حوزه دیگری که آن هم در توافقی که با ابوابراهیم امضا کردم گنجانده شد، همکاری مشترک در موضوع کشاورزی و نمکزدایی بود. کویت به وفور نفت دارد اما از کمبود شدید آب به مشکل برخورده است. به همین دلیل تقریباً کشاورزی در آنجا وجود ندارد و اکثر محصولات کشاورزی از اروپا وارد میشوند. اسرائیل که در سراسر جهان به علت پیشرفتهای چشمگیرش در زمینه کشاورزی شناخته شده است، مسلماً چیزی برای پیشنهاد دارد: تخصص در رشد سبزیجات، میوهها و گلها در شرایط آب و هوائی بیابانی و گرم و خطوط عرضه بسیار کوتاهتر از خط اروپا. اگر موفق شدیم در کشورهای بسیاری در آمریکایجنوبی و آفریقا شگفتی بیافرینیم، میتوانیم در کویت هم این کار را انجام دهیم.
به منظور پیشبرد این موضوع، به بهترین کارشناسان مراجعه کردم: گیدئون بیکل، بزرگترین صادرکننده خصوصی گلها و محصولات کشاورزی در اسرائیل، و اریا بن ریمون، صاحب شرکت مهندسی آبشیرینکن UPS. هر دو مشتاق بودند و تمایلشان را برای پیوستن به برنامهام اظهار کردند. البته نهفقط آنها؛ پس از مراجعهام به گیدئون بیکل، نمایندگان شرکت «آگرکسکو»1 صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی به من مراجعه کردند و خواستند که برای بازدید بعدی از کویت نمایندهای از سوی آنها را با خود همراه کنم. همچنین نمایندگان اهالی عراوا که در کیفیت سبزیجاتی که پرورش میدهند معروفند، با پیشنهاد همکاری به من رجوع کردند. شرکت UPS پیشنهادی برای ایجاد تاسیسات بزرگ آبشیرینکن در کویت ارائه کرد.
همهچیز خیلی مطمئن به نظر میرسید. در ذهنم هزار زائر مسلمان پیاده را در کوچههای اورشلیم میدیدم و در بازگشتشان اخبار اسرائیل را به جهان عرب میرساندند؛ نفت کویت را دیدم که به سمت اسرائیل و از آنجا به مقصدهای دیگری در جهان جاری شده است؛ کشاورزان اسرائیلی را میدیدم که همکارانشان را در کویت راهنمایی میکنند، گلخانههایی را میدیدم که از تاسیسات آبشیرینکُنی که از اسرائیل خریداری شده آب دریافت میکنند، و صلح را میدیدم و تاجرانی را که راه جدیدی را شروع میکنند و آنچنان در هم آمیختهاند که دیگر امکان ندارد از هم جدا شوند.
اما صلح مدت طولانی به تأخیر افتاد و کویتیها ترسیدند. کویت نخواست اولین کشوری باشد که روابط اقتصادی آشکار با اسرائیل را نشان دهد، تا موقعی که مسائل مشتعل خاورمیانه هنوز حل نشدهاند.
کم نبودند کسانی که به من هشدار دادند که خیلی سریع میدوم، که من جلوتر از زمان هستم، که هنوز شرایط برای چنین طرحها و تغییرات وسیعی به حد کمال نرسیده است، که ملتها هنوز با چنین تحول سریعی مأنوس نیستند. اینها را میتوان به حسودانی از هر دو طرف چسباند که هر طرحی را خراب کردند، هر دیدگاهی را خاموش کردند، هم اینجا هم در کویت. شکاکانی که موفق نشدند افقهای جدید، پنجره فرصتهایی که در خاورمیانه باز شد را ببینند.
ارتباطم با ابوابراهیم تا به امروز ادامه یافته است. او بعضی اوقات از اسرائیل بازدید میکند و پیش من میماند. دوستی میان ما بهترین شاهد برای ما است تا چارچوبهای موجود، مرزهای نفرت و پیشداوریها را به استقبال روزهای بهتری، بشکنیم.
و ما با هم همچنان امیدواریم که صلح بهزودی خواهد آمد و هر دو موفق خواهیم شد تحقق رؤیاهایمان را ببینیم.
زائران از اسرائیل به مکه
نوامبر 1993 انجمن مسلمانان در اسرائیل با این درخواست به من مراجعه کرد که هر آنچه را که میتوانم از طریق «زیارت» انجام دهم تا راه دیگری را برای زائران مسلمان اسرائیلی بگشایم تا از طریق مصر به مکه در عربستان بروند. افراد انجمن، ادعاهای شدیدی را درباره اداره وقف مسلمانان اطلاع دادند، درباره این که افراد آنجا از موقعیتشان سوءاستفاده میکنند و بیدلیل از زائران پول میگیرند. نشست کاری با مشارکت مقامات مختلف برگزار کردیم و به انجمن مسلمانان اطلاع دادم که «زیارت» میتواند برای زائران اسرائیلی توری شامل پروازها، اتوبوسها و خدمات شایسته، همگی با قیمت متعارف و منصفانه ترتیب دهد. در این موضوع عدنان خاشقجی را هم درگیر کردم و به عنوان اولین گام چهار نماینده از طرف انجمن و افراد ما برای رسیدگی به آنها به مکه رفتند. این دیدار موفق شد و انجمن مسلمانان برای ما نامه صمیمانهای ارسال کرد و در آن به ادامه همکاری مشترک فیمابین ما ابراز امیدواری کرد.
زمانی که تدوین جزئیات ریز شروع شد مشکلات بزرگ پدیدار شدند.
عربستان موافقت کرد که زائران عرب اسرائیلی به تعداد سهمیهشان بیایند اما فقط با پاسپورت فلسطینی و این خواسته با مخالفت غزه در وزارت گردشگری اسرائیل مواجه شد. افراد اداره وقف مسلمانان هم ورود ما را به منطقه دوست نداشتند، احساس تهدید کردند و سعی کردند تا بر سر راه ما مشکلاتی را ایجاد کنند. در یک مرحله مشخص رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، یاسر عرفات هم در موضوع دخالت کرد و موضوع از گردشگری اسلامی فراتر رفت و منجر به درگیری سیاسی میان اسرائیل با حکومت خودگردان فلسطین و عربستان شد.
نُه هزار زائر از اسرائیل برای سفر به مکه از طریق ما ثبتنام کردند و ناامید شدند وقتی شنیدند که این موضوع نمیتواند در این زمان عملی شود.
اگر مجبور بودم دستاورد شماره یک «زیارت» را نشان دهم، میگفتم که آن «فتوایی» (حکم شریعت اسلامی) است، که شیخ عبدالعزیز بنباز، مفتی اعظم پادشاهی عربستانسعودی در دسامبر 1994 صادر کرد. شیخ بنباز تعیین کرد که میتوان صلح پایدار، دائم یا موقت با اسرائیل برقرار کرد و تصریح کرد که این صلح با شریعت و قانون اسلام سازگار است. به عنوان نتیجه شیخ اجازه بازدید زائران مسلمان از مسجدالاقصی را داد و اشاره کرد که او این را انجام یک تکلیف دینی میبیند که توسط پیامبر خدا، محمد برعهده مسلمانان گذاشته شده است. این اولینباری بود که یک مقام اسلامی عالیرتبه از ایجاد صلح با اسرائیل حمایت میکرد. شیخ عبدالعزیز بنباز سخنران پذیرفتهشدهای در تمام دانشگاهها در جهان عربی و اسلامی است.2 او خیلی منظور خود را نمیفهماند اما احکام دینیاش درباره بخشهای گستردهای در جهان اسلام بهویژه جامعه اهلتسنن پذیرفته شده است. «فتوای» مفتی سعودی، جهان اسلام را دچار شوک کرد. این یک فتوای غیرمنتظره و بدیعی بود که بر یک سنت متعصبانه و قدیمی غلبه کرد و رویکرد جدید و تازهای را آشکار ساخت. وقتی که شیمون پرز به منتقدانش، معترضان روند اسلو و به بدگمانانی که دیدگاه خاورمیانه او را استهزاء میکردند پاسخ داد، او آنها را «مردم دیروز» نامید. شیخ بنباز با این «فتوا» ثابت کرد که از مردان فردا بهشمار میآید.
پروژه «زیارت»، رؤیای بزرگ گردشگری اسلامی به اسرائیل، تاکنون محقق نشده است. داستان آن در این میان در طیف طویلی از اسناد، بخشهایی از روزنامهها و آلبوم تصاویر پیچیده شده است. اما نکته کلیدی اینجا «در این میان» است. هیچ چیزی از دست نرفت و تازگی این ایده هنوز از دست نرفته است. و چه کسی میداند، شاید دولتی در اسرائیل روی کار بیاید که با گوش باز به پیشنهاد ما توجه کند و چراغ سبز به اجرای پروژه نشان دهد. یا شاید حتی با هشدار کوچکی، به سرعت گرد و غبار را از پروندهها پاک و رؤیا به واقعیت بدل شود.
پانوشتها:
1- Agrexco
2- عبدالعزیز بنباز(14 ذیحجه1330-27 محرم 1420) از مفتیان اهل سنت در عربستانسعودی بود. او نقش مهمی در احیای تفکرات، ابنتیمیه و شاگردش ابن قیم جوزیه و محمدبن عبدالوهاب داشته است. بنباز از جمله علمای وهابی است که حکم به کافر بودن شیعیان داد. به دنبال این حکم، شاهد کشتار زیادی از شیعیان در سراسر جهان تاکنون هستیم. او را میتوان یکی از بانیان حرکتهای تکفیری دهه نخست در جهان اسلام دانست. بنباز همچنین معتقد به گردش خورشید به دور زمین بود و مخالفان این نظریه را نیز تکفیر کرد. او در کتاب «الادله النقلیه و الحسیه علی جریان الشمس و القمر و سکون الارض وامکان الصعود الی الکواکب» (دلایل نقلی و عقلی بر حرکت خورشید و ثابت بودن زمین) اعلام کرد طبق فهم او از متون دینی، خورشید در حال چرخش و زمین ثابت است و مخالفان این عقیده کافرند. بنباز در سال ۱۳۹۵هـ.ق به دستور پادشاه عربستان به عنوان ریاست «البحوث العلمیة والافتاء والدعوة والارشاد» درآمد که جایگاه وی در این پست مانند جایگاه یک وزیر در حکومت عربستان بود تا اینکه در سال ۱۴۱۴هـ.ق به عنوان مفتی بزرگ عربستانسعودی به مجلس علما معرفی گردید و ریاست هیئت بزرگ علماء را تا زمان مرگش بهعهده گرفت. او در بیست و هفتم محرم۱۴۲۰ هجری قمری در سن هشتاد و هشت سالگی درگذشت و ملک فهد پادشاه وقت عربستان و ولیعهدش عبدالله بنعبدالعزیز، در مسجدالحرام بر جنازه او نماز خواندند.