آراستگی و تفاوت آن با تجملگرایی
(پرسش و پاسخ)
پرسش:از منظر آموزههای وحیانی اسلام آراستگی مؤمن یک ارزش به حساب آمده از طرفی تجملگرایی به عنوان یک ضدارزش برای مؤمنان مطرح شده و ترفند شیطان هم برای اغوای بندگان، زینت دادن اعمال آنها میباشد، تفاوت میان آنها چیست و چگونه میتوان مرزبندی این وجوه متعارض را تمییز داد؟
پاسخ:مفهوم آراستگی
آراستن یعنی زینت دادن. آراستن زینت دادن با افزایش است در مقابل پیراستن که با کاهش همراه است. آراستن به معنای دیگر همچون: نظم دادن، ترتیب دادن، آماده کردن و هماهنگ کردن نیز آمده است. در این صورت شخص یا چیز آراسته عبارت است از: زینت داده شده، منظم و مرتب (فرهنگ معین، ج1، ص39)
جایگاه و اهمیت آراستگی
آراستگی در فطرت زیبادوستی انسان ریشه دارد، زیرا آدمی زیبایی را دوست دارد، آن را میپسندد و به سوی آن جذب و کشیده میشود. پس به حکم همین کشش درونی است که آراستگی را انتخاب میکند چون آراستگی در واقع میتواند همان جلوهگر زیباییها باشد. هنگامی که انسان زیبا و آراسته باشد خود را با جهان هستی هماهنگ مییابد، زیرا جهان هستی زیبا و آراسته است. خداوند جمیل، جهان هستی را پر از نقش و نگار آفریده و این زیبایی و آراستگی را در برابر نگاه آدمی نهاده است. بنابراین باید گفت زیبایی حقیقتی است که انسان آن را میجوید و به سوی آن کشیده میشود.
حقیقت زیبایی
تعریف حقیقت زیبایی با جنس و فصل خاصی کار دشواری است، ولی انسانی که زیبایی را دوست دارد و حقیقت آن را با فطرت خود به وضوح درک و لمس میکند، هر کجا که در این نظام هستی، نظم و هماهنگی و تناسب میان اجزای یک مجموعه را ببیند و لمس کند، او را در بدو امر به تحسین آن مجموعه هدفمند و هماهنگ وامیدارد و در مرحله بالاتر به تحسین آفریننده آن برمیانگیزد. آری چنین تناسب، نظم و هماهنگی در همه جای جهان هستی دیده میشود. بنابراین آراستگی که نتیجه فعل الهی است، زیبایی ویژهای به طبیعت بخشیده است. انسان نیز به حکم آنکه آفریده همان موجود زیبا است، دوست دارد به وسیله زینتها و زیورهایی، دنیای درون و برون خویش را بیاراید. خلقت او همانند همه مظاهر جهان هستی زیبا و آراسته است، و چون موجودی دارای اختیار و انتخابگر است، دوست دارد به کمک زینتها و زیورها خود و محیط اطرفش را بیاراید. زیرا او خود آراسته است و از آراستگی و زیبایی لذت میبرد. لذا آراستن و آراستگی و زیبایی و انسان آراسته حقایقی هستند که با هم ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دارند.
گستره آراستگی
گستره آراستگی در آداب فردی و اجتماعی، یک اصل مهم به شمار میرود و هماهنگ شدن با نظام هستی و عالم طبیعت است. انسان همانگونه که موظف است در بعد فردی، تمامی شاخصهای آراستگی را از فرق سر تا نوک یا رعایت کند و خود را همراه با آراستگی طبیعت بیاراید، همینطور هم تکلیف دارد جامعهای را که در آن زندگی میکند، وجوه مختلف زیبایی و آراستگی را در آن پیاده کند و جامعهای زیبا و آراسته بسازد.
انواع آراستگی
آراستگی و زیبایی انسان به دو دسته تقسیم میشود:
1- آراستگی ظاهری 2- آراستگی باطنی.
اسلام و آموزههای وحیانی آن به عنوان یک دین کامل و جامع، همانگونه که به آراستگی باطن انسان توجه دارد، همسنگ آن به آراستگی ظاهری در جامعه اسلامی نیز توجه و عنایت نشان داده است.
1-آراستگی ظاهری
یک انسان مسلمان وظیفه دارد، به آراستگی و زیبایی ظاهر خویش و محیط پیرامونیاش توجه و عنایت خاص داشته باشد. این آراستگی ظاهری جلوههای گوناگونی دارد مانند: آراستگی زن برای شوهر و شوهر برای زن، آراستگی برای عبادت حضرت حق و آراستگی ظاهر فردی و محیط زندگی. آراستگی ظاهری از آداب فردی بهشمار میرود ولی در آن توجه به اطرافیان و محیط اجتماعی نیز نهفته است. زیرا یک فرد مسلمان باید به احساسات و انتظارات اطرافیان و شرایط محیطی خود توجه داشته باشد. شاید بتوان گفت: به آراسته بودن در مقابل دیگران، یکی از حقوق اجتماعی طرف مقابل است. براساس همین اصل پیامبر گرامی اسلام(ص) به مسلمانان سفارش میکرد، هنگام دیدار با دیگران، خود را بیارایید. این آراستگی ظاهر چنان ارزشمند است که برنامه ثابت سیره عملی پیامبر اکرم(ص) بود و شخصیت ظاهری آن حضرت همواره آراسته، معطر و زیبا بود.
۱- آراستگی ظاهری
در خصوص آراستگی ظاهری میتوان نتیجه گرفت که آراستگی ظاهری در بهداشت روانی فرد و جامعه مؤثر است و میتواند شادابی و نشاط را برای جامعه به ارمغان آورد و غم و پریشانی را از افراد جامعه دور سازد. آراستگی ظاهری شامل افراد و مکانها نیز میشود. بر این اساس ائمهاطهار(ع) به آراستگی خانه، همسر و فرزند خود توجه خاصی مبذول میداشتند. نکته قابل توجه دیگر اینکه درباره حفظ آراستگی ظاهری در بعضی موارد تأکید بیشتری شده است. برای نمونه آراستگی ظاهری یک اصل مهم در روابط زناشویی مرد و زن بهشمار میرود. به همین دلیل به زن سفارش شده است که از زینتهای مناسب برای آراستن خود بهره گیرد و در این امر کوتاهی نکند.
2- آراستگی باطنی
آراستگی ظاهری یک ادب انسانی اسلامی است، ولی در کنار این اصل، هر مسلمانی وظیفه دارد به آراستگی باطنی نیز توجه کند. خردمندی، پاکی درون، صبر، رضا، خشوع، بخشندگی، دادگری و... زینتهای روح و روان آدمی هستند، و اگر انسانی خود را به این اوصاف بیاراید، با ستایش خدا روبهرو میشود. امام علی(ع) در باره این زینتهای درونی فرموده است: «زیور دین خرد است. زیور ایمان پاکی درونی و نیکرفتاری برون است. زیور دین، صبر و رضا (به قضای الهی) است. زیور همنشینی تحمل و بردباری است. زیور عبادت، خشوع است. زیور ریاست، بخشندگی است، زیور دانش بردباری است. زیور خصلتها، رعایت عهد و پیمانها است. زیور شهریاری دادگری است. زیور حکمت، زهد و دل برکندن از دنیا است. (میزانالحکمه، ج 5، ص 2301)
آراستگی در آیات
1- ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم(صافات- 6)
2- «ما آنچه را که روی زمین است، زیوری برای آن قرار دادیم.»(کهف- 7)
3- «مال و فرزندان، زیور زندگی دنیایند.»(کهف- 46)
4- «خدا ایمان را برای شما دوستداشتنی گردانید، و آن را در دلهای شما بیاراست.»(حجرات- 7)
آراستگی در روایات
1- امام صادق(ع): کونوا لنا زیناً و لاتکونوا علینا شیناً» برای ما مایه زینت (در ظاهر و باطن) باشید نه اینکه مایه ننگ و زشتی!(بحارالانوار، ج 65، ص 151)
2- امام علی(ع): «ما تزین متزین بمثل طاعهًْالله» هیچ آراستهای به زیوری مانند طاعت خدا، آراسته نشده است.(فروع کافی،ج 6، ص 2302، ح 8023)
3- پیامبر اکرم(ص): «انّ الله یحبّ اذا خرج عبده المؤمن الی اخیه، ان یتهیأله و ان یتجملّ» خداوند دوست دارد که هرگاه بنده مؤمنش نزد برادر خود میرود، ظاهر خود را برای رفتن نزد او آماده و آراسته گرداند.(میزانالحکمه، ج 5، ص 2298، ح 7997)
تفاوت آراستگی با تجملگرایی
آراستگی به معنای نظم و مرتب بودن و تمیز بودن است، در حالی که تجملگرایی به معنای گرایش به زیبایی و تجملات مادی بیش از حد اعتدال و غیرضروری است که انسانهای تجملگرا با نمایش آن به تفاخر و برتری خود نسبت به دیگران میپردازند. بنابراین آراستگی در آموزههای وحیانی اسلام در حد اعتدال ارزش و تجملگرایی بیحد و حصر ضد ارزش به حساب میآید. تجملگراها برای زینتها و زرق و برقهای دنیا ارزش و اعتبار ذاتی قائلند به گونهای که حتی فکر میکنند اموالشان همیشه جاودان است و آنان را حفظ میکند. «یحسب ان ماله اخلده» (همزه- 3) از این رو استفاده از زینتها و زیباییهای این دنیا اگر در حد اعتدال و با نگاه نعمتهای الهی باشد برای انسانهای مؤمن ارزش به حساب میآید و همواره در دعاهای خود از خدا میخواهند حسنات دنیا و آخرت را به آنها عطا فرماید: «ربنا اتنا فیالدنیا حسنه و فیالاخره حسنه»
منع تجملگرایی در قرآن
در قرآن کریم کلمهای که از نظر ظاهری به تجملگرایی نزدیک است، واژه «ترف» است که در چندین مورد به عنوان ضد ارزش آمده است؛ در سوره هود آیه 116 میفرماید: و آنانکه ستم میکردند، از تنعم و کامجویی پیروی کردند و گناهکار بودند. و در آیه دیگری در مورد گناهکاران میفرماید: آنها پیش از این(در عالم دنیا) مغرور و سرمست بودند(واقعه- 45) بنابراین دلباختگی و سرسپردگی به امور دنیا و تجملات آن محکوم و ضد ارزش است. ورود در بازار رقابت تجملگرایی، گناهانی همچون غرور، حسد، کینهتوزی، شهوتپرستی و بیعفتی و... را به دنبال خواهد داشت. زینت دادن شیطان هم در اعمال و کردار ما در این راستا قابل توجیه است که تجملگرایی ضد ارزش را برای طرفداران آن ارزش جلوه میدهد و آنها رابا اشباع کاذب و رضایتمندی متوهمانه و بیاساس همراه میسازد. «زین لهمالشیطان اعمالهم» و (یاد کنید) هنگامی را که شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست.(انفال- 48)