به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 15,645
بازدید دیروز: 10,007
بازدید هفته: 68,702
بازدید ماه: 105,379
بازدید کل: 25,972,093
افراد آنلاین: 83
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱۲ اردیبهشت ۱٤۰٤
Friday , 2 May 2025
الجمعة ، ٤ ذو القعدة ۱٤٤۶
اردیبهشت 1404
جپچسدیش
54321
1211109876
19181716151413
26252423222120
3130292827
آخرین اخبار
۱۴۷۴ - منصور حسینی : علم غیـب از نگاه قـرآن ۱۴۰۴/۰۱/۲۹

علم غیـب از نگاه قـرآن 

۱۴۰۴/۰۱/۲۹

‫✔️ سید-منصور حسینی - سیاستمدار‬‎

منصور حسینی
دانایی و توانایی انسان و جن
از نگاه قرآن تنها دو گونه از آفریده‌های الهی یعنی جن و انس برای عبادت و بندگی آفریده شده‌اند.(ذاریات، آیه 56) با نگاهی به آموزه‌های معرفتی قرآن می‌توان دریافت که مراد از این عبادت‌، عبادت ارادی و اختیاری است؛ زیرا همه موجودات هستی به شکلی در حال عبادت و تسبیح پروردگار هستی هستند.(اسراء، آیه 44؛ نور، آیه 41؛ رعد، آیه 13؛ انبیاء، آیه 79 )
در این میان فرشتگان با اعتراضی که نسبت به تعیین خلافت برای آدم(ع) دارند، نشان می‌دهند که آنان مدعی اصلی عبادت و بندگی هستند؛ زیرا می‌گویند: ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم.(بقره، آیه 30)
اما آنچه مراد آفریدگار است، تسبیح و تقدیسی فراتر از آن است که فرشتگان بجا می‌آورند؛ یعنی شاید مراد خداوند تحقق تهلیل، تسبیح، تقدیس، تکبیر و تحمید و عبادتی خاص باشد که تنها از عهده کس یا کسانی بر می‌آید که دارای علم الاسماء هستند. به سخن دیگر، عبادتی که فرشتگان به جا می‌آورند، نوعی عبادت تکوینی غیر ارادی و غیر اختیاری است؛ زیرا در آنان قوه شهوت و غضب و مانند آن نیست که به دو جهت متضاد و متقابل سوق می‌دهد؛ از این‌رو خداوند درباره آنان می‌فرماید: و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است، براى خدا سجده مى‏كنند و تكبّر نمى‏ورزند. از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست مى‏ترسند و آنچه را مأمورند انجام مى‏دهند.(نحل، آیات 49 و50) اما درباره انسان آمده است: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ ما راه را به او نشان دادیم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاس.(انسان، آیه 3)
پس انسان‌ها در مقام تکوین از اراده و اختیاری برخوردارند که به آنان امکان اطاعت و طغیان و کفران و شکر و ایمان و کفر را می‌دهد؛ هر‌ چند که در مقام تشریع از آنها خواسته شده تا ایمان و شکر داشته باشند؛ زیرا در صورت طغیان و کفر و کفران باید آماده رفتن به دوزخ باشند؛ چنان‌که در آیه 29 سوره کهف می‌فرماید: «و بگو حق از پروردگارتان رسيده‏ است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند، كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‏ايم كه سراپرده‏هايش آنان را در بر مى‏گيرد و اگر فريادرسى جويند، با آبى چون مس گداخته كه چهره‏ها را بريان مى‏كند يارى مى‏شوند! چه بد نوشیدنی و چه زشت جايگاهى است.»
به هر حال، انسان از توانایی و دانایی خاص برخوردار است که او را از دیگر آفریده‌ها متمایز ساخته و در مقام خلافت الهی قرار داده است.
البته این دانایی و توانایی که در قالب «علم الاسماء» به انسان داده شده است، باید ظهور و فعلیت بیابد. در آیات قرآن به سبب تنوع دانایی و توانایی انسان، راه‌های گوناگونی بیان شده که شامل علم حصولی، علم حضوری، علم لدنی، علم شهودی و مانند آن می‌شود. انسان‌ها از این راه‌ها می‌توانند به انواع و اقسام علوم عام و خاص دست یابند. ابزارهای ابتدائی دانایی و توانایی انسان همین ابزارهای حسی چون گوش و چشم و قلب است‌(اسراء، آیه 36؛ نحل، آیه 78؛ مؤمنون، آیه 78)؛ اما ابزارهای دانایی خاص شامل عبادت تقوایی‌(بقره، آیات 21 و 282)، عنایت و فضل الهی(کهف، آیه 65 ) و مانند آن است.
از نظر قرآن، جنیان نیز پس از انسان از دانایی و توانایی برخوردار هستند که ارتباط تنگاتنگی با همان اراده و اختیار و مسئله عبادت اختیاری آنان دارد. 
البته برخی از جنیان همچون ابلیس بر آن هستند که به سبب ویژگی کالبدی و جسمی بر انسان مقدم و برتر باشند(اعراف، آیه 12)؛ در حالی که فصل ممیز و فرق اساسی میان انس و جن را باید در تفاوت روح آنان دانست نه کالبد جسمانی‌شان.(ص، آیات 72 تا 76)
به هر حال با همه توانایی و دانایی انسان و جن، باید توجه داشت که این دانایی و توانایی محدود؛ و غیر مستقل است؛ زیرا وجود همه موجودات، وجود حرفی غیر مستقل و وجود ربط محض و فقر هویتی است.(فاطر، آیه 15) پس آنچه می‌دانند و می‌توانند بسیار اندک و محدود و منوط به عنایت و اراده و مشیت الهی است.(اسراء، آیه 85)
چیستی غیب
غيب، به معناى غايب شدن چيزى از ديد چشم، حس و يا از علم انسان است و براى هر چيزى كه نسبت به انسان، غيب و غايب است به كار مى رود؛ امّا نسبت به خدا كلمه غيب به كار نمى رود، زيرا هيچ چيزى از او غايب نيست. كلام خدا در آيه «يؤمنون بالغيب» يعنى ايمان به چيزى كه حواس، آن را درك نمى كند و عقول ابتدايى نيز اقتضاى درك آن را ندارد و فقط با خبر انبيا دانسته مى شود.(مفردات الفاظ قرآن‌کریم، ص 616 – 617‌، «غيب»)
از نظر قرآن، جهان به دو جهان شهادت و غیب تقسیم می‌شود. جهان شهادت همین جهان مادی محسوس و مشهود به حواس ظاهری است. اما جهان دیگری غیر از جهان شهادت است که از آن به جهان غیب تعبیر می‌شود. جهان غیب با حواس ظاهری قابل ادراک و فهم نیست. جهان غیب شامل خدا، رستاخیز، فرشتگان و مانند آن می‌شود. از این‌رو، کسانی اهل ایمان شمرده می‌شوند که افزون بر جهان شهادت به جهان غیب نیز اعتقاد و ایمان داشته باشند. خداوند در آیات 2 تا 5 سوره بقره ایمان به غیب را از صفات اهل تقوا و عامل هدايت انسان به راه حق و رستگاری می‌داند.
البته راه‌هایی برای انسان است تا بتواند به جهان غیب همچون جهان شهادت علم و آگاهی یابد؛ زیرا در درون انسان این دو جهان به گونه‌ای تعبیه شده است. آیات قرآن بر آن است تا با تشبیه حقایق غیبی به امور حسی، راهی برای آگاهی بشر به آن عالم گشوده شود.(بقره، آیه 73؛ انعام، آیه 94؛ اعراف، ایه 29؛ کهف، آیه 48 )
مراتب غیبی
از نظر قرآن، غیب دارای مراتب و درجاتی است. برخی از حقایق غیبی برای انسان و جن قابل دسترسی است؛ اما برخی دیگر غیر قابل دسترسی است. به عنوان نمونه قرآن در آیه 65 سوره نمل می‌فرماید که علم غيب و آگاهى به فرجام امور، غير قابل دسترسى براى انسان است.(نگاه کنید: قلم، آیه 47؛ نجم، آیه 35)
همچنین در آیات 6 تا 8 سوره صافات بر جهل شياطين از اخبار غيبى آسمان، به رغم تلاش براى دستيابى به آنها تاکید می‌کند.
از جمله اموری که انسان‌ها به آن مرتبه دستیابی ندارند غیب خداوند است. از این‌رو عيسى(ع) به ناآگاهى خود از اسرار درونى خداوند اعتراف می‌کند.(مائده، آیه 116)
از آیات 12 تا 14 سوره سبا به دست می‌آید که جنیان، غیب نمی‌دانند؛ زیرا اگر غیب می‌دانستند از مرگ حضرت سلیمان‌(ع) آگاه می‌شدند و مدتی در اسارت ایشان حتی پیش از مرگ باقی نمی‌ماندند.
هم چنین فرشتگان‌، خود اقرار کردند که از برخى امور غيبى و نهانى جهان آگاهی ندارند و تنها علم آنان محدود به همان چیزی است که خداوند تعلیم داده و بر آنان معلوم داشته است.(بقره، آیات 30 تا 33)
علم غیب مطلق، علم اختصاصی و انحصاری
خداوند علم غیب مطلق را از علوم اختصاصی و انحصاری خود می‌داند(آل عمران، آیه 179؛ انعام، آیه 59) به طوری که هیچ‌کس از فرشته و بشر و جن و دیگری بر آن آگاهی ندارد.(بقره، آیه 33؛ هود، آیه 123؛ نحل، آیه 77؛ کهف، آیه 26‌)
از نظر قرآن تنها خداوند است که به غیب از جمله غیب آسمان‌ها و زمین آگاهی و احاطه کامل دارد.(همان) 
و بر اساس آیات 123 سوره هود و 77 سوره نحل و نیز آیه 26 سوره کهف، مالكيّت غيب آسمان‌ها و زمین، تنها در انحصار خداوند است.
از آیه 179 سوره آل عمران دانسته می‌شود که ايمان و كفر و همچنین به یک معنا پاكى و ناپاكى واقعى انسان‌ها، از امور غيبى است که تنها خداوند بر آن اطلاع دارد و کسی نمی‌داند چه کسی مؤمن و کافر و پاک و ناپاک واقعی است.
محدودیت نسبت به غیب از سنت‌های الهی
در آیات قرآن برخی از امور به عنوان سنت‌های الهی مطرح شده است. سنت‌های الهی قوانین حاکم بر جهان و جان و جامعه است. از جمله سنت‌های معروف الهی می‌توان به سنت ابتلاء و امتحان، سنت امهال و استدراج، سنت مرگ جانداران و مانند آن اشاره کرد.
خداوند از جمله سنت‌های حاکم بر هستی را سنت مخفی نگه داشتن برخی از امور و حقایق غیبی دانسته است. بر اساس آیه 179 سوره آل عمران آگاه نكردن همه انسان‌ها به اسرار غيبى ديگران، از سنّت الهى است.
بر همین اساس ناتوانی جنیان از کسب اطلاعات غیبی انسان‌ها و اهل زمین از سنت‌های الهی است. قرآن در آیات 6 تا 8 سوره صافات بیان می‌کند که شياطين، ناتوان از شنود اخبار غيبى از آسمان هستند‌، هر چند که آنان درصدد دستيابى به اطّلاعات موجود در آسمان و اخبار مربوط به امور غيبى اهل زمين هستند و برای آن تلاش می‌کنند.
اگر‌ چه فرشتگان از اخبار غیبی نسبت به اهل زمین آگاه هستند و آن را به امر الهی به زمین منتقل می‌کنند(صافات، آیات 6 تا 8) ولی همین فرشتگان، فاقد علوم غيبى بودند که از سوی خداوند به حضرت آدم(ع) آموخته شده است.(بقره، آیات 30 تا 33) قرآن در آیه 179 سوره آل عمران بیان می‌کند که برخى از مؤمنان، خواستار آگاهى از غيب و نهان انسان‌ها براى شناختن افراد مؤمن از غير مؤمن بودند ولی خداوند این امکان را نمی‌دهد تا آنان به این اسرار آگاه شوند؛ چون سنت الهی بر این نیست که همگی به همه مراتب غیب دسترسی داشته و از اخبار و اطلاعات غیبی نسبت به یکدیگر آگاه شوند.
باید توجه داشت غیب دارای مراتب و نیز تنوع بسیاری است. از این‌رو، نیازی نیست که فرشتگان و حتی پیامبران به همه اخبار و اطلاعات غیبی دسترسی داشته باشند. پس نباید عدم اطلاع نسبت به برخی از مراتب و موضوعات غیبی از سوی پیامبران را نقص یا ناقض پیامبری و رسالت آنان بدانیم. 
از ‌این‌رو پیامبران می‌فرمایند ما علم غیب نمی‌دانیم که البته منظورعلم غیب مطلق و استقلالی است.(انعام، آیه 50؛ اعراف، آیه 188؛ یونس، آیه 20؛ هود، آیات 25 و 33؛ احقاف، آیه 9)
خداوند پیامبرش را مامور می‌کند تا اعلان رسمی کند که علم غیب استقلالی ندارد و اگر چیزی را می‌داند به تعلیم الهی است؛ زیرا اگر علم غیب استقلالی داشت جز خیر برای خود چیزی را نمی‌خواست؛ در حالی که ایشان نیز گرفتار مشکلات مالی و غیر مالی می‌شده است.(اعراف، آیه 188؛ و نگاه کنید: انعام، آیه 50)
آگاهان به علم غیب
چنان‌که گفته شد، از نظر قرآن علم غیب مطلق، اختصاصی و انحصاری خداوند است. از سوی دیگر، از سنت‌های الهی این است که همه نوع علم غیب در اختیار هر کسی قرار نگیرد و اگر کسی به عنایت و مشیت الهی از علم غیب برخوردار شد در محدوده‌ای خاص است و محدودیت‌هایی نیز بر او اعمال می‌شود. مهم‌ترین کسانی که از علم غیب با درجات و مراتبی آگاه می‌شوند عبارتند از:
۱. پیامبران: خداوند در آیات قرآن از افاضه علم غیب به برخی از پیامبران سخن گفته است.(آل عمران، آیه 179؛ جن، آیات 26 و 27) خداوند در همین آیات سوره جن افاضه علم غیب را مشروط و منوط به رضایت خود دانسته و می‌فرماید رضايت خداوندی از پيامبران، موجب آگاه ساختن آنان بر علم غيب است. هدف از این تعلیم و افاضه الهی‌، ایمان مردمان به خدا و پیامبرانش است نه چیز دیگر.(آل عمران، آیه 179) 
از این‌رو آنان از علم غیب خویش برای مقاصد شخصی بهره‌ای نمی‌برند بلکه در خدمت دین و ایمان قرار می‌دهند. پس دانایی و توانایی آنان به معنای آزادی عمل آنان نیست، بلکه مامور هستند در راستای اهداف رسالت از آن بهره گیرند نه امری دیگر.(نگاه کنید: اعراف، آیه 188) آنان برای کسب مال و رفاه و آسایش و خیر از آن بهره نمی‌گیرند یا برای دفع ضرر و بدی از خود به کار نمی‌برند.(همان) 
به عنوان نمونه با آنکه حضرت عیسی(ع) از اسرار خانه‌های یهود آگاه بود و می‌دانست که چه اندوخته‌ای دارند، با این همه آن را برای مقاصد دنیوی خویش به کار نمی‌گرفت بلکه در خدمت دین و روشنگری و هدایت مردم از آن بهره می‌گرفت.(آل عمران، آیه 49)
۲. فرشتگان: آیات 6 تا 8 سوره صافات به دست می‌آید که فرشتگان در محدوده‌ای از علم غیب برخوردارند و همین علم غیب است که موجب طمع جنیان می‌شود تا به آسمان برای کسب خبر بروند و با شهاب ثاقب مورد حمله قرار گیرند؛ زیرا آنان می‌خواهند استراق سمع کرده و از علم غیب و آینده با خبر شوند. بنابراین، آگاهی فرشتگان نسبت به علم غیب به اراده و عنایت الهی است.
راه‌های بهره‌مندی از علم غیب
هر‌ چند که علم غیب مطلق در انحصار خداوند است، ولی همان‌ طوری که گفته شد برخی از انسان‌ها به رضایت و عنایت الهی از برخی از مراتب و موضوعات غیبی آگاهی می‌یابند. به هر حال بر اساس آیات قرآن امکان دسترسی به علم غیب برای انسان‌ها فراهم است، هر چند که این امکان موجب نمی‌شود تا ایشان به علم غیب مطلق یا علم غیب استقلالی دست یابند.
بر اساس آموزه‌های قرآنی، از جمله راه‌های دسترسی و بهره‌مندی از علم غیب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) وحی: بر اساس آیات قرآنی، وحى، راهى براى دسترسى بشر به غيب است.(آل‌عمران، آیات 44 و 179؛ هود، آیه 49؛ یوسف، ایه 102؛ جن، آیات 26 و 27)
تعلیم خاص: افزون بر وحی از دیگر راه‌هایی که خداوند دسترسی بشر را به غیب مطرح کرده، تعلیم خاص است. این تعلیم خاص اختصاص به پیامبران ندارد، بلکه برخی از غیر پیامبران نیز به علوم غیبی می‌توانند دسترسی پیدا کنند، چنان‌که حضرت خضر(ع) به عنایت و تعلیم الهی از آن برخوردار شد.
(کهف، آیات 65 تا 78)
ج) استراق سمع جنیان: برخی از جنیان به برخی از مراتب علم غیب در محدوده یک یا چند روزه آگاهی می‌یابند. این دسترسی از طریق دزدی از آسمان رخ می‌دهد که در آیات 6 تا 8 سوره صافات و آیه 9 سوره جن به آن اشاره شده است؛
د) ارتباط با جنیان: برخی از افراد کاهن با ارتباط با جنیان از این اطلاعات سرقتی بهره می‌گیرند.(جن، آیه 6)
غیب‌دانی دکانی
دانسته شد که علم غیب از علوم انحصاری خداوند است و انسان‌ها از راه‌هایی، به برخی از مراتب غیب دانایی پیدا می‌کنند. از نظر قرآن کسانی که مورد رضایت خداوندی هستند از علم غیب برخوردار می‌شوند؛ اما آنان در چارچوب معین و مشخصی از علم غیب سود می‌برند و نمی‌توانند برای مسائل شخصی و خیررسانی به خود و دفع ضرر از خود از آن بهره گیرند.(اعراف، آیه 188)
اما عده‌ای از انسان‌ها از طریق بهره‌گیری از برخی از جنیان نه همه آنان، به برخی از اطلاعات غیبی بسیار محدود دست می‌یابند. این اطلاعات غیبی، محدود به مسائل روزمره است که هر روز فرشتگان به حکم الهی فرود می‌آورند؛ زیرا بر اساس آیات قرآن امور هستی براساس مقدرات تقدیر می‌شود که روزمره است و فرشتگان آن را برای تنفیذ و اجرا فرود می‌آورند. 
این امور شامل منافع و مضرات و مصیبت‌ها و خیراتی است که به هر موجودی از جمله بشر می‌رسد.
 قرآن در آیات 22 و 23 سوره حدید بیان می‌کند که همه امور در کتاب الهی ثبت و ضبط است. پس اگر مصیبتی می‌آید و یا خیری می‌رسد بر اساس مشیت الهی است. این مشیت بر اساس آیات سوره قدر و آیات نخست سوره دخان هر ساله تقدیر و سپس روزانه فرود می‌آید. در اینجاست که هنگام فرود از سوی فرشتگان، برخی از جنیان به استراق سمع می‌روند و آن اطلاعات را می‌دزدند.
پس می‌توان گفت که استراق سمع و اطلاعات غیبی جنیان و به تبع آنان کاهنان و مرتبطان با جنیان، درباره آینده مربوط به روز یا یک دو روز آینده است نه سال و نه سال‌های آینده؛ البته جنیان به سبب آن که عمری طولانی دارند از سابقه زندگی ما آگاهی دارند و گذشته ما را می‌دانند؛ زیرا با ما زندگی می‌کنند و آنان را می‌بینند در حالی که ما آنان را نمی‌بینیم. 
اینان به سبب آنکه از عصاره آتش هستند همانند نور و گرما عبور کرده و به سبب سرعت انتقال و جابه‌جایی می‌توانند اطلاعاتی را به دست آورند و به کاهنان انتقال دهند. بنابراین، نمی‌بایست این را از علوم غیبی دانست؛ زیرا این امور از علوم مشهود و محسوس آنان است؛ هر چند که به نظر ما غیبی تلقی می‌شود.
به هر حال، بسیاری از کسانی که از علم غیب و دانایی آن سخن می‌گویند، دروغگو هستند و نمی‌توان به سخنان آنان به‌ویژه نسبت به آینده اعتماد کرد؛ به‌ویژه که آنان راست و دروغ را به هم می‌آمیزند. البته نسبت به گذشته که علم مشهود است، علم غیب تلقی نمی‌شود. اینان با بهره‌گیری از همین اطلاعات‌، مخاطب و شنونده را خلع سلاح کرده و او را به سمت خود می‌کشانند و زمینه سوءاستفاده مالی و جنسی از شنونده را فراهم می‌آورند و گمراهی و انحراف دینی و غیر‌ دینی را موجب می‌شوند. بنابراین، می‌بایست مواظب این دکاندارها بود که دین فروش هستند.(بقره، آیه 102)