به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 12,276
بازدید دیروز: 11,199
بازدید هفته: 28,207
بازدید ماه: 36,993
بازدید کل: 26,398,270
افراد آنلاین: 167
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۹ تیر ۱٤۰٤
Monday , 30 June 2025
الاثنين ، ۵ محرّم ۱٤٤۷
تیر 1404
جپچسدیش
654321
13121110987
20191817161514
27262524232221
31302928
آخرین اخبار
۱۳۲۵ - آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم؛ پدری برای مردم، سربازی برای ولایت ۱۴۰۴/۰۲/۲۹
آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم؛
پدری برای مردم، سربازی برای ولایت
۱۴۰۴/۰۲/۲۹
‫حجت الاسلام سید محمدعلی آل‌هاشم که بود؟‬‎
‫سید محمدعلی آل هاشم؛ روحانی ۶۲ساله‌ای که آرزوی شهادت داشت‬‎
آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم؛ فرزند آیت‌الله سید محمدتقی آل‌هاشم از روحانیون برجسته و بنام تبریز بود. وی ششمین نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز از ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ تا زمان شهادت بوده است.
ایشان تحصیلات مقدماتی را تا دبیرستان در تبریز گذراند؛ سپس برای تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه تبریز مشغول شد و سپس به حوزه علمیه قم عزیمت نمود و تحصیلات حوزوی را تا مقطع سطح چهار حوزوی (دکتری) گذراند و به مدت ۱۴ سال در درس خارج مقام معظم رهبری حضور فعال داشت. همچنین ایشان دارای تألیفات تخصصی برای نیروهای مسلح، طلاب و روحانیون و تألیفات عمومی بود.
ایشان سنوات بسیاری در مناطق عملیاتی جبهه‌های جنگ حق علیه باطل شرکت کرده و با فرماندهان بزرگی همچون شهید صیادشیرازی همراه بوده و سابقه درخشانی در این زمینه دارد. آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم، همچنین از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶ با حکم مقام معظم رهبری مسئولیت سنگین نماینده ولی‌فقیه و رئیس سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران را عهده‌دار بودند.
آیت‌الله سید محمدعلی آل‌هاشم، همچنین عضو میز آذربایجان در مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و از این ناحیه هم خدمات ارزشمند و ارزنده‌ای به این منطقه داشته است. آیت‌الله آل‌هاشم، امام جمعه مردمی و محبوب بود و در این جایگاه، خیرخواهی و خدمات گسترده‌ای به مردم داشت. ایشان ارتباط وسیعی با مردم داشت و برای حل مشکلاتشان به میان آنان می‌رفت. 
ایشان 30 اردیبهشت 1403 در سانحه هوائی به همراه آیت‌الله رئیسی و جمعی از همراهان به شهادت رسید.
امیر سرتیپ حاتمی، مشاور فرمانده معظم کل قوا در تبیین شخصیت آیت‌الله آل‌هاشم می‌گوید: ایشان در سبک مدیریتی خود توجه و عنایت ویژه‌ای به تحقق تدابیر و اوامر فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای عزیز (مدظله العالی) در مجموعه ارتش داشت و پیگیری اوامر ایشان را برای خود واجب تلقی کرده و با تمام ظرفیت و توان خود با بسیج همه امکانات و ظرفیت‌ها در جهت پیاده‌سازی آن گام بر می‌داشت.
امیر سرتیپ حاتمی همچنین خاطرنشان می‌کند: از دیگر ویژگی‌های شهید آل‌هاشم، صداقت در عمل، گفتار و بیان و پاکی و پاک سرشتی این روحانی گرانقدر در عمل و سلوک و رفتار ایشان بود و اعتقاد داشت زمانی این ارزش‌ها در بطن و نهاد ارتش تعمیق پیدا خواهد کرد که فرماندهان، مسئولین و روحانیون آن، خود عامل و مجری به ارزش‌ها و اعتقادات و باور‌های دینی و انقلابی باشند.
وی بیان می‌کند: شهید آل‌هاشم همواره در پی ایجاد فضای صمیمی، برادرانه و دوستانه در محیط ارتش بود و بر همین مبنا خود نیز در رفتار، کلام، برخورد‌ها و نوع مدیریت‌اش با آحاد کارکنان همچون پدری مهربان، رفیقی شفیق، دوستی همراه و هم رزمی صمیمی عمل می‌کرد.
امیر حاتمی با مروری به دوران مدیریت درخشان شهید آل‌هاشم در استان آذربایجان شرقی می‌گوید: نمونه‌هایی از رفتار و سلوک مردمی، بی‌تکلف و صادقانه ایشان را در تعامل با آحاد مردم و مسئولین و با اقشار و صنوف مختلف با گرایش‌ها و سلیقه‌های مختلف سیاسی استان آذربایجان را شاهد بودیم.
سید محمدمهدی آل‌هاشم، فرزند آیت‌الله آل‌هاشم در گفت‌و‌گو با کیهان بیان می‌کند: یک ‌بار که حدود ساعت چهار بعدازظهر مراسم افتتاحیه داشت، پرواز ساعت شش صبح را گرفته‌ و ساعت هفت به فرودگاه رسیده‌ بود و با تاکسی دم پادگان رفته ‌بود. ابتدا به بخش انتظامات رفته بود و گفته ‌بود: «با رئیس عقیدتی کار دارم.» ‌پرسیده ‌بودند: «شما؟!» جواب داده ‌بود: «یک ارباب‌رجوع» به او می‌گویند: «نمی‌شود رئیس را ببینید، چون شخصی به‌نام آقای آل‌هاشم از تهران می‌آید و همه دارند کارهای آمدنش را انجام می‌دهند. کسی اجازۀ کار دیگری را ندارد.» پدرم گفته‌ بود: «نه اشکالی ندارد، شما به رئیس‌تان اطلاع بدهید.» و بالأخره داخل می‌رود و می‌بیند که سربازها و گروه سرود و بقیه از صبح جلوی آفتاب مانده‌ و روی زمین نشسته‌اند و تا آن ساعت‌ بعدازظهر منتظرند. پدرم مخالف این تشریفات بود. به سمت بخش عقیدتی رفته و پرسیده ‌بود: «رئیستان کجاست؟» گفته‌ بودند: «رفته فلان کار را انجام بدهد.» می‌گوید: «به او زنگ بزنید و بگویید که آل‌هاشم آمده!» گفته‌ بودند: «آل‌هاشم!؟ او قرار است که ساعت چهار بیاید.» به آن مسئول زنگ می‌زنند و او می‌آید. پدرم می‌گوید: «مگر من نگفتم که این سربازها را این‌طور جلوی آفتاب اذیت نکنید؟»