یمن: در کنار ایران میجنگیم
۱۴۰۴/۰۳/۲۸
عضو شورای سیاسی انصارالله یمن تأکید کرد که ما برای حمایت از ایران در برابر تجاوزات صهیونیستی ورود خواهیم
کرد، همانطور که از برادرانمان در غزه حمایت کردیم.
با شروع تجاوز نظامی ائتلاف سعودی در سال ۲۰۱۵ با حمایت آمریکا و کشورهای غربی، انصارالله وارد آزمونی دشوار اما سرنوشتساز شد. این جنبش نهتنها با وجود بیسابقهترین محاصره انسانی و حملات مرگبار ائتلاف، پایداری چشمگیری از خود نشان داد، بلکه توانست با توسعه صنایع موشکی و پهپادی بومی، بازدارندگی بیسابقهای را پایهریزی کند. حملات دقیق به عمق خاک عربستان- از فرودگاهها تا تأسیسات نفتی آرامکو- سطح تهدیدپذیری رقیبان منطقهای را دگرگون ساخت و جایگاه انصارالله را به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار تثبیت کرد. در ادامه با وقوع جنگ غزه در پاییز ۲۰۲۳ و تأکید بر وحدت جبهه مقاومت، انصارالله با شلیک موشکها و بدون سرنشینها به سمت سرزمینهای اشغالی، خط مقدم جدیدی در جبهه مقاومت باز کرد و نشان داد که جغرافیا دیگر مانع حمایت عملی از فلسطین نیست. انصارالله با نمایش تطابق و هماهنگی استراتژیک با سایر گروههای مقاومت، موفق شد وزن ژئوپلیتیک یمن را از کشوری منزوی به عضو مؤثر محور مقابله با سلطهجویی منطقهای و جهانی تبدیل کند و پشتوانه مردمی و معنوی خود را در جهان اسلام به شکل چشمگیری ارتقا دهد. هنوز نیز مدار این گروه مقاومت که حالا شمال یمن را در دست دارد، بر همان مدار میچرخد.
برای حمایت از ایران در برابر تجاوزات صهیونیستی
ورود خواهیم کرد
به گزارش «ایسنا»، «محمد البخیتی»، عضو شورای سیاسی انصارالله یمن، در مصاحبه با «الجزیره مباشر» گفت: «رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن تأسیسات هستهای ایران، از تمام خط قرمزها عبور کرد. ما به همه تأکید میکنیم که هرگونه تجاوز به یک کشور عربی یا اسلامی، پاسخ اجتنابناپذیر یمنیها را در پی خواهد داشت. ما برای حمایت از ایران در برابر تجاوزات صهیونیستی مداخله خواهیم کرد، همانطور که از برادرانمان در غزه حمایت کردیم. ما نسبت به پیروزی اطمینان داریم و ایران تسلیم اسرائیل نخواهد شد. اشغالگران در دستیابی به اهداف خود در غزه و یمن شکست خوردهاند و قادر به حلوفصل نبرد با ایران نخواهند بود.» از طرف دیگر، آنطور که «ایرنا» نوشته است، «ابراهیم السراج»، تحلیلگر امور سیاسی عراقی، احتمال داد که مقاومت اسلامی عراق علیه نیروها و پایگاههای آمریکایی در منطقه وارد عمل شوند، در صورتی که این نیروها وارد جنگ با ایران شوند؛ آمریکا بیش از ۵۰ هزار نظامی در خاورمیانه دارد که در پایگاههای خود در منطقه مستقر کرده از جمله پایگاه عینالاسد، حریر در عراق، العدید در قطر و پایگاه دریایی در بحرین که حامی رژیم صهیونیستی است.
زمان بزن در رو تمام شده است
همچنین «مهدی المشاط»، رئیس شورای عالی سیاسی یمن، در مصاحبه با خبرگزاری «سبأ» گفت: «جمهوری اسلامی ایران کاملاً این حق را دارد به منافع هر کشوری که به آن حمله میکند یا در تجاوزات رژیم صهیونیستی مشارکت داشته باشد، حمله کند. زمان بزن در رو، پایان یافته است. ایران لقمه گوارا و راحتی نیست و از تواناییهای کافی برای پاسخگویی برخوردار است و روابط و توافقات گستردهای با بسیاری از کشورها دارد. دوران اینکه رژیمهایی بتوانند حملهای انجام دهند و بدون پاسخ فرار کنند، گذشته است. اکنون هر تجاوزی، پاسخ کوبندهای در پی خواهد داشت. ایران لقمه آسانی نیست. این کشور از توان دفاعی کافی، روابط راهبردی و توافقات گسترده با بسیاری از کشورهای جهان برخوردار است و در صورت حمله، قادر به پاسخگویی قدرتمند خواهد بود.» گفتنی است، بررسی گزارشهای بینالمللی همچون مستندات سازمان ملل متحد و تحلیلهای اندیشکدههایی نظیر International Crisis Group
و Chatham House، نشان میدهد که تابآوری و موفقیت انصارالله تنها محدود به میدان نظامی نبوده است. انصارالله در سالهای اخیر با گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش سطح آموزش سیاسی و نظامی اجتماعی در مناطق تحت کنترل خود، پروژه دولتسازی را در شرایط جنگی پیگیری کرده است. ایجاد ساختارهایدولتی، اداره نسبی مناطق، کنترل بنادر و منابع استراتژیک چون الحدیده، و مذاکرات مستمر با سازمان ملل برای دسترسی به کمکهای بشردوستانه سبب شد تا انصارالله ضمن حفظ توان رزمی، مشروعیت داخلی کسب کند. همچنین گزارشهای سازمان ملل (2023) بر رشد تسلیحاتی جنبش با تکیه بر تکنولوژی بومی و دریافت تجربیات از سایر اعضای محور مقاومت مانند ایران و حزبالله تأکید دارند. تحریمهای گسترده و محاصره دریایی نیز، برخلاف انتظار، به جای تضعیف کامل، موجب اتکای بیشتر یمن به خودکفایی فناوری و همگرایی ژئوپلیتیک با محور مقاومت شد. در نهایت، کنشهای نمادین و عملی انصارالله در حمایت از فلسطین، افزون بر ارتقاء سرمایه اجتماعی در میان جبهه مقاومت، حکایت از قدرت بسیجگری فرامرزی و تبدیل یمن به بازیگری تعیینکننده در توازن جدید منطقهای دارند.
انصارالله افزون بر دستاوردهای میدانی، در حوزه انعطاف سیاسی نیز تغییرات چشمگیری را تجربه کرده است. با وجود فشارهای شورای امنیت، قرارگیری در فهرست تحریمها و تلاشهای گسترده برای منزویسازی این جنبش، انصارالله موفق شده است روابط خود را با برخی بازیگران منطقهای و بینالمللی حفظ و حتی در مواردی گسترش دهد. گزارش اندیشکده RAND در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که انصارالله ضمن حفظ «خودبنیادی» نظامی، درک دقیقی از موازنه قدرت منطقهای به دست آورده و از طریق بهرهگیری هوشمندانه از رسانههای جمعی و ابزارهای دیپلماسی نو، توانسته صدای خود را در مجامع جهانی تقویت کند. در همین زمینه، گزارش گروه بینالمللی بحران (ICG) نیز تأیید میکند که جنبش انصارالله در کنار سرمایهگذاری در حوزه واگرایی تکنولوژیک، به توسعه سیاستهای انسجام اجتماعی و شبهاداری در شمال یمن اقدام کرده؛ امری که به افزایش ثبات نسبی و کنترل جمعیت تحت سلطه این جنبش انجامیده است. به موازات روندهای مذکور، کارشناسان مرکز مطالعات استراتژیک لندن (IISS) در نشریه Strategic Dossier تأکید میکنند که انصارالله طی سالهای اخیر با اتکا به توان نامتقارن و تاکتیکهای جنگ هیبریدی، «نظم امنیتی خلیجفارس» را با چالش جدی مواجه ساخته و تحولات یمن را به یک بحران ژئوپلیتیک فراتر از مرزهای این کشور بدل کرده است. بر این اساس، میتوان نتیجهگیری کرد که بقای بلندمدت انصارالله نه از رهگذر حمایت خارجی صرف، بلکه متأثر از تلفیق تاکتیک جنگی، و سرمایه اجتماعی در حال گسترش در یمن و منطقه است. تحولات ماههای اخیر نشانهای روشن از گذار مقاومت یمن از فاز دفاعی به عرصه بازدارندگی فعال و حتی تهاجمی است، جایی که هشدار مقام ارشد انصارالله درباره هرگونه مداخله مستقیم آمریکا و انگلیس دیگر صرفاً یک مانور تبلیغاتی نیست، بلکه واقعیتی استوار بر تحولات میدانی، ظرفیتهای نظامی به اثبات رسیده و هماهنگی عملیاتی میان اعضای این بلوک منطقهای. تجربه هشت ساله جنگ یمن و ایستادگی انصارالله در برابر ائتلاف مجهز سعودی–غربی چنان سرمایه اعتماد و قدرتی برای مقاومت رقم زده که اکنون در معادلههای منطقهای میتواند به عنوان یک کارتِ واقعیِ تهدید و بازدارندگی مطرح شود. هشدار درباره پاسخ «شدید» و دستبسته نماندن متحدان ایران در صورت ماجراجویی غرب، حامل این پیام است که هرگونه آتشافروزی جدید در منطقه، نه فقط یک دعوای نقطهای، بلکه زنجیرهای از تحرکات هماهنگ از صنعا تا بیروت و بغداد و شام را فعال خواهد کرد؛ و همین مسئله، هزینه اقدام علیه ایران را برای طرف مقابل به شکل تصاعدی افزایش میدهد. در این ساختار جدید، انصارالله به عنوان عضوی غیرقابل چشمپوشی از جبهه مقاومت، حالا افزون بر مناطق تحت کنترل خود و اقدامات دفاعی، در پهنه دریای سرخ، اقیانوس هند و حتی جغرافیای رژیم صهیونیستی نقشه نقشآفرینی دارد. تهدید قطع خطوط تجارت، تحرکات موشکی و پهپادی و انسجام رسانهای با دیگر متحدان، تنها بخشهایی از گزینههای روی میز جبهه مقاومت است. بیشترین نگرانی آمریکا و انگلیس از همین «پاسخ نامتقارن» و فرسایشی است که سرآغازش از یک منطقه محدود، اما دامنه و پیامدش متوجه منافع استراتژیک غرب در کل منطقه خواهد بود. این تحولات یک پیام روشن و بیواسطه به قدرتهای مداخلهگر دارد: امروز، معادله زور یکسویه دیگر چندان کارآمد نیست و در صورت دست بردن به ماشه تجاوز، جبهه مقاومت با قدرت و مشروعیت مردمیای که در دورههای قبل پرورش یافته، سطح تعارض را از کنترل آنان خارج خواهد ساخت. به همین دلیل، هرگونه محاسبه برای وارد کردن منطقه به ریسک مواجهه مستقیم با ایران، باید بهای این واکنش زنجیرهای و پرهزینه را نیز به طور جدی در نظر بگیرد.