۱ - یادنامه آیتالله عبدالکریم حقشناس- بنـده خدای کریـم ۱۴۰۴/۰۳/۲۰
یادنامه آیتالله عبدالکریم حقشناس - ۱
بنـده خدای کریـم
۱۴۰۴/۰۳/۲۰
مرحوم آیتالله محمدی ریشهری
پیشگفتار:
سخن از رادمردی است که زندگی اش را در راه ادای رسالت انسانی و دینیاش سپری نمود و در این راه، روحش تا جوار قرب الهی به پرواز در آمد؛ بندۀ حقیقی و حقشناس خدای کریم که کوشید سیر و سلوکش را بر پایۀ قرآن و حدیث اهل بیت بنا نماید و از میانۀ میدان پُرکشاکش زندگی و نه کنج عزلت و گوشۀ خانقاه، به ملکوت آسمانها راه یابد. او خاکی بودن را مانع پرواز ندید و فتح قلّه های کرامت را در فروتنی و خدمت به دین و دنیای مردمِ کوچه و بازار دید. او شبهنگام، از خانه و کاشانۀ خود میبُرید و نرم و آهسته کوچه های باریک و تاریک پایین شهر را میپیمود تا سپیدۀ صادق را در خانۀ خدا به تماشا بنشیند، همراه مردمی همدم و یار. روز را نیز مَرکب سیر علمی خویش ساخته بود تا درس دین دهد و از درون جامعه، آدم برآورَد و همه جا عطر محبّت و ولایت بیفشانَد.
این بندۀ خدای کریم، ظهرها در میان دو نماز، به هدایت میایستاد تا مسجد امین الدوله، پایگاهی باشد برای عروج دادن جوانانی که دل از دنیا بُریده، به جبهه و حوزه میاندیشیدند، بیآن که کاملمردان و بزرگسالان را از یاد ببرد. او از میان کسانی که در دلِ بازار و در میانۀ شهر شلوغ تهران، به داد و ستد دنیا گرفتار بودند، افرادی پدید آورد که دست بخشش و دهش آنان، یاریگر زندگی صدها نیازمند و دردمند گشت و دل پُرجرئتشان، عهدهدار بنا و تعمیر دهها مسجد و بنای مذهبی و خیریّه در کشور شد.
آیتالله عبدالکریم حقشناس در پی امتثال فرمان مرجع بزرگ روزگار خویش،آیتالله بروجردی، درنگ ننمود و به مناصب رسمی حوزه نیندیشید و به عناوین اعتباری، دل خوش نکرد. او تکلیف خویش را گام نهادن در مسیر هدایت و ارشاد خلق دید و خالصانه و با تمام قوا، قدم به میدان نهاد و خداوند نیز به وعدهاش در هدایت مجاهدان مخلص، عمل نمود.
او با کوله باری از دانش فقه و تفسیر و حکمت و اخلاق به میدان زندگی در آمد و با اتّکا به خدای بزرگ مهربان، غمخوارانه و قدرشناسانه، بسیاری از دوستداران سلوک دینی و سالکان کوی دوست را دستگیری کرد. در این میان، آنچه در دیدهاش بزرگ مینمود، خدا بود، نه مقام و شأن و شخصیّت یا جایگاه اجتماعی و دیگر اعتباریّات دنیای دون. او پروندۀ عشق الهی را در صفحۀ دل خود گشود، تا آنجا که با شنیدن نام پروردگارش، اشک میریخت و از در و دیوار تا گُل و باغ و میوۀ هستی را به نشانداری از آفریدگارشان میبوسید و میبویید.
آیتالله حقشناس در ارتباط با دیگران، مهربان و دلسوز و نرم و ملتزم به آداب اجتماعی بود. او سیر و سلوک خویش را بر پایۀ سیرۀ اهل بیت: و شریعت شیعه تعریف کرده بود و عرف اجتماعی را تا هر جا که با دین هماهنگ بود، محترم میشمرد و رعایت میکرد. او اندوه نهفته در دل خویش را از دریچۀ لبخند بیرون میریخت و از ریا و خودنمایی میپرهیخت. این مرد بزرگ، سالار سالکان بود و آهنگ رساندن آنان را به خدا داشت نه به خودش. از این رو، گاه نرم و نازک، راه را مینمایاند و گاه تند و پُرصولت، نهیب میزد تا کاروان همراهش، در باتلاق زندگی در نماند و هرچه بیشتر، پیش برود. او خود جلوتر بود و جلودار، و عملش از حرفش نیز جلوتر. به هدفش، راهش، راهنمایی و پشتیبانی خدایش ایمان داشت و این را در همراهانش نیز میدمید و در این میان، گاه به گاه، کرامتهایی از لطف بیکران خدای کریمش میدید.
کتاب پیش رو که با ابتکار و پیگیری آیتالله ریشهری- که اکنون چهره در نقاب خاک کشیده است- و همکاری حجج اسلام آقایان محسن عطاءالله و محمّدمهدی خوشقلب پدید آمده، مجموعهای از گفتارهای آیتالله حقشناس و نیز رفتارهای ایشان است که برآمده از مصاحبه با بیش از چهل تن از همراهان آن بزرگمرد است. این جانب نیز بنا بر وظیفۀ نظارتیام که پیش و پس از رحلت آیتالله ریشهری بر عهده داشتم، تغییراتی اندک در آن دادهام. امید آن که خوانندگان گرامی کوتاهیها را بر ما ببخشند و از راهنماییمان دریغ نورزند.
از خداوند منّان، علوّ درجات دو بندۀ صالح خدا، آیتالله حقشناس و آیتالله ریشهری
- رحمهما الله تعالی- را مسئلت دارم و برای همۀ مصاحبهشوندگان و دستاندرکاران تدوین و نشر کتاب، پاداش گرانسنگ الهی را آرزومندم.
پژوهشـکدۀ تفسیر اهل بیت:
عبدالهادی مسعودی
شهریور ۱۴۰۱
محرّم الحرام ۱۴۴۴
مقدّمه
در سال ۱۳۹۸، آیتالله ری شهری- پس از کسب آگاهیهای مقدّماتی در بارۀ آیتالله حقشناس- تصمیم گرفت کتابی ویژۀ ایشان، مشابه اثری که پیشتر در بارۀ آیتالله محمّدتقی بهجت با نام زمزم عرفان تألیف کرده بود، بنگارد. از این رو، با سه تن از ارادتمندان ایشان: حاج رضا مطلّبی کاشانی، دکتر علیاکبر محمّدی و برادر ایشان، دکتر جواد محمّدی مصاحبه نمود. این کار، انگیزهای شد تا آقایان جواد محمّدی و مرحوم سیّد رضا همایونی، کار مصاحبه را- که در سالهای ابتدائی دهۀ نود شمسی و حتّی پیش از آن، به صورت خودجوش با برخی از شاگردان آیتالله حقشناس شروع کرده بودند و نیمهکاره باقی مانده بود- ادامه دهند. آنها توانستند با گفتوگو با برخی دیگر از شاگردان و علاقهمندان آیتالله حقشناس، در مجموع، حدود شصت فایل صوتی یا تصویری تهیّه کنند.1
در این مرحله، متن فایلهای قدیمی و جدید، پیادهسازی شد و به ضمیمۀ متن فیلم مستند «مردان خدا»،2 دستنگاشتۀ حجّتالاسلام والمسلمین جاودان و نیز زندگینامۀ آیتالله حقشناس (برگرفته از پایگاه اطّلاعرسانی حجّتالاسلام و المسلمین سیّد عبّاس قائممقامی)، در اختیار حجّتالاسلام محمّدمهدی خوشقلب قرار گرفت و فعّالیتهای زیر روی آنها انجام شد:
- گزینش مطالب کاربردی و آموزندۀ نقل شده در بارۀ آیتالله حقشناس؛
- بازنویسی و ویرایش اوّلیۀ مطالب گزیده شده و تبدیل آنها از گفتار به نوشتار؛
- مشخّص نمودن موضوع کلّی هر مطلب و عنواندهی مناسب به آن؛
- تهیّه و درج برخی منابع و توضیحات تکمیلی در پانوشتها.
همزمان با تنظیم و ویرایش متن مصاحبهها به وسیلۀ آقای خوشقلب- که این جانب نیز در بخشی از آن، با ایشان همکاری داشتم-، پیشنهاد آیتالله ریشهری برای استفاده از سخنان آیتالله حقشناس در کتاب چهار جلدی مواعظ ارائه شد. از این رو، آقای خوشقلب پس از مطالعۀ دقیق این سخنان، بیش از دویست موعظۀ ایشان را که جنبۀ عمومیتر داشت، انتخاب نمود که به تدریج، همراه مصاحبههای منتخب، برای آیتالله ریشهری ارسال میگردید. ایشان نیز علیرغم بیماری خود، همۀ متون را مطالعه و ضمن اصلاح بسیاری از عناوین و موضوعات، وجود آیه یا روایتی مناسب با مطالب را یادآوری مینمود.
تدوین و تنظیم موضوعی این متون، گام بعدی این کار بود که بر دوش این جانب نهاده شد. برای این کار، چند جلسه نزد آیتالله ریشهری حاضر شدم3 و ایشان طرحی کلّی را برای دستهبندی موضوعی مطالب، ارائه داد و کار بر اساس همان طرح، سامان یافت، گر چه در نهایت تأسّف، پیش از تدوین نهائی کتاب، عمر شریف آیتالله ریشهری به پایان رسید4 و ما ماندیم و حسرت بهرهگیری بیشتر از تجربیّات و نظریّات ارزندۀ آن دانشمند مجاهد.
از آنجا که به سرانجام رسیدن این کتاب از اولویّتهای کاری ایشان بود، با اهتمام حجّتالاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی و بر اساس دیدگاههای ایشان به عنوان ناظر طرح- که با مبانی و آرای آیتالله ریشهری آشنایی بیشتری دارد-، به فعّالیتهای زیر مبادرت ورزیدم:
- یکنواخت کردن متون با تلخیص یا بازنویسی بیش از نیمی از آنها؛
- ادغام مطالب مشابه و ارجاع موضوعات مرتبط به یکدیگر؛
- حذف خاطرههای شخصی و مطالبی که سود چندانی برای عموم نداشت؛
- دستهبندی موضوعی مطالب؛
- غنیسازی پانوشتها بهویژه پانوشتهای مربوط به کتاب مواعظ.
متن فراهم آمده، به اضافۀ مجموعه مطالب حذف شده از آن، در اختیار جناب آقای مسعودی قرار گرفت و ایشان ضمن بازنگری دقیق متن، با حذف برخی مطالب و بازگرداندن برخی دیگر، تغییرات شایستهای در آن ایجاد نمود. در این مرحله، پیشنهادهای ارزندۀ همکار گرامی، آقای خوشقلب نیز که به بازبینی متن پرداخت بر غنای این اثر افزود.
گفتنی است که متن نهائی، پیش از نسخهپردازی و ویرایش، به دو تن از شاگردان خاصّ آیتالله حقشناس، حجج اسلام آقایان محمّدعلی جاودان و سیّد عبّاس قائممقامی- زید توفیقهما- عرضه شد. از اهتمام ایشان که ضمن تأیید کلّی مطالب کتاب5 و یادآوری نکتههای اصلاحی متعدّد که بسیاری از آنها در متن کنونی اعمال شده است، صمیمانه تشکّر مینمایم.
پانوشتها:
1- بیشتر مصاحبه شوندهها مطالب خود را در یک جلسه ارائه دادهاند؛ امّا با تعدادی از آنها در بیش از دو جلسه گفتوگو شده است. فهرستی از کسانی که با آنها مصاحبه شده است، در ادامۀ متن خواهد آمد.
2- در این مستند تلویزیونی که در زمان حیات آیتالله حقشناس و در بارۀ ایشان تهیّه شده، با حجّتالاسلام محمّدعلی جاودان، دکتر ابو القاسم گرجی و جناب آقای حسین واحدی گفتوگو شده است.
3- هرگز اظهار تأسّف آیتالله ریشهری را برای از دست دادن فرصت ارتباط با آیتالله حقشناس، فراموش نمیکنم. چند بار هنگام نقل خاطراتی که از اطرافیان ایشان شنیده بود، اندوهگینانه فرمود: «افسوس که در ایّام حیات آقای حقشناس با ایشان ملاقاتی نداشتم و ایکاش زودتر از وجود ایشان بهرمند میشدم!». شاید بتوان با استناد به ماجرای کفن کردن آیتالله ریشهری، این رابطه را دوسویه دانست. به گفتۀ آقا سعید، فرزند آیتالله ریشهری، هنگامی که متولّیان کفْن، پارچۀ کفن طلب کردند، او حیران میشود؛ چون پدرش به امور متعدّدی از جمله محلّ دفن و گذاشتن تربت مطهّر در قبر وصیّت کرده بود؛ ولی کفن تهیّه ننموده و سفارشی هم به آن نکرده بود. آقا سعید، در صدد تحویل کفن خود که از کربلا تهیّه کرده بود، بر میآید که ناگهان به فکرش خطور میکند از جناب آقای مطلّبی بخواهد تا از پول ویژهای که نزد ایشان بود و آیتالله ریشهری آن را پاک و حلال و خاص میدانست، کفنی تهیّه کند. آقای مطلّبی، چونان همیشه، این خواسته را اجابت میکند؛ ولی به دلیل تعطیلات سال نو، ناگزیر به آوردن کفن خودش میشود، با یادآوری این نکته که: این کفن متعلّق به آیتالله حقشناس بوده که از آیتالله بروجردی هدیه گرفته است. البتّه آیتالله حقشناس، بعدها کفن یاد شده را با کفن آقای مطلّبی که از پولی خاص تهیّه شده بوده، عوض میکند (چند برگه مستندات و مدارکِ جناب آقای مطلّبی برای هدیه شدن کفن از سوی آیتالله بروجردی به آیتالله حقشناس و سپس انتقال آن به وی موجود است). شاید بتوان این ماجرا را گونهای سپاسگزاری آیتالله حقشناس از آیتالله ریشهری، به سبب تألیف این کتاب دانست.
4- آیتالله ری شهری، پس از عمری مجاهدت علمی، اخلاقی و سیاسی، در ساعت نخستین اوّلین روز سال ۱۴۰۱ شمسی در ۷۶ سالگی به دیار حق شتافت و پیکر ایشان در آستان مقدّس حضرت عبد العظیم حسنی و در کنار قبر آیتالله حقشناس، آرام گرفت.
5- حجّتالاسلام و المسلمین جاودان در تماس تلفنی، مطالب کتاب را به صورت کلّی، تأیید و حجّتالاسلام و المسلمین قائممقامی نیز در این باره چنین مرقوم نمود: «بخش نخست مجموعه، به دلیل آن که فراتر از روایت و به شیوۀ تاریخنگاری تنظیم شده، از اهمّیت بیشتری برخوردار است و لذا استحکام و احراز مستندات تاریخی آن ضرورت دارد. به همین منظور، حتّی الإمکان نکاتی پیرامون مطالب این بخش یادداشت و تقدیم شد. بخشهای بعدی، جنبۀ روایی دارد و محقّقان محترم عمدتاً نقش داوری و قضاوت در آن، ایفا نکردهاند و لذا ضرورتی در حاشیهنویسی دیده نشد. طبیعتاً این، به معنای پیراسته بودن آن از نقد و تأمّل نیست. در هر صورت، گردآوری چنین مجموعهای در خور سپاس و ارجگذاری است، خصوصاً که شیوۀ غالب روایتگری، این امکان را داده است تا این مجموعه به مثابۀ یک منبع جامع برای مکتوبات و تحقیقات دیگر قرار گیرد».