87 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - اجماع جدید ۱۴۰۳/۱۱/۰۲
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 87
اجماع جدید
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
فصل یازدهم
هنرمند باید مرتجع باشد. او باید در برابر رویه حاکم بر عصر خویش بایستد و پا پس نکشد؛ او [حداقل] باید کمی مخالفت کند. [حتی اگر هنرمندان بزرگ سبک ویکتوریا به ضد ویکتوریا تبدیل شوند؛ علیرغم فشارها، خودت باش و همرنگ نشو]
ایولین وو
من غرب را انتخاب میکنم.
دوایت مکدونالد، 1952 کمیته آزادی فرهنگی آمریکا در ژانویه 1951 در نیویورک تأسیس شد، صحنه گردان اصلی آن سیدنی هوک بود، شخصی که اولین رئیس آن شد، همان فردی که به گفته لورنس دو نوفویل «مشاور قراردادی» سازمان سیا بود. نفر بعدی ایروینگ کریستول یکی دیگر از دانش آموختگان دانشکده نیویورک سیتی در کسوت مدیر اجرائی ]کمیته[ بود که به خاطرش سالانه ۶۵۰۰ دلار حقوق دریافت میکرد. این مبلغ در سال۱۹۵۴، یعنی هنگامی که سول اشتاین جایگزین کریستول شد، به ۸۵۰۰ دلار افزایش پیدا کرد. او مستقیم از سرویس اطلاعات آمده و آنجا در واحدی که برای تحلیل ایدئولوژیکی اختصاص یافته، کار کرده بود. کمیته به عنوان شعبه آمریکایی رسمی کنگره، قرار بود نشانگر ائتلاف گسترده گروههای لیبرال و چپ که سازمان میزبان را تشکیل میدادند باشد. اما در جایی که کنگره قادر بود فعالین تندرو خود همچون کستلر را به حاشیه براند، چنین قدرتی بر کمیته آمریکایی، که به زودی به دو قسمت مساوی میان معتدلها وستیزهجویان تقسیم شد را نداشت.
جیسون اپستاین توضیح میدهد: «در آن ایام شما نسبت به کمونیسم یا سخت بودی یا نرم». او دایانا تریلینگ را به خاطر دارد که با حالتی آمیخته به بوی نفسانیت «پشت صندلی لیون تریلینگ ایستاد و گفت «هیچ کدام از شما مردان به اندازه کافی برای من سخت نیستید» آنها واقعا افراد مسخرهای بودند که در دنیای کوچک و بیارزش خود زندگی میکردند».
زندگی در چنین دنیای پستی با زوج تریلینگ، ترکیب قدرتمندی از روشنفکران سنتگرا را میساخت. این روشنفکران از محله آپر وست ساید که به شوخی از آن به عنوان «کیبوتص» (جوامع واحدهای کشاورزی در اسرائیل) یاد میشد، آمدند؛ شامل جیمز برنهام، آرنولد بیکمن، پیتر ویرک (که پدرش از طرفداران بدنام فاشیست بود)، کلمنتگرینبرگ، منتقد [آثار] هنری و الیوت کوهن سردبیر مجله کامنتری و مشاور غیررسمی مدیران انتشارات لوس در حوزه کمونیسم.
آنها، هم در سبک و هم در محتوا کاملاً ضدکمونیستی بودند. ایروینگ کریستول به خاطر میآورد: «برخی افراد مثل بیچمن و زوج تریلینگ (بیشتر دایانا) دیوانهوار طرفدار آمریکا بودند و فکر میکردند که ما داریم کمکاری میکنیم و آنطور که باید به وظایف خود عمل نمیکنیم. دایانا بهخصوص خیلی تند بود. یک خودی دیگر به یاد دارد «یک نوع حس برتریجویی خارج از معمول در بین بسیاری از آمریکاییها» وجود داشت: «ما جنگ را بردهایم، اکنون میخواهیم به روش خودمان اروپا را سازماندهی کنیم. این افراد عمدتاً تفنگ به دستان نیویورکی بودند که اعتقادی به نرمش نداشتند و به ما به عنوان کسانی که در جاده پست مماشات حرکت میکنیم، نگاه میکردند. برخی حتی فکر میکردند که کنگره مورد نفوذ کمونیستها قرار گرفته است!
آرتور شلزینگر، راینهولد نیبور (تئوریسین جنگ سرد)، جیمز تی فارل، ریچارد رووِر (نیویورکر)، رئیس سابق حزب سوسیالیست و ۶ بار نامزد ریاست جمهوریُ نورمن توماس و ویراستار «پارتیزان ریویو»، فلیپ راو، عناصر میانهرو کمیته آمریکایی بودند. این افراد هم بین دو جناح در نوسان به نظر میرسیدند: ایروینگ کریستول (شخصی که بعداً به یک ریگانایت دوآتشه تبدیل شد)؛ ویراستار دیگر پارتیزان ریویو، ویلیام فلیپس و سیدنی هوک.
هوک به ویژه علاقه داشت بین دو گروه صلح برقرار کند: او در این زمان همراه با والتر بدل اسمیت (که آلن دالس در سال ۱۹۵۳ جایگزین او شد) و گوردون گری، اولین مدیر هیئت راهبرد روانشناختی (هوک در خاطرات خود به این دیدارها اشارهای نکرده) درحال تبلیغ منافع کمیته بود. این تماسها با مأموران اطلاعاتی سطح بالا گواهی بر دخالت آگاهانه در جنگ فرهنگی مخفی به شمار میآمد که هوک هرگز حاضر نشد به آن اعتراف کند.
مقاله او در مجله نیویورک تایمز در مارس ۱۹۵۱ با عنوان «مقابله با دروغ بزرگ-یک راهبرد اساسی» توسط PSB، سی دی جکسون و سازمان سیا ساخته و پرداخته شده بود. او کمونیسم بینالملل را تهدیدی برای دموکراسی توصیف کرد و گفت: «ما باید در دفاع از بقای دموکراسی هرگونه امکان جنگ سیاسی مؤثر را [از رقیب] بگیریم... کشورهای دموکراتیک باید در جنگ سیاسی علیه رژیم تمامیتخواه شوروی، تهاجم خود را آغاز کنند و بر تهاجم خود مداومت داشته باشند... از قبل نمیتوان پیشبینی کرد که این جنگ سیاسی چقدر موفقیتآمیز خواهد بود. اما قطعا هزینه راهاندازی آن برابر با قیمت ۶ بمبافکن خواهد بود». برای هوک کمیته آمریکایی در حکم یک بازوکا1 در زرادخانه سیاسی آمریکا را داشت و او با شور و حرارت همیشگی خود برای تثبیت جایگاه آن تلاش میکرد.
پانوشت:
1- نام یک سلاح جنگی، ضدتانک