99 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- دعواهای قبل از چاپ شماره اول مجله ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 99
دعواهای قبل از چاپ شماره اول مجله
۱۴۰۳/۱۲/۰۵
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
در ژوئن ۱۹۵۳ مجله اینکانتر شروع به کار کرد، ابتدا فعالیت آن در خارج از دفتر انجمن آزادی فرهنگی بریتانیا در خیابان آکسفورد ۱۱۹B آغاز شد، قبل از اینکه در سپتامبر به دفاتری در [خیابان] هیمارکت نقل مکان کند صورتحسابهای چاپ و سایر هزینهها برای دوازده ماهه اول آن با کمک مالی ۴۰۰۰۰ دلاری از سوی بنیاد فارفیلد تامین گردید. جوسلسون به کریستول و اسپندر توصیه کرد درباره این مبلغ «به کسی چیزی نگویند».
کریستول از ماه میدر لندن بود تا همسر مورخ او گرترود هیملفارب و فرزند خردسالشان، ویلیام به او ملحق شوند. اندکی بعد اسپندر از سینسیناتی رسید. نام هر دو در فهرست سهامداران مؤسسه اینکانتر که در دسامبر ۱۹۵۳ به ثبت رسید، دیده میشد.
اکثریت سهام شرکت متعلق به جونکی فلایشمن، به عنوان رئیس بنیاد فارفیلد و پییر بلومی به عنوان خزانهدار کنگره آزادی فرهنگی بود. در یک بازنویسی درخور توجه از تاریخ، بعدها هر دو یعنی اسپندر و کریستول همکاری خود را به عنوان نوعی ماه عسل ثبت کردند.
کریستول میگفت، در واقع من و اسپندر دو فردی بودیم که بسیار با هم تفاوت داشتیم، من فکر میکنم به طرز شگفتآوری با هم خوب کنار آمدیم [و همکاری خوبی باهم داشتیم]. اسپندر ادامه داد: من خیلی مسرورانه با ایروینگ کریستول کار میکردم.
آنها ابتدا همدیگر را دوست میپنداشتند و بعد همکار. اما روابط حرفهایشان از اول دشوار بود. به گفته فیلیپ لارکین، اسپندر همچو بید، لطیف و احساسی بود، دلی لرزان داشت و اهل درگیری نبود و به عنوان ویراستار، گاهی «پشتش را از آرنجش نمیشناخت.» 1
کریستول در مقابل، ترشرو و سازشناپذیر به نظر میرسید. به یمن سالها بحث در بروکلین با رفتارهای پرافاده و ژستهای روشنفکرانه آشنا بود. او در مواجه با لاسکی و هوک زود از کوره در میرفت. یکی از ماموران سازمان سیا میگفت: «این احمقانه است که فکر کنیم ایروینگ کریستول - یک تروتسکیست سابق از بروکلین- میتواند به آنجا برود و با همه آن روشنفکران بریتانیایی، تعامل و نثر آنها را تصحیح کند!»
اما این فقط اسپندر و دوستان بریتانیایی او نبودند که باید مراقب رفتار کریستول میبودند. جوسلسون خیلی زود متوجه شد که چه فردی را انتخاب کرده است. ناتاشا اسپندر گفته: «ایروینگ با دفتر پاریس دعوا کرد». او از استیون شنیده بود که کریستول همیشه در تلفن بر سر جوسلسون فریاد میزد که اگر به دنبال یک «مجله خانگی» است، میتواند برود و یک ویراستار دیگر پیدا کند.
در ماه جولای، کریستول فهرست مطالب احتمالی برای شماره اول را به جوسلسون ارسال کرد: دنیس دو روژمونت از هندوستان میگوید، تاملی کوتاه بر مرگ به قلم آلبرت کاموس، صفحاتی از دفترچههای ویرجینیا وولف، دو داستان کوتاه ژاپنی، خاطرات ارنست تولر به قلم کریستوفر ایشروود، لزلی فیدلر از روزنبرگها2 میگوید، نیکلاس ناباکف از موسیقی شوروی میگوید، جوزف چاپسکی از صدای سکوت آندره مالرو میگوید، گفتههای ایروینگ کریستول درمورد کنفرانس «دانش و آزادی» کنگره، هربرت لوتی در مورد شورشهای اخیر در آلمان شرقی و چکسلواکی و ادیث سیتول از هالیوود میگوید.
قول دادند که ویرایش کتاب را به عهده بگیرند. موگریج، اسپندر، هیو ستون واتسون، جان کنت گالبریث، و ناتان گلیزر قول دادند بخش بررسی و نقد کتاب را به عهده بگیرند.
قطعات کاستلر و آرون از شماره اول حذف شدند، بعد از اینکه ناباکف به کریستول هشدار داد که آنها بیش از حدستیزهجویانه و ضدکمونیستی هستند.
جوسلسون با نگرانی به کریستول نوشت ترکیب شماره اول به اندازه کافی سیاسی
نیست. کریستول با ترشرویی پاسخ داد: «من درمورد اظهارات نامفهوم شما درباره محتوای سیاسی که [برخلاف نظر شما] انتظارات را برآورده ساخته مطمئن نیستم. بدیهی است که مجله باید یک نشریه فرهنگی باشد که از سیاست آمده، از ادبیات، هنر، فلسفه و غیره. اینها جزو ذات فرهنگ هستند، که واقعا هم همینطور است. نسبت مقالات صرف سیاسی به ادبی و غیره به طور طبیعی از شمارهای به شماره دیگر متفاوت خواهد بود.
در شماره اول، سیاست یک امر نسبتا فرعی در نظر گرفته شده، زیرا هدف ما جلب بیشترین مخاطب ممکن است. من دقیقا میدانم کنگره از من چه میخواهد و برای رسیدن به آنچه باید کرد. اما من نمیتوانم به طور مؤثر با دفتر پاریس که بالای سر من ایستاده [و پای در گردنم نهاده] و [مدام] دستورالعملهای تحریریه و غیره میفرستد، کار کنم».
پانوشتها:
1- پشتش را از آرنجش نمیشناخت هر را از بر تشخیص نمیداد. کاملا خنگ بود.
2- زوج آمریکایی روزنبرگ که به اتهام جاسوسی برای شوروی اعدام شدند. آنها متهم به ارائه اطلاعات فوق محرمانه (درباره رادارها، سامانههای ردیابی، موتورهای جت و طراحی سلاحهای هستهای آمریکا) به شوروی بودند.