اسرائیلیات و ماهیت آن
۱۴۰۴/۰۵/۱۰
محمدجواد گودینی
اسرائیلیات مجموعه آموزههای یهودی است که در متون مقدس آنان (تورات، عهد عتیق و تلمود) ضبط شده و از طریق برخی از یهودیانِ مسلمانشده، به فرهنگ اسلامی و جوامع مسلمان راه یافته و به مرور زمان برخی از آن مطالب، به متون تفسیری و تاریخی اسلامی نیز وارد شده است. این مطالب، ریشه محکمی نداشته و در صحت آن، تردید جدی وجود دارد و برای ارزیابی صحت و سقم آن، باید بر منابع اصیل اسلامی بهویژه قرآنکریم و روایات معتبر عرضه شود. به دیگر سخن، برخی از یهودیانی که مسلمان میشدند، مطالب دین یهود از جمله تورات و تلمود را برای مردم بازگو کرده (و در مواردی، مردم نیز از آنان میخواستند شرح زندگی و داستانهای پیامبران بنیاسرائیل را با جزئیات برایشان نقل و روایت کنند) و از این رهگذر، برخی از داستانها، آموزهها و سخنان یهودیان و نکات دینیشان وارد کتب اسلامی (از جمله تفاسیر) شده که این مطالب به «اسرائیلیات» شهرت یافته است.
از میان چهرههایی که به انتقال مفاهیم یهودی (اسرائیلیات) به جامعه اسلامی مبادرت کردند، میتوان به «ابواسحاق کَعب الأحبار» اشاره نمود که با اسلام آوردنش، نکتههای بسیاری از متون یهودی را در میان مسلمانان بازنشر داد. وی مردی یهودی بوده که پس از ارتحال پیامبر، اسلام آورد و در زمان خلافت عثمان از دنیا رفت. او از قدیمیترین کسانی است که به نشر آموزههای توراتی و یهودی در میان مسلمانان اقدام کرده است. «وَهَب بن مُنبَّه» نیز با نوشتههای یهودیان و مسیحیان آشنایی کاملی داشت و دانش او درباره تاریخ پیامبران و تاریخ بنیاسرائیل به نوشتههای یهودیان و مسیحیان بازمیگردد و در پاسخ به سؤالات درباره شرح زندگی پیامبران و رسولان الهی(ع)، به منابع یهودی استناد میکرد.
بدیهی است نکتهها و مطالب کتب پیشینیان باید به قرآنکریم و روایات معتبر عرضه شود؛ آنچه با آیات قرآن تناسب نداشته و برخلاف این کتابِ تغییرناپذیر الهی بهشمار میرود، قابلپذیرش نیست. (تاریخ التراث العربی، ج 1 ص 122- 121). عهد عتیق یا عهد قدیم، مجموعه نوشتههای مقدس برای یهودیان بوده که شامل سه بخش میشود: 1- تورات (که نامی عبری بوده به معنای هدایت و ارشاد؛ کتابی است که بر پیامبر بزرگ بنیاسرائیل حضرت موسی(ع) نازل شده و در قرآن نیز نام آن برده شده است؛ تورات به 5 بخش تقسیم میشود: سِفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر عدد و سفر تثنیه)،2- اَسفار پیامبران بنیاسرائیل و 3- نوشتههای دیگر. در کنار عهد قدیم، تلمود نیز از آثار برجسته نزد یهودیان بوده و عقاید، احکام دینی و شرعی آیین یهود از این دو منبع مهم اقتباس شده است. (الصهیونیة و الأدیان، ص93؛ التاریخ الیهودی، ص68) به طور نمونه، در تورات آمده است: «پس از این، خداوند ابراهیم را امتحان کرد و فرمود: ای ابراهیم، او نیز پاسخ داد: لبیک. فرمود: فرزندت اسحاق را که دوستش داری، به سرزمین مُریا ببر و او را بر فراز یکی از کوههایی که تو را بدان رهنمون میسازم، قربانی نما. ابراهیم صبح روز بعد، زود از خواب برخاست و الاغ خود را آماده ساخت و دو تن از غلامان را به همراه پسرش اسحاق با خود همراه برد و هیزمی برای آتش برپا کرد... هنگامی که به جایی رسیدند که خدا فرموده بود، ابراهیم هیزمی فراهم کرد و (دستوپای) پسرش اسحاق را بست و او را بر جایگاه ذبح بالای هیزم قرار داد و دستش را دراز نمود و چاقویی برداشت تا پسرش را ذبح کند؛ در این هنگام، فرشتهای از آسمان ندا داد: ابراهیم، ابراهیم، او نیز پاسخ داد: بله؛ فرشته گفت: دستت را به سوی آن کودک دراز مکن و به او آسیبی نرسان (او را قربانی نکن)؛ چراکه من میدانم تو از خدا هراس داری... ابراهیم نیز به پیرامونش نگریست و قوچی را دید، رفت و او را حاضر ساخت و به جای پسرش به قربانگاه آورد.» (و آن قوچ را به جای اسحاق ذبح کرد.) (الکتاب المقدس، صص31- 30) این در حالی است که طبق روایات معتبر اسلامی، اسماعیل(ع) برای ذبح از سوی خداوند برگزیده شد؛ نه اسحاق(ع). اما با این وجود در برخی منابع تفسیری اسحاق(ع) ذبیحالله دانسته شده است. (که با تأثیر از آموزههای یهودی و اسرائیلیات بوده و صحیح به نظر نمیرسد) ناگفته نماند در مواردی، اختلاف اندکی میان روایت تورات با آنچه خداوند متعال در آخرین کتاب آسمانی (قرآنکریم) آورده، دیده میشود؛ به طور نمونه جریان خروج موسی(ع) و خاندان اسرائیل از مصر با شباهت بسیاری در قرآن و تورات روایت شده است.
به گزارش عهد عتیق، موسی(ع) به فرمان خداوند شکستناپذیر، دستش را بالای دریا (دریای سرخ یا رود نیل) گشود و آن، شکاف برداشت و بنیاسرائیل از میانه دریا که به زمینی خشک بدل شده بود، عبور میکردند و آب دریا نیز همچون دو دیوار بلند از راست و چپ آنان دیده میشد.
اگر چه در قرآنکریم که سخنی تحریفناپذیر است، آمده: «به موسی(ع) وحی کردیم عصایت را به دریا بزن. دریا شکاف برداشت و هر بخش آن، چون کوهی بزرگ گردید.» (سوره شعراء، آیه 63). در این هنگام بود که لشکر فرعون نیز به آنان رسیده و به فرمان فرعون، وارد دریای خشک شدند و هنگامی که بنیاسرائیل از دریا عبور کردند، خداوند به موسی(ع) فرمود: دستت را بر فراز دریا بگشا تا آب (دریا) به مصریان به همراه مرکبهایشان باز گردد. آب دریا نیز ارتش فرعون را غرق ساخت و از میان آنان، یک تن زنده نماند. بدینترتیب خداوند بزرگ، بنیاسرائیل را از ستم فرعونیان نجات بخشید و آنان جنازههای مصریانی که در تعقیبشان بودند، مشاهده کردند و از خداوند و قدرت بیهمتای او ترسیده و به او و پیامبرش موسی(ع) ایمان آوردند. (ایمانشان بیشتر شد). (الکتاب المقدس، سفر الخروج، ص114). در هر دو روایت، بنیاسرائیل با مانع جغرافیایی (دریا یا رود بزرگ) مواجه بودند و برای گذر از آن، خداوند معجزهای به آنان نشان داد و طبق فرمایش قرآنکریم، حضرت موسی(ع) به امر خداوند، عصایش را به دریا زد و دریا شکافته شد و بنیاسرائیل از آن عبور کردند و فرعونیان غرق شدند. به روایت تورات نیز دریا، با اشاره دستِ حضرت موسی(ع) شکاف برداشت و از دو طرف همچون دو دیوار بلند راهی باز شد و بنیاسرائیل از وسط دریا عبور کردند و فرعونیان غرق شدند و بنیاسرائیل نیز اجساد مصریان (لشکر فرعون) را مشاهده میکردند.
یکی از بدترین و توهینآمیزترین نکتههایی که برگرفته از متون مقدس یهودیان بوده و به متون اسلامی نیز راه یافته، مطالب خلاف واقعی است که نسبت به داود(ع) گفته شده است. در متون مقدس یهودیان، داود(ع) تنها پادشاهی است که پس از شائول (طالوت) به حکومت دست یافت و پادشاهی بنیاسرائیل را برعهده گرفت. اما در قرآنکریم، داود(ع) یکی از پیامبران بنی اسرائیل بوده که به او کتاب آسمانیِ «زبور» یا «مزامیر» اعطا شده و خداوند بزرگ، او را خلیفه و جانشین خود در روی زمین توصیف کرده است و از اینرو، هرگونه اتهامزنی به مقام آن پیامبر والاتبار، نادرست بوده و با مقام عصمت پیامبران(ع) نیز ناسازگار است. از اینرو میتوان با قاطعیت گفت: حکایت مربوط به همسر اوریا که زنی زیبا بوده و طبق نقل کتاب مقدس- نعوذبالله- داود(ع) شیدای او شده و شوهرش را به خط مقدم فرستاده تا کشته شود و او بتواند با همسرش ازدواج کند! با آیات قرآن و نیز مقام عصمت پیامبران(ع)، سازگار نبوده و داستانی افسانهای و ساختگی است و از اسرائیلیاتِ باطل و نادرست بشمار میرود.
کوتاه سخن آنکه اسرائیلیات نکتهها و مطالبی است که از طریق بزرگان یهود و با تأثیر از متون یهودی وارد متون تاریخی و روایی اسلامی (از جمله تاریخ طبری) شده و ریشه اسلامی ندارد و شامل داستانها، زندگی پیامبران(ع) و... میشود و از سده دوم هجری به برخی از متون تفسیری و... اسلامی نیز راه پیدا کرد و همراه با نکتهها و آموزههای خرافی و بیپایهای است که بسیاری از آنها، با آموزههای اسلامی در تضاد بوده و هماهنگ نیست.
ریشه اسرائیلیات، تحریف در دین یهود و متون مقدس آن بهشمار میرود که با آموزههای اصیل اسلامی و آیات قرآنکریم (که تحریف و تغییر را به ساحت قُدسی آن راهی نیست)، در تعارض است. نکته جالب توجه اینکه حضرت مسیح(ع) نیز در زمان حیاتش با بسیاری از آموزههای یهودیان (همان آموزههای تحریف شده و تغییریافته توسط کاهنان و دانشمندان یهود) مخالف بوده و روشنگریهای او، کینه بزرگان آیین یهود در آن روزگار را برانگیخت و آنان کوشیدند حاکم رومی منطقه فلسطین (بطلمیوس) را علیه او بشورانند و طبق گزارش عهد جدید، او را به صلیب کشیده و به قتل رساندند؛ اگرچه قرآنکریم، قتل او را نفی کرده و تأکید میکند او را نه به صلیب کشیدند و نه کشتند؛ بلکه اشتباهی فرد دیگری را به جای او به صلیب کشیدند.
به هر روی، اسرائیلیات مطالب باطل و ساخته شده در متون یهودی بهشمار میرود که از طریق برخی افراد مُغرض یا بیخبر، به متون اسلامی نیز راه یافته و نمونههایی از آن، در این نوشتار مختصر گفته شد. نکته مهم اینکه اسرائیلیات آن دسته از گزارهها و مطالبی را شامل میشود که برخلاف آیات قرآن و روایات معتبر اسلامی است و ملاک تشخیص آن، عرضه آنها بر آیات و روایات است.
هرچند در میان اسرائیلیات ممکن است برخی مطالب درست و مطابق با آموزههای اسلامی هم وجود داشته باشد و یا مطالبی با تعالیم اسلامی تعارض نداشته باشد اما سخنان ناصواب و مخالف با آموزههای اسلامی به وفور در اسرائیلیات یافت میشود.
منابع:
1- قرآنکریم.
2- الکتاب المقدس (کتاب الحیاهًْ)، (عربی و انگلیسی) بریتانیا 1999.
3- سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، المملکهًْ العربیهًْ السعودیهًْ، جامعهًْ الامام محمد بن سعود 1991.
4- شاحاک، اسرائیل، التاریخ الیهودی، ترجمه به عربی: صالح علی سوداح، بیروت، بیسان.
5- محمود، ابراهیم مصطفی، الصهیونیهًْ و الأدیان، دمشق، دارالعلم 2003.