به قول دكتر حسين ابوترابيان در كتاب مطبوعات ايران، در اين دوره تمام مشكلات و مسايل مملكت بدون هيچگونه پردهپوشي در مطبوعات منعكس ميشد و تفسيرهاي گوناگوني كه از اوضاع جاري در نشريات به چاپ ميرسيد، اغلب چنان آلوده به امراض شخصي و حاوي ديدگاههاي متضاد بود كه درك واقعيتها را با اشكال مواجه ميساخت و اكثر مردم نيز كه به دليل سالها حكومت استبداد و خفقان رضاخاني از بينش و آگاهي سياسي چنداني برخوردار نبودند، براثر جوسازيهاي متفاوت و مطالب ضد و نقيض روزنامهها، واقعاً از اين كه در پي كدام مسلك و مكتب و هدف بروند و مرام چه نشريهاي را موافق آرمانهاي عقيدتي خويش بدانند، حيران و سردرگم مانده بودند.(15)
و البته مداخله مستقيم و غيرمستقيم سفارت خانههاي خارجي در مطالب مطبوعات ايران هم به اين معركه دامن ميزد. متفقين علاوه بر سانسور مسايل مربوط به جنگ و اشغال فلسطين و تفسيرهاي اخبار جنگ كه از طريق شهرباني انجام ميشد، علاقه فراواني به درج مقالههاي باب طبع خود داشتند و به خاطر رسيدن به اين هدف از كمك به مطبوعات با دادن كاغذ مجاني، تأمين چاپ ارزان يا رايگان نشريه، پرداخت كمك هزينه، دعوت به سفر يا حضور در ميهمانيهاي مجلل از صاحبان روزنامهها دريغ نداشتند. در واقع آنها براي جلب همكاري مديران جرايد با يكديگر رقابت ميكردند.
به عبارتي،ازآن جا كه ايران تنها نقطه تمركز و ملاقات متفقين با هم بود، به طور طبيعي اولين نقطههاي بروز اختلاف آنها براي كسب درآمد هم در خود منطقه ايجاد شد و اين اختلاف ـ شرق و غرب ـ چنان در مطبوعات نفوذ كرده بود كه مطبوعات اين دوره را ميتوان به طور عموم به عنوان «دست چپي» يا «دست راستي» شناخت. البته تعدادي از آنها هم بودند كه بسته به موقعيت موجود از اين شاخه به آن شاخه متمايل ميشدنداما برآيند اين كشمكشها كه به هيچ عنوان در آن مسايل مربوط به مصالح مردم و كشور هدف و مقصود نبود، چيزي جز سردرگمي بيش از پيش مردم و نفوذ هر چه بيشتر استعمارنبود.
فضاي آلودهاي كه از سيستم فوق برآمده بود، مملو بود از رشوه، كلاشي و باجگيري;خواه از طريق نشر مطالب افشاگرانه يا افتراآميز عليه ثروتمندان و سرمايهداران، فئودالها، كارخانهداران و رجال و نيز انتشار مقالههاي چاپلوسانه به سود محمدرضاشاه و درباريان و عوامل استعمار و دولتمردان بلندپايه(16).
مرحوم جلال آلاحمد در كتاب 3 مقاله ديگر، اين ويژگي را «رواج مطبوعات دهن دريده»ـ در اين دورهـ توصيف ميكند و ميگويد:
«استقبال عمومي از هر مطبوعهاي كه هرزهتر فحش ميدهد تا سال 1324 نمونه بارز شتاب در گفتن است. انتقادي است كه از سكوت گذشته ميكردند و اين شتاب نه تنها مطبوعات را به طرز بيسابقهاي گسترده ميسازد، بلكه سرسري نوشتن را رواج ميدهد.»
همان طور كه گفته شد، مطبوعات بعد از شهريور 1320، عليرغم آزادي در مورد اخبار و مسايل داخلي، از نظر اخبار و تفسيرهاي خارجي به هيچوجه از آزادي عمل برخوردار نبودند و سانسور شديدي از سوي سفارتخانههاي سه كشور اشغالگر شوروي، انگليس و آمريكا بر آنها اعمال ميشد. در اين زمان سانسور و كنترل مطبوعات از طريق متفقين و در شهرباني انجام ميشد و اين امر نه تنها مطبوعات و رسانههاي نوشتاري را در بر ميگرفت، بلكه رسانههاي شنيداري; يعني راديو و حتي كنترل و نظارت بر خطوط تلگراف را نيز شامل ميشد.به عنوان مثال در شهريور 1321 سر ريدر بولارد، وزير مختار انگلستان براي برچيدن سريع راديوهاي اتومبيلهاي شخصي در ايران، كه گمان ميرفت به اخبار متحدين دسترسي پيدا كنند، دستور اكيد داده بود.
سند شمارة 216
{دستورالعمل وزير مختار انگليس به نخست وزير ايران براي برچيدن سريع راديوهاي اتومبيلهاي شخصي، به منظور جلوگيري از انتشار اخبار}
وزارت امور خارجه
نامه سفارت انگليس پيوست پرونده: 5/6/2/29 نخستوزيري
شماره: 1253 موضوع: برداشتن راديو اتومبيلهاي سواري
تاريخ: 12 شهريور 1321 استخراج كننده: انوشيروان عضد
آقاي نخستوزير عزيزم
از وصول نامة 11283 مورخة 3 شهريور (25 اوت) آن جناب و اقدامي كه براي جمع كردن دستگاههاي بيسيم از اتومبيلهاي سواري مبذول فرمودهاند به اين وسيله تشكر مينمايم و علاقهمندم كه به موقع خود اطلاعات ديگري كه به دوستدار وعده فرمودهاند،دريافت نمايم.
از موقعي كه به جنابعالي در اين موضوع شرحي نگاشتم{;} يعني از اول شهريور به اين طرف به اطلاع دوستدار رسيده است كه عدة زيادي اتومبيل سواري،در ولايات داراي دستگاه بيسيم ميباشند. دوستدار ممنون خواهم شد كه لطفاً آن جناب مقرر فرمايند دستور لازم به ادارات شهرباني در كلية نقاط كشور صادر گردد كه كلية اين قبيل دستگاهها به سرعت برچيده شود.
دوست صميمي آر.دبليو.بولارد
در همين رابطه او نارضايتياش را از چاپ اخبار مربوط به جنگ و لزوم سانسور در مطبوعات به نخستوزيري ايران اين طور بيان كرده است:
«سند شمارة 290 {نارضايتي سفارت انگليس از چاپ اخبار جنگ و دستورالعمل به نخستوزير براي اجراي مقررات سانسور}
وزارت امور خارجه
نامه سفارت انگليس پيوست پرونده 5/6/2/16 نخستوزيري
موضوع: روزنامهها و راديو اخباري كه از راديو ميگيرند
تاريخ: 24 دي 1321 استخراج كننده: انوشيروان عضد
آقاي نخستوزير عزيزم
1.هركس به دقت مقالات و يا تفاسير مربوط به جنگ و يا راجع به مساعي جنگي متفقين را در ايران در جرايد طهران قرائت نمايد به اين نكته برميخورد كه نويسندگان آنها يا براثر ناداني و يا به علت سوء نيت غالباً حقايق را واژگون و اظهارات و يا تفاسيري مضر به مصالح متفقن درج مينمايند. آن جناب تصديق ميفرمايند كه از اين ترتيب كه برخلاف روح پيمان سه گانه است،بايد جلوگيري شود. به علاوه به هيچ وجه معقول نيست كه سانسور اخبار مربوط به جنگ وجود داشته باشد و در عين حال به روزنامهنگاران اجازه داده شود بدون رعايت هيچ گونه قيدي نسبت به اطلاعات مربوط به جنگ تفاسيري بنگارند. تنها راه اصلاح اين امر آن است كه مقرر شود كلية اين قبيل مقالات و تفاسير به ادارة سانسور فرستاده شود و تا از سانسور نگذرد طبع و منتشر نشود متصدي سانسور بايد يك نفر ايراني باشد كه راجع به كليه مسائلي كه مربوط به منافع نظامي انگليس ميباشد با مقامات مربوطه انگليس تماس نزديك داشته باشد.
2. نظر به اينكه اين موضوع داراي جنبة فوري است،اميدوارم آن جناب هرچه زودتر دستور لازم را صادر خواهند فرمود.
دوست صميمي آر.دبليو.بولارد»
پاورقي كيهان - ۱۸ / ۰۳ / ۱۳۹۵