28 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - تشکیل مقرّ CIA از آلونکهای موقتی و نامنظم ۱۴۰۳/۰۵/۲۱
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 28
تشکیل مقرّ CIA از آلونکهای موقتی و نامنظم
۱۴۰۳/۰۵/۲۱
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
فعالیتهای دفتر هماهنگی سیاستها پروژه محور بودند نه بودجه محور. [یعنی پروژهها بر اساس بودجه تعریف نمیشدند بلکه بودجه بر اساس تعداد و نوع پروژهها تعریف میشد]. این، تاثیرات شگرف- و در آخر، زیان باری- برای ساختار داشت: «بدین ترتیب هر فردی در ساختار به راحتی میتوانست عملکرد خود و دیگران را قضاوت کند. بنابراین اهمیت و تعداد پروژههایی که هر فرد شروع کرده و با موفقیت به پایان رسانده بود، بر همگان آشکار میشد. نتیجه کار، رقابت بین افراد و بخشهای دفتر برای انجام بیشترین تعداد پروژه بود».
در ابتدا مجموعهای از ساختمانهای موقتی و نامنظم که به «آلونک» معروف بودند، مقر سیا را تشکیل دادند.
این ساختمانها حول عمارت کاپیتول1 [(عمارت کنگره در واشنگتن)] و واشنگتن مال پراکنده شده بودند. آنجا در راهروهای غبارآلود، نیروهایی که تازه جذب مجموعه شده بودند «تحت تاثیر فضای جنگ قرار گرفتند و ضرورت بسیج و سازماندهی نیروها را درک کردند.
ساختمانها سالنها پر بودند از مردان و زنان مصمم و نگران که شتابان به سوی جلسات میرفتند، در حال دویدن و عجله، مشورت و تبادل نظر میکردند و دستور العملهای روشنی برای دستیارانی که در تلاش بودند با آنها همگام باشند، صادر مینمودند. افراد جدید، که بسیار با انگیزه و پر اشتیاق به نظر میرسیدند، با کهنه سربازان دفتر خدمات استراتژیک، همکاران جدبورگ2 و نخبگان عصر پس از جنگ، و افراد جدیدی از دانشگاههای آی وی لیگ، آمیخته شده بودند. افرادی که از دانشگاههای آی وی لیگ آمدند، ژاکتهای توئیدی3 و پیپهای مخصوص خود را داشتند و مملو از ایدههای متهورانه و خلاقانه بودند. آنها به سازمانی هجوم آوردند که مؤثرترین مکان برای لیبرالهای غیر کمونیست و برای نبرد علیه تهدید کمونیسم بود».
خط مقدم این نبرد البته نه در واشنگتن بلکه در اروپا ترسیم شد. با تاسیس دفتری در پایگاه هوائی تِمپِلهوف4، که نیم ساعت از برلین فاصله داشت، به نظر میرسید دفتر هماهنگی سیاستها، افسران خود را به آلمان انتقال داده بود. علاوهبر سایر بخشهای سیا، 1400 عامل دیگر به پایگاه آلمانی در آن زمان ملحق شدند.
یکی از اولین نیروهایی که در دفتر هماهنگی سیاستها در آلمان استخدام شد، مایکل جوسلسون بود. او در خاطرات خود (خاطراتی که هرگز کامل نشد) مینویسد: «سیر خدمتی من.... در سال 1948 به پایان میرسید. اما بازگشت به زندگی عادی، برای من به معنی بازگشت به جهان خرید برای فروشگاههای زنجیرهای آمریکا بود. این شغلی نه چندان جالب برای من بود. فکر کردن به این موضوع باعث میشد غم و نا امیدی تمام وجودم را فرا بگیرد. در همان زمان یک دوست آمریکایی که در اطلاعات کار کرده بود، من را به یکی از مسئولین واحد نظامی در آلمان را معرفی کرد. بعد دو یا سه بار مصاحبه در واشنگتن داشتم، پرسشنامههای بیپایانی را پر کردم.
من مدت مدیدی منتظر دریافت پاسخ بودم، در حالی که FBI بسیار آرام و خونسرد در حال بررسی سوء پیشینه من بود.
در پاییز 1948 مجوز ورود من به آن واحد نظامی صادر شد. من در آن واحد،رئیس ایستگاه برلین برای اقدامات مخفی بودم. اقدامات مخفی با جاسوسی و کار اطلاعاتی تفاوت داشت.
به غیر از جنبه مخفی کار، اقدامات مخفی در واقع استمرار جنگ روانی بود، اما این بار نوک پیکان به سمت شوروی و کمونیستهای شرق آلمان نشانه رفته بود. این یک حرکت دفاعی به شمار میرفت، چرا که شوروی از مدتها پیش جنگ سرد روانی را آغاز کرده بود».
پانوشتها:
1- Capitol
2- Jedburgh
3- tweed jackets
4- Tempelhof Air Base