۲۵۵ - شهيد مطهرى :چرا خداوند انسان را دچار بلا و مشکلات میکند؟/ تأثیر ذکر «اللهاكبر» در تعـالی روح انسـان ۱۴۰۴/۰۲/۱۰
چرا خداوند انسان را دچار بلا و مشکلات میکند؟
۱۴۰۴/۰۲/۱۰
این سؤال ابتدا به ذهن هر کسی میآید که چگونه لطف و محبت و رضایت خداوند از کسی، اقتضا میکند که او را با شداید و مشکلات مواجه کند؟ لازمه مهر و محبت، فراهم کردن موجبات خوشی و آسایش است نه موجبات سختی و عدم آسایش.
باز یک نوع تعبیر دیگری در زبان قرآن و سنت هست که سؤال دیگری پیش میآورد و آن، تعبیر «امتحان» است. خداوند بندگان را به وسیله شداید و بلایا امتحان میکند، یعنی چه؟ مگر خداوند از باطن کار مردم بیخبر است که میخواهد با امتحان چیزی را بفهمد؟ مگر نه این است که در خود قرآنمجید آمده که هیچ ذرهای و هیچ حرکتی و جنبشی، بالاخره هیچ امر کوچک یا بزرگی در عالم هستی نیست مگر آنکه معلوم و مکشوف حق متعال است؟ پس امتحان یعنی چه؟
جواب هر دو سؤال آن وقت معلوم میشود که فلسفه بلایا و شداید و سختیها و اثر آنها در وجود آدمی معلوم شود؛ معلوم شود که به حکم قانون و ناموس خلقت، بسیاری از کمالات است که جز در مواجهه با سختیها و شداید، جز در نتیجه تصادمها و اصطکاکهای سخت، جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث، جز در روبهرو شدن با بلایا و مصائب حاصل نمیشود.
نه این است که اثر شداید و سختیها تنها ظاهر شدن و نمایان شدن گوهر واقعی است، به این معنی که هرکس یک گوهر واقعی دارد که رویش پوشیده است، مانند یک معدنی است در زیر خاک و اثر شداید فقط این است که آنچه در زیر خاک است نمایان میشود، اثر دیگر ندارد؛ نه، اینطور نیست، بالاتر است. شداید و سختیها و ابتلائات اثر تکمیل کردن و تبدیل کردن و عوض کردن دارد، کیمیاست، فلزی را به فلز دیگر تبدیل میکند، سازنده است، از موجودی موجود دیگر میسازد؛ از ضعیف، قوی و از پست، عالی و از خام، پخته به وجود میآورد، خاصیت تصفیه و تخلیص دارد، کدورتها و زنگارها را میزداید، خاصیت تهییج و تحریک دارد، هوشیاری و حساسیت به وجود میآورد، ضعف و سستی را از بین میبرد.
پس اینگونه امور را نباید قهر و خشم شمرد؛ لطف است در شکل قهر، خیر است در صورت شر، نعمت است در مظهر نقمت.
*استاد شهید مطهری، بیست گفتار، صص۱۴۷-۱۴۶
تأثیر ذکر «اللهاكبر» در تعـالی روح انسـان
...گوينده الله اكبر، آن كسى كه الله اكبر را به خودش تلقين كرده است، هرگز عظمت هيچ كس و هيچ چيز او را مرعوب نمى كند، چرا؟ [چون] الله اكبر [يعنى] بزرگتر از هر چيز و بلكه بزرگتر از هر توصيف، ذات اقدس الهى است؛
... وقتى من خدا را به عظمت مى شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است. اين كلمه «الله اكبر » به انسان شخصيت مى دهد، روح انسان را بزرگ مى كند.
وقتى شما مى گوييد الله اكبر، اگر از عمق روح و دل بگوييد، عظمت الهى در نظرتان تجسم پيدا مى كند.
وقتى كه عظمت الهى در دل شما پيدا شد، محال است كسى به نظرتان بزرگ بيايد، محال است از كسى بترسيد، در مقابل كسى خضوع و خشوع كنيد.
اين است كه بندگى خدا آزادى آور است. اگر انسان خدا را به عظمت بشناسد، بنده او مى شود و لازمه بندگى خدا آزادى از غير خداست.
حقير را انسان به غلط عظيم مى بيند كه بندگى مى كند.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(آزادی معنوی)، ج23
صص: 527-526- با تلخیص و ویرایش