1331 - خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۴/۰۳/۱۱
خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۴/۰۳/۱۱
فارینپالیسی: توقع زیادی آمریکا موجب شکست مذاکرات با ایران میشود
رسانههای آمریکایی میگویند توقع آمریکا درباره توقف غنیسازی در ایران، موجب بنبست در مذاکرات شده و این، سیاستی شکستخورده در دو دهه گذشته است.
نشریه فارینپالیسی در این زمینه نوشت: اگرچه دونالد ترامپ، هفته گذشته اظهار داشت که توافق هستهای با ایران نزدیک است، اما واقعیت چنین به نظر نمیرسد؛ چرا که هر دوطرف بر خطوط قرمز خود پافشاری میکنند و به نظر میرسد احتمال دستیابی زودهنگام به راهحلی مذاکرهشده برای آینده برنامه هستهای ایران را منتفی کردهاند. در حال حاضر هیچ نشانهای از نزدیکی به توافق وجود ندارد. پیشنهاد ایالاتمتحده غنیسازی صفر است، سیاستی که در ۲۰ سال گذشته همواره شکست خورده است.
آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران، اخیراً خواستههای ایالاتمتحده مبنی بر توقف حتی سطح پایین غنیسازی اورانیوم توسط ایران را «افراطی و گستاخانه» و «یاوه» توصیف کرد و نسبت به نتیجهبخش بودن دور بعدی گفتوگوهای غیرمستقیم میان دو کشور ابراز تردید کرد. سایر مقامهای ایرانی نیز بار دیگر تأکید کردهاند که مذاکرات شکست خواهد خورد اگر ایالاتمتحده همچنان خواستار توقف غنیسازی داخلی اورانیوم باشد؛ حقی که تهران آن را تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) برای خود محفوظ میداند. ایران گفته که همچنان در حال بررسی آخرین پیشنهاد ارائهشده از سوی ایالاتمتحده در دور اخیر مذاکرات است.
اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر نزدیک بودن توافق، پس از آن بیان شد که مقامات ایرانی اعلام کردند تهران مایل است در ازای رفع تحریمها، از ساخت سلاح هستهای صرفنظر کرده و غنیسازی با درجه بالا را متوقف کند-درخواستی که در گذشته نیز محرک اصلی پذیرش برجام توسط ایران بود.
اما همچنان پرسشهای زیادی باقی است که آیا در صورت رسیدن به توافق، رفع تحریمها واقعاً عملی خواهد شد یا نه. تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا، مانند آنهایی که بر بخشهای انرژی و بانکی ایران اعمالشده، بهشدت سختگیرانه و ماندگارند. همانطور که ایران بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تجربه کرد، جلب همکاری بانکها و شرکتهای آمریکایی و حتی بسیاری از اروپاییها برای بازگشت به تجارت با کشورهایی که مدتها در لیست سیاه بودهاند- و ممکن است دوباره هم قرار بگیرند- بسیار دشوار است.
برنامه هستهای ایران، از نظر حیثیتی برای کشور مهم است و حاصل سالها توجه و سرمایهگذاری است. ایران هشدار داده که چنین اقدامی ممکن است آن را به خروج از معاهده NPT سوق دهد؛ اقدامی که میتواند پیامدهای نگرانکنندهای برای تلاشها در راستای نظارت بر برنامه هستهای ایران و پایبندی آن به اصول عدم اشاعه به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر، روزنامه نیویورکتایمز هم نوشت: مذاکرات پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میشد. موانع بزرگی بر سر راه توافق باقی مانده است. ترامپ خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم از سوی ایران است، در حالی که تهران اعلام کرده آماده توقف غنیسازی در سطوح بالا و نابودی ذخایر اورانیوم غنیشده است، اما غنیسازی در سطوح پایین را حق خود میداند. ایران توقف غنیسازی را خط قرمز خود میداند و گفته است که به هیچ وجه عقبنشینی از آن را نمیپذیرد.
مذاکرات پیشرو را میتوان سختتر از آن چیزی تصور کرد که انتظار میرفت. این مذاکرات پیچیدگیهایی که دارد که با بیاعتمادی موجود نزد هر دوطرف شدیدتر هم شده است. باید دید ترامپ میتواند با ایران به توافق برسد یا نه.
سیانان: قدرتمندی، توهم بود نقشههای ترامپ پیش نمیرود
«هر رئیسجمهوری در آمریکا فکر میکند میتواند جهان را تغییر دهد و دونالد ترامپ حتی بیش از بسیاری از پیشینیان خود حس قادر مطلق بودن دارد. اما اوضاع برای چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا چندان خوب پیش نمیرود. اکنون تصویر قادر مطلق از آمریکا مدتهاست فروپاشیده و به همین علت هم سیاست خارجی ترامپ خوب پیش نمیرود.
شبکه آمریکایی سیانان ضمن انتشار این تحلیل نوشته است: دونالد ترامپ حتی بیش از بسیاری از پیشینیان خود حس قادر مطلق بودن دارد. اما اوضاع برای چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا چندان خوب پیش نمیرود. ترامپ ممکن است غولهای تکنولوژی را تهدید کند تا از خط او پیروی کنند و از قدرت دولت برای تحت فشار گذاشتن نهادهایی مثل دانشگاه هاروارد و قضات استفاده کند، اما قلدری کردن برای برخی رهبران جهان سختتر است.
او مرتباً توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نادیده گرفته و تحقیر میشود، کسی که در مقابل تلاشهای آمریکا برای پایان دادن به جنگ اوکراین مقاومت میکند. رسانههای روسی اکنون ترامپ را به عنوان فردی که حرفهای بزرگ میزند ولی همیشه عقبنشینی میکند و هیچگاه عواقبی اعمال نمیکند، تصویر میکنند.
دونالد ترامپ همچنین فکر میکرد میتواند سیاست چین را به خواست خود تغییر دهد و با رویارویی با شی جینپینگ در جنگ تجاری، به هدفش برسد. اما او فضای سیاست چین را اشتباه فهمید. چیزی که هیچ رهبری در پکن هرگز نمیتواند انجام دهد، سر خم کردن در برابر رئیسجمهور آمریکاست. اکنون مقامات آمریکایی میگویند از اینکه چین به تعهدات خود برای کاهش تنشهای تجاری عمل نکرده، ناامید هستند. همچون چین، ترامپ در جنگ تعرفهایاش با اتحادیه اروپا نیز عقبنشینی کرد.
رهبران جهان هرکدام نسخههای خاص خودشان از منافع ملی را دنبال میکنند. بیشتر آنها در برابر درخواستهای شخصیِ بدون بازپرداخت، آسیبپذیر نیستند. و پس از تلاشهای ترامپ برای تحقیر رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، و رئیسجمهور آفریقای جنوبی، سیریل رامافوسا، در اتاق بیضی، جذابیت کاخسفید رو به کاهش است.
ترامپ در کمپین انتخاباتی، برای ماهها با افتخار اعلام میکرد که «رابطه بسیار خوبی» با پوتین و شی دارد، که به طور جادویی میتواند مشکلات عمیق ژئوپولیتیکی و اقتصادی میان قدرتهای جهانی را که شاید غیرقابل حل باشند، رفع کند. او نخستین رهبر آمریکایی نیست که دچار چنین توهماتی شده است. جورج دبلیو بوش میگفت که به چشمان دیکتاتور کرملین نگاه کرده و «حسی از روح او» گرفته است. باراک اوباما، روسیه را به عنوان یک قدرت منطقهای در حال زوال تحقیر کرد و یکبار پوتین را «بچه تنبل در انتهای کلاس» خواند. اما این برخورد نتیجه خوبی نداشت و همان بچه تنبل، کریمه را الحاق کرد.
به طور کلی، رؤسای جمهور قرن بیستویکم آمریکا همه بهگونهای رفتار کردهاند که انگار مردان سرنوشت هستند. بوش با تصمیم به اینکه نقش پلیس جهانی را بازی نکند، وارد کاخسفید شد. اما حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ او را دقیقاً به ایفای همان نقش در جنگهای افغانستان و عراق واداشت.
جو بایدن پس از اینکه ترامپ را از کاخسفید بیرون کرد، به سراسر جهان سفر کرد و به همه اعلام کرد که «آمریکا بازگشته» است، اما چهار سال بعد، تا حدی به دلیل تصمیم فاجعهبار خودش برای نامزد شدن در دوره دوم، آمریکا- یا حداقل نسخه جهانگرای پس از جنگ جهانی دوم آن- دوباره ناپدید شد. و ترامپ بازگشت.
حالا او که نقش مردی را بازی میکند که همه باید از او اطاعت کنند، بهسرعت این میراث را هدر میدهد و قدرت نرم– بخوانید قدرت متقاعدسازی- آمریکا را با رفتار خود نابود میکند. چهار ماه اول ریاست ترامپ، با تهدیدهای تعرفهای، هشدار درباره گسترش ارضی آمریکا در کانادا و گرینلند، نشان داد که بقیه جهان هم در اتفاقات جهانی حرفی برای گفتن دارند. به نظر میرسد که محاسبه رهبران چین، روسیه، اروپا و کانادا این بوده که ترامپ آنقدر که خودش فکر میکند قدرتمند نیست، نافرمانی از او هیچ هزینهای ندارد یا سیاستهای داخلیشان، مقاومت را اجتنابناپذیر کرده است.
ابراز ارادت جولانی به صهیونیستها؛ «با اسرائیل دشمنان مشترک داریم»(!)
سرکرده گروه تروریستی تحریرالشام که از بد حادثه حکومت سوریه را به دست دارد درباره روابط دمشق و تلآویو و لزوم دوستی بین آنها(!) گفت: «ما دشمنان مشترکی داریم و میتوانیم نقش مهمی در امنیت منطقه ایفا کنیم.»
در جهانِ پرآشوب سیاست منطقه، گاه تاریخ با چنان وضعی ورق میخورد که حتی تحلیلگران سرد و خشک نیز دچار تحیر میشوند. «ابومحمد الجولانی»، چهرهای که تا دیروز نامش در فهرست سیاه سازمانهای اطلاعاتی غرب به عنوان یک تروریست خطرناک نقش بسته بود، امروز در جایگاه رئیس موقت سوریه با نشریه یهودیان لسآنجلس گفتوگو میکند و از «اراده برای ساختن سوریهای نو» سخن میگوید. او که زمانی پرچمدار تندترین جناحهای تروریستی بود، اکنون زبان دیپلماتها را آموخته و در لفافهای از کلمات صلحطلبانه، خواهان بازتعریف مناسبات با رژیمِ خشنتر از خود شده است! آن هم به بهانه «دشمنان مشترک» و «امنیت منطقهای». اما آنچه بیش از همه تأملبرانگیز است، نه صرف این چرخش عجیب، بلکه استقبال محتاطانهای است که از سوی برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای از این بازتعریف چهره صورت گرفته؛ گویی همه بر سر واقعیتی نانوشته به توافق رسیدهاند: «سوریه دیگر همان کشور سابق نیست، و الجولانی دیگر فقط یک رهبر شورشیِ تروریست نیست.» حالا این وسط خونهایی که اینها ریختهاند گویا دیگر مهم نیست... «ابومحمد الجولانی» یا همان «احمد الشرع»، سرکرده گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام» که خود را رئیس موقت این کشور خوانده، در گفتوگو با نشریه یهودیان لسآنجلس به وضعیت داخلی سوریه و چشم انداز این کشور پرداخت. او در گفتوگو با نشریه «جویش ژورنال» مدعی شد: «ما چیزی فراتر از ویرانهها را به ارث بردهایم. ما زخمها، بیاعتمادی و خستگی را به ارث بردهایم. اما همچنین امیدی شکننده اما واقعی را به ارث بردهایم. گذشته در گوشه و خیابانهای سوریه و در بین همه خانوادهها حضور دارد. وظیفه ما تکرار آن یا چیزی نرمتر نیست بلکه ما باید چیزی کاملاً جدید خلق کنیم.»
سرکرده شورشیان سوریه همچنین در پاسخ به این سؤال که «اکنون شهروندان سوریه چه چیزی دارند؟» بدون اشاره به وخیمتر شدن شرایط اقتصادی این کشور و یا اشغال شدن بخشی از سوریه توسط رژیم صهیونیستی مدعی شد: «کرامت از راه کار. صلح از راه هدف.» او که جز فعالیت تروریستی فعالیت دیگری در طول عمر خود نداشته است ادعا کرد: «سوریهای باثبات از راه سخنرانی یا شعار ساخته نمیشود بلکه از طریق عمل ساخته میشود. سوریه در بازار، در کلاسهای درس، در مزارع و در کارگاهها ساخته میشود. ما زنجیرههای تأمین را بازسازی خواهیم کرد.
سوریه بار دیگر به مرکز تجارت و بازرگانی تبدیل خواهد شد.»
ابراز ارادتِ تلویحی به صهیونیستها
سرکرده تحریرالشام که بهدنبال عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی است، در پاسخ به سؤالی درباره روابط دمشق و تلآویو گفت: «دوران بمبارانهای بیپایان باید پایان یابد. هیچ ملتی با آسمانی پر از ترس شکوفا نمیشود. ما دشمنان مشترکی داریم و میتوانیم نقش مهمی در امنیت منطقهایفا کنیم.» الجولانی در گفتوگو با این نشریه تمایل خود برای بازگشت به روح توافق قطعنامه ۱۹۷۴ با رژیم صهیونیستی را «نه فقط به عنوان خط آتشبس، بلکه به عنوان مبنایی برای خویشتنداری متقابل و حفاظت از غیرنظامیان، بهویژه جامعه دروزیان در جنوب سوریه و بلندیهای جولان» ابراز کرده است.
ما مُهره نیستیم!
آنطور که «ایسنا» نوشته است، او که همواره توسط کارشناسان و دیگران بهعنوان مُهره کشورهای خارجی معرفی شده است، ادعا کرد: «ما مهره نخواهیم بود. ما دولتی خواهیم بود که با مشروعیت حکومت میکند. ما میخواهیم آمریکا شریک ما در حکمرانی، مبارزه با فساد و ساخت نهادهایی مبتنی بر صداقت و یکپارچگی باشد.» او در پایان مدعی شد: «من این مقام را برای حکومت کردن نخواستم. آن را پذیرفتم چون سوریه ورق را برگرداند. ترجیح میدهم در نوشتن این تاریخ با دیگران سهیم باشم تا شاهد تکهتکه شدن دوباره آن باشم. ما گزینهای جز موفقیت نداریم. باید سوریه را دوباره بزرگ کنیم.»
گفتنی است، شواهد پرشماری نشان میدهد که ابومحمد الجولانی، برخلاف ادعاهای اخیرش مبنی بر استقلال و مشروعیت ملی، در واقع از همان آغاز یکی از «مهرههای بازی قدرتهای خارجی در صحنه بحران سوریه» بوده است. جبههالنصره، که او در رأس آن قرار داشت، در سالهای نخست جنگ سوریه با حمایتهای مالی و تسلیحاتی غیرمستقیم برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس توانست به سرعت در شمال سوریه قدرت بگیرد. بعدها، با جدایی نمادین از القاعده و بازتعریف گروه تحت نام هیئت تحریرالشام، مسیر بازسازی چهرهاش آغاز شد؛ مسیری که برخی محافل غربی نیز در آن نقش ایفا کردند. «رابرت فورد»، سفیر پیشین آمریکا در سوریه، در مصاحبهای با «فرونتلاین» صراحتاً تأکید کرده بود که آمریکا در دورهای بهصورت تلویحی و از طریق شرکای منطقهای، از گروههای افراطی در سوریه برای مقابله با دولت اسد بهرهبرداری کرده است و توضیح داد که به کمک یک شرکت انگیسی چهره این تروریست را «روتوش» کردند و «تروریست را دیپلمات غالب کردند». سکوت معنادار واشنگتن و حتی بازتاب مثبت برخی رسانههای غربی نسبت به تغییر موضع و ظاهر الجولانی، نیز در همین چارچوب ارزیابی میشود. همچنین، گزارشهایی از دیدارهای غیررسمی او با مقامهای اطلاعاتی کشورهای غربی و سفرهای احتمالیاش به ترکیه و قطر، مسئله نقشآفرینی او به عنوان یک مهره نیابتی را تقویت میکند. بنابراین، ادعای امروزش مبنی بر «غیرمهره بودن» نهتنها در تناقض با سوابق عملیاتی و سیاسی اوست، بلکه تلاشی برای مشروعیتبخشی به نقشی است که در چارچوب پروژهای بزرگتر برای مهندسی آینده سیاسی سوریه تعریف شده است.
عربستان و قطر از دولت سوریه حمایت میکنند
خبر دیگر آنکه «فیصل بن فرحان آلسعود»، وزیر امورخارجه عربستان، روز شنبه، در یک کنفرانس مطبوعاتی با همتای سوری خود در دمشق، گفت که این پادشاهی به طور مشترک با قطر از کارمندان دولت در سوریه حمایت مالی خواهد کرد. آنطور که « باشگاه خبرنگاران جوان» نوشته است، او جزئیاتی در مورد میزان حمایت مالی که قرار است توسط ریاض و دوحه ارائه شود، ارائه نکرد. با این حال، این اقدام، منعکسکننده اقدام مشابه قطر برای حمایت مالی از بخش دولتی سوریه است. گفتنی است که قطر و رژیم سعودی در سالهای اخیر همواره از حامیان گروههای مخالف «بشار اسد» بودهاند و حالا مشغول چیدن ثمر این حمایتها هستند.
در پایان گفتنی است، «تحولِ گفتاریِ» ابومحمد الجولانی، از یک رهبر شورشی تکفیری به شخصیتی که با واژگان توسعه، صلح و دیپلماسی سخن میگوید، صرفاً یک تغییر چهره فردی نیست؛ بلکه نشانهای است از مرحلهای جدید در «مهندسیّ سیاستِ خاورمیانه» که در آن، تمایز میان دشمن و شریک بیش از هر زمان دیگری در حال فروریختن است. این تغییر نه حاصل اصلاح اندیشه است، نه نشانه ندامت از گذشته؛ بلکه نوعی سازگاری عملگرایانه با بازی قدرت در جهانی است که ارزشها به سرعت جای خود را به مصلحت میدهند. الجولانی امروز بهدرستی دریافته است که در جهانی که ثبات از مسیر «تبعیت» میگذرد، مشروعیت را نه با تبار، که با کارآمدی در «مدیریتِ منافع قدرتهای خارجی» به دست میآورند. ادبیات آشتیجویانه او با رژیم اسرائیل، تلاش برای مشروعیتبخشی به حکومت خود از طریق سرمایهگذاری قطر و عربستان، و بازتعریف تهدید به فرصت، گویای این واقعیت است که دولتهای آینده در منطقه ممکن است براساس توانشان در «جذب سرمایه و دفع مزاحمت» تعریف شوند، نه بر مبنای ایدئولوژی یا حافظه تاریخی ملتها. از این منظر، آینده سوریه بیش از آنکه به سرنوشت اسد یا الجولانی گره خورده باشد، در گرو پاسخی است که جامعه جهانی به این پرسش میدهد: «آیا منافع در کوتاهمدت، جایگزین اخلاق در بلندمدت شده است؟!»
شرمن: دانش ایرانیها را نمیشود بمباران کرد
دیپلمات ارشد پیشین آمریکا در پیامی هشدارآمیز درباره ادعای مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکایی در مورد توانایی آنها برای نابودسازی تأسیسات هستهای ایران تصریح کرد: «دانش را نمیشود بمباران کرد.»
«وندی شرمن» مذاکرهکننده ارشد پیشین آمریکا در توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران و قائممقام وزیر خارجه پیشین آمریکا در گفتوگو با یک رسانه انگلیسی به مذاکرات جاری بین ایران و آمریکا و خواستههای ناممکن واشنگتن از تهران پرداخت.
به گزارش ایسنا، او در گفتوگو با تایمز در پاسخ به سؤالی درباره مذاکرات ایران و آمریکا گفت: «از مذاکرات جاری بین ایران و آمریکا حمایت میکنم. قطعاً توافقی مذاکره شده را به گزینهای نظامی که به تشدید تنشها و جنگی احتمالی بین ایران و اعراب منجر شود ترجیح میدهم.»
شرمن افزود: «خوشحالم که رئیسجمهور ترامپ و استیو ویتکاف درحال کار روی مذاکره با ایران هستند. سید عباس عراقچی، طرف مقابل ویتکاف، همتای ایرانی من در طول مذاکرات ۲۰۱۳ (مذاکرات برجام) بود. او فرد بسیار باهوش و سرسختی است که بهطور کامل روی زبان انگلیسی مسلط است.»
قائممقام وزیر خارجه پیشین آمریکا تصریح کرد: «در روزهای آتی شاید چیزی جز اصول کلی اعلام نخواهد شد.»
او با اشاره به شکست «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در وعدههای انتخاباتی خود در حوزه سیاست خارجی، همچون وعده او برای پایان دادن به جنگ اوکراین ظرف ۲۴ ساعت گفت: «ترامپ گفت که به جنگ اوکراین ظرف یک روز خاتمه خواهد داد. این موضوع ممکن نیست. مذاکرات جاری بسیار دشوار و فنی است.»
شرمن تصریح کرد: «ترامپ و هیئت مذاکرهکننده آمریکایی برای رسیدن به توافق با ایران تحت فشار بسیاری قرار دارند. کنگره آمریکا خواستار برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران است. هیئت آمریکایی از سوی اسرائیل و خواسته مکرر آن برای حمله به ایران نیز تحت فشار قرار دارد.»
او افزود: «هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران، برنامه هستهای این کشور را شاید یک الی سه سال عقب بیاندازد و ایران سریعاً برنامه هستهای خود را بهطور محرمانه از سر خواهد گرفت. اجازه دهید صریحاً بگویم؛ دانش را نمیشود بمباران کرد.»
شرمن در پاسخ به سؤالی درباره احتمال مهار «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی توسط آمریکا گفت: «هر چیزی ممکن است. در روند پیچیدهای قرار داریم. نتانیاهو بهدنبال اقدام علیه ایران است. او بدون حمایت آمریکا نمیتواند به تأسیسات هستهای ایران که زیرزمین قرار دارند اقدامی انجام دهد و ترامپ گفته که بهدنبال اقدام نظامی نیست و خواستار کاهش اقدامات نظامی آمریکا در سراسر جهان است.»
او افزود: «ترامپ بهعنوان فردی که میگفت بجنگید و پیروز شوید در بسیاری از حوزههای جهانی درحال عقبنشینی است. شاهد دیدارهای بسیاری بین ویتکاف و ران درمر (وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی) هستیم. مشابه دوران اوباما و زمان برجام، اسرائیل با آمریکا در ارتباط نزدیک است.»
شرمن تصریح کرد: «امیدوارم مذاکرات به توافق منجر شود و شاهد جنگ نباشیم.»
اظهارات معاون وزیر خارجه پیشین آمریکا درباره ناممکن بودن نابودی تأسیسات هستهای ایران و ابراز امیدواری او برای شکلگیری توافقی تازه بین تهران و واشنگتن درحالی است که رئیسجمهور آمریکا شامگاه جمعه در سخنانی عنوان کرد که ایالات متحده به توافق با ایران «نسبتاً نزدیک» است.