائی و زمینی،‌ تسلیحات موردنیازش را تأمین کند. حماس با این تسلیحات تلفات چشمگیری از اسرائیل گرفت».
خبرگزاری آسوشیتدپرس بیش از ۱۵۰ فیلم و عکس را که در سه ماه نخست درگیری‌های اسرائیل و حماس، پس از حمله پانزدهم مهرماه حماس به‌ دستش رسیده، بررسی کرده و نوشت: گروه حماس، انبوهی از انواع تسلیحات گوناگون را از گوشه و کنار جهان انتخاب و جمع‌آوری کرده است. به نظر می‌رسد بخش عمده این تسلیحات، به‌رغم محاصره ۱۷ساله‌ای که با هدف ممانعت از ورود سلاح به غزه در جریان بوده، در همین دوره به این باریکه وارد شده است. تفنگ‌های مخصوص تک‌تیراندازان، ساخت ایران؛ مسلسل‌های کلاشنیکف ساخت چین یا روسیه. نارنجک‌ها و نارنجک‌انداز‌های محصول کره‌شمالی یا بلغارستان؛ و موشک‌های ضدتانک که مخفیانه در غزه مونتاژ می‌شوند.
این سلاح‌ها در طول هفته‌ها درگیری‌های شهری در کوچه‌ پس‌کوچه‌های غزه کارایی خود را نشان دادند و تلفات قابل‌توجهی را به نیروهای اسرائیلی،‌ که از فناوری و تسلیحات به مراتب پیشرفته‌تری برخوردارند، تحمیل کردند.
کارشناسانی که فیلم‌ها و عکس‌ها را برای خبرگزاری آسوشیتدپرس بررسی کرده‌اند، توانسته‌اند ویژگی‌ها و مشخصاتی را شناسایی کنند که محل ساخت بسیاری از این سلاح‌ها را روشن می‌کند، اما طبیعتاً به این شیوه نمی‌توان فهمید که آیا این تسلیحات و تجهیزات مستقیماً از سوی آن کشورها در اختیار حماس قرار گرفته، یا از بازار سیاه داغ تسلیحات در کشورهایی همچون عراق، سوریه و لیبی تهیه شده‌ است. با بررسی این تصاویر می‌شود فهمید بسیاری از سلاح‌های نیروهای حماس نو و جدیدند. این کار احتمالاً با استفاده از قایق،‌ یا از مسیر تونل‌های زیرزمینی انجام
شده است.
به‌گفته مدیر «مؤسسه تحقیقات تسلیحاتی»، مستقر در استرالیا، بخش عمده سلاح‌های حماس ساخت ایران، روسیه و چین هستند؛ هرچند محصولات کره‌شمالی و کشورهایی که در گذشته عضو پیمان ورشو بوده‌اند هم در این میان دیده ‌می‌شوند؛ مجموعه متنوعی از سلاح‌ها و مسلسل‌های سبک تا موشک‌های دوش‌پرتاب زمین‌به‌هوا و موشک‌های دست‌ساز ضدتانک.
از شاخص‌ترین این سلاح‌ها می‌توان به تفنگ «صیاد AM-50» اشاره کرد؛ یک سلاح ایرانی ویژه تک‌تیراندازان، که گلوله‌هایی با کالیبر ۵۰ با قابلیت نفوذ به ورقه‌های فولادی به ضخامت یک اینچ (بیش از ۲۵ میلی‌متر) را شلیک می‌کند. این سلاح‌، پیش‌تر در یمن، سوریه، و در دست شبه‌نظامیان شیعه عراقی دیده شده بود.
از جمله دیگر سلاح‌های شاخصی که در تصاویر دیده می‌شود،‌ می‌توان به موشک ضدهوایی و حرارتی «استرلا 9M32» اشاره کرد؛‌ موشکی که ابتدا در روسیه طراحی شد، اما در حال حاضر در چین و ایران تولید می‌شود.
دان فریلی،‌ عضو پیشین نیروهای ویژه ارتش آمریکا و تک‌تیرانداز پلیس ایالت کنتاکی که این فیلم تبلیغاتی حماس را بررسی کرده،‌ می‌گوید تقریباً غیرممکن است که حماس بتواند با ماشین‌آلاتی که در این فیلم دیده می‌شود،‌ چنین سلاحی را تولید کند.
از سوی دیگر، یک مقام نظامی اسرائیلی آشنا با تسلیحات حماس می‌گوید این گروه ترکیبی از تسلیحات موجود در بازار سیاه از قبیل کلاشنیکف، آرپی‌جی۷ و موشک‌های ضد‌تانک و مجموعه بزرگ و متنوعی از تسلیحات ساخت داخل را که عموماً با استفاده از مواد اولیه ساده و در دسترس تولید می‌شوند، در اختیار دارد. حماس با استفاده از ماشین‌های تراشکاری فلزات را به شکل موشک و خمپاره در‌می‌آورد و سپس آنها را با مواد منفجره ساخته‌شده از کود شیمیایی مسلح می‌کند.
از دیگر تسلیحات تولیدی غزه می‌توان به پهپاد انتحاری‌ای اشاره کرد که در 7 اکتبر برای حمله به برج‌های دیده‌بانی اسرائیل و از کار انداختن دوربین‌های نظارتی استفاده شد.
همزمان به ‌نظر می‌رسد که حماس یکی از پهپاد‌های انتحاری ایرانی (شاهد) را که در جنگ اوکراین هم استفاده می‌شود، به دست آورده یا دست‌کم کپی کرده است.
این پهپادها به کلاهکی مجهز هستند که پس از سقوط بر روی هدف منفجر می‌شوند. حماس حتی از پهپادهای سبک، ارزان و غیرنظامی چینی که به‌راحتی در بازار موجود هستند هم برای حمل مواد منفجره علیه نیروهای اسرائیلی استفاده می‌کند.



جنگ با یمن برای آمریکا بی‌دستاورد اما پر خسارت است
یک رسانه آمریکایی تاکید کرد انصارالله یمن ۹ سال است هدف بمب‌های آمریکا بود اما نتیجه جنگ، تثبیت موقعیت آنان و زرادخانه موشکی‌شان شد. بنابراین آمریکا باید از سقوط در تله جنگ اجتناب کند.
امریکن کانزرواتیو می‌نویسد: در صورت رویارویی با نیرو‌های نیابتی ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان، باتلاق‌های متعددی در انتظار امریکا خواهند بود و منافع آمریکا از طریق ماجراجویی‌های ناگوار در این نقاط منطقه متحمل آسیب خواهد بود.
ایالات متحده از سال ۲۰۱۹ در حال بازیابی کتاب بازی مشابهی در برخورد با نیرو‌های نیابتی ایران بوده است: آن‌ها را تحریم کنید، به آنان حمله کنید و منتظر ضربه متعاقب آنان باشید. از تاریخ ۷ اکتبر (حمله حماس به اسرائیل)، ۱۳۴ حمله به نیروهای آمریکایی صورت گرفته است. ندادن تلفات، منجر به پایین نگه داشتن تشدید تنش شده، اما شرایط و عدم احتیاط، این نتیجه را شکل داده است.
ده‌ها هزار جنگجوی وفادار در عراق، این توانمندی را در اختیار ایران قرار داده که آنها را در کوتاه مدت به پهپاد‌ها و موشک‌های پیشرفته مجهز کند. ایران سیستم‌های پیشرفته‌تری نیز در اختیار دارد. نیرو‌های آمریکایی با پوشش محدود پدافند هوایی در صحرای سوریه بهای وضعیت فعلی آمریکا را پرداخت خواهند کرد.
پس از حملات موشکی در لبنان و ترور یکی از رهبران حماس، جنگ اسرائیل ممکن است به جبهه دوم لبنان نیز گسترش یابد. با توجه به درگیری شدید اسرائیل در جبهه غزه و عملکرد ضعیفش در جنگ سال ۲۰۰۶، حمله به لبنان احتمالا نتیجه ضعیفی به همراه خواهد داشت. علاوه برآن، توانایی‌های حزب‌الله هم از نظر عمق و هم از نظر کیفیت، به شدت رشد کرده است. بنابراین درگیری بسیار پر هزینه خواهد بود.
انصارالله یمن هم نزدیک به ۹ سال است هدف بمب‌های ساخت آمریکا قرار گرفته‌اند. این وضعیت، باعث تثبیت موقعیت و تقویت زرادخانه موشکی آنها شده است. مداخله بیشتر آمریکا در یمن نتیجه متفاوتی به همراه نخواهد داشت و احتمالا انصارالله را تشویق می‌کند تا حملات تلافی‌جویانه به کشتی‌ها را تشدید کنند. ایران نیز در ادامه رویارویی‌ها در دریای سرخ در اقداماتی غیر معمول، جسورانه‌تر عمل کرده و یک ناو جنگی را اعزام کرده است. آن ناو احتمالا پشتیبانی اطلاعاتی را برای انصارالله فراهم می‌کند و نشان دهنده تمایل به ریسک بیش‌تر است.
ایالات متحده باید این سیگنال را همان طور که هست دریافت کند. راهبرد آمریکا تا این لحظه، ایران یا نیرو‌های نیابتی آن را از انجام اقدامات بیشتر منصرف نکرده است. هر چه وضعیت فعلی در دریای سرخ بیشتر ادامه یابد، کشتی‌ها بیش‌تر مجبور به تغییر مسیر خود خواهند شد و منافع آمریکا زیر سوال خواهد رفت.
رویارویی مستقیم، یک خطر است. بمبگذاری اخیر در کرمان منجر به کشته شدن ۱۰۰ غیر نظامی شد. هدف قراردادن غیرنظامیان، احتمالا به تنش دامن می‌زند. ایالات متحده باید کانال‌های پشتی را برای تنش‌زدایی باز کند در حالی که هر دو کشور از پهنای باند سیاسی برای انجام این کار برخوردار هستند.
ایالات متحده در خطر سقوط در جنگ از طریق تشدید تنش با نیرو‌های نیابتی ایران است. ماموریت ضدداعش در عراق و سوریه به هدف خود مبنی بر خلع ید داعش از اراضی آن کشور دست یافته است. اکنون نیرو‌های آمریکایی باید از عراق عقب‌نشینی کنند. در یمن احتمالا نمی‌توان انصارالله را مجبور به تغییر رفتار کرد و تشدید تنش‌ها احتمالا آنان را وادار می‌کند مسیر‌های حمل و نقل را بیشتر مختل کنند. پاداش‌های ماندن در منطقه برای آمریکا، «ناملموس، مشکوک و تا حد زیادی خیالی» هستند. اما خطرات ماندن، «خونین، پرهزینه و فاجعه‌بار» است.

آیتی: روحانی فاقد محبوبیت و پایگاه اجتماعی است
یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: روحانی یک چهره سیاسی بدون پایگاه اجتماعی است. او هیچ محبوبیتی بین مردم ندارد و بهتر است خاطره‌نویسی بکند. مهدی آیتی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم تاکید کرد: این افراد باید کتاب خاطرات سیاسی خود را بنویسند نه اینکه وارد گعده‌بازی‌های سیاسی شوند.
به گزارش جهان نیوز، آیتی پیش‌تر، سیدمحمد خاتمی را یک بازنشسته سیاسی معرفی کرده و درباره روحانی هم معتقد بود که تلاش می‌کند به سرنوشت خاتمی دچار نشود. حال آیتی بر این موضوع تاکید کرده و روحانی را فاقد محبوبیت دانسته است. وی در گفت‌وگو با روزنامه آرمان، در ارتباط با حضور روحانی و حزب کارگزاران گفت: هم روحانی و هم حزب کارگزاران هیچ‌گونه محبوبیتی در بین مردم ندارند و در این ارتباط می‌توان به نظرسنجی‌ها مراجعه کرد. واقعیت آن است که احزاب سیاسی چپ و راست و حتی میانه از نظر مردم از کارایی افتاده‌اند.
آیتی در ارتباط با تحرکات روحانی در انتخابات خبرگان هم افزود: آقای دکتر روحانی در حال حاضر یک چهره سیاسی بدون پایگاه اجتماعی و فرهنگی است و عامه مردم ایشان را به عنوان یک شخصیت ممتاز  سیاسی قبول ندارند. در نتیجه این افراد تنها در حال دست و پا زدن هستند و حتی بدنه سابق سیاسی آنها نیز حاضر به رای به آنان نیستند.
این فعال اصلاح‌طلب گفت: متاسفانه در دنیا این چهره‌ها بعد از یک دوره حضور در قدرت به سمت کارهای خیریه‌، مدنی و سازندگی حرکت می‌کنند و به سمت بازسازی جامعه می‌روند اما در این‌جا این افراد همواره سعی دارند در جنجال‌های سیاسی مداخله کنند. علت این است که شغل دیگری ندارند. در حال حاضر کارگزاران سازندگی و حتی افرادی مانند روحانی فریاد سیاسی نزنند باید چه کار کنند؟ روحانی اگر گعده‌بازی‌های سیاسی را نداشته باشد چه کار کند؟
آیتی تاکید کرد: این افراد باید کتاب خاطرات سیاسی خود را بنویسند نه اینکه وارد گعده‌بازی‌های سیاسی شوند.

ادعای مایکروسافت درباره انتساب حملات سایبری بسیار پیشرفته به ایران
شرکت مایکروسافت می‌گوید کارشناسان برجسته در امور خاورمیانه که در اروپا و آمریکا فعالیت دارند هدف حملات هکرهای وابسته به ایران قرار گرفتند.
بنابر ادعای مایکروسافت، گروه هکری موسوم به «طوفان شنی نعنایی» (Mint Sandstorm) در کارزار اخیر خود تلاش کرده تا پژوهشگران معروف را در ایالات متحده، اسرائیل و فرانسه تحت نفوذ قرار دهد.
مهاجمان سایبری در این عملیات که از ماه نوامبر آغاز شده با جعل هویت روزنامه‌نگاران به دنبال فریب سوژه‌ها بودند. آن‌ها با ارسال ایمیل‌های فیشینگ، سوژه‌ها را به دانلود فایل‌های آلوده به بدافزار ترغیب کردند تا از این طریق به جاسوسی بپردازند. محققان مایکروسافت در برخی از این حمله‌ها ابزارهای مخربی یافته‌اند که تا پیش از این کشف نشده بودند.
هکرها کارزار خود را با ترکیب مهارت مهندسی اجتماعی و صبر برای جلب اعتماد قربانیان اجرا کرده‌اند. همچنین محتوای برخی از ایمیل‌های ارسال شده فاقد علائم عمومی برای شناسایی به عنوان حمله فیشینگ بوده است. در برخی از نمونه‌ها، هکرها از حساب‌های واقعی اما هک شده روزنامه‌نگاران برای ارتباط استفاده کردند. این یکی از مواردی است که شناسایی کارزارهای سایبری را برای افراد تحت حمله دشوار می‌کند.
کارشناسان مایکروسافت می‌گویند ابزارهای مورد استفاده هکرها در این حمله در قیاس با گذشته پیشرفت کرده‌اند. این مسئله به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند برای مدت طولانی‌تری در سیستم قربانی قرار بگیرند. هدف از این کارزار، دستیابی به دیدگاه‌های مختلف صاحب‌نظران برجسته بین‌المللی درباره درگیری‌های جاری بین اسرائیل و گروه حماس بوده است.
فعالیت‌های گروه «طوفان شنی نعنایی» با نام‌های دیگری مانند «بچه گربه‌های دلربا» و «فسفروس» نیز شناخته می‌شود. این گروه به عنوان یکی از بازوهای سایبری به عملیات جاسوسی در کشورهای مختلف می‌پردازد.
فروردین ماه امسال گزارشی از سوی مایکروسافت منتشر شد که نشان می‌داد گروه بچه گربه‌های دلربا تمرکز خود را از عملیات شناسایی به حمله به زیرساخت‌های حیاتی ایالات متحده تغییر داده است.
یک هفته پس از انتشار این گزارش، شرکت امنیتی «چک‌پوینت» گفت این گروه هکری حملاتی را علیه اتباع اسرائیل ترتیب داده است که تبعات امنیتی ناشی از آن ممکن است به‌طور کامل کشف نشده باشد.
اوایل تابستان گذشته نیز گزارشی از حملات این گروه علیه متخصصان حوزه هسته‌ای در ایالات متحده و کارشناسان منطقه خاورمیانه منتشر شد. هکرها در آن کارزار سایبری نیز با جعل هویت کارشناسان مشهور سعی کردند با استفاده از ترفندهای مهندسی اجتماعی قربانیان خود را فریب داده و از آن‌ها جاسوسی کنند.