۱۵۱۶ - حجتالاسلام نبویان : از رآکتور اراک تا سوخت 20 درصد و رادیودارو چرا ایران نباید به وعدههای غرب اعتماد کند؟ ۱۴۰۴/۰۳/۰۶
درسهایــی از گذشــته؛
از رآکتور اراک تا سوخت 20 درصد
و رادیودارو چرا ایران نباید به وعدههای غرب اعتماد کند؟
۱۴۰۴/۰۳/۰۶
حجتالاسلام سید محمود نبویان، نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بررسی پرونده هستهای ایران و تجربیات تلخ گذشته، تأکید میکند که اعتماد به غرب اشتباه است. او با اشاره به کارشکنیهای آمریکا و اروپا در موضوع برجام و عدم تحویل سوخت ۲۰ درصد به ایران، بر تکیه به توان داخلی تصریح دارد. حجتالاسلام نبویان علاوهبر این با تشریح مواضع رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا، تأکید میکند که مذاکرات فعلی از موضع قدرت و اقتدار انجام میشود.
***
حجتالاسلام سید محمود نبویان، نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس با تشریح تجربههای نقض عهد غرب در مذاکرات هستهای با ایران تأکید کرد که غرب قابل اعتماد نیست. او توسعه هستهای را حق ایران برای پیشرفت دانست.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه ایران نیازی به غنیسازی ندارد، زیرا دارای نفت است، اشاره کرد و گفت: اگر استدلال آمریکا این است که چون ایران نفت دارد، نباید به دنبال انرژی هستهای برود، باید از خود بپرسد که چرا ایالاتمتحده که دارای منابع عظیم نفتی است، به دنبال انرژی هستهای رفته است. آمریکا در میان ۹۹ کشور نفتخیز دنیا، در رتبه دهم قرار دارد. شما که نفت دارید چرا به سمت فناوری هستهای رفتهاید بر فرض که این ادعا درست باشد.
حجتالاسلام نبویان اظهار داشت: نکته بعدی که مطرح میشود این است که به علت آنکه ایران نفت دارد، نباید به سمت انرژی هستهای برود. این در حالی است که پیش از انقلاب، اولین کشوری که با شاه در ایران قرارداد هستهای امضا کرد، خود آمریکا بود. مگر در آن زمان ایران نفت نداشت پس چرا با شاه قرارداد امضا کردند؟ این موضوع در اسفندماه سال ۱۳۳۵، نخستین موافقتنامه هستهای ایران در سطح بینالمللی با آمریکا امضا شد و آمریکا اولین کشوری بود که در حوزه هستهای با ایران همکاری رسمی آغاز کرد. جالبتر این است که پس از انقلاب، اولین کشوری که با برنامه هستهای ایران مخالفت کرد، باز هم آمریکا بود پس موضوع اصلی این نیست که ایران نفت دارد یا ندارد.
اگر داشتن نفت به معنای بینیازی از فناوری هستهای است چرا آمریکا خود به سراغ انرژی هستهای رفته است؟
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: مجلس طبق آماری که پیش از این مشاهده کردهام، آمریکا روزانه حدود ۱۲ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکند. یعنی بیشترین تولید روزانه نفت در جهان متعلق به آمریکا است. ممکن است این عدد امروز کمی کمتر یا بیشتر شده باشد، اما واقعیت این است که آمریکا در میان تولیدکنندگان نفت، بیشترین تولید روزانه را دارد. حال اگر استدلال بر این باشد که داشتن نفت به معنای بینیازی از فناوری هستهای است، چرا آمریکا خود به سراغ انرژی هستهای رفته و چرا این کشور دارای تأسیسات هستهای است و حتی بمب هستهای دارد.
وی با بیان اینکه پیش از انقلاب، اولین کشوری که با شاه در ایران قرارداد هستهای امضا کرد، خود آمریکا بود، افزود: مگر در آن زمان ایران نفت نداشت پس چرا با شاه قرارداد امضا کردند؟ این موضوع در اسفندماه سال ۱۳۳۵، نخستین موافقتنامه هستهای ایران در سطح بینالمللی با آمریکا امضا شد و آمریکا اولین کشوری بود که در حوزه هستهای با ایران همکاری رسمی آغاز کرد. جالبتر این است که پس از انقلاب، اولین کشوری که با برنامه هستهای ایران مخالفت کرد، باز هم آمریکا بود پس موضوع اصلی این نیست که ایران نفت دارد یا ندارد.
حجتالاسلام نبویان بیان داشت: یک رآکتور توسط آمریکا به ایران داده شد. در سال ۱۳۳۷ و بنا به پیشنهاد دانشگاه تهران، ساخت یک رآکتور اتمی در دستورکار قرار گرفت. این رآکتور ۵ مگاواتی قرار بود برای تولید رادیودارو استفاده شود. نکته قابل توجه این است که سوخت این رآکتور نیز توسط آمریکا تأمین میشد. اجرای این پروژه در سال ۱۳۴۰ آغاز شد، ساختمان آن تکمیل و در سال ۱۳۴۶ آماده بهرهبرداری شد. آمریکایی که امروز به هستهای ایران ایراد میگیرد خودش رآکتور به ایران داده است.میزان غنای سوخت این رآکتور ۹۳ درصد بود در حالی که اکنون آمریکا به ایران ایراد میگیرد که چرا غنیسازی ۶۰ درصدی انجام میدهد. نکته جالب توجه اینجاست که خود آمریکا قبل از انقلاب رآکتوری به ایران داد که دارای سوخت ۹۳ درصدی بود. بنابراین؛ کسی نباید ادعا کند که غنیسازی ۶۰ درصدی غیرصلحآمیز است. اگر ۹۳ درصد صلحآمیز بود، پس ۶۰ درصد نیز میتواند باشد.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: توجه داشته باشید که ایران عضو معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای (NPT) است. براساس ماده چهارم این معاهده، هر کشور عضو دارای سه حق غیرقابل نقض بدین شرح است؛ اول تحقیق و توسعه در زمینه انرژی هستهای، دوم تولید و سوم بهرهبرداری از انرژی هستهای.
وی خاطرنشان کرد: این ادعا که چون ایران غنیسازی ۶۰ درصدی دارد، فعالیتش دیگر صلحآمیز نیست، نیز با واقعیتهای پیشین تناقض دارد. جواب این است همین ایالاتمتحده پیش از انقلاب رآکتور تحقیقاتی به ایران داده است که سوخت آن ۹۳ درصد بوده و اکنون نیز برای تولید رادیودارو فعال است. چگونه است که غنیسازی ۹۳ درصدی پیش از انقلاب صلحآمیز بود، اما ۶۰ درصدی امروز صلحآمیز نیست؟
92 درصد تمام بازرسیهای آژانس در جهان در ایران انجام شده است
حجتالاسلام نبویان با بیان اینکه 92 درصد تمام بازرسیهای آژانس در جهان، در ایران انجام شده است، اظهار داشت: این آمار واقعاً شگفتانگیز و تکاندهنده نشان میدهد ایران در بالاترین سطح ممکن تحت نظارت بوده است. افزون بر آن، ایران حتی فراتر از تعهدات پادمانی خود عمل کرده است؛ بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که فعالیتهای ایران را غیرصلحآمیز تلقی کنیم. ملت ایران حق برخورداری از انرژی هستهای دارد.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: حتی اگر ایران فعالیتهای خود را صرفاً برای مقاصد صلحآمیز انجام دهد، باز هم آمریکا معتقد است که ایران نباید انرژی هستهای داشته باشد حتی به صورت صلحآمیز.
وی با اشاره به اینکه آمریکا مدعی است که ما به شما انرژی خواهیم داد، گفت: اینجا مایل هستم به ادعایی مبنی بر اینکه «شما انرژی هستهای نداشته باشید، ما به شما خواهیم داد.» پاسخ دهم. این ادعا از اساس پذیرفتنی نیست. معنای حرف آنها این است که به عنوان مثال گفته شود: «شما پزشک تربیت نکنید، ما برایتان پزشک اعزام میکنیم.» یا اینکه «در ایران بیمارستان نداشته باشید، ما تجهیزات آن را در اختیارتان قرار میدهیم». آیا هیچ عقل سلیمی چنین استدلالی را میپذیرد؟ آیا میتوان پذیرفت که به ما گفته شود: «شما گندم تولید نکنید، ما گندم مورد نیازتان را تأمین میکنیم»؟ اگر واقعاً نسبت به ایران دلسوز هستید، خودتان تولید نکنید و اجازه دهید ملت ایران در حوزه تولید رادیودارو و داروهای هستهای فعالیت کند و آن را در اختیار شما قرار دهد؛ چرا شما باید تولید کنید؟ اگر انرژی هستهای، حتی در شکل صلحآمیز آن، امری ناپسند و خطرناک است، پس چرا خودتان در اختیار دارید؟ و اگر خوب است، چرا ملت ایران نباید از آن برخوردار باشد؟ همین مسئله بمب اتم را در نظر بگیرید؛ البته ما که به دنبال آن نیستیم، اما اگر تولید آن امری ناپسند است، چرا خود شما در اختیار دارید؟ چه کسی به شما چنین مجوزی داده است که بمب اتم در اختیار داشته باشید؟ بر چه مبنایی تعیین میکنید که تنها شما باید از این فناوری برخوردار باشید؟ اگر انرژی هستهای مفید است، چرا دیگر کشورها نباید از آن بهرهمند شوند؟ این پرسشی است که آقای ترامپ و دیگر کشورهای سلطهطلب باید به آن پاسخ دهند. شما با کدام جایگاه برای جهان تعیین تکلیف میکنید؟
قرار بود تا سال ۲۰۲۵ ایران به ظرفیت تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای دست یابد، اما برجام مانع شد
حجتالاسلام نبویان خاطرنشان کرد: براساس سندی که در اختیار داشتیم، قرار بود تا سال ۲۰۲۵ ایران به ظرفیت تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای دست یابد، اما به دلیل موانعی چون برجام و کارشکنیهای همیشگی ایالاتمتحده، ایران نتوانست به این هدف برسد. تولید برق امروزه در جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است چراکه استفاده از اکثر وسائل با برق ممکن میشود.
وی با بیان اینکه ما در ایران یک رآکتور یک هزار مگاواتی در نیروگاه بوشهر داریم، گفت: اگر هستهای نبود و یک هزار مگاوات برق میخواستیم تولید کنیم سالانه معادل 7 میلیون بشکه نفت باید برای تولید برق مصرف میکردیم. اگر قیمت هر بشکه نفت را محاسبه کنیم، الان قیمت هر بشکه نفت 80 دلار است، لذا سالانه حدود ۵۶۰ میلیون دلار باید هزینه میدادیم. غیر از اینکه هوا را نیز آلوده میکرد در حالی که اکنون برای تولید همین مقدار برق از طریق رآکتور بوشهر، تنها ۶۰ میلیون دلار هزینه میکنیم. بدین نحو 500 میلیون دلار به نفع کشور میشود. بنابراین، تفاوت هزینهای بسیار قابلتوجه است. افزون بر این، استفاده از منابع فسیلی نهتنها هزینهبر است، بلکه موجب آلودگی هوا و تخریب محیطزیست نیز میشود پس روشن است که استفاده از انرژی هستهای تا چه اندازه سودآور و منطقی است. در حال حاضر، جمهوری اسلامی ایران تنها یک رآکتور یکهزار مگاواتی در اختیار دارد. به بیان دقیقتر، تنها حدود ۱.۸ درصد از برق کشور از طریق انرژی هستهای تأمین میشود که در مقایسه با سایر کشورها بسیار ناچیز است.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: اجازه دهید چند نمونه ارائه دهم تا موضوع روشنتر شود. کشور اوکراین دارای ۱۵ رآکتور هستهای است، در حالی که ایران فقط یک نیروگاه هستهای دارد. در اوکراین، میزان تولید برق هستهای به ۱۳۱۷ مگاوات میرسد. آلمان ۱۷، کانادا ۱۹، هند ۲۲، انگلستان ۲۳، کره جنوبی ۲۵، ژاپن ۳۳، روسیه ۳۷ و فرانسه ۵۶ رآکتور در اختیار دارند. آمریکا، کشوری که مدعی است ایران نیازی به تولید برق از انرژی هستهای ندارد، خود ۹۲ رآکتور فعال دارد که مجموع ظرفیت تولید برق هستهای آن به ۹۹,۲۴۴ مگاوات میرسد. در عین حال، زمانی که نوبت به ایران میرسد، میگویند این کشور نباید از انرژی هستهای برای تولید برق استفاده کند و باید به کلی از غنیسازی دست بردارد. نکته جالبتر اینکه در کشور اوکراین ۴۶ درصد، بلژیک ۵۱ درصد، اسلواکی ۵۳ درصد و در فرانسه نزدیک به ۸۰ درصد از برق مورد نیاز از طریق انرژی هستهای تأمین میشود. با این وجود، هنگامی که به ملت ایران میرسند، گفته میشود شما نباید از طریق انرژی هستهای برق تولید کنید. سؤال اینجاست؛ چرا؟ چرا ملت ایران نباید از این فناوری برخوردار باشد؟ برای آنهایی که میپرسند انرژی هستهای چه فایدهای دارد و مطرح میکنند که ایران دارای منابع نفتی است، باید گفت این دو موضوع هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
حجتالاسلام نبویان با بیان اینکه اگر بخواهید در محصول برنج یک نوع جدید ایجاد کنید یا تغییر ژنتیکی اعمالنمایید، این امر با استفاده از فناوری هستهای ممکن میشود، بیان داشت: یکی از مزایای انرژی هستهای در این حوزه، تغییر در ژنهای تولیدات کشاورزی است. کشور هند موفق به تولید ۱۶ گونه جدید از محصولات کشاورزی شده که شامل پنج نوع بادامزمینی، 2 نوع لوبیا چشمبلبلی و یک نوع برنج است. در ایران نیز تحقیقات گستردهای بر روی گندم، برنج، پنبه، جو، سویا، نارنگی و زعفران در حال انجام است. آیا باید از این امکانات محروم باشیم فقط به این دلیل که نفت داریم؟ از دیگر کاربردهای انرژی هستهای در کشاورزی میتوان به افزایش ماندگاری میوهها اشاره کرد. امروزه حدود ۲۰ درصد از مواد غذایی در جهان فاسد میشود و استفاده از فناوری هستهای در نگهداری و حفظ کیفیت محصولات کشاورزی، کاهش خسارات پس از برداشت، بهبود کودهای نیتروژنه، مطالعه و بررسی اثرات بیولوژیکی، ردیابی و مونیتور کردن نسبت به سرنوشت آفتکشها در خاک و آبهای زیرزمینی و محیطزیست، استفاده از ایزوتوپهای پایدار برای بررسی روابط بین آب، خاک و گیاه به منظور افزایش بهرهوری نهادهها در کشاورزی، از دیگر فواید قابل توجه است.
آمریکا و سه کشور قلدر دیگر در حالی وعدههایی به ایران دادهاند که در عمل هیچگاه به آنها وفادار نبودهاند
وی خاطرنشان کرد: طرفهای غربی، از جمله ایالاتمتحده، مدعی هستند که حاضرند برای ما رآکتور بسازند و اعلام میکنند که اساساً ضرورتی ندارد ایران خود اقدام به تولید سوخت هستهای کند، چراکه ما خود سوخت را در اختیار ایران قرار خواهیم داد، اما پرسش اینجاست؛ آیا واقعاً میتوان به چنین وعدههایی اعتماد کرد؟ به هیچوجه امکان ندارد که شما سوخت را به ما بدهید. من، برای روشنتر شدن موضوع، به سه تجربه مهم در زمینه فناوری هستهای اشاره خواهم کرد و از ملت ایران تقاضا دارم که با دقت توجه کنند. این تجارب به وضوح نشان میدهد که امکان اعتماد به ایالاتمتحده و کشورهای غربی وجود ندارد. در تمامی این موارد، صرفاً موضوع فناوری هستهای مطرح بوده است و نه هیچ موضوع دیگری. کشورهای آمریکا و سه کشور قلدر دیگر، در حالی وعدههایی به ایران دادهاند که در عمل هیچگاه به آنها وفادار نبودهاند، آنها به هیچوجه قابل اعتماد نیستند.
آمریکا تخلف کرده و سوخت مورد نیاز را به ما تحویل نداد، خود اقدام به تولید کردیم
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: نخستین تجربه مربوط به توافق برجام است. در چارچوب این توافق، تعهداتی از ایران اخذ شد که همگی از سوی ما اجرا شد. به عنوان نمونه، رآکتور اراک را طبق تعهد، بتنریزی کردیم؛ نسل 2 که آماده بهرهبرداری بود و ظرفیتهای بالقوهای برای نسلهای آینده فراهم میکرد، بهکلی از بین رفت. نسل دوم غنیسازی ما که حدود ۴ الی ۵ سانتریفیوژ فعال داشت، برچیده شد و فقط به نسل اول اجازه فعالیت داده شد. ذخایر اورانیوم ما، در حالی که سالانه به حدود ۳۰ تن نیاز داشتیم و برای رآکتور مگاواتی بوشهر تا آن زمان حدود ۱۱ تن تولید کرده بودیم، به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش یافت. درباره اورانیوم ۲۰ درصد نیز، که برای رآکتور تحقیقاتی تهران با سوخت ۹۳ درصدی مورد نیاز بود، چون آمریکا تخلف کرده و سوخت مورد نیاز را به ما تحویل نداد، خود اقدام به تولید کردیم. ابتدا این سوخت را از آرژانتین وارد میکردیم اما در نهایت، آن کشور نیز تحت فشار قرار گرفت و از ادامه همکاری خودداری کرد، لذا ما تبدیل به 20 درصد کردیم. پیش از برجام، موفق شده بودیم ۴۴۷.۸ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد تولید کنیم که برای درمان حدود یک میلیون بیمار سرطانی و تولید رادیودارو مورد استفاده قرار میگرفت. در توافق برجام، از ما خواستند که همه این ذخایر را نابود کنیم؛ ما نیز این کار را کردیم. قرار بود آنها در ازای آن، به صورت تدریجی و در حجمهای ۵ کیلویی، سوخت در اختیار ما بگذارند. هر آنچه آنها خواستند، ما انجام دادیم.
هنوز مرکب برجام خشک نشده بود
حجتالاسلام نبویان گفت: پس از اجرای تمامی این تعهدات، چه اتفاقی رخ داد؟ ایالاتمتحده وعده داده بود که تحریمها را لغو خواهد کرد. اما نهتنها این وعده تحقق نیافت، بلکه تحریمهای جدیدی نیز علیه ایران وضع شد. فقط به چند نمونه از این موارد اشاره میکنم؛ توافق برجام در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴ امضا شد، اما هنوز یک ماه از آن تاریخ نگذشته بود که ایالاتمتحده در
۷ مرداد ۱۳۹۴، یک شرکت را به دلیل همکاری با ایران به مبلغ ۸۲,۲۶۰ دلار جریمه کرد. در ۱۵ مرداد همان سال، کشوری دیگر را به مبلغ ۸۱۵,۲۱۷ دلار جریمه کرد. در ۱۶ مرداد همان سال نیز، شرکت دیگری را به مبلغ ۷۷ میلیون دلار به دلیل ارتباط با ایران جریمه کرد. هنوز مرکب برجام خشک نشده بود. این آمریکا است.
وی خاطرنشان کرد: تجربه دوم، بار دیگر مرتبط با موضوع هستهای است. همانطور که پیشتر نیز عرض شد، راکتور تحقیقاتی پنج مگاواتی تهران برای حدود یک میلیون بیمار سرطانی کشور، رادیودارو تولید میکند. ایالاتمتحده آمریکا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ۹۳ درصد از سوخت راکتور بوشهر را در اختیار ما قرار میداد. اما پس از وقوع انقلاب و تغییر موضع ملت ایران که دیگر نمیخواستند تابع آمریکا باشند و اظهار داشتند «ما نوکر شما نیستیم»، در حالی که ایران هزینه را پرداخت کرده بود، آمریکا از تحویل سوخت راکتور بوشهر خودداری کرد. اکنون به بررسی تخلفات صورتگرفته میپردازم. جمهوری اسلامی ایران ناگزیر شد قراردادی با کشور آرژانتین منعقد کند و سوخت را از آن کشور وارد نماید. این روند تا سال ۱۳۸۹ خورشیدی پاسخگوی نیاز کشور بود. لطفاً به این آمارها به دقت توجه فرمایید. با توجه به اینکه ممکن بود ایران در آینده با مشکل مواجه شود، تجربه دوم ما آغاز شد. در تاریخ ۱۲ خرداد بحث تبادل سوخت ۲۰ درصد مطرح شد. جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۸۸، طی نامهای رسمی به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که به منظور تأمین سوخت مورد نیاز برای تولید رادیودارو جهت یک میلیون بیمار سرطانی، خواهان دریافت سوخت است. این درخواست مطابق با مواد ۳، ۱۱ اساسنامه آژانس و ماده ۴ MPT آنها موظف به تأمین آن بودند.
فرانسه نه پول ایران را میدهد نه مواد غنیسازی
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه با بیان اینکه آژانس، نامه جمهوری اسلامی ایران را به ایالاتمتحده ارجاع داد، خاطرنشان کرد: پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران، اورانیومی را که با غنای ۳.۵ درصد تولید کرده است تحویل دهد و در ازای آن، ۱۱۶ کیلوگرم سوخت با غنای ۲۰ درصد تولید میکنیم و به ایران میدهیم. این فرآیند را به دقت دنبال کنید تا روند اتفاقات مشخص شود. ایران برای مذاکرات کارشناسی وارد عمل شد. در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۸۸، نشست مشترکی میان ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روسیه، ایالاتمتحده و فرانسه برگزار شد. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که آماده مبادله است و مشکلی با اصل تبادل ندارد، اما به طرفهای غربی اعتماد ندارد. مقرر شد ایران اورانیوم با غنای ۳.۵ تا ۵ درصد را تحویل دهد و سوخت ۲۰ درصد را برای راکتور تحقیقاتی تهران دریافت کند. براساس این توافق، روسیه ۳.۵ تا ۵ درصد را به ۲۰ درصد تبدیل کند و به فرانسه تحویل دهد تا فرانسه میله و صفحات سوخت را تولید کند که نصب شود. در حال حاضر، ایران این فرآیند را به تنهائی انجام میدهد. ایران به فرانسه به دلیل اقدامات پیش از انقلاب اعتماد نداشت. در حال حاضر نیز فرانسه یک میلیارد دلار از داراییهای ایران را باز نمیگرداند. ایران 10 درصد سهم در شرکت غنیسازی «یورودیف» داشت که فرانسه آن را نادیده گرفته است. آنها نه پول ایران را میدهند و نه مواد غنیسازی. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که فرانسه را به عنوان طرف معامله نمیپذیرد.
حجتالاسلام نبویان افزود: علاوه بر آن، ایران تأکید کرد که تبادل سوخت ۲۰ درصد باید در داخل خاک ایران انجام شود و حاضر به ارسال سوخت به خارج از کشور نیست. طرف غربی پیشنهاد داد که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با درصد ۳.۵ درصد تحویل داده شود تا در مقابل آن، تنها ۱۱۶ کیلوگرم سوخت ۲۰ درصد دریافت شود؛ یعنی یک نسبت ۱ به ۱۰. ایران قبول کرد. سه راه در مقابل ایران قرار داشت؛ اول آنکه خود تولید کند، دوم خریداری نماید و سوم تعویض انجام دهد. ایالاتمتحده آمریکا در نامهای بیان کرد که ایران نباید خود اقدام به تولید کند. ایران پذیرفت که وارد فرآیند تبادل شود و از تولید خودداری کند. 4 ماه صبر کردیم اما آنها نپذیرفتند. طرف غربی تعلل کرد. ما گفتیم خودمان قادر به تولید هستیم گفتند؛ نه! نباید تولید کنید. ما هم پذیرفتیم. گفتیم پس به ما بفروشید؛ گفتند نمیفروشیم. این تجربه دوم ایران بود. با وجود اصرار ایران بر انجام تبادل در داخل کشور، طرف مقابل بر انتقال اورانیوم به خارج از کشور پافشاری کرد. ایران گفت که توانایی تولید سوخت را دارد، اما طرف مقابل گفت نباید تولید کند. ایران گفت در این صورت حاضر به خرید سوخت است؛ اما باز هم پاسخ منفی بود. این تجربه دوم ایران بود. برخی ادعا میکنند که اگر غربیها نیروگاه بسازند، خودشان سوخت آن را تأمین میکنند؛ اما تجربه عملی ایران خلاف این ادعا را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه مرحله سوم مبادله بود که ایران گفت ما به شما اعتماد نداریم، سوخت را میگیرید و دیگر به ما نمیدهید، گفت: آنها قبول نکردند که در داخل ایران مبادله صورت گیرد. در ادامه، نکته مهمی رخ داد. ایران اعلام کرد که حاضر است سوخت را به کشور ثالثی (ترکیه) منتقل کند، به شرطی که این سوخت در ترکیه باقی بماند و مالکیت آن متعلق به ایران باشد. هر زمان که سوخت ۲۰ درصد تحویل داده شد، اورانیوم ایران نیز منتقل شود. این موضوع در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ در حاشیه اجلاس گروه ۱۵ در تهران، با صدور بیانیهای از سوی سه کشور ایران، ترکیه و برزیل، اعلام شد. موافقت ایران با تمام شروط ایران حتی خواسته آمریکا را پذیرفت که اگر تبادل در داخل کشور امکانپذیر نیست، در خاک کشور ثالث انجام شود. در بیانیه سهجانبه، ایران اعلام کرد که حاضر است ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین را به صورت امانت در خاک ترکیه نگهداری کند و در مقابل، ۱۲۰ کیلوگرم سوخت با غنای ۲۰ درصد دریافت کند؛ یعنی از هر ۱۰ کیلوگرم ۳.۵ درصد، یک کیلو سوخت ۲۰ درصد دریافت شود. این اقدام ایران برای جلوگیری از بهانهجوییها بود. نکته جالب آنجاست که نهتنها این پیشنهاد پذیرفته نشد، بلکه مخالفتی نیز علنی صورت گرفت. وزیر امورخارجه برزیل، نامهای از رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده، باراک اوباما، را منتشر کرد که در تاریخ ۲۰آوریل ۲۰۱۰ (۷ خرداد ۱۳۸۹) به رئیسجمهور برزیل ارسال شده بود.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: در این نامه، اوباما خطاب به رئیسجمهور برزیل تأکید کرده بود که اگر ایران صرفاً موافقت کند که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم را به کشوری ثالث منتقل کند، این اقدام اعتمادسازی تلقی خواهد شد و برای ایالاتمتحده آمریکا اهمیت بالایی دارد. در این نامه صراحتاً آمده بود که اگر ایران بپذیرد، سایر مسائل حل خواهد شد. نامه اوباما به رئیسجمهور برزیل بدین شرح بود؛ «برای ما توافق درخصوص انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با درصد غنای پایین خارج از این کشور اعتمادسازی خواهد کرد. میخواهم تأکید کنم این مسئله برای آمریکا اهمیت اساسی دارد. به نظر میرسد که ایران در حال دنبال کردن راهبردی باشد که برای ایجاد ذهنیت انعطافپذیری بدون موافقت با اقداماتی که میتواند در ایجاد اطمینان و اعتماد طراحی شده است.» این نامه را به رئیسجمهور برزیل نوشته که تو ایران را قانع کن که فقط بپذیرد بقیه مسائل حل میشود. با این حال، هنگامی که ایران پذیرفت، باز هم واکنش منفی دریافت کرد. رئیسجمهور برزیل و وزیرخارجه آن کشور پرسیدند که حال که ایران پذیرش کرده، چرا ایالاتمتحده به وعده خود عمل نمیکند؟ این نامه خود شما است. در نهایت، سوخت ۲۰ درصد را به ایران تحویل ندادند؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران، تولید سوخت با غنای ۲۰ درصد را آغاز کرد و موفق به تولید آن شد.
قطعنامه تحریمی و ترور دانشمندان هستهای واکنش کشورهای غربی به رفتارهای منطقی و قانونی ایران
حجتالاسلام نبویان افزود: پس ایران پذیرفت ابتدا خودش تولید نکند تا آنها بفروشند، اما سرباز زدند و نفروختند. بعد گفتند که تبعیض شود ایران گفت داخل ایران باشد، اما آنها قبول نکردند. در نهایت، ایران راضی به تعویض در کشور ثالث شد، اما باز هم سوخت ۲۰ درصد را تحویل ندادند. پس از آنکه ایران خود اقدام به تولید سوخت کرد، دو واکنش اساسی از سوی غربیها به وقوع پیوست؛ اول، قویترین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران، یعنی قطعنامه ۱۹۲۹، که سنگینترین و گستردهترین تحریمها را اعمال میکرد، تصویب کردند. دوم، ترور تقریباً تمامی دانشمندان برجسته هستهای ایران. اینها واکنش کشورهای غربی به رفتارهای منطقی و قانونی ایران بود. این تجربه دوم ایران در حوزه تبادل سوخت هستهای بود. ایران خواستار سوخت ۲۰ درصد شد، اعلام کرد که حاضر به تبادل است و تمامی شروط طرف مقابل را پذیرفت. آخرین نکتهای که پیش از انقلاب باید مورد بررسی قرار گیرد، مجدداً مربوط به موضوع هستهای است. نخستین قرارداد در این حوزه، را ایالاتمتحده آمریکا با ایران منعقد کرد. آمریکا اعلام کرد که هشت رآکتور در اختیار ایران قرار خواهد داد و تجهیزات دیگر نیز تأمین میکند. این مسئله تقریباً به صورت تحمیلی به ایران تحمیل شد.
رهبر انقلاب مذاکرهای که امکان دفاعی کشور را تضعیف کند، شرافتمندانه نمیدانند
وی در پاسخ به این سؤال که چه عواملی باعث شد با وجود تأکید رهبر معظم انقلاب بر غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه بودن مذاکره با آمریکا، در نهایت اجازه انجام آن را صادر کنند؟ گفت: نکته مهمی که باید مورد توجه ویژه ملت ایران، خصوصاً دوستان انقلابی قرار گیرد این است که مقام معظم رهبری، یکی دو ماه پیش، در فرمایشات خود فرمودند؛ مذاکره با آمریکا، شرافتمندانه نیست؛ یعنی کسی که مذاکره کند، بیشرف است. عاقلانه نیست؛ یعنی این کار احمقانه است. هوشمندانه نیست؛ یعنی ناشی از نادانی و کودنی است. پس با این اوصاف، سؤال جدی این است که اگر مذاکره با آمریکا شرافتمندانه، عاقلانه و هوشمندانه نیست، پس چرا اکنون مذاکرات در حال انجام است، آیا این یک تناقض نیست؟ در حال حاضر هم خود مقام معظم رهبری اجازه مذاکره را صادر کردهاند، آیا این تناقض نیست؟ برخی پاسخ دادهاند که مقام معظم رهبری تحت فشار و با دستان بسته اجازه مذاکره را دادهاند. این تحلیل، قطعاً غلط است. ملت ایران، بهویژه دوستان انقلابی باید بدانند که مقام معظم رهبری، از موضع قدرت و قوت، دستور به انجام مذاکرات دادهاند.
حجتالاسلام نبویان افزود: لطفاً با دقت توجه فرمایید. اکنون تحلیلی ارائه خواهم داد، همراه با برخی از اخبار و بخشهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب. در منطقه، شرایط خاصی ایجاد شده است. سید حسن نصرالله به شهادت رسید، اسماعیل هنیه ترور شد، حماس به وضعیتی خاص دچار شد و سوریه سقوط کرد، رژیم صهیونیستی به این باور رسید که پیروز میدان است و کار را تمام کرده است. این باور در ذهن آنان تثبیت شده است. مثالی معروف وجود دارد؛ فردی به دروغ گفت مبنی بر اینکه فلانجا آش میدهند، مردم صف کشیدند و آن فرد نیز خود باور کرد که واقعاً آش میدهند و رفت در صف ایستاد. بنسلمان، در دیداری که با یکی از وزرای ایرانی، داشت همین نکته را القا میکرد که «همه چیز تمام شده است». باورشان شده بود که کار ایران تمام است. در نگاه آنان، اقتصاد ایران دچار مشکل است، ناترازی انرژی وجود دارد و به تعبیر آنها، ایران در موضع ضعف قرار دارد. در همین شرایط، ترامپ بر سر کار آمد. به این نکته توجه کنید. او نیز در همین فضا گفت: «باید ضربه نهائی را به ایران وارد کنیم.» و در همین راستا، یادداشتی تحت عنوان «یادداشت ریاستجمهوری درباره امنیت ملی» منتشر کرد. او از ایران خواستههایی داشت.
پاسخ قاطعانه رهبر انقلاب به یاوهگویی ترامپ
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: شرایط جدید ترامپ برای ایران در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در یادداشت رسمی خود تحت عنوان یادداشت ریاستجمهوری درباره امنیت ملی، فهرستی از خواستههای خود از ایران را اعلام میکند؛ او در این یادداشت مینویسد که جمهوری اسلامی ایران نباید موشکهای قارهپیما در اختیار داشته باشد و بُرد موشکهای آن باید به ۳۰۰ کیلومتر محدود شود و باید با سلاحهای متعارف ایران مقابله شود. لازم به ذکر است که سلاحهایی مانند کلاشینکف و پهپاد نیز جزو سلاحهای متعارف محسوب میشوند. ایران نباید از سلاحهای نامتقارن بهرهمند باشد. پهپاد جز سلاح نامتقارن محسوب میشود زیرا بهای پهپاد نهایتاً 10 هزار دلار است، اما او مجبور است پهپاد را با موشک 2 میلیون دلاری بزند. جمهوری اسلامی نباید موشکهایی با بُرد بلند در اختیار داشته باشد؛ چراکه این موشکها قابلیت رسیدن به اسرائیل را دارند. ایران باید مانند نوار غزه شود تا دشمن بتواند آن را به راحتی بمباران کند. ترامپ همچنین در این یادداشت خواستار مقابله با توسعه گسترده برنامه موشکی ایران شده بود. غنیسازی اورانیوم باید به صفر برسد. بازرسیهای گسترده باید در مراکز اصلی از جمله مراکز نظامی ایران انجام شود. تمام دانشمندان هستهای ایران باید برای مصاحبه و بازجویی در دسترس باشند. حضور ایران در منطقه باید بهطور کامل متوقف شود؛ از جمله حمایت از حزبالله، حماس و گروههای مشابه.
وی افزود: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید به عنوان گروه تروریستی اعلام شود. تمام محمولههای نفتی ایران که با کشتی حمل میشود باید توقیف گردد. داراییهای مالی ایران در خارج از کشور باید رهگیری شده و به اختیار ایالاتمتحده آمریکا در هر جا که بخواهد، تخصیص یابد. معافیتهای تحریمی در زمینه خرید نفت ایران باید لغو گردد. تحریمهای گسترده در زمینه بندری، کشتیرانی و دیگر بخشها باید اعمال شود. این یادداشت در 16 بهمنماه بود. سه روز بعد، یعنی در ۱۹ بهمن، مقام معظم رهبری در دیدار با نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بیاناتی ایراد میکنند. ایشان میفرمایند؛ مذاکره با هدف گرفتن چنین مطالباتی از ایران، شرافتمندانه نیست، بلکه بیشرفی است کسی که قدرت دفاعی، توان هستهای و صادرات نفت خود را واگذار کند، اقدامش نهتنها شرافتمندانه نیست، بلکه احمقانه است.
حجتالاسلام نبویان خاطرنشان کرد: کمتر از یک ماه بعد، در تاریخ ۱۸ اسفند، در دیدار با مسئولان نظام که بنده نیز افتخار حضور در آن را داشتم، مقام معظم رهبری بار دیگر تأکید میکنند: «اینکه بعضی از دولتهای قلدرـ واقعاً بنده هیچ تعبیری مناسبتر برای بعضی از شخصیّتها و رؤسای خارجی، جز همین کلمه «قلدر» سراغ ندارمـ اصرار به مذاکره میکنند، مذاکره آنها برای حلّ مسائل نیست، برای تحکّم است. [میگویند] مذاکره کنیم تا آنچه را که میخواهیم، بر طرف مذاکرهـ که آن طرف میز نشستهـ تحمیل کنیم؛ اگر قبول کرد که چهبهتر، اگر قبول نکرد جنجال راه بیندازیم که اینها از میز مذاکره فاصله گرفتند، از پای میز بلند شدند! این تحکّم است. مذاکره برای آنها راهی است، مسیری است برای طرح توقّعات جدید. مسئله فقط مسئله هستهای نیست که حالا راجع به مسائل هستهای صحبت کنند؛ توقّعات جدیدی را مطرح میکنند که این توقّعات جدید از طرف ایران قطعاً برآورده نخواهد شد؛ [مثلاً] راجع به امکان دفاعی کشور، راجع به تواناییهای بینالمللی کشور که فلان کار را نکنید، فلانکس را نبینید، فلانجا نروید، فلان چیز را تولید نکنید، برد موشکتان از آن فلان قدر بیشتر نباشد! مگر کسی میتواند اینها را قبول کند؟ مذاکره برای این چیزها است. البتّه اسم مذاکره را هم تکرار میکنند برای اینکه حالا در افکار عمومی یک فشاری ایجاد کنند که بله، [این] طرف حاضر است برای مذاکره، شما چرا حاضر نیستید؟ [این] مذاکره نیست؛ تحکّم است، تحمیل است.»
مذاکرات از موضع قوت و اقتدار است
وی بیان داشت: در نتیجه، مقام معظم رهبری مذاکرهای که امکان دفاعی کشور را تضعیف کند، شرافتمندانه نمیدانند، بلکه آن را نوعی بیشرمی و حماقت تلقی مینمایند. با ایستادگی رهبر معظم انقلاب، دشمن ناچار به عقبنشینی شد. ترامپ در نامهای که به رهبر معظم انقلاب ارسال کرد، هیچ اشارهای به موضوعات منطقهای یا محدودسازی برد موشکها نکرد. تنها خواسته وی، این بود که موشکها قابلیت حمل کلاهک هستهای نداشته باشند. این نشان میدهد که دشمن از مواضع خود عقبنشینی کرده است.
بنابراین، مذاکراتی که هماکنون انجام میشود، از موضع قوت و اقتدار است، نه از موضع ضعف. چنین مذاکراتی حتی در زمان دولت شهید آیتالله رئیسی نیز انجام میشد؛ آقای باقری در آن دوران مسئول این امر بود. پیش از آن نیز در دوره ریاستجمهوری آقای روحانی، مذاکرات درخصوص احیای برجام انجام شده بود.
نائب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: با ایستادگی رهبر معظم انقلاب دشمن ناکام ماند و عقب نشست. در نهایت رهبر انقلاب اجازه مذاکره را صادر کردند. مانند مذاکراتی که زمان شهید رئیسی انجام میشد. در پایان، اشاره میکنم که هیچ خوشبینی نسبت به این مذاکرات وجود ندارد. ایالاتمتحده همان کشوری است که در توافق برجام، تعداد تحریمهای ایران را از حدود ۶۰۰ مورد به بیش از ۳۰۰۰ مورد افزایش داد. حتی در صورت توافق، تضمینی وجود ندارد که آن را اجرا کند. آمریکا بار دیگر و حتی در حین مذاکرات، بخش نفتی ایران را تحریم کرده است.
اگر ایالاتمتحده ما را تحریم میکند و مانع صادرات نفت ما میشود چرا آمریکا باید بتواند از منطقه نفت تأمین کند؟
اینجانب پیشنهادی برای مسئولان کشور دارم؛ آمریکا از منطقه نفت خریداری میکند. اگر ایالاتمتحده ما را تحریم میکند و مانع صادرات نفت ما میشود، چرا آمریکا باید بتواند از منطقه نفت تأمین کند؟ اگر نفت ما قابل صدور نباشد، نفتی که آمریکا برای خود خریداری میکند نیز نباید قابل انتقال باشد. به نظر میرسد که مسئولان کشور باید در هر نقطهای که مورد تحریم واقع میشویم، مانع از انتقال نفت به کشتیهای آمریکایی در منطقه شوند. این بهترین روش برای مقابله با چنین سیاستهایی است.