انسان کامل عرفان و انسان کامل اسلام
۱۴۰۴/۰۷/۲۶
... در عرفان فقط درونگرايي است، يعني برونگرايي در آن خيلي تحتالشعاع قرار گرفته است، جنبه فردي در آن زياد است، جنبه اجتماعي تقريبا يا بايستي بگویيم محو شده است و يا بايد بگویيم کمرنگ است، انسان کامل عرفان ديگر انسان اجتماعي نيست، انساني است که فقط سر در گريبان خودش دارد و بس.
ولي انسان کامل اسلام ضمن تایید همه آنچه در مورد دل و عشق و سير و سلوک و علم حفاظي و علم معنوي و تهذيب نفس گفته ميشود، برونگرا هم هست، جامعهگرا هم هست، هميشه سر در گريبان خودش فرو نبرده است، اگر شب سر در گريبان خويش فرو ميبرد و دنيا و مافيها را فراموش ميکند، روز هم در متن جامعه قرار گرفته است.
درباره اصحاب حضرت حجت (عج) که براي ما توصيف کردهاند از باب اينکه آنها نمونههايي هستند از مسلمان کامل، درباره آنها در اخبار زيادي مکرر در مکرر آمده است که رهبان بالليل و ليوث بالنهار... راهبان شب و شيران نر روزند...
شهید مطهری، انسان کامل، ص 161