۱۲۷ - نگاهی به سیره علی(ع) و شاگردی در مکتب علوی: آیههای اصحاب ولایت در رکاب امیــرالمؤمنین(ع) ۱۴۰۴/۰۳/۲۰
نگاهی به سیره علی(ع) و شاگردی در مکتب علوی:
آیههای اصحاب ولایت در رکاب امیــرالمؤمنین(ع)
۱۴۰۴/۰۳/۲۰
علی(ع) بههیچوجه دلبسته دنیا نبود. از همین روی، جنبه دنیایی حکومت در نظر ایشان، کمترین ارزشی نداشت. دنیا از نظر آن حضرت، از عطسه بز یا استخوان خوکی در دست انسان جذامی کمتر بود. حکومت بر مردم، در صورتی برای آن حضرت ارزش داشت که بتواند حقی را اجرا کند و باطلی را فرونشاند. ابن عباس در دوران خلافت امیرالمؤمنین(ع) بر آن حضرت وارد شد. امام درحالیکه با دست خویش کفش کهنهاش را پینه میزد، از ابن عباس پرسید: «قیمت این کفش چقدر است؟» ابن عباس گفت: «هیچ» امام فرمود: «ارزش همین کفش کهنه، در نظر من از حکومت و امارت بر شما بیشتر است؛ مگر آنکه با آن عدالتی را اجرا کنم؛ حقی را به ذیحقی برسانم؛ یا باطلی را از میان بردارم.»
از دیگر اهداف آرمانی امام علی(ع) در به دستگرفتن حکومت، برپایی نشانههای دین، اصلاح در بلاد، اقامه حدود الهی، و امنیتبخشی به مظلومان بوده است. در سال 35 هجری و پس از قتل عثمان، حضرت انگیزه خود از پذیرش حکومت را صرفاً برقراری عدالت اجتماعی (احساس وظیفه در جهت یاری مظلوم و مقابله با ظالم) معرفی میکند. آن حضرت در همین زمان و در وقت بیعت مردم با ایشان، در کلامی پس از یاری خواستن از مردم برای اصلاح امور، سوگند یاد کرد که داد مظلوم را از ظالم خواهد گرفت.
اصرار و عزم راسخ امیرالمؤمنین(ع) برای برپایی عدالت اجتماعی در جامعه، تا حدی است که میفرماید: «اگر حق مردم را مهریه زنانتان کرده باشید، یا کنیزانی خریده باشید، آن را به اموال عمومی برمیگردانم». همچنین در جایی دیگر میفرماید: «ضعیف در نزد من عزیز است تا حقش را از ظالم بگیرم؛ و قوی برایم ناتوان است تا حق مظلوم را از وی بستانم.»
ولایتپذیری از نگاه شهروندان
مهمترین سفارش پیامبر اکرم (ص) نیز در خطبههای غدیر ولایت امیرالمؤمنین بود، اگر پیامبر ولایت علی(ع) را ابلاغ نمیکرد رسالتش کامل نمیشد و پیغمبری پیامبر اکرم با ابلاغ ولایت علی(ع) کامل شد، لذا پشتیبانی و صیانت از جایگاه والای ولایتفقیه مهمترین پیام غدیر است و باید در ایام دهه امامت و ولایت این محور مهم بهخوبی در جامعه تشریح و به مردم بازگو شود، انس با غدیر موجب علاقه بیشتر به امامت و ولایت، اطاعتپذیری بدون قیدوشرط، وحدت بین مسلمانان و همچنین روشنشدن مسیر حرکت انسان بهسوی کمال و سعادت میشود.
علیرضا روحانی یک فرهنگی به گزارشگر کیهان میگوید: «با توجه به اینکه عید غدیر روز میثاق و پیوند است؛ لذا ما باید در مسیر ولایتمداری حرکت کنیم. یکی از آثار ولایت ایجاد پیوند و پیوستگی میان امام و امت است. در سایه این پیوند یک انسجام و پیوستگی وصفناپذیر در جامعه اسلامی ایجاد میشود؛ به همین دلیل ولایتمداری از جمله شروط و مراتب پذیرش غدیر محسوب میشود، بنابراین اگر ما ولایتمدار نباشیم در مسیر غدیر حرکت نکردیم.»
مهدی ترکیزاده یک کارشناس ارشد تاریخ اسلام توضیح میدهد: «ولایتمداری هم در سایه فهم و عمل به خواست امیرالمؤمنین علی(ع) به طور مستقیم است و هم پیروی از جانشینان خاص وی در دوران غیبت که امروز مقام معظم رهبری است؛ بر همین اساس ولایت دژ محکم پیوند و اتصال میان امام و امت و اتصال میان امت با یکدیگر است. اتصال به یک انسجام اجتماعی غیرقابل وصف منتهی میشود که در سایه آن انسجام میتوان بزرگترین مشکلات را برطرف و در برابر انواع طوفانها مقاومت کرد و مسیر الهی را حفظ کرد.»
مریم عالیان شهروند تهرانی و عضو فعال مسجد محلهای در شرق تهران برایمان میگوید: «رسم بر آن است که در روز عید، مردم به دیدار سادات بروند. در این روز مردم باید بهترین و زیباترین لباسهای خود را بپوشند و خود را معطر به بهترین عطرها کنند و با چهره خندان و شادمان به دید و بازدید یکدیگر بروند. در این روز بسیاری از افراد روزه میگیرند و به مؤمنان اطعام میدهند. در این روز مردم باید جشن بگیرند. این روز، روزی است که پیامبر اکرم (ص) حجت را بر پیروانش تمام کرد و دین اسلام را به دینی پایدار و بیخدشه مبدل ساخت؛ لذا ما باید سعی کنیم در این روز عواطف خود را بر اساس ایمانمان مدیریت کنیم. در روایات متعددی به عظمت اطعام در این روز اشاره شده است. چه خوب است که ما در این روز یک پویش طعام همگانی در سراسر کشور راهاندازی کنیم و این روز را که مزین به نام فقرا هم است، جشن بگیریم و شادی آنها را به شادی خودمان پیوند دهیم. همانطور که عرض کردم شادی خود را به رضای پروردگار پیوند دهیم.»
تربیتیافتگان امام علی(ع) چه کسانی بودند؟
حوزه تربیتشدگان امیرالمؤمنین(ع) را میتوان به سه دسته خواص الخواص، خواص و عوام تقسیم نمود که آن را از بررسی زندگانی و سیره این افراد به دست آوردهایم.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «من تربیت شده خدای تعالی و علی(ع) تربیت شده من است»؛ یعنی امام علی(ع) با یک واسطه ادب را از خدای تعالی گرفته است و آن واسطه پیامبر (ص) است که از طریق وحی این کار را انجام داده است.
امیرالمؤمنین(ع) باب علم خداوند متعال است و در فرمایشی میفرماید: «من از همان دوران طفولیت همراه پیامبر (ص) بودم و گاهی پیامبر لقمه میگرفت و در دهان من قرار میداد.»؛ بنابراین تربیتشدگان مکتب امام علی(ع) با دو واسطه این تربیت را از پروردگار گرفتهاند و ما میتوانیم از باب امیرالمؤمنین(ع) بنگریم و ببینیم تربیتشدگان او چگونه تربیت شدهاند؟ البته ما اشخاصی را داریم که پیامبر (ص) و امام علی(ع) را دیدند؛ ولی تربیت نشدند.
تربیتشدگان امیرالمؤمنین(ع) را میتوان به سه دسته خواص الخواص، خواص و عوام تقسیم کرد که آن را از بررسی زندگانی و سیره این افراد به دست آوردهایم.
حجتالاسلاموالمسلمین نظری منفرد کارشناس مسائل مذهبی در تعریف دسته عوام توضیح میدهد: «باید گفت که این افراد کسانی بودند که اجمالاً از حضرت اطاعت میکردند و این تربیت هم بنا بر معرفت آنها از امام(ع) بوده است؛ لذا امام(ع) را در همین حد لازم الاطاعت میدانسته و به او احترام میگذاشتند.
در یک نقلی آمده است، وقتی حضرت امیر(ع) از جنگ صفین برمیگشتند، در مسیر مراجعت، به قبیلهای رسیدند که رئیس آن طائفه به استقبال حضرت آمده و ایشان را درحالیکه سواره بودند، بدرقه کرد که امام(ع) ایستاد و به او فرمود: «برگرد؛ چراکه من سواره هستم و تو پیاده و چون تو رئیس قبیله هستی، این باعث ذلت مؤمن است و والی را مفتون میکند.»
تعداد تربیتیافتگان دسته عوام بسیار زیاد بوده و به شش هزار نفر میرسیده است که به آنها «شرطۀ الخمیس» میگفتند که در تعریف «شرطة الخمیس» آمده است، آنها چند هزار نفر از افراد تحت فرمان حضرت امیر(ع) بودند که با حضرت عهد بستند تا پای مرگ در رکابش باشند و درباره تعداد آنها که در حقیقت فداییان این امام همام بودند، آمارهای مختلفی ارائه شده است برخی تعداد آنان را پنج هزار نفر و برخی از کتابهای تاریخی چهل هزار تن دانستهاند.»
حجتالاسلاموالمسلمین نظری منفرد توضیح میدهد: «دسته دیگر، دسته خواص هستند آنها را اشخاصی بودند که امام(ع) را تا حدی شناخته بودند؛ همانند اصبغ بن نباته، حارث همدانی و کمیل بن زیاد که اینها جزء خواص هستند نه خاص الخاص.»
وی در ادامه میافزاید: «دسته دیگر، خواص الخواص امام علی(ع) هستند که این امام همام در خطبه 175 نهجالبلاغه میفرماید: «من اگر بخواهم بگویم، هر کسی خاطراتش چه بوده و کی متولد شده و چه زمانی از دنیا میرود و تا قیامت بخواهم بگویم چه گروهی هدایت شده و چه گروهی گمراه میشوند، میتوانم؛ اما نمیگویم؛ هراس دارم مبادا درباره من غلو کنید؛ من این علم را به برخی از خواصم گفتهام.» که از اینجا معلوم میشود، حضرت خواصی داشتند که صاحب سِرّ بودهاند.
یکی از یاران خواص الخواص حضرت امیر(ع)، رشید حجری است، کسی که صاحب سِرّ امام علی(ع) بوده و علمِ منایا و بلایا میدانسته و وقتی قرار شد توسط عُمّال معاویه دستوپای او را بریده و به دار آویختند، مردم برای تماشا آمدند که در میان آنها دختر او نیز حضور داشت. دختر بر اساس عاطفهای که نسبت به پدر داشت، گفت: بابا احساس درد هم میکنی؟ پاسخ شنید: آری؛ اما مشاهده کرد که پدرش از سکینه و وقار خاصی برخوردار است و گفت: چقدر احساس درد میکنی؟ رشید حجری جواب داد: همانند کسی که میان جمعیتی مختصر فشاری به او بیاورند. دختر گفت: پدر! من در شگفتم فقط همینقدر احساس درد میکنی؟ او گفت: تعجب نکن؛ گروهی در آخرالزمان خواهند آمد که بینش و معرفت آنها نسبت به دین و امام زمان خود از ما بیشتر خواهد بود.»
میثم تمار، مالک بن اشتر نخعی،هاشم بن عتبه (مرقال)، صعصعۀ بن صوحان عبدی همگی در ردیف یاران خواص الخواص حضرت امیر(ع) قرار دارند.
بهرهمندی از سیره ناب علوی نیاز ما در همه عرصهها
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سید احمدرضا شاهرخی نماینده ولیفقیه در لرستان اظهار میدارد: «در جهان، کشور ایران اسلامی را به نام امیرالمؤمنین(ع)، و بهصورت خاص استان ما را در همهجا بهعنوان محبین اهلبیت(ع) و ولایتمدار میشناسند و این امتیازی است که شامل حال ماست.»
وی درخصوص همایش بینالمللی سیره علوی ادامه میدهد: «هماهنگی، همدلی، همافزایی، بسیج همگانی و مجموعه فعالیتها و تلاشها تا به اینجا رسیده که بحمدالله از جنبه استانی فراتر رفته و جنبه ملی پیدا کرده، و انشاءالله در آینده نهچندان دور انتظار میرود که جنبه فراملی پیدا کند که این خود یک حرکت رو به رشد است که در سایه همدلی به دست آمده است.»
حجتالاسلام شاهرخی بیان میکند: «این حرکت روبهرشد با تغییر مدیران در سطح استان نباید تضعیف شود و حرکت رو به کمال دچار وقفه شود، چرا که هر کدام از عزیزان وظایفی بر عهده آنهاست که البته به کرامت حضرت امام علی(ع) این فعالیت همچنان قویتر از گذشته ادامه خواهد یافت.»
امامجمعه خرمآباد با اشاره به اینکه کشور و استان ما از دوستداران امیرالمؤمنین(ع) هستیم، میافزاید: «جامعه ما نیازمند تعلیموتربیت در همه ساحتها است، لازم است که از سیره علوی بهعنوان یک راه و روش در تربیت و تعلیم عموم جامعه خصوصاً جوانان از آن استفاده کنیم.»
حجتالاسلام شاهرخی بیان میکند: «همایش سیره علوی باید در سطوح مختلف جامعه ما ایجاد معرفتافزایی کند.» وی عنوان میکند: «اگر عمیقاً به کلام نورانی آن حضرت معرفت پیدا کنیم، این معرفت و در کنار آن محبت نسبت به مولای متقیان علی(ع) ماندگار خواهد شد، این همان چیزی که ما به دنبال آن هستیم، اینکه آیه کریمه میفرماید: کسانی که خدا و رسولش و مؤمنانی [چون علی بن ابیطالب] را به سرپرستی و دوستی بپذیرند [حزب خدایند]، و یقیناً حزب خدا [در هر زمان و همهجا] پیروزند.»
حجتالاسلام شاهرخی بیان میکند: «این ایمان به خدا و رسول خدا، جانشین پیامبر ما را در زمره حزب الهی قرار میدهد، این حزب الهیست که پیروز است و ما امروز برای پیروزی در همه مقاطع و ساحتهای گوناگون نیازمند بهرهمندی از سیره ناب علوی هستیم، در این دهه ولایت و امامت، هم باید شور باشد و هم شعور، هر دو باید در کنار هم باشند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «در حقیقت همایش سیره علوی با علم افزایی و آگاهیبخشی درخصوص شخصیت ممتاز امیرالمؤمنین(ع) در کنار برگزاری جشنهای مختلف تکمیلکننده آن است که به همراه خود معرفت و محبت و اطاعت را در پی خواهد داشت.»
حجتالاسلام شاهرخی با استناد به آمار اعلام میدارد: «ارسال ۲۰۰ مقاله به این همایش، ایجاد کمیتههای گوناگون و مختلف علمی، اجرائی، تبلیغاتی و غیره، بحث و تبادل نظر در فضای مجازی، و اشاعه آن حضور اندیشمندان کشورهای دیگر، حقیقتاً قابلتقدیر است و این نشاندهنده آن است که فعالیت این همایش بهعنوان یک همایش ملی فراتر رفته، جای خوشحالی است.»
منابع متعدد شیعه و سنی، احادیثی موثق از این واقعه که در سال ۶۳۲ هجری قمری رخ داد را ثبت کردهاند. پیامبر اکرم (ص) پس از دریافت این وحی از سمت جبرئیل، در منطقهای به نام غدیرخم توقف کرد و تصمیم گرفت تا در جمع یارانش سخنرانی کند. در این حین، پیامبر دست علی(ع) را بلند کرد تا همه ببینند و پرسید: «ای مردم! آیا من بر شما ولایت ندارم؟» مردم پاسخ دادند: «بلی» سپس پیامبر فرمود: «من کُنتُ مولاهُ، فهذا علی مولاهُ؛ یعنی هرکه من مولای او هستم، علی مولای اوست.» پیامبر این جمله را سه بار تکرار کردند و همچنین پس از این فرمودند: «خدایا با هرکه با علی دوست است، دوست باش و هرکس که علی را حمایت میکند، توام حمایتش کن.» سپس از مردم خواست تا حاضرین این پیام را به غایبان هم برسانند.
عید سیدها
شاید شما هم این موضوع را شنیدهاید که عید غدیر، عید سیدهاست. از مرحوم صدوق نقل شده است: «پیامبر خدا فرمودهاند، عید غدیرخم یکی از بزرگترین عیدهای امت من است که در آن من علی(ع) را بهعنوان جانشین خودم معرفی کردم.» از این روایات میتوان به این نتیجه رسید که عید غدیرخم مختص همه شیعیان است و قطعاً باید همینطور باشد؛ چرا که از عید غدیر بهعنوان روز ولایت یاد میشود. بهتر است بدانید که در بین مسلمانان سایر کشورها همچنین چیزی وجود ندارد، اما از خوبیهایی که این عید بهعنوان عید سیدها دارد، میتوان به دید و بازدید با اقوامی که سید هستند و کمکهای مالی سادات به افراد نیازمند اشاره کرد.
الهه سادات مصطفوی یک دانشآموخته فقه اسلامی برایمان تبیین میکند: «قریب بر ۹۰ درصد ایرانیان را مسلمانان شیعه تشکیل میدهند، به همین دلیل عید غدیرخم یکی از مهمترین اعیاد ایرانیان است. از جمله مهمترین آدابی که در بین ایرانیان مرسوم است میتوان به پخش افطاری بین فقرا، پذیرایی از مهمانها، تبریک عید به یکدیگر و حضور در جشنهایی که هر ساله در مساجد و هیئتها به مناسبت این روز برگزار میشود، اشاره کرد. همچنین عید غدیرخم در بین ایرانیان به عید سادات هم معروف است. در این روز افراد به دیدن افراد سادات فامیل و همسایه خود میروند و به آنها این روز را بهعنوان بزرگداشت جد آنان تبریک میگویند.»
آمنه صمصامی یک شهروند برای تبریک عید غدیرخم پیشنهاد میدهد: «بهترین هدیهای که بهعنوان هدیه عید غدیر ۱۴۰۴ میتوانید به کسی بدهید، این است که اول نیازهایش را بشناسید و آن را برایش بخرید. افراد نیازهای متفاوتی دارند. اگر میخواهید روز عید شخصی را خوشحال کنید و هدیه به او بدهید که شاد شود، ابتدا به وسایلی که نیاز دارد فکر کنید و آن را برایش تهیه کنید.»
وی در ادامه توصیه دارد: «پولی با نیت تبرک از جمله معروفترین هدیههایی است که سیدها به اطرافیانشان میدهند. همچنین کارتپستال، هدایای موردنیاز هر فرد و هدیه مخصوص کودکان از بهترین هدیههایی هستند که میتوانید به اطرافیانتان در روز عید غدیر بدهید.»
عید ولایت
در میان همه اعیاد اسلامی، عید بزرگ غدیرخم جایگاه ممتازی دارد که نهتنها بهعنوان یک حادثه تاریخی در دل کویر غدیر، بلکه بهمثابه یک منشور ماندگار الهی برای تداوم مسیر پیامبر اسلام (ص) شناخته میشود. در غدیر بود که پیامبر اکرم (ص)، به فرمان خداوند، دست علی بن ابیطالب(ع) را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه.»
این جمله، صرفاً یک اعلام جانشینی نبود. بلکه یک ابلاغ مسئولیت الهی و تداوم راه رسالت در قالب امامت بود، خداوند در همان روز با نزول آیه «الیوم اکملت لکم دینکم...» به رسولش اعلام کرد که دین کامل شد، این یعنی بدون ولایت، دین ناقص است و بدون علی(ع)، مسیر حق ناقص میماند.
روحالله عباسپور، نماینده مردم بوئینزهرا و آوج در مجلس شورای اسلامی میگوید: «ما امروز در نظام جمهوری اسلامی ایران، به برکت ولایتفقیه، ادامه همان مسیر روشن غدیر را شاهد هستیم، اگر در غدیر، علی(ع) بهعنوان ولی و سرپرست جامعه اسلامی معرفی شد، امروز هم امام خامنهای (مدظلهالعالی) بهعنوان نایب امام عصر (عج)، پرچمدار همان خط امامت و ولایت است و هرکس در مسیر ولایت باشد، از غدیر فاصله نگرفته است.
غدیر تنها یک خاطره تاریخی نیست که هر سال یادآوریاش کنیم و بعد فراموشش کنیم، غدیر، یک منطق است؛ منطق ولایتمداری، منطق وفاداری به حق، منطق ایستادن کنار امیرالمؤمنین در عصرهای مختلف، غدیر یعنی امروز هم باید علیوار زندگی کرد، علیوار عدالت را اجرا کرد، علیوار با فساد جنگید و علیوار برای مردم زندگی کرد.»
وی در ادامه میافزاید: «در منطقه ما، آوج و بوئینزهرا، مردم با دل و جان با اهلبیت(ع) انس دارند، غدیر در دل آنها جاری است، بسیاری از هیئتها، مساجد، موکبها و مجموعههای مردمی در این ایام در حال برگزاری جشنهای بزرگ هستند، و اینجانب با افتخار در جمع مردم ولایتمدار این دیار حضور دارم و این شور دینی را از نزدیک لمس میکنم.
اما در کنار شور، باید شعور غدیری هم تقویت شود. یعنی غدیر را نه فقط در قالب جشن، بلکه در قالب سبک زندگی و اندیشه سیاسی و اجتماعی هم گرامی بداریم. جوان امروز ما باید بداند که غدیر فقط درباره علی(ع) نیست؛ درباره خط علی(ع) است، درباره صداقت، امانت، عدالت، مردمداری و شجاعت است، در غدیر، با علی(ع) بیعت کردند نه فقط بهخاطر نسبت خانوادگیاش با پیامبر، بلکه برای شخصیت الهیاش، برای عدالت بینظیرش، برای علم سرشارش و برای صبر و وفاداریاش. اگر غدیر را در جامعه خوب معرفی کنیم، بسیاری از مسائل ما قابل حل است. بسیاری از دوگانگیها، شکافها، بیعدالتیها و حتی ناآرامیها ناشی از فاصلهگرفتن از اصل غدیر است. ما اگر علیگونه باشیم، نمیتوانیم فساد را تحمل کنیم، اگر علیگونه زندگی کنیم، مردم را بر خود مقدم میدانیم، اگر غدیر را بفهمیم، راهحل بسیاری از بحرانهای امروز در دستمان خواهد بود.» وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «در مجلس شورای اسلامی، این افتخار را دارم که صدای مردم غیور آوج و بوئینزهرا باشم؛ مردمی که همواره در مسیر ولایت ثابتقدم بودهاند، به لطف خدا، در مسیر خدمتگزاری، همت کردهایم تا در کنار مسائل عمرانی، اقتصادی و معیشتی، فضای فرهنگی و اعتقادی منطقه نیز تقویت شود، تقویت مراسمهای دینی، حمایت از هیئات مذهبی، توجه به ساخت و تجهیز مساجد و حسینیهها، و تلاش برای ارتقای معرفت دینی نسل جوان، بخش مهمی از برنامههای ماست که انشاءالله با کمک نخبگان و مردم ادامه خواهد یافت.»
عدالتمحوری در مکتب علی(ع)
حضرت علی(ع) فرمود: «عدالت کارها را به آنجا مینهد که باید و بخشش آن را برون نماید. عدالت تدبیرکنندهای است به سود همگان و بخشش به سود خاصان؛ پس عدالت شریفتر و بافضیلتتر است. گرامیترین خویها سخاوت است و سودمندترین آن عدل. در عدالت گشایش است و آن که عدالت را برنتابد ستم را سختتر یابد.»
کشفی حنفی و دیگران روایت کردهاند: «شبی امیرالمؤمنین(ع) بر بیتالمال داخل شد تا تقسیم آنها را در دفتر حساب بنویسد در این هنگام طلحه و زبیر وارد شدند. امام علی(ع) چراغی را که در مقابلش بود خاموش کرد و چراغ دیگری را از خانهاش بیاورند آنها سؤال کردند: میان دو چراغ چه فرقی است؟ فرمودند: روغن این چراغ از بیتالمال است در روشنی و با شما در غیر بیتالمال سخن گفتن درست نیست.»
حجتالاسلام حسین عربی استاد حوزه برایمان تبیین میکند: «اگر جامعه را به یک ساعت تشبیه کنیم، هر جزء ساعت در جای خودش باید قرار گیرد تا عقربههای ساعت وقت دقیق را بهدرستی نشان دهد. از نظر اجتماعی نباید عضو غیرطبیعی و بیماری در جامعه باشد و اگر عدالت در جامعه به طور کامل وجود داشته باشد، بیماری و نابسامانی و امور غیرطبیعی نباید مشاهده شود.»
وی اذعان میدارد: «هر جا مشکلات و عدم تناسب وجود دارد، ریشه آن در بیعدالتی است بهطوریکه حضرت علی(ع) فرمودند: «العدل سائس عام و الجود عارض خاص» عدالت قانونی عام است که شامل همه افراد جامعه میشود.»
این استاد حوزه با تأکید بر اینکه عدالت افضل و بالاتر از جود است، میگوید: «امیرالمؤمنین(ع) عدالت را یک تکلیف الهی قلمداد کرده و در طول قریب پنج سال حکومت خویش، هیچگاه عدالت را فدای مصلحت نکرده و همیشه بر شایستهسالاری توجه داشتند و توجه به این مهم در اعطای مناصب حکومتی در اولویت ایشان بود.»
حجتالاسلام عربی میافزاید: «ایشان از سیاستبازان زمان خود برحذر بود و به توصیههای غیرمشفقانه آنان توجه نمیکرد. گرچه بعضی از شخصیتهای طراز اول که سابقه دیرینه در اسلام داشتند به امیرالمؤمنین پیشنهاد میکردند دست به تغییر معاویه تا دندان مسلح نزند، زیرا او با حیله و تزویر و تسلط بر استان زرخیز شام توان اقتصادی و نظامی بالایی دارد، لذا از سر سازش و مصلحت او را چند سالی تحمل کند، اما حضرت علی(ع) فرمودند: شما از من میخواهید پیروزی و ادامه قدرت را به قیمت تبعیض و ستمگری به دست آورم، به خدا سوگند تا دنیا دنیاست چنین کاری نخواهم کرد.»
وی با اشاره بهدقت نظر حضرت علی(ع) در رعایت امانت در مال اظهار میدارد: «ایشان در بخش دیگری از سخنان خود میگویند؛ من در مال شخصی خودم که از دسترنج خویش به دست آوردهام تبعیض قائل نمیشوم چه رسد به بیتالمال که من امانتدار آن هستم.
آن حضرت با تمام وجود در امر حکومت آیه شریفه قرآن (نساء ۵۸) را نصب العین خود قرارداد که فرمود؛ خدا فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش برگردانید و وقتی در بین مردم حکم میکنید به عدالت حکم کنید؛ لذا نگاه ایشان به امکانات در اختیار حاکم اسلام قابلتوجه است بهطوریکه ایشان به این امکانات به چشم امانت مینگریست.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «آن بزرگوار در نامه ۵ نهجالبلاغه به حاکم آذربایجان نوشت: «مبادا فکر کنی حکومتی که به تو سپرده شده یک شکار است که به چنگ تو افتاده است، خیر، امانتی است که بر گردنت گذاشته شده و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را میخواهد، تو را نشاید که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار کنی.»
لذا هر حاکمی که به قدرت و لوازم آن مانند امیرالمؤمنین(ع) نگاه کند در مسیر رستگاری راه میپیماید.»
حجتالاسلام عربی درخصوص حکومت مطلوب از نگاه امیرالمؤمنین(ع) خاطرنشان میکند: «اصرار ایشان به صاحبمنصبان و اربابان قدرت این بود که خود را خادم مردم بدانند نه مالک و ارباب مردم.»
وی با تأکید بر رعایت حقوق طرفینی حاکم و مردم میگوید: «همانطور که حاکم بر مردم حقوقی دارد، مردم نیز بر حاکمان حقوقی دارند که باید دقیقاً رعایت شود.»
وی با اشاره به اینکه حضرت در فرازی از خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه میفرمایند: «خداوند بهموجب اینکه ولی شما هستم حقی بر شما قرار داده است و برای شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما» تبیین میکند: «این اعتراف جانانه عالیترین حاکم اسلام آنهم در عصر بربریت و جاهلیت است.»
حجتالاسلام عربی تصریح میکند: «بزرگترین افتخار ما این است که ایشان فرمودند: با من آن طور که با جباران و ستمگران سخن میگویند، سخن نگویید. القاب پرطنطنه برایم به کار نبرید. آن ملاحظهکاری که در برابر مستبدان اظهار میدارند در برابر من اظهار نکنید. گمان نکنید که اگر سخن حق (انتقاد سازنده) به من گفته شود، بر من سنگین است یا از کسی بخواهم مرا تحلیل و تعظیم کند؛ زیرا هرکسی سخن حق برایش سنگین باشد اجرای آن برایش سنگینتر است. پس از سخن حق یا نظر عادلانه خودداری نکنید.»
این استاد حوزه در پایان میگوید: «امیرالمؤمنین(ع) به این نکته حساس و ظریف برای رضایتمندی عمومی توجه ویژه داشت و آن اینکه مردم بدانند حکومت با چه دیدهای به توده مردم و به خودش نگاه میکند. رمز موفقیت امیرالمؤمنین(ع) در حکومتداری همین نگاه ایشان بود که برجستهترین مردمسالاری دینی را با مرور عدالت در همه ابعاد بهصورت عملی در تاریخ اسلام بهعنوان الگو ارائه کرد.»