به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 889
بازدید دیروز: 2,355
بازدید هفته: 23,058
بازدید ماه: 113,921
بازدید کل: 23,775,722
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Friday , 17 May 2024
الجمعة ، ۹ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خادمان سلطه : راننده‌ای که دستیار مسئول سانسور شد (۲)
خادمان سلطه
راننده‌ای که دستیار مسئول سانسور شد 
 
Image result for ‫مطالب نشريات دوران رضاخاني‬‎



پس از دستگيري گروه ۵۳ نفر، فشار بر مطبوعات بيشتر شد. در اين دوران از طرف شهرباني و اداره نگارش شهرباني كل كشور دستورالعمل‌هاي تندتري براي صاحبان امتياز مديران جرايد صادر شد و كار به جايي رسيد كه مقالات و خبرهاي روز يكسان به جرايد داده مي‌شد و حتي از مديران مطبوعات خواسته مي‌شد كه عنوان مقالات‌، خبرها و حتي تيترها را تغيير ندهند و به همان طريق چاپ كنند. عاقبت كار به جايي رسيد كه همه مطالب نشريه‌ها پس از حروفچيني به سازماني به نام «اداره كل نگارش و آموزش‌» برده مي‌شد و فقط در صورتي كه مهر سانسور به نام «روا» بر آن زده مي‌شد، مطلب قابل چاپ بود.
با توجه به اين سختگيري‌ها تعداد نشريات موجود رفته رفته كاهش يافت و تقاضا براي انتشار نشريه جديد نيز به قدري كم شد كه در سال 1308 تنها دو عنوان جديد به مطبوعات در حال خاموشي اضافه شد.
 رواج تملق و چاپلوسي در مطبوعات‌
مطالب نشريات دوران رضاخاني به واسطه سانسور مأموران كم‌سواد و حضور مديران رفاه‌طلب و درباري تا حدود بسياري سراپا تملق و چاپلوسي بود. در بخش اداره سانسور، افرادي چون ميرزا ابوالقاسم سانسورچي با همكاري دو سه نفر ديگر از جمله محرمعلي‌خان زينلي كه در ابتدا راننده اداره بود و سپس دستيار مسئول سانسور شد، اعمال‌نظر مي‌كردند كه علاوه بر كم سوادي و آشنا نبودن به حرفه خبرنگاري‌، خود يد طولايي در چاپلوسي و تملق از دربار داشتند و موقع مطالعه مطالب‌، بسياري از لغت‌ها و جمله‌ها را نادانسته حذف مي‌كردند و به همين دليل مقالات سانسور شده فاقد ارزش چاپي بود. براي حل اين مسئله به تدريج مسئولان شهرباني مجبور شدند، از اوايل سال 1318 تغييرات عمده‌اي را در اداره كل نگارش آموزش بدهند و دو نفر از پژوهشگران و نويسندگان مطبوعات را به خدمت بگيرند. علي دشتي كه مدت‌ها مديريت يك روزنامه چپ‌نما به نام شفق سرخ را بر عهده داشت‌، به همراه عبدالرحمن فرامرزي كه از نويسندگان آن بود، عهده‌دار سانسور در مطبوعات يا به عبارتي صاحب «مُهرروا» شدند، علي دشتي بعدها در زمان سلطنت محمدرضا شاه به مقام‌هاي مختلفي از جمله سفير ايران در خارج و نمايندگي مجلس شوراي ملي رسيد. عبدالرحمن فرامرزي نيز كه قبلاً روزنامه آينده ايران را به‌طور نامنظم منتشر مي‌كرد، در سال 1320 صاحب امتياز روزنامه كيهان شد و پس از اين‌كه در 6 خرداد 1321 اين امتياز را به دكتر مصطفي مصباح‌زاده‌(6) واگذار كرد، تا زمان مرگش سردبيري و سپس مديريت روزنامه را هم به عهده داشت‌، او هم چند دوره به نمايندگي مجلس رسيد. همان‌طور كه اشاره شد، مطبوعات دوره رضاخاني‌، علاوه بر معضل سانسور گرفتار تب تملق بودند كه بيشتر جرايد را به جهت عافيت‌انديشي گرفتار كرده بود. جو موجود به گونه‌اي بود كه حتي نشريات وابسته و كاملاً درباري نيز نمي‌توانستند از آينده خود اطمينان داشته باشند، به همين جهت آن‌ها از رضاشاه و خانواده‌اش تملق‌ها گفته‌اند; از جمله‌: در روزنامه حلاج‌، مجله اخلاق‌، روزنامه اختر مسعود، صداي اصفهان‌، روزنامه كانون‌، روزنامه سعادت ايران و... .
حسن حلاج مدير فكاهي نامه حلاج كه روزنامه‌اش را در سه دوره منتشر كرده است‌، ضمن بيان شرح حال خود خطاب به مرحوم صدر هاشمي نوشته است‌:
«از مقام حلاجي تا معاشرت با اعليحضرت فقيد رضاشاه را طي كرده‌ام‌، در حدود سي سال اعم از متوالي يا متناسب عهده‌دار اوراق مختلف سياسي و جدي و فكاهي نامه ملي حلاج بوده و با تمام تحولاتي كه در اين كشور روي داده است‌، به كار خود ادامه داده و فعلاً به واسطه ناسازگاري مزاج در اداره كل نگارش وزارت فرهنگ به سمت بررسي جرايد و كتب يا كارشناسي مطبوعات به خدمات مطبوعاتي ادامه مي‌دهم‌، يعني كار مي‌كنم و نان مي‌خورم‌.»(7)
اين نامه نشان مي‌دهد كه حسن حلاج درحالي‌كه به روزنامه‌نگاري مشغول بود و به تبع خصلت روزنامه‌نگاري‌، مي‌بايد كه با سانسور مخالف باشد، علي‌رغم اين مسئله با كمك در اداره سانسور هم به نوعي تملق دربار را مي‌گفته و هم كسب درآمد مي‌كرده است‌; كاري كه بعدها توسط مديران چندين روزنامه تكرار شد.
در اسناد مربوط به دوران رضاخان به موارد بسياري از درخواست‌هاي كمك و حمايت مديران نشريات اعم از مادي و غير مادي از دربار نيز برخورد مي‌كنيم‌; از آن جمله‌: درخواست مدير روزنامه صداي اصفهان‌، محمدعلي مكرم از وزارت دربار در خصوص حمايت در برابر شكايت علما(8) و نيز درخواست توصيه وي به رييس جديد نظميه اصفهان (جهانباني‌)(9) و درخواست توصيه وي به كفيل بلديه و حاكم اصفهان جهت افزايش حقوقش بابت مديريت مجله بلديه اصفهان‌.(10)
فشار بر مطبوعات به واسطه جو حاكم پراز اختناق و به تبع آن تملق‌گويي‌، بر مطبوعات غيردرباري نيز تأثير گذاشته بود. به‌عنوان مثال نشريه توفيق به مديريت مرحوم حسين توفيق ـ كه آثار قلمي‌اش از سال 1296 تا اواسط 1300 شمسي در روزنامه فكاهي گل زرد و چند هفته‌نامه ديگر منتشر مي‌شد ـ تا سال پنجم به‌طور عمده شعر، قطعه ادبي‌، مذهبي و نوحه‌خواني منتشر مي‌كرد اما از نيمه سال پنجم كه حسين توفيق امتياز مجله كاريكاتور توفيق را به‌صورت طنز و فكاهي به دست آورد، روند مطالب نشريه نيز تغييراتي را در خود ديد. مجله كاريكاتور كه گاهي مطلبي انتقادي به طنز به چاپ مي‌رساند، پس از يكسال از حالت فكاهي خارج و به شكل يك روزنامه ادبي منتشر شد كه شاعراني مانند ملك حجازي‌، عباس فرات و ابوالقاسم حالت و عده‌اي شعراي نامدار ديگر در آن قلم مي‌زدند. در اين سال‌ها فشار و اختناق به قدري زياد بود كه مطالب روزنامه نه تنها از وضع حكام و دولتمردان دوران رضاشاهي انتقاد نمي‌كرد، بلكه بارها مطالب تملق‌آميزي هم از رضاشاه و حكام وقت در نشريه درج شد. بسته به درخواست مديران از دربار مراتب تملق نيز شدت و ضعف مي‌يافت‌، به همين نسبت نيز دربار توجه‌اش را نسبت به مطبوعات معطوف مي‌داشت‌.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-6 واقعيت اين است كه دكتر مصباح‌زاده با كمك چهار ميليون ريالي محمدرضا پهلوي كيهان را تأسيس كرد اما از آنجا كه پس از مدت‌ها تحصيل به ايران آمده بود و چهره مشهوري به شمار نمي‌رفت‌، ترجيح داد نام «عبدالرحمن فرامرزي‌» به‌عنوان صاحب امتياز در روزنامه به چاپ برسد. زيرا از يك طرف با توجه به شاخص بودن فرامرزي در عرصه مطبوعات و صحنة سياست به نوعي براي كيهان جديد الولاده در ميان مطبوعات رقيب‌، شخصيت كسب مي‌كرد و از سوي ديگر مقاله‌هاي عبدالرحمن فرامرزي را در انحصار نشريه خود در آورده بود. آن هم در شرايطي كه «فرامرزي‌» به‌عنوان روزنامه‌نگاري خوش فكر با نگارشي شيرين در جامعه شناخته مي‌شد.
عبدالرحمن فرامرزي‌، زاده بحرين بود و تنها نقطه مثبت كارنامة او، اعتراض به جدايي بحرين از خاك ايران است‌. وگرنه او نيز در خدمت رژيم قرار گرفت و صاحب پست و مقام شد. در دهه 1350 با ورود عناصر توده‌اي به تحريريه كيهان‌، نام فرامرزي از يادها رفت‌. زيرا ديگر در كيهان جايي نداشت و كيهان پرشد از عناصري كه به صورت همزمان با ساواك و حزب توده همكاري مي‌كردند و درست به همين دليل بود كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي‌، فهرست 20 نفر جاسوس دوجانبه ساواك و حزب توده به اطلاع مردم رسيد و اين جاسوسان دوجانبه مطرود شدند.
-7 مطبوعات ايران در دوره پهلوي (ق‌.ا)، مهدي بهشتي‌پور، فصلنامه رسانه‌، سال چهارم‌، ش 2، تابستان 1372، ص 32.
-8 اسنادي از مطبوعات و احزاب دوره رضاشاه‌، نشر سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌، تهران 1380، سند شماره 8، ص 20.
-9 همان‌، سند شماره 10، ص 22.
-10 پيشين‌، سند شماره 62، ص 126.

پاورقي كيهان  - ۱۱ / ۰۳ / ۱۳۹۵