به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,259
بازدید دیروز: 13,727
بازدید هفته: 34,841
بازدید ماه: 209,471
بازدید کل: 28,128,998
افراد آنلاین: 52
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۲۵ آذر ۱٤۰٤
Tuesday , 16 December 2025
الثلاثاء ، ۲۵ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۸۹ - قـــرآن و سیاه‌چاله‌های فضائی ۱۴۰۴/۰۹/۲۲

قـــرآن و سیاه‌چاله‌های فضائی

  ۱۴۰۴/۰۹/۲۲

‫حقایقی عجیب درباره سیاهچاله‌های فضایی‬‎

خداوند متعال در قرآن در مقام تأکید بر الهی‌بودن قرآن به «خُنَّس» و «اَلْجَوارِ الکُنَّس» سوگند خورده است: «فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ* اَلْجَوارِ اَلْکُنَّسِ: پس سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند، ستارگانی که به سرعت می‌روند و پنهان می‌شوند.»(1) 
در این نوشتار پس از اشاره به معنای لغوی واژگان «خُنَّس»، «جَوار» و «کُنَّس» و اقوال مفسران درباره مصادیق آنها، به این پرسش پاسخ می‌دهیم که چرا برخی معتقدند این آیات از معجزات علمی قرآن است؟ 
معناشناسی «خُنَّس» و «کُنَّس» و مصادیق آن دو ریشه «خنس» به معنای عقب‌نشینی، تأخر، انقباض، غیب‌شدن و بازگشت به عقب است. شیطان را به این دلیل «خَنّاس» می‌گویند که وقتی انسان خدا را یاد می‌کند، عقب می‌کشد و غیب می‌شود. 
«جواری» جمع «جاریه» به معنای رونده یا حرکت‌کننده است. «کنّس» جمع «کانس» به معنای واردشونده به مخفیگاه یا لانه(کناس) و پنهان‌شده در آن است. 
بیشتر مفسران معتقدند «خُنَّس» و «الْجَوارِ الْکُنَّسِ» به ناپدیدشدن همه ستارگان یا فقط کواکب پنج‌گانه مریخ(بهرام)، زحل(کیوان)، عطارد، زهره(ناهید) و مشتری اشاره دارند. توصیف آنها با «خنّس» و «کنّس» به این دلیل است که این ستارگان با نور خورشید پنهان می‌شوند که این پنهان شدن یا عقب‌نشینی، همان «خنوس» است. «کنوس» نیز به معنای پنهان‌شدن آنها زیر نور خورشید است، همچنان‌که وحوش در لانه‌های خود پنهان 
می‌شوند.(2) برخی نیز «خنس» را طلوع ستارگان در آغاز شب، «جوار» را حرکت آنها در طول شب و «کنس» را به غروب آنها تفسیر کرده‌اند.(3) 
برخی نیز احتمال داده‌اند که منظور از «الْجَوارِ الْکُنَّسِ» ستارگانی هستند که به پایان عمر خود رسیده‌اند.(4) به باور برخی‌،حرکت متفاوت این پنج سیاره که روی خط مستقیم حرکت نمی‌کنند و به‌نظر می‌رسد کمی حرکت می‌کنند و سپس برمی‌گردند و دوباره حرکت می‌کنند، سبب شده است که از آنها با «خُنَّس» و «الْجَوارِ الْکُنَّسِ» یاد شود.(5)  
برخی نیز گفته‌اند خداوند در این آیات به گاوهای وحشی یا غزال سوگند خورده است؛ «خُنَّس» به فرورفتگی بینی آنها و «کُنَّس» به لانه‌های آنها اشاره دارد، اما بیشتر مفسران با این قول مخالفند.(6)
چیستی سیاه‌چاله 
سیاه‌چاله(Black Hole) ناحیه‌ای در فضا-  زمان است که جرم عظیمی در حجم بسیار کوچکی فشرده شده و میدان گرانشی آن به‌قدری شدید است که هیچ‌چیز حتی نور نمی‌تواند از آن فرار کند؛ به همین دلیل کاملاً سیاه و نامرئی است و دیده نمی‌شود، اما از راه کنش و واکنش با ماده پیرامون خود قابل شناسایی است. مرز سیاه‌چاله «افق رویداد» نام دارد؛ نقطه‌ای بدون بازگشت که هر چیزی وارد آن شود، برای همیشه بلعیده و ناپدید می‌شود. 
بسیاری از سیاه‌چاله‌ها می‌چرخند و دارای حرکت هستند و وقتی ستاره یا گازی به آن نزدیک می‌شود، به‌شدت کشیده، داغ و درخشان می‌شود و سپس در افق رویداد محو می‌گردد.(7)
آیا در قرآن به سیاه‌چاله‌ها اشاره شده است؟ 
برخی پس از کشف سیاه‌چاله‌ها در قرن بیستم، تفسیری جدید از آیات 15 و 16 سوره «تکویر» ارائه داده‌اند و این آیات را ناظر به سیاه‌چاله‌ها دانسته اند؛ چرا‌ که سیاه‌چاله‌ها به دلیل گرانش فوق‌العاده قوی خود، حتی نور را نیز جذب می‌کنند و به همین دلیل «پنهان» و نادیدنی هستند. این پنهان‌بودن دقیقاً با معنای «خانس» مطابقت دارد؛ سیاه‌چاله‌ها ثابت نیستند؛ آنها حرکت می‌کنند و می‌چرخند و «جوار» ناظر به همین ویژگی سیاه‌چاله‌ها است؛ سیاه‌چاله‌ها ماده اطراف خود را «جاروب» کرده و در درون خود «جمع» می‌کنند. 
هر چیزی که از افق رویداد آنها عبور کند، برای همیشه در آنها «پنهان» می‌شود، گویی به پناهگاه نهائی خود رفته است. مطابق این تفسیر، قرآن در ۱۴۰۰ سال پیش به پدیده‌ای اشاره می‌کند که ویژگی‌های بیان‌شده برای آن دقیقاً با سیاه‌چاله‌هایی که به تازگی کشف شده‌اند، مطابقت دارد و این دلیلی بر منشأ الهی بودن قرآن است. 
منتقدان اشاره قرآن به سیاه‌چاله 
برخی با تطبیق آیات سوره «تکویر» با سیاه‌چاله‌ها مخالفند و سه اشکال مطرح کرده‌اند. در ادامه به این اشکالات و نقد آنها اشاره می‌کنیم.
1. سیاه‌چاله‌ها نامرئی هستند و سوگند به چیزی که بشر نمی‌تواند ببیند یا درک کند، بی‌معناست. پاسخ: این اشکال بر این پیش فرض استوار است که همه سوگندهای قرآن صرفاً به پدیده‌های مرئی و درک‌شدنی برای انسان است؛ اما قرآن به پدیده‌هایی که با چشم دیده نمی‌شوند نیز قسم یاد کرده است؛ از جمله «فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ * وَ ما لا تُبْصِرُونَ: پس سوگند یاد می‌کنم به آنچه می‌بینید و آنچه نمی‌بینید.»(8) 
 بنابراین قسم به چیزی که نامرئی است، در قرآن بی‌سابقه نیست؛ به‌ویژه که اولاً واژه «خُنَّس» نیز به همین ویژگی نامرئی بودن اشاره دارد؛ ثانیاً سیاه‌چاله‌ها اگرچه خودشان دیده نمی‌شوند، آثار آنها کاملاً مشاهده شدنی است. دانشمندان وجود سیاه‌چاله‌ها را از طریق حرکت ستارگان اطراف آنها، انحراف نور و امواج گرانشی درک می‌کنند.
2. «جَوار»(جریان سریع و روان مانند کشتی) برای سیارات مناسب است؛ اما سیاه‌چاله‌ها حرکت مداری واضح و قابل مشاهده‌ای ندارند که عرب جاهلی ببیند. پاسخ: واژه «جَوار» به معنای «رونده» یا «حرکت‌کننده» است و لزوماً به حرکت مداری قابل مشاهده با چشم غیرمسلح محدود نمی‌شود. 
«جَوار» می‌تواند به جریان و حرکت سریع ستارگان، گازها و غبار به سمت سیاه‌چاله نیز اشاره داشته باشد. در این حرکت‌ها، اگرچه خود سیاه‌چاله دیده نمی‌شود، آثار آنها(مانند نور شدید اشعه ایکس) را می‌توان مشاهده کرد.
3. «کُنَّس» به معنای پنهان‌شدن موقت و بازگشت به لانه است، نه بلعیدن دائمی و نابودی کامل که در سیاه‌چاله رخ می‌دهد. پاسخ: این اشکال بر‌اساس برداشتی محدود از معنای «کُنَّس» در زبان عربی است.
 یکی از معانی ریشه «کنس»، «جاروب کردن» است.(9)سیاه‌چاله‌ها به معنای واقعی کلمه، ماده و انرژی را از فضای اطراف خود «جاروب» می‌کنند که این معنا به خوبی با عملکرد سیاه‌چاله‌ها مطابقت دارد.
نتیجه: 
قرآن در آیات 15 و 16 سوره تکویر به پدیده‌ای سوگند یاد می‌کند که سه ویژگی دارد:
1. عقب‌نشینی می‌کند و غیب می‌شود: «خُنَّس»؛
2. جریان و حرکت دارد: «جَوار»؛
3. پنهان می‌شود: «کُنَّس». 
در گذشته بیشتر مفسران این پدیده را بر کواکب پنج‌گانه مریخ، زحل، عطارد، زهره و مشتری منطبق می‌دانستند؛ چراکه به نظر می‌رسید این سیارات در حال حرکت کمی به عقب می‌روند و دوباره به حرکت خود ادامه می‌دهند و روزها نیز پنهان می‌شوند. این تفسیر ادامه داشت تا اینکه سیاه‌چاله‌ها کشف شدند و برخی گفتند بر‌اساس ویژگی‌های سه‌گانه، این آیات با سیاه‌چاله‌ها مطابقت بیشتری دارد تا سیارات پنج‌گانه؛ چراکه سیاه‌چاله‌ها اولاً پنهان هستند و دیده نمی‌شوند؛ ثانیاً در حرکت هستند؛ ثالثاً همه‌چیز اطراف خود را می‌بلعند و در خود پنهان می‌کنند.
برای مطالعه بیشتر:
- شادی نفیسی؛ جریان‌شناسی تفسیر علمی؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1397 ش.
پی‌نوشت‌ها:
1. تکویر: 15 ـ 16. 2   2. مقاتل بن‌سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن‌سلیمان؛ بیروت: دارإحیاء التراث العربی‏، 1423 ق، ج ‏4، ص 602؛ یحیى بن‌زیاد فراء؛ معانى القرآن؛ چ 2، قاهره: الهیئه المصریه العامه للکتاب‏، 1980 م، ج ۳، ص ۲۴۲؛اسماعیل بن‌مصطفى حقى بروسوى؛ تفسیر روح‌البیان؛ بیروت: دارالفکر، [بی تا]، ج ‏10، ص 349.   3. سیدمحمدحسین طباطبایی؛ المیزان؛ بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، 1390 ق، ج ‏20، ص 217.   4. سیدمحمود طالقانی؛ پرتوى از قرآن؛ چ 4، تهران: شرکت سهامى انتشار، 1362 ش، ج ‏3، ص 185.   5. ناصر مکارم‌شیرازی و همکاران؛ تفسیر نمونه؛ چ 10، تهران: دارالکتب‌الإسلامیه، 1371 ش، ج ‏26، ص 190.    6. محمد فخر‌رازی؛ مفاتیح الغیب (التفسیرالکبیر)؛ چ 3، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1420 ق، ج ‏31، ص 68. 7   7. صفحه «سیاه چاله» در ویکی‌پدیای فارسی.    8. الحاقه: 38 ـ 39.    9. محمد بن مکرم ابن منظور؛ لسان العرب؛ بیروت: دارالفکر، [بی تا]، ج ۶، ص ۱۹۷؛ محمد بن‌محمد مرتضی زبیدی؛ تاج العروس؛ مصحح: علی شیری؛ بیروت: دارالفکر، 1414 ق، ج ۸، ص ۴۵۰. 
هادی غلامرضایی