به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 304
بازدید دیروز: 3,866
بازدید هفته: 18,039
بازدید ماه: 108,902
بازدید کل: 23,770,703
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۲۶ اردیبهشت ۱٤۰۳
Wednesday , 15 May 2024
الأربعاء ، ۷ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۱ - مهدی جبرائیلی تبریزی : مبانی فقهی مشارکت جهادگران بسیجی در کنترل ویروس کرونا ۱۳۹۹/۰۱/۲۶

مبانی فقهی مشارکت جهادگران بسیجی در کنترل ویروس کرونا

۱۳۹۹/۰۱/۲۶


 

 

 مهدی جبرائیلی تبریزی
 «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‏‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌‏دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی‌است که پیروانش بر گلدسته‌‏های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده ‏اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که‌ تربیت‏‌یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی ‌و بی‌‏نشانی گرفته‏‌اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده ‏اند».
این جملات وصف زیبا آن پیر و مراد بسیجیان است که افتخار داشت؛ خود یک بسیجی است.
آری بسیج در بوستان انقلاب روئید و رشد کرد وسرسبز و پرثمر شد. بسیج ریشه در اندیشه ناب توحیدی و ملکوتی اسلام دارد که همواره خاک نشین سنگرهای فتح وظفر تا تطهیر همه ناخالصی‌ها و ناپاکی‌هاست.
از همان ابتدای انفجار نور انقلاب اسلامی هرجا که سخن از ایثار و نثار بود و هست نام بسیج درخشیده و می‌درخشد؛ از جنگ و دفاع گرفته تا بلاهای طبیعی و... و الان مبارزه با ‌تروریسم بیولوژیک.
آیا می‌توان حضور مجاهدانه این فرزندان ولایت در متن مبارزه (از بیمارستان تا آرامستان) را چیزی غیر از عشق و اعتقاد تفسیر کرد.
در این مقال برآنیم به ریشه‌های فقهی این رزمایش اعجاب‌انگیز نظری داشته باشیم.
قاعده احسان
ریشه این قاعده آیات و روایات زیادی است که نشانه اندیشه و رفتار زیبا و پاک دارد.
احسان از ریشه حسن به معنای زیبا و جمال است. خداوند هر فکر و عمل صالح را حسن مینامد. به‌عنوان نمونه رفتار حضرت یوسف علیه‌السلام را زیبا و حسن توصیف می‌کند.
برخی از مستندات قرآنی قاعده:
وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (بقره: 195).
وَ أَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللهُ إِلَیْکَ (قصص: 77).
إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ (نحل: 90).
احسان به معنای انعام و فوق عدالت است (راغب اصفهانی، بی‎تا: 235). احسان مفهوم عام و مطلقی دارد که مفاهیم مختلف و متعددی نظیر دوستی، محبت، اطعام، رأفت و دلسوزی، انفاق و عفو و گذشت و ایثار در کنار آن قرار می‌گیرد، به نحوی که منظومه‎ای را تشکیل می‎دهد. در واقع احسان یک عنوان انتزاعی است که بر مصادیق مختلف منطبق می‎شود و هرکدام از مصادیق مذکور نیز می‎تواند دلیل خاص داشته باشد.
قاعده حفظ عزت اسلامی
جهادگران بسیجی در هر سنگری که باشند عزت و شکوه اسلامی را به نمایش گذاشتند و اجازه کمترین خدشه‌ای را به آن ندادند. چرا از عمق وجود به عزت خدادادی اعتقاد داشتند.
وللهِ العزّهًُْ وَ لرَسوله وَ لِلمؤمنین (منافقون: 8).
آیه در پاسخ به منافقین، عزت را تنها مخصوص خداوند، پیامبر(ص) و مؤمنان شمرده است. در این آیه جمله خبری در مقام انشاء استعمال شده و مفاد آیه لزوم حفظ عزت جامعه اسلامی است.
روایات بسیاری هم در مضمون آیات وجود دارند که همین لزوم حفظ عزت اسلامی را تداعی می‌کنند.
طبق این قاعده عام - که به‌عنوان شاخص فرهنگ اجتماعی اسلام قابل توجه است- تلاش برای جلب عزت و عظمت و شکوه اسلام و مسلمانان واجب است و‌ترک هر عملی که منافی علو و عزت فردی و اجتماعی مؤمنان بوده و در مقابل سبب خواری و ذلت مؤمنان می‎‎شود، لازم است. این کبرای کلی، اصل مسلّم در شریعت اسلام است.
اهتمام به امور مسلمانان
ریشه همّت از همّ به معنای غمّ و غصه است. بدین جهت اهل لغت آنرا حزن و اندوهی که إنسان‏ را ذوب می‌کند، معنا کرده‌اند. (راغب، مفردات الفاظ القرآن، ص845 ). وشاید اینکه در معنای قصد و اراده هم به‌کار رفته، از این لحاظ است که همّ کسی و یا چیزی فرد را به حرکت وامی‌دارد.
این قاعده از نصّ روایتی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است:
«مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بأُمُورِالْمُسلِمِینَ فَلیْسَ بِمُسلِمٍ». (هرکس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست). (شیخ کلینی، 1407: ‌2/ 163).
درباره اهتمام به امور دیگران احادیث دیگری نیز وارد شده است. در مجموع یکی از عناوین عام که روایات آن در ابواب احکام عشرهًْ آمده و تکالیفی را بر عهده‌ اشخاص می‌گذارد، اهتمام امور مسلمین است.
حکم مستفاد از این دلیل با توجه به تأکیداتی - مثل نفی اسلام - که در آن وجود دارد، الزامی‌است که البته درباره مخاطرات مربوط به امور مهم جانی و مالی و... است. در این موارد همه مسلمانان در قبال همدیگر مسئولیت دارند و باید به نحو واجب کفایی اقدام کنند.
بنابراین طبق روایات متواتر فرهنگ رفتاری حاکم بر جامعه اسلامی، باید فرهنگ مسئولیت‎مداری و دغدغه‎مندی باشد.
قاعده تعاون
اصل این قاعده ازآیه کریمه {تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوى‏‏} (مائده/2) گرفته شده‌اند. دراين آيه، اولا دستور به تعاون و مساعدت مسلمانان با یکدیگر شده، ثانیا این تعاون برمبناى مشاركت جمعى بر تعاون در امر خير و تقوا گذاشته شده است.
اعانت در لغت به معناى مساعدت و پشتیبانی است. (مفردات الفاظ القرآن، 598).
«برّ» در اصل به معنای خشكى توأم با وسعت است و نیکی را از باب اینکه نشانه وسعت نظر و بسط ید است، برمی‌گویند.(مفردات الفاظ القرآن، ص114).
در اصطلاح هم؛ «برّ» يعنى نيكى و هر كار و تلاش ثمربخشى كه به نحوى براى انجام دهندهی آن و يا نسبت به ديگرى و يا جامعه سودمند مى‌باشد. اين كلمه كليه فعاليت‌هاى مفيدى را كه در زمينه‌هاى فرهنگى، سياسى، اقتصادى و اجتماعى در سطح جامعه و در مقياس بين المللى انجام مى‌گيرد شامل مى‌گردد».(فقه سياسى (عميد زنجانی)؛ ج‌3، ص: 458).
اهل لغت تقوا را حفاظت از چیزی در برابر اذيّت و ضرر دیگران معنا کرده‌اند.(مفردات الفاظ‌القرآن، ص881).
اصطلاحا «تقوا» عبارت از هر نوع فعاليت فكرى و عملى است كه انسان را رشد و ارتقاء مى‌بخشد و او را به خدا نزديك مى‌گرداند. تقوا در اصطلاح قرآن كليۀ فعاليتهائى را كه در جهت رشد انسان، شخصيت و ارتقاء ارزشى او و آراستگى به فضائل و كمالات معنوى وى و نهايتاً به تقرب الهى مى‌انجامد، شامل مى‌شود. تقوا در بعد فردى و در سطح جامعه و هم در مقياس جهانى مى‌تواند مطرح باشد».(فقه سياسى (عميد زنجانی)؛ ج‌3، ص: 458).
علامه طباطبائی می‌نویسد: «برگشت معناى تعاون بر برّ و تقوا به اين است كه جامعه مسلمين بر برّ و تقوا و يا به عبارتى بر ايمان و عمل صالح ناشى از ‌ترس خدا اجتماع كنند، و اين همان صلاح و تقواى اجتماعى است».(الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 163).
از ظاهرآیه ونیز سیره وسخن اهل‌بیت(ع) استفاده می‌شود که مسلمانان موظفند نسبت به رفع حوائج امت اسلامی تلاش کنند و مایحتاج معاش و معاد آنها را تامین نمایند. همچنین هر مورد مهم دینی که غرض شارع به تحصیل آن باشد؛ از جمله دفع ضرر از مومنین و تلاش در رفع تنگدستی آنان و تعاون و مشارکت در اموری که موجب حفظ نظام و سیستم معاش و معاد است واجب می‌باشد.(مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام؛ ج‌3، ص: 9-  كفايهًًْْ الأحكام؛ ج‌1، ص: 367- 366).
همچنین بر اساس اطلاق ادله و نیز سیره اهل‌بیت(ع) افراد تحت حمايت تعاون و تكافل اجتماعى همه شهروندان حكومت اسلامى هستند، اعم از مسلمان و غيرمسلمانى كه در پناه حكومت اسلامى زندگى مى‌كنند. (محمد محمدى رى‌شهرى، موسوعهًْ الامام على‌بن ابى‌طالب(ع)،ج 4، ص 204).
قاعده​ اخوت
یکی از دغدغه​های بنیان​گذاران و فرهنگبانان هر جامعه​ای ـ و به عبارتی، هر تمدنی ـ یافتن مبنایی برای وحدت اجتماعی در سطح خرد است. محور این وحدت در سطح کلان اجتماعی، ولایت در جامعه سیاسی اسلامی است.(آموزه‌های سیاسی قرآن / ابوالحسن حسنی، ص122) از آنجا که این محور ضامن بقای وحدت در سطح کلان است، برای هر جامعه‌ای اهمیت اساسی دارد. حق‌تعالی برای ایجاد چنین مبنایی در جامعه سیاسی اسلامی مؤمنان را برادر همدیگر قرار داده است: {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهًٌْ} (الحجرات: 10) مؤمنان فقط برادرند. یعنی نسبت اساسی میان مؤمنان برادری است. و این آیه قانونی را بین مسلمانان تشریع کرد و نسبتی را برقرار ساخت که پیشتر برقرار نبود؛ و آن نسبت برادری است، که آثار شرعی، حقوقی و قانونی نیز دارد. (المیزان، ج 18، ص 315. و رجوع شود به سبحانی، جعفر، الایمان والکفرفی الکتاب والسنهًْ، ج۱، ص۲۴۶. و مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۶۵- ۱۷۵).
امام علی (علیه‌السّلام) فرمود: «پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شکاف‌های اجتماعی را به وحدت اصلاح و فاصله‌ها را به هم پیوند می‌داد».(نهج‌البلاغه، خطبۀ ۲۳۸).
قاعده حب الوطن
«وطن در اصطلاح فقهی عبارت از سرزمينى است كه شخص به جهت سكونت در آن، نوعى علاقه و اختصاص بين او و آن سرزمين به‌وجود آمده كه از نظر فقهى موضوع احكام و آثار فقهى زيادى مى‌باشد».(فقه سياسى (عميد زنجانی)؛ ج‌3، ص: 226).
قاعده مزبور ازمتن روایت مشهور «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الاْیمانِ» اخذ شده است.
اساساًً انسان رابطه مادّى و معنوى فراوانى با زادگاه خود دارد و تاریخِ زندگیش با آن پیوند ناگسستنى پیدا کرده است. همین پیوند، سبب علاقه او به وطن شده و علاقه، انگیزه حفظ و دفاع و عمران و آبادى آن مى گردد.
اصول و ریشه‏هاى وطن‌دوستی به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در قرآن مجید بیان شده است:
{لَّا يَنْهَئكمُ‏ُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فىِ الدِّينِ وَ لَمْ يخُْرِجُوكمُ مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبرَُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَيهِْمْ  إِنَّ اللَّهَ يحُِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا يَنهَْئكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فىِ الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَ ظَاهَرُواْ عَلىَ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ  وَ مَن يَتَوَلهَُّمْ فَأُوْلَئكَ هُمُ الظَّالِمُون‏}.
«در این آیه، نیکوکارى و عدالت و انصاف را درباره کسانى که اگرچه خارج از دین اسلام می‌باشند، تا هنگامی ‌که به کشتار برنخاسته‌اند و مسلمانان را ازوطن خود آواره ننموده‏اند، مطلوب معرّفى نموده و مى‏فرماید: خدا نیکوکاران و مردم عادل و با انصاف را به‌طور عموم دوست ‏دارد و بالعکس نسبت به کسانى که به جنگ و پیکار برخاسته و مسلمانان را از وطن‌هاى خود آواره می‌کنند، از نیکوکارى نبوده و ظالم هستند».(علامه جعفری،‌ ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج 6، ص 203-  202).
بر اساس این آیه؛ علاقه به وطن، یک حقّ فطرى وطبیعى است وسلب این حقّ، تجاوز وظلم آشکار است. نکته دیگر اینکه مسئله اخراج از خانه و وطن در برابر مقاتله در دین قرار داده شده، که نشان مى دهد هر کدام ارزشى جداگانه دارد.
درسیره و سخن اهل‌بیت(ع) هم این وطن‌دوستی وجود داشته است. امام زین‌العابدین(ع) با وجود اینکه درزمان حکومت بنی‌امیه زندگی می‌کرده وشدیداً مخالف با آنها بوده است تا جایی که ضمن نامه‌ای به محمدبن مسلم زُهري(تحف‌العقول؛ ص274) او را به‌خاطر همکاری با بنیامیه توبيخ مي‌کند. اما در عین حال براي مرزداران دعا مي‌کند.(الصحيفهًْ‌السجاديهًْ؛ دعای بیست و هفتم).
در منابع روایی ما میهن‌دوستی نشانه کرامت (معدن‌الجواهر و رياضهًْ‌الخواطر؛ ص50) و عامل آبادانی شهرها(تحف‌العقول؛ ص207) بیان شده است.
حال با این بیان می‌توان گفت که یکی از نمودهای وطن‌دوستی؛ ابراز مهر ومحبت به هموطنان است و دستگیری و دادرسی از آنان سفارش اکید اسلام عزیز می‌باشد.