۱۵۱۱ - (پاسخ به شبهات ): میزان اثرگذاری و قدرت اجنه ۱۴۰۴/۰۲/۳۱
(پاسخ به شبهات ):
میزان اثرگذاری و قدرت اجنه
۱۴۰۴/۰۲/۳۱
شبهه: قدرت اجنه چقدر است؟ آیا میتوانند کاری کنند که آرامش روانی ما بههم بخورد یا نتوانیم افکارمان را کنترل کنیم؟ آیا میتوانند ساختار زیستی ما را دستکاری کنند و مثلاً سرطان بگیریم؟ آیا میتوانند روابط خوب زن و شوهر یا مادر و فرزند را بههم بزنند؟ خلاصه اینکه، میزان اثرگذاری و قدرت اجنه چقدر است؟
پاسخ: یکی از موجودات غیرمحسوس عالم، جنّ است. جنّ در لغت به معنای پوشیده بودن چیزی از حواس است.(1) طبق توصیف قرآن جنّ موجودی است که مثل انسان دارای اختیار و تکلیف است و هدف از آفرینش او، «عبادت» خدا است: «من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.»(2) با این تفاوت که اصل وجود انسان از خاک ولی جنّ از آتش است: «و جنّ را از شعلههای مختلط و متحرّک آتش خلق کرد.»(3) با توجه به این مقدمه، درباره میزان اثرگذاری و قدرت جنّ نکاتی بیان میکنیم:
ویژگیهای جنّ
با توجه به نوع خلقت جنّ، محدودیتهایی که موجودات مادی محض مثل انسان دارند، در آنان کمتر است. برخی از تواناییهای جنّ که در قرآن و روایات به آن اشاره شده عبارتند از:
1. سرعت بالای جنّ: سرعت حرکت و جابهجایی جنّ بسیار بیشتر از انسان است. همچنین حداقل برخی از جنّها توانایی انتقال بسیار سریع اجسام از نقطهای به نقطه دیگر از زمین را دارند: «عفریتی از جنّ (در پاسخ به حضرت سلیمان) گفت: «من آن (تخت ملکه سبا) را نزد تو میآورم پیش از آنکه از جایگاهت برخیزی.»(4)
2. عمر طولانی جنّ: طبق روایات، عمر جنّ بسیار طولانیتر از انسان است، به طوری که عمر برخی از آنان به هزاران سال میرسد.(5)
3. علم جنّ: با توجه به عمر طولانی جنّ و امکان حضور سریع او در نقاط مختلف، علم او به وقایع گذشته و حال بیشتر از انسانهای عادی است. ولی به هیچوجه علم به غیب ندارد: «هنگامی که مرگ را بر او (سلیمان) مقرّر داشتیم، کسی آنها را از مرگ وی آگاه نساخت مگر جنبنده زمین [موریانه] که عصای او را میخورد، هنگامی که بر زمین افتاد، جنّیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقی نمیماندند.»(6)
اجنه خوب و بد
از آنجا که جنّ دارای اختیار است، همانند انسانها دارای افراد خوب و بد است: «و اینکه در میان ما، افرادی صالح و افرادی غیرصالحند؛ و ما گروههای متفاوتی هستیم.»(7) همچنین آنان به دو گروه مسلمان و کافر تقسیم میشوند: «و اینکه گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالمند.»(8) بنابراین جنّهای مسلمان و مؤمن درصدد آسیب رساندن به انسان نیستند و کاری به انسانها ندارند. بلکه امکان آسیب از سوی جنّهای کافر است که جزو شیاطین جنّ بهشمار میروند. بنابراین باید میزان توانایی شیاطین جنّ در مواجهه با انسانها را بررسی کرد.
توانایی اجنه
براساس آیاتی از قرآن، میتوان تواناییهایی برای شیاطین جنّ برشمرد که عبارتند از:
1. توانایی نفوذ در ذهن و به فراموشی انداختن: قرآن از قول همسفر حضرت موسی(ع) نقل میکند که گفت: «به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم، من فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد.»(9)
2. توانایی تصرف در جسم انسان و مریض کردن او: همچنانکه قرآن شکایت حضرت ایوب(ع) از شیطان به درگاه الهی را اینگونه نقل میکند:«و به خاطر بیاور بنده ما ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است.»(10) مقصود از رنج و عذاب در این آیه همان ابتلای حضرت ایوب به بیماری جسمی است.(11)
3. ایجاد اختلاف بین انسانها با استفاده از سحر: قرآن درباره قوم یهود میفرماید:«آنان از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نزد و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند...».(12) که در نتیجه این سحر بین زن و شوهر جدایی میانداختند.
محدوده قدرت شیاطین جنّ
قرآنکریم اصل تسلط شیطان بر انسان را به دلیل امتحان و آشکار شدن ایمان انسانها به آخرت بیان میکند و میفرماید: «شیطان بر آدمیان تسلطی ندارد مگر برای اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شکّ هستند بازشناسیم.»(13) اما اولاً: این سلطه را مطلق نمیداند و در زمینه هدایت و ضلالت، آن را محدود به دعوت و «وسوسه» بیان میکند: «و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید:... من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید.»(14) ثانیاً: اجازه تسلط شیاطین بر انسان هم در دست خود انسان است. به گونهای که اگر خود انسان ولایت شیطان را نپذیرد، شیاطین هیچ نفوذ و تسلطی بر آنان نخواهند داشت:«او بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد، تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیدهاند.»(15) درباره بیمار کردن حضرت ایوب توسط شیطان نیز طبق روایات، شیطان از خداوند اجازه تصرف در جسم آن حضرت را خواست و خداوند نیز به منظور امتحان حضرت ایوب، چنین اجازهای را به شیطان داد وگرنه بدون اذن الهی، امکان چنین امری را نداشت.(16) درباره سایر موارد تصرف شیاطین نیز همین گونه است. بنابراین گزارش قرآن درباره تصرف شیطان در جسم برخی از اولیای الهی با اذن خدا و به دلیل مصلحت بوده و ملازمهای با امکان تصرف شیاطین در این امور نسبت به سایر انسانها ندارد(17) بنابراین هرچند شیاطین جنّ، به دلیل نوع خلقت آنان قدرت تصرف در جسم و فکر انسان را دارند ولی خداوند متعال- بجز در موارد خاص- اجازه چنین کاری را به آنان نداده است. از اینرو آنان توان اِعمال چنین قدرتی را نسبت به عموم انسانها ندارند مگر اینکه انسانی با اختیار خود و تبعیت کامل از وسوسههای شیطان و انجام اعمال شیطانی، خود را تحت ولایت و نفوذ شیاطین قرار دهد.چکیده سخن آنکه جنّ موجودی است که همانند انسان دارای اختیار و تکلیف است و به دو گروه مسلمان و کافر تقسیم میشود. جنّهای کافر همان شیاطین جنّ هستند که جزو لشکریان ابلیس بوده و درصدد گمراه کردن انسان هستند. هرچند شیاطین به دلیل نوع خلقتی که دارند از قدرت طبیعی برای آزار رساندن و تصرف بر جسم و روح انسانها برخوردارند ولی خدای متعال اجازه چنین اقدامی به آنان نداده است. تنها کاری که ابتدا از دست این شیاطین برمیآید، وسوسه انسان برای ارتکاب گناهان است. مادامی که انسان با اختیار خود تسلیم این شیاطین نشده و خود را تحت ولایت آنان قرار ندهد از آسیب آنان نیز در امان است. ولی اگر شخصی ولایت و سلطه شیاطین جن را بپذیرد و از دستورات آنان تبعیت کند، در واقع راه نفوذ و تسلط آنان را بر جسم و روح خود باز کرده، در نتیجه، امکان هرگونه تسلطی را به آنان داده است.
پینوشتها:
1. راغب اصفهانی، مفردات، تحقیق ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، 1392ق، ص203.
2. ذاریات، آیه 56.
3. الرحمان، آیه 15.
4. نمل، آیه 39.
5. ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق، ج 60، ص56؛ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم،1365ش، ج1،ص 396.
6. سبأ، آیه 14.
7. جن، آیه 11.
8. جن، آیه 14.
9. کهف، آیه 63.
10. ص، آیه 41.
11. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374، ج17، ص 318.
12. بقره، آیه 102.
13. سبأ، آیه 21.
14. ابراهیم، آیه 22.
15. نحل، آیات 99 و 100.
16. ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق، ج 60، ص 200.
17. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374، ج17، ص 319.
جعفر رضایی مجیدپور