به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 8,084
بازدید دیروز: 9,302
بازدید هفته: 45,162
بازدید ماه: 221,359
بازدید کل: 27,566,883
افراد آنلاین: 18
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۲۳ مهر ۱٤۰٤
Wednesday , 15 October 2025
الأربعاء ، ۲۳ ربيع الآخر ۱٤٤۷
مهر 1404
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
۳/۲۰۴ - با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب): فراتر از «فرماندهی» و «مدیریت بحران» ۱۴۰۴/۰۷/۲۲
نگاهی به نقش رهبر انقلاب در جنگ دوازده روزه: 
 با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب):
  فراتر از «فرماندهی» و «مدیریت بحران»
  ۱۴۰۴/۰۷/۲۲

‫نقش راهبردی امام خامنه‌ای در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه‬‎

بخش اول-عزیزالله محمدی (امتدادجو)

جنگ و تبعات آن پدیده‌ای آشنا برای انسانی است که همواره با نوع خودش در طول تاریخ- به علل موجه یا غیرموجه مختلفی- به آن پرداخته و فراز و نشیب‌های زیادی پشت‌سر گذاشته تا شکل مشخص و معین‌تری چون «جنگ‌های مدرن امروز» به خود بگیرد.
جنگ به طور مسلم پیرو اصولی است که یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین اصول شناخته شده در آن «اصول فرماندهی» و «مدیریت زمان» و «بهره‌گیری از امکانات و ظرفیت‌ها» است؛ ضمن آنکه «دشمن‌شناسی دقیق» در همه ابعاد نیز یکی از مؤثرترین و شاید مهم‌ترین اصولی است که در صورت عدم دست‌یابی به شناخت، صدمات و خسارات جبران‌ناپذیری به بار خواهد آمد.
دستیابی به «پیروزی در جنگ» به هر طریق، همیشه این وجه «غیراخلاقی» و «غیرانسانی» را به همراه داشته که در بحبوحه جنگ، یکی از طرفین بخواهد از قواعد غیرعرف و نامتعارف و خارج از اصول معمول جنگ که ‌می‌توانیم آن را «ضد انسانی» و «ضد اخلاقی» بنامیم استفاده کند.
نمونه‌های بسیار زیادی از این عامل ضد اخلاقی و ضد انسانی در تاریخ جنگ‌ها وجود دارد که به طور شاخص ‌می‌توانیم وقایع و حوادث کربلا را بازگو کنیم و یا در فاصله کمی نزدیک‌تر، به نسل‌کشی سرخپوستان در آمریکا، اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و به طور مصداقی‌تر تجاوز رژیم بعث به ایران اشاره کنیم که هر کجا صدام در جنگ متعارف شکست خورد، دست به موشک باران شهرها و یا به کار‌گیری مواد شیمیایی زد. حوادث و جنایت‌های صورت گرفته در جنگ‌های جهانی اول و دوم باعث شد تا منشوری از اخلاق در جنگ (تحت عنوان کنوانسیون جلوگیری از کشتار جمعی و مجازات آن، مصوب ۹ دسامبر ۱۹۴۸مجمع عمومی ‌سازمان ملل متحد ذیل ماده یازده) به تصویب اعضاء برسد که تخطی از این موارد تصویبی برچسب‌های چون جنایت جنگی، نسل‌کشی و... و مجازات‌های بین‌المللی را به همراه داشته باشد. (گرچه این منشور و قوانین جنگی در سازمان ملل به تصویب رسیده؛ اما استانداردهای دوگانه و حتی چندگانه سازمان ملل و شورای امنیت و نهادهای وابسته به آن، از جمله، شورای امنیت، یونیسف و... که در خدمت جهان سلطه قرار دارند؛ ارزش واقعی و کارکرد این قوانین را بی‌اثر و فاقد اعتبار کرده است).
ملموس‌ترین جنایت جنگی و بی‌سابقه‌ترین دهن‌کجی به ارزش‌های انسانی و اخلاقی در عصر حاضر، مجموعه اقداماتی است که رژیم صهیونیستی در غزه و در منطقه غرب آسیا انجام ‌می‌دهد و قائل به رعایت هیچ‌گونه قوانین بین‌المللی و شناخته شده جهانی نیست. مسلم است که در مقابل چنین موجود متوحش و درنده‌ای باید به‌گونه‌ای رفتار کرد که علاوه ‌بر وجوه تنبیهی، بازدارندگی را نیز دربر داشته باشد.
رژیم صهیونیستی حداقل از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به بعد ثابت کرده که مصمم است تا در این جنگی که خود با اشغالگری از (14 مه 1948) عامل ایجاد آن بوده؛ به هر وجه و شکل ممکن به پیروزی که خودش، تعریفی خاص از آن دارد دست یابد- و باید اعتراف کرد که در سطح میدان نبرد (که قابل بازخوانی از زوایای مختلف است) به نتایج قابل توجهی نیز حداقل در ایجاد تاخیر برای نابودی خودش دست یافته- و با توجه به اینکه این جنگ را به درستی «جنگ وجودی و بقا» ‌می‌داند از انجام هیچ‌گونه کاری فروگذار نکرده و تمام ظرفیت‌های ممکن در حوزه‌های مختلف تکنولوژیک، دیپلماسی و تجهیزاتی و جغرافیایی را به کار گرفته است تا ضمن خارج شدن از شرایط موجود، به دست‌آورد‌های سیاسی و جغرافیایی منطقه‌ای نیز دست یابد.
حمله به محل مذاکره گروه جهادی حماس با نماینده آمریکا در قطر نیز ضمن آنکه مؤید بر عدم پایبندی این رژیم به حد و حدودها و قوانین شناخته شده است؛ نشان داد که هیچ کشور و سازمانی توان و اراده پاسخ به این رژیم را ندارد؛ جز ایران، که در سایه رهبری و مدیریت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله) فرمانده کل قوا تاکنون سه بار به طور مستقیم و بی‌واسطه بدون واهمه از هیچ‌کس و هیچ قدرتی به تنهائی خاک سرزمین‌های اشغالی و مناطق نظامی آن را بعد از گستاخی‌هایی که این رژیم داشت مورد تهاجم موشکی گسترده و مؤثر قرار داده است.
اما چند سؤال اساسی در این‌جا مطرح است که این تصمیمات، یعنی حمله به اسرائیل و حمله به پایگاه‌های عین‌الاسد و العدید آمریکایی که فرمانده کل قوا با شجاعت تمام به مرحله اجرا در آورده (به رغم جلوگیری از جنگ‌های مختلفی که امکان داشت در سال‌های گذشته در ماجراهای عراق، افغانستان، قره‌باغ و... به وجود بیاید و تمام کارشناسان نظامی داخلی و خارجی به آن اذعان دارند) در چه شرایطی، با چه ویژگی‌هایی و متأثر از چه عواملی گرفته شده و نتایج آن دقیقا چه بوده و به طور ملموس و دقیق چه نا‌می ‌بر این نوع «فرماندهی» ‌می‌توان گذاشت؟ 
امیر، احمدرضا پوردستان، رئیس مرکز مطالعات راهبردی ارتش چندی پیش، در یک برنامه و در میان جمعی از دانشجویان گفت: صادقانه ‌می‌گویم، ما در جنگ 12روزه هنگ کردیم و دچار شوک شدیم؛ رهبر انقلاب ما را بیدار کرد. این جمله را نباید ساده‌انگارانه و به عنوان یک جمله برای 
پر کردن زمان جلسه دید. 
امیر پوردستان، با سوابق طولانی که از دوره دفاع مقدس و سطوح مختلف فرماندهی دارد و به عنوان یک استراتژیست نظامی شناخته ‌می‌شود؛ مثل سایر فرماندهان نظامی داخلی و خارجی بیان کرده است. 
صبح جمعه 23 تیر 1405 شاید عجیب‌ترین روز و غیر قابل باورترین روز بود که بعد از دوره هشت سال دفاع مقدس و بعد از روز شهادت حاج قاسم و روز شهادت شهید رئیسی برای مردم ایران به وجود آمد و حتی ‌می‌توانیم بگوییم که تمام طول دوران هشت سال نیز به اندازه این روز غیرقابل باور و شوک‌آور نبود؛ چون آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله در فرآیندی شکل گرفت که تحولات مرزی و اظهار نظرهای سیاسی صدام بازگو‌کننده آن بود و به صورت تدریجی شکل گرفت؛ اما این بار ماجرا فرق ‌می‌کرد و ابعاد جنگی آشکار شد که در تمام طول تاریخ بی‌سابقه و بی‌نظیر بود و ‌می‌توانیم آن را تهاجم گسترده «بحران» و«شوک» بنامیم که رژیم صهیونیستی با توحش تمام دست به خلق آن علیه ایران زد و سیل گسترده ایجاد بحران را- که همواره در بستر زمان مرتکب ‌می‌شد- به یکباره و در یک زمان فشرده چند ساعته که ‌می‌تواند تاب و توان هر کشور قدرتمند و حاکمیت پرتوان را بر هم بزند به وجود آورد.
 در این عملیات رژیم صهیونیستی گسترده‌ترین، بی‌نظیر‌ترین و بدیع‌ترین عملیات نظامی را به صورت ترکیبی، چند وجهی و نامتقارن و نامتوازن در ابعاد مختلف بر علیه ایران به کار گرفت تا در عرض چند ساعت جمهوری اسلامی تسلیم و حاکمیت آن فرو بپاشد.
اساس این عملیات نظامی اجرای غافلگیری و استفاده از زمان شوک بود که سوابق رژیم صهیونیستی در جنگ‌های قبلی از جمله جنگ با اعراب و جنگ موسوم به جنگ شش روزه نیز چنین کرده بود و این تاکتیک بارها برای این رژیم در جنگ‌هایی که هر از چند سال یک‌بار داشته همراه با دست‌آوردهای بزرگ بوده است.
روی کاغذ همه چیز برنامه‌ریزی شده، صحیح و دقیق بود جز دو چیز. 1- الطاف الهی که دل‌های مردم را به هم نزدیک و روحیه ملی را تقویت کرد. 2- تدابیر و قدرت رهبری فرماندهی کل قوا در مواجهه با بحران به وجود آمده که طی آن، علاوه ‌بر حمله به توان و زیرساخت‌های دفاعی و پدافندی، فرماندهان اصلی و مؤثر نظامی مورد ترور قرار گرفتند تا با فلج شدن شبکه کنترل فرماندهی، عملا عرصه برای هرگونه اقدامات بعدی رژیم صهیونیستی آماده و مهیا باشد.
برآوردهای کارشناسی ساعات اولیه در سرتاسر جهان حاکی از آن بود کار ایران و جمهوری اسلامی ایران تمام شده و رژیم صهیونیستی هم بر اساس سناریوهای طراحی شده خودش بنا را بر اصل غافلگیری و ایجاد شوک و استفاده از بستر شوک برای اقدامات بعدی گذاشته بود تا همانند سوریه و لبنان تمام ساختار نظامی و دفاعی را با حملات بی‌وقفه در فاصله زمانی بسیار کوتاه از بین ببرد؛ اما باید پرسید که چرا رژیم صهیونیستی که تقریبا در عملیات‌های نظامی به همه جزئیات و عوامل مؤثر دقت نظر خاص مبتنی بر اطلاعات عمیق و دقیق دارد؛ دچار چنین خطائی شد که در نهایت خودش پیشنهاد توقف جنگ را ارائه داد؟
الگوریتم و مدل ثابت رفتاری ایران طی چند سال گذشته بعد از اتفاقاتی که منجر به عملیات‌های وعده صادق یک و دو و همین‌طور شهادت شهید رئیسی و یا موارد دیگر بود؛ بازگو‌کننده آن بود که ایران در چنین مواقعی ابتدا به شوک و سپس به سوگواری و بعد از آن با صبر استراتژیک به صورت تعدیل شده و با عقلانیت حاکم بر صرف کمتر هزینه و با کنترل و مدیریت اقدام ‌می‌کند. 
رژیم صهیونیستی در برآوردهای خودش به این نتیجه رسیده بود که ایران مطابق معمول این بار هم بعد از شهادت فرماندهان ارشد و تاثیرگذار نظامی خود، حتما ابتدا به سوگواری و سپس تشییع و تدفین خواهد پرداخت و بعد از پایان عزای عمومی اقدامی را متناسب با صبر و کنترل صحنه نبرد انجام خواهد داد و تا این مراحل طی شود؛ او بهترین و دست نیافتنی‌ترین فرصت و مجال را دارد تا سایر برنامه‌های خود را در شکل ترکیبی و چند وجهی به پیش ببرد.
تا ساعت حدود 9:30 صبح روز اول جنگ نیز دقیقا همین برنامه پیش ‌می‌رفت؛ در حالی‌که سامانه‌های راداری نیز هک شده بود و رژیم صهیونیستی به هر هدفی که ‌می‌خواست از فرودگاه‌ها، نقاط حساس و شهرهای موشکی تهاجم هوائی داشت و توامان عوامل میدانی اجیر شده در سطح شهرها نیز با ریز پرنده‌ها و دوش پرتاب‌ها، سایر اهداف را مورد هجوم و اصابت قرار ‌می‌دادند؛ تا به طور کل، نیروهای نظامی مختل و قدرت تصمیم‌گیری در سطح کلان شبکه فرماندهی ساقط شود که این یعنی دقیقا ایجاد بحران وسیع‌تر در سطوح و حوزه‌های مختلف بود و بهره‌برداری از فضای شوک به وجود آمده.
تلویزیون به طور معمول و حتی ویژه‌تر نوار مشکی بر گوشه قاب نمایشی خود زده بود و ظاهر برنامه‌های در حال پخش و حتی بخش‌های خبری شبکه خبر و زیرنویس‌های سایر شبکه‌ها در حالی که فضای مجازی در تب و تاب تبادل اخبار و در التهاب عجیبی قرار داشت؛ گویای این بود که همان طی مراحل سوگواری و مابقی ماجراها و مراسماتی که در موارد قبلی وجود داشته این بار نیز در حال تکرار است و تداوم این کار، عملا یعنی ایجاد فرصت برای رژیم صهیونیستی تا بخواهد به ادامه ماجراجویی‌های خود بپردازد. اما ناگهان همه چیز تغییر کرد! تلویزیون نوار مشکی را برداشت و گزارش‌های رسانه‌ای حاکی از این بود که مردم به طور جدی پاسخ ایران به این رژیم گستاخ را ‌می‌خواهند که با این حجم از مطالبه عمومی برای انتقام از اسرائیل، عملا حاکمیت علاوه‌بر تصمیم حاکمیتی باید پاسخگوی مطالبه مردم نیز ‌می‌شد و به این طریق حاکمیت و مردم همسو با هم به یک هدف و موضوع بر اساس منافع ملی، میهن دوستی، عزت و اقتدار ‌می‌اندیشیدند و به خلق حماسه‌ای بزرگ.
ساعتی بعد و قبل از اذان ظهر و مشخص شدن قطعی اسامی و تعداد شهدای تهاجم تروریستی که شبانه صورت گرفته بود؛ خبری متفاوت تا حدود زیادی به دل‌ها آرامش بخشید.
خبر حاکی از این بود که فرمانده کل قوا بلافاصله جایگزین تمام فرماندهان شهید را انتخاب و معرفی کرده است که در راس این انتخاب‌ها تحول بزرگی وجود داشت و برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح، عنوان «رئیس ستاد کل نیروهای مسلح» به یک ارتشی سپرده شد و به طور عملی امیر، سید عبدالرحیم موسوی به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و در ذیل آن، فرمانده سپاه و سایر فرماندهان در هوا فضای سپاه و قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء نیز منصوب شدند تا سلسله مراتب فرماندهی و سر شبکه آن خالی از قدرت فرماندهی نباشد. این تغییر رویکرد و حضور یک ارتشی در رأس ستاد کل نیروهای مسلح اقدامی چند وجهی در آن مقطع زمانی از سوی رهبر انقلاب بود که در قالب یک تاکتیک کنترل وضعیت و مدیریت بحران بر اساس ظرفیت‌های موجود شکل گرفت و پیامی روشن و شفاف برای دشمن صادر شد. به طور مسلم به دلیل اهمیت و ارزش و تاثیر وجوه این اقدام در فرصتی دیگر و به طور مفصل به بررسی و بازخوانی آن در مطلبی مجزا خواهیم پرداخت. 
انتخاب فرماندهان جدید نیز با توجه به شخصیت و جایگاه و نگرش این افراد از سوی آیت‌الله خامنه‌ای حائز نکات و پیام‌های مهم به داخل، و به بیرون از مرزها بود که سریعا بیانیه‌های لازم برای آگاهی عموم صادر و اقدامات عملی در پی آن آغاز شد و همزمان رسانه‌ها به طور مرتب از سوی مردم خواستار پاسخ کوبنده به رژیم صهیونیستی بودند؛ اما هر عقل سلیم و کارشناس امور نظامی در جهان این را ‌می‌دانست که با توجه به وقایع صورت گرفته، امکان پاسخ به این زودی نمی‌تواند وجود داشته باشد.
عصر همان روز به رغم پیش‌بینی‌های کارشناسان در سرتاسر دنیا و در داخل سرزمین‌های اشغالی، ایران به صورتی کاملا کوبنده و در حجمی زیاد، آغاز عملیات «وعده صادق3» را اعلام کرد و به موشک باران اهداف تعیین شده پس از عبور از حدود 12 لایه پدافندی پرداخت که تعجب و غافلگیری بزرگی را برای جهانیان رقم زد.
موجی از خوشحالی و انگیزه و روحیه در کمتر از حدود 17 ساعت با وجود آن حجم از شوک و ناراحتی که وارد شده بود؛ ایران و سایر ملت‌های آزاده منطقه و جهان را فرا گرفت طوری که مردم حتی در اروپا و سایر کشورها به ایرانیان ساکن این کشورها تبریک ‌می‌گفتند و نگارنده شاهد چند مورد به طور خاص بودم که دوستان ساکن در این کشورها با بنده تماس گرفتند و پاسخ کوبنده ایران را تبریک گفتند.
جنگ بعد از 11 روز دیگر به صورت کاملا کوبنده و هدفمند از سوی دو طرف پی‌گیری شد و اسرائیل در نهایت با واسطه‌تراشی آمریکا برای ورود به جنگ و نیز برای خروج از جنگ با شرح وقایعی که نیاز به بازگویی آن در این مجال نیست درخواست آتش‌بس داد و جنگ علی الظاهر در یکی از وجوه چند وجهی آن، یعنی در «بعد نظامی» متوقف گردید؛ اما آنچه باقی ماند فارغ از نتایجی که تحت عنوان پیروزی و یا شکست قابل بررسی است؛ نوع «مدیریت بحرانی» بود که رقم خورد و ایران توانست از این بحران و شوک وارده با سربلندی و پیروزی خارج شود.
مدیریت هوشمندانه، مدبرانه و تاثیرگذار این وضعیت را رهبر انقلاب اسلامی برعهده داشت. وضعیت بغرنجی که امکان خروج از آن لااقل در روزهای اول برای کسی قابل پیش‌بینی نبود. همین نوع مدیریت نه تنها وفاق و انسجام اجتماعی و بازگشت گروه‌های خاکستری به دامن انقلاب اسلامی را رقم زد؛ بلکه به طرف مقابل یعنی رژیم صهیونیستی شوک متقابل وارد کرد و کارشناسان برجسته نظامی و اجتماعی و سیاسی و... را نیز در غرب و سایر نقاط جهان در بهت و حیرت فرو برد.
به طور قطع بر اساس سوابق و موارد بی‌شماری که در نوع مواجهه‌های موضوعی نسبت به مدیریت بحران یا پیش‌بینی از وضعیت‌های ممکن تاکنون وجود داشته، چگونگی این مدیریت بحران را اگر کسی جز آیت‌الله خامنه‌ای برعهده داشت؛ با کیفیتی بسیار متفاوت به اجرا در ‌می‌آمد؛ اما این اتکاء به خدا، نگرش، شخصیت و تجربه و درایت ایشان بود که با کوله‌باری از تجربه از سال‌های جوانی و مراحل مبارزاتی با رژیم طاغوت شاهنشاهی و دوره 2ساله اول انقلاب و دوره جنگ 8ساله و دوره فتنه‌های رنگی و مخملی و... توانست شکست را بر دشمن تحمیل کند.
تجربه‌های بی‌شمار رهبر انقلاب اسلامی در طول تحولات و وقایع چهل و پنج ساله انقلاب اسلامی و دوران مبارزات انقلابی، باعث شده است که او حتی با وجود شکل‌گیری جنگی چنین چندوجهی و ترکیبی، باز هم با مدیریتی صحیح و تاثیرگذار و نتیجه بخش بتواند وضعیت را ابتدا کنترل و سپس به سمتی معین هدایت کند.
او از اوان جوانی و حتی پیش از آغاز نهضت حضرت امام(ره) با توجه به نگاه خاصی که به موضوع دین و اسلام و ظلم‌ستیزی داشت به طور عملی یک مبارز بود که توجه خاصی نیز به نگاه تشکیلاتی از همان موقع داشت و وقتی هم که با حضرت امام(ره) بیشتر آشنا شد و در حلقه شاگردان ایشان در آمد؛ در تمام مدت تا پیروزی انقلاب اسلامی که شش بار دستگیر و به بازداشتگاه و زندان افتاد و تبعیدها را دید و لمس کرد؛ همواره سعی ‌می‌کرد با کنترل شرایط و وضعیت، طوری به پیش برود که نه تنها در مسیر تعیین شده خود قرار داشته باشد؛ بلکه محیط و اطراف و اشخاص پیرامونی را نیز در مواقع حساس بتواند کنترل و هدایت کند.
حضور در شورای انقلاب اسلامی و کمیته فرهنگی این شورا و ستاد استقبال از امام(ره) او را در مراحلی قرار داد که بازهم باید برای وقایع حساس آن دوران تصمیمات مدیریتی اتخاذ کند و همین عامل بسیار مؤثر در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی در کنار سایر موارد و مؤلفه‌ها بود؛ اما آنچه مسلم است توجه امام و شورای انقلاب به ایشان به عنوان یک عنصر تاثیرگذار انقلابی و فرهنگی بود که در بسیاری از موارد گره‌گشا و نتیجه بخش بوده که مثال‌های متعددی برای آن وجود دارد و اهل پژوهش ‌می‌توانند آن را در پی بگیرند.
دو سال اول پیروزی انقلاب که همراه با چالش‌های کمرشکن برای هر کشور و یا حاکمیت ‌می‌تواند باشد؛ دامن ایران و انقلاب اسلامی را فراگرفت که ابتدای آن مباحثی چون انحلال ارتش و یا خروج آمریکایی‌ها و یا فروش هواپیماهای جنگنده بود که او تحت عنوان نماینده امام در ارتش و عضو شورای انقلاب در هر کدام از این بحران‌های جدی امنیتی و حاکمیتی بی‌واسطه و مستقیم آنچنان نقش مدیریتی و یا کارشناسی ایفا کرد که آثار آن را تا سال‌های سال و حتی امروز هم بعد از حدود 45 سال ‌می‌توانیم احساس کرده و مشاهده کنیم؛ گر چه او هیچ‌گاه نظامی نبوده و دوره‌های نظامی را پیش از این ندیده بود.
نگاه ایشان به موضوعات امنیتی و نظامی، چنان با اصول حرفه‌ای و دینی سازگار بود که سپهبد قرنی به وی پیشنهاد اعطای درجه سرهنگی ‌می‌دهد و یا بعدها در جریان روزهای آغازین جنگ در کنار دکتر چمران مسئولیت امور خاصی از ستاد جنگ‌های نامنظم را برعهده ‌می‌گیرد و حاج قاسم با دو دست به سینه به ایشان احترام ‌می‌گذارد.
واکاوای هر کدام از این موارد ‌می‌تواند به شناخت ویژگی خاصی که ایشان دارد یعنی «مدیریت بحران» کمک کند و مضاف بر آن موارد در همین ایام سال‌های آغازین حاکمیت جمهوری اسلامی، ماجراهای کشمکش‌های سیاسی و یا تجزیه‌طلبی‌های گروهک‌های خاص و یا جریانات ترور موضوعاتی بودند که باز هم نیاز به مدیریت بحران داشتند و در تمام این وقایع ایشان با عناوین مختلف در مقابل این حجم از بحران‌ها ایستاد و قطار انقلاب را هر کجا که احساس ‌می‌شد دچار ضعف یا اشکال و یا محدویت و موانع شده است به پیش برد؛ تا آنجا که خناسان چشم طمع به جان او دوختند و خود او را جزء اولین اهداف ترور قرار دادند.
روز آغاز جنگ در 31 شهریور 1359 یک روز خاص بود که نیاز به مدیریت بحران داشت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان نماینده مجلس و نماینده امام در شورای عالی دفاع آن روز نیز نقش بی‌بدیل و تاریخی ایفا کردند. بماند که پیش از این، یعنی در 18 تیر نیز ماجراهای کودتای نقاب در ارتش به وجود آمد و هنوز جامعه متاثر از آن علیه ارتش بود و باز هم وجود ایشان حتی به طور غیرمستقیم مانع از شکل‌گیری این کودتا شد که پژوهشگران و خوانندگان را مجددا دعوت ‌می‌کنم تا ماجرای آن خلبانی که کودتا را به آقای خامنه‌ای در شب قبل از انجام کودتا خبر داد مطالعه کنند. 
31 شهریور 1359 روز بسیار حساس و تعیین‌کننده برای مردم ایران و حاکمیت نوپای جمهوری اسلامی بود؛ فرودگاه‌ها مورد اصابت قرار گرفته بودند و آنچه از ماه‌ها پیش از طرف بعضی از فرماندهان ارتش گفته شده بود به وقوع پیوست و صدام بعد از پاره کردن قرار داد 1975 الجزایر عملا جنگ با ایران را با تعیین اهداف و مدت زمان آغاز کرد.
ایران در زمینه جنگ در چنین وسعتی و با این شکل صاحب تجربه نبود. کشمکش‌های سیاسی در شدیدترین حالت ممکن قرار داشت. گروهک‌های جدایی‌طلب فرصت را غنیمت شمرده و اقدامات مسلحانه زیادی داشتند. کودتای نقاب تازه شکل گرفته بود. ارتش بعد از پاکسازی‌های اولیه و بعد از پیروزی انقلاب، آن سازمان لازم را دارا نبود تا به جنگی همه‌جانبه با یک کشور کاملا مسلح و دارای برنامه و... وارد شود.
اما آنچه که به وقوع پیوست خروجی جلسه شورای عالی دفاع پس از نشست در اتاق جنگ بود که بیانیه‌ای را آیت‌الله خامنه‌ای بعد از طرح مسئله آرامش اجتماعی به پیشنهاد اعضاء خودشان ‌می‌نویسند و در مقابل خبرنگاران قرائت ‌می‌کنند.
متن این بیانیه آنچنان دارای ابعاد روانشناسی، جامعه‌شناسی، رجزخوانی، زمان‌شناسی، دشمن‌شناسی، آینده‌نگری و... است که ‌می‌تواند به عنوان یک سرفصل درسی «مدیریت بحران» در دانشگاه‌ها تدریس شود؛ اما متاسفانه تاکنون به آن پرداخته نشده است. متن آن بیانیه که حدود 45 سال پیش نگارش و قرائت شده را ‌می‌توانیم با بیانیه روز اول جنگ 12روزه که توسط ارتش صادر شد مقایسه کنیم که کلمه به کلمه و جمله به جمله با آن بیانیه شهریور 59 نگارش شده توسط آیت ا... خامنه‌ای یکسان است و در کمال ناباوری باید گفت که بیانیه صادر شده ارتش در واقع همان بیانیه با اندک تغییر در بعضی از افعال بود. 
آنچه قابل تامل است این است که یک بیانیه‌ای که 45سال پیش صادر شده آنچنان دارای ابعاد همه شمول و جامع‌الاطراف نسبت به موضوع جنگ است که حتی بعد از گذشت چهل پنج سال هنوز قابل استفاده و به روز است و کسی که این بیانیه را در زمانی که باید مدیریت بحران در سال 59 انجام ‌می‌شد به رغم حضور خیلی از بزرگان و نظامیان و سیاسیون دیگر نوشته، امروز در میدان نبرد و در مقام فرماندهی کل قوا قرار دارد که تسلط کامل به موضوعات پیش آمده دارد و لحظه‌لحظه بحران شکل گرفته را مدیریت و آن را خنثی ‌می‌کند...
(ادامه دارد)