۸۱ - بررسی ماهیت فرهنگی پیروزی انقلاب اسلامی (بخش اول و دوم ) ۱۴۰۱/۱۱/۱۸
بررسی ماهیت فرهنگی پیروزی انقلاب اسلامی (بخش اول)
انقلاب اسلامی ذاتا یک انقلاب فرهنگی است
۱۴۰۱/۱۱/۱۸
گروه گزارش
حجتالاسلام رئیسی، رئیسجمهور در همایش منطق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور (23 مهر 1401) پیشتر گفته بود: «پیام انقلاب اسلامی همواره یک پیام فرهنگی است؛ انقلاب اسلامی ذاتاً انقلابی فرهنگی است.»
انقلاب اسلامی ایران نهتنها در ابعاد سیاسی منشأ دگرگونیهایی در ایران شد، بلکه در دیگر حوزهها نیز دگرگونیهای عمیقی ایجاد کرد. یکی از این سرفصلها، فرهنگ بود. انقلاب اسلامی دستاوردهایی در عرصه فرهنگ برای مردم ایران به ارمغان داشت که این دستاوردهای فرهنگی در دو عرصه داخلی و خارجی قابلمشاهده است.
نخستین گام در این مسیر، در حوزه آموزش صورت گرفت، در گامهای بعد افزایش تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، توسعه و افزایش شبکههای تلویزیونی و رادیویی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور، توجه به فرهنگ دینی کشور، تحقق شعارهای انقلاب اسلامی در بیرون از مرزهای کشور، احیای ارزشها و سنتهای اسلامی و... از جمله مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
انقلاب فرهنگی از منظر تاریخی
یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزه آموزش صورت گرفت. اولین اقدام مؤثر در این زمینه پیام نوروزی امام در فروردین 59 بود که در آن بر ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب» و «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» در جهت استقلال فرهنگی تأکید کردند.
حضرت امام(ره) در 23 خرداد 59 دستور تشکیل ستاد انقلابفرهنگی را صادر کردند. ازاینرو ستاد انقلابفرهنگی با تأکید بر تغییر ارزشها و تصفیه و پاکسازی محیط علمی و دانشگاهی با دعوت از صاحبنظران حوزههای مختلف برنامههای جدیدی را در دستور کار قرارداد و اهداف اولیه خود را تعیین خطمشی فرهنگی جامعه؛ تهیه و تدوین نظام آموزشی کشور، ادغام و انحلال بعضی از مؤسسات آموزش عالی موجود و تأسیس دانشگاههای جدید، بررسی و تعیین محتوای کتب و برنامه درسی دانشگاهها، بررسی کادر علمی و گزینش اساتید و... برشمرد.
ابراهیم رئوفی کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی ضمن بیان مطالب بالا برایمان توضیح میدهد: «ستاد انقلابفرهنگی با یک دفتر هماهنگی و سه بخش آموزش پیشدانشگاهی، آموزش عالی و جهاد دانشگاهی ساختار خود را تشکیل داد. بخش آموزش عالی شامل قسمتهای مختلفی نظیر برنامهریزی آموزشی، ترجمه، تألیف و تصحیح کتب دانشگاهی، تزکیه، مدیریت و سازماندهی دانشگاهها و بافت آموزشی دانشگاهها میشد.»
وی در ادامه میگوید: «پس از دو سال و نیم تلاش ستاد انقلابفرهنگی دانشگاهها بازگشایی شد و فضای جدید محیط دانشجویی و علمی کشور را فراگرفت؛ اما اهمیت حفظ و حراست از استقلال فرهنگی کشور و تسری انقلابفرهنگی در بدنه جامعه و همه سازوکارهای آموزشی و برنامهریزی راهبردی در این زمینه موجب شد تا ستاد انقلابفرهنگی جای خود را به نهاد بالاتری با نام شورایعالی انقلابفرهنگی دهد. بدین ترتیب امام خمینی با صدور پیامی در 19 آذر 63 و با تأکید بر فراگیرشدن انقلابفرهنگی در همه شئون کشور، شورایعالی انقلابفرهنگی، تشکیل شد.»
این کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی در پایان صحبتهایش میافزاید: «در بخشی از این پیام امام خمینی(ره) آمده است: «خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزینشدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلابفرهنگی در تمام زمینهها در سطح كشور آنچنان محتاج تلاش و كوشش است كه برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت كشید و بانفوذ عمیق ریشهدار غرب مبارزه كرد. اینك با تشكر از زحمات ستاد انقلابفرهنگی برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح كشور، تقویت این نهاد را لازم دیدم». تشکیل شورای انقلابفرهنگی یکی از گامهای مهم و اساسی در زدودن فرهنگی غربی در کشور بود که توانست به مهمترین اهداف خود دست یابد.»
استقلال و خودباوری فرهنگی
بالاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد، فرهنگ آن جامعه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعمیم استقلال فکری به افراد جامعه، باعث ایجاد جریان خودباوری و حضور آحاد مردم در روند توسعه دانش و فناوری شد. بهگونهای که پیشرفتهای علمی، فنی و... بعد از انقلاب با تمام قرون گذشته متفاوت است و این مرهون شکلگیریاندیشه استقلال فرهنگی در مردم بوده است. انقلاب اسلامی بهمنظور سالمسازی جامعه از آلودگیهای فرهنگی، اقدامات بسیاری همچون برچیدن مراکز شرابفروشی، مراکز فساد و قمار و... انجام شد و احیای فرهنگ اسلامی مورد توجه قرار داد و در تحوّل محتوا و نشر کتب و مجلات و محتوای صداوسیما و گسترش فرهنگ اصیل عاشورا اقدامات ارزشمندی صورت داد.
حسام محرابیان یک فعال فرهنگی میگوید: «مردم پیش از انقلاب میپنداشتند از نظر فرهنگی، حقیرند و فرهنگ غربی برتری دارد؛ پس باید پیرو آن فرهنگ باشند؛ ازاینرو، استقلال فرهنگی، همواره از شاخصهای اصلی حرکت انقلاب اسلامی بوده است.
بىشک بالاترین و والاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل مىدهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سیاسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد، پوچ و پوک و میانتهى است.»
وی در ادامه میافزاید: «متأسفانه اسلام زدایی از یکطرف و ترویج فرهنگ غربی از طرف دیگر، از اولویتهای کاری تمام دستگاههای فرهنگی رژیم گذشته بود. رادیو و تلویزیون، تئاتر، سینما، مطبوعات و کتابها، همگی مأموریت داشتند تا فرهنگ و سبک زندگی غربی را جایگزین فرهنگ و سبک زندگی اسلامیکنند. خاندان پهلوی پیشتاز ترویج فرهنگ مبتذل غربی بودند؛ ازاینرو، امام با تلخی، از آن وضعیت اسفبار یاد میکند: از جمله نقشهها که معالأسف تأثیر بزرگی در کشور عزیز ما گذاشت، بیگانه کردن کشورهای استعمارزده از خویش و غربزده کردن آنان است.»
این فعال فرهنگی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «پیروزی انقلاب اسلامی به خودباختگی فرهنگی پایان داد و ملت ایران را به این بلوغ فکری رساند که باید بر فرهنگ خودی و اسلامی تکیه کند؛ ازاینرو، امام(ره)فرمود: «ما باید تمام همتمان را صرف کنیم که خودمان را از این وابستگی فکری بیرون بیاوریم.»
رهبر معظم انقلاب میفرماید: «امروز استقلال فرهنگی در این کشور، روزبهروز در حال پیشرفت است و خودباوری فرهنگی بیشتر میشود.»
نوام چامسکی میگوید: «تا زمانی که ایران، مستقل باقی بماند و در برابر سلطه آمریکا سر تسلیم فرود نیاورد، دشمنیها و مخالفتهای آمریکا ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا، غیرقابلپذیرش است؛ چون از استقلال خود چشمپوشی نمیکند.»
مارتین ایندایک از موضع ضعف و عجز حقیقی و گستاخی تصنعی میگوید: «مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی، درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمیدارند.»
به همین جهت، استقلال فرهنگی ایران، غرب را نگران کرده بود.
مهمترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی
نفی مظاهر فرهنگی غرب و مقابله با تهاجم فرهنگی از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. در دوران پهلوی، بر پایه محوریت نگرش غربی، از یکسو، ارزشهای اسلامی نفی و از سوی دیگر، معیارها و ارزشهای غربی در عرصه فرهنگی حکمفرما شد؛ بهطوریکه هنر، ادبیات، سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، کتاب، سیستم آموزش کشور، مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها، همه تحت سیطرۀ فرهنگ غرب درآمد؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی، از یک سو، مظاهر فرهنگی غرب از جامعه نفی شد و از سوی دیگر، با تعمیم خودباوری فرهنگی و گسترش شعائر دینی، زمینه برای تقویت پایههای ایمانی مردم فراهم شد.
زینب موحدی بسیجی و فعال حوزه زنان میگوید: «ارتقای جایگاه زن در اجتماع و خانواده، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. هویت زن اسلامی در دوران پهلوی، به دلیل سیطره خودباختگی فرهنگی و رواج ارزشهای غربی، تهدید شد؛ بهگونهای که بهجای سوقدادن زنان بهسوی فعالیتهای اجتماعی سودمند، فرهنگ برهنگی و بیعفتی در میان آنان گسترش یافت، اما پس از انقلاب اسلامی این سیاست که در تعارض با فرهنگ اصیل اسلامی بود، کنار گذاشته شد و زن ایرانی در جایگاه واقعی خود قرار گرفت؛ بهطوری که زن در کنار وظیفه همسری و مادری خود، در فعالیتهای اجتماعی نیز، با رعایت حجاب اسلامی، شرکت میکند.»
ایجاد روحیه خودباوری و «ما میتوانیم» یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است. در دوران پهلوی، به دلیل بزرگنمایی جهان غرب در نظر مردم ایران، نوعی خودباختگی و ضعف در جامعه حکمفرما بود و نوعی فرهنگ وابستگی به غرب در اذهان عمومی ایجاد شد، اما به برکت انقلاب اسلامی، روح خودباوری و خوداتکایی در بین افراد جامعه دمیده شد.
گسترش فرهنگ مردمسالاری دینی در جهان، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی با ایجاد نظام جمهوری اسلامی ضمن نفی اسلام متحجر و قشرگرا، بر تفکر جدایی دین از سیاست نیز خط بطلان کشید. درواقع، نظام نوینی ایجاد کرد که مشروعیت آن بر پایۀ حاکمیت الهی و ارزشهای اسلامی و مقبولیت آن بر اساس ارادۀ مردمی است.
گسترش فرهنگ استقلالخواهی و استکبارستیزی، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. مردم ایران با الهام از آموزهای اسلامی همچون: «وَلَقَد بَعَثنا فی کلِّ أُمَّهًْ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ» (نحل: 36)، شعار نه شرقی و نه غربی سردادند و خواستار آزادی ایران از نفوذ و دخالت طاغوتها و قدرتهای خارجی شدند. (عیوضی و هراتی، 1390: 161-165). درمجموع، درباره دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی میتوان گفت که با وقوع انقلاب در ایران، تغییر و تحول اساسی در ساختار فرهنگی ایران در سه سطح: هدف، برنامه و عملکرد به وجود آمد. در سطح هدف، انقلاب اسلامی اسلامگرایی را جایگزین اسلام زدایی رژیم پهلوی کرد. در سطح برنامه نیز انقلاب اسلامی، باستانگرایی، فرقهگرایی و غربگرایی را که از مهمترین برنامههای فرهنگی رژیم پهلوی به شمار میرفت به استقلال فرهنگی، تبادل فرهنگی و توسعۀ فرهنگی تبدیل کرد. در سطح عملکرد نیز انقلاب اسلامی، گسترش ارزشهای اسلامی ملی و هویتبخشی را جایگزین ابتذال و هویتزدایی رژیم پهلوی کرد (نصری، 1389: 218)
دستاوردهای حوزه نشر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
طبق آمار وزارت ارشاد اسلامی در سالهای پیش از همهگیری کرونا، در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب، ایران از انتشار ۲۹۴ کتاب در سال ۱۳۵۷ به انتشار ۴۴۹۸ عنوان کتاب در سال ۶۶ میرسد که رشد تقریبی بیست برابری را نشان میدهد.
در دهه دوم، اما از انتشار ۳۷۰۱ کتاب در سال ۶۸ به انتشار ۱۵۴۱۴ کتاب در سال ۷۶ منتهی میشود که رشدی نزدیک به پنج برابر را نشان میدهد و این یعنی کاهش شیب انتشار کتاب در دهه دوم انقلاب نسبت به دهه اول. در دهه سوم اما از انتشار ۱۷۳۲۴ کتاب در سال ۱۳۷۷ به انتشار ۵۶۸۱۷ عنوان کتاب در سال ۱۳۸۶ میرسیم که رشد تقریباً سه برابری را نشان میدهد و این بار نیز نوید کاهش شیب تولید تعداد کتاب نسبت به دهه قبل را میدهد.
در دهه چهارم انقلاب اسلامی نیز آمار نشر تعداد عناوین از ۵۷۱۵۵ در سال ۸۷ به ۹۹۱۱۴ در سال ۹۶ میرسد که رشدی کمتر از دوبرابر را نشان میدهد.
بهعبارتدیگر با وجود افزایش تعداد عناوین منتشر شده طی سالهای اخیر در کشور، شیب انتشار عناوین در این دههها نسبت به دهه قبل کاهشی بوده است که نشان از بیمیلی و ناتوان ماندن مؤلفان و ناشران کشور در انتشار کتاب است. در بخشی دیگر از آمار ارائه شده نشان داده میشود که تعداد مؤلفان مرد از شاخص ۲۸۸ نفر در سال ۱۳۵۷ به رقم ۶۰۰۳۳ نفر در سال ۱۳۹۶ رشد داشته است؛ اما این میزان در مقاطعی در دولت چهارم و هفتم و نهم و دهم شیب کاهشی سالیانه را نیز تجربه کرده است و البته بیشترین جهش را نیز باید در این بخش در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۶ دید که بیش از ۷ هزار نفر به آمار مؤلفان مرد افزوده شده است.
در بخش مؤلفان زن نیز این آمار تعداد یازده مؤلف زن را در سال ۵۷ ثبت کرده و در سال ۱۳۹۶ تعداد ۲۸۲۳۹ نفر را ارائه میدهد. در این زمینه نیز در مقاطعی در دولت هشتم تعداد مؤلفان زن با شیب کاهشی همراه بودهاند و در دولت دهم و یازدهم در خلال سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ بیشترین رشد را دارا بوده است.
بررسی ماهیت فرهنگی پیروزی انقلاب اسلامی-بخش دوم
۲۲ بهمن مشت محکم استکبارستیزی بر فرهنگ استبدادی غرب
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
گروه گزارش
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورایعالی انقلابفرهنگی (مورخه 15 آذر 1401) ایثار، ما میتوانیم و اعتراض به غرب را سه دستاورد فرهنگی انقلاب برشمردند و فرمودند: «فرهنگ «ما نمیتوانیم» بهعنوان یکی از گزارههای غلط حاکم بر جامعه قبل از انقلاب اسلامی بود. انقلاب با سازندگی و حرکتهای خلاقانه این ذهنیت را بهتدریج تغییر داد که نتیجه آن انجام کارهای بزرگی بود.»
ایشان در ادامه فرمودند: «انقلاب اسلامی موجب تبدیل فرهنگ «شیفتگی به غرب» به فرهنگ «اعتراض به غرب» شد. تغییر فرهنگ «خودپسندی و شهرت» به فرهنگ «ایثار و از خودگذشتگی» نمونه تأثیرگذاری فرهنگی انقلاب اسلامی بر زندگی شخصی افراد است. با وجود تغییر بسیاری از بنیانهای غلط اما عوامل مختلف بهمرورزمان موجب تضعیف روحیه تهاجمی انقلاب میشود که باید این موضوع مورد مراقبت و رصد جدی قرار گیرد تا دوباره آن بنیانهای غلط سر بر نیاورند. میتوان به کمک پایههای فکری انقلاب و جوانان فعال یک حرکت عظیم فرهنگی به وجود آورد.»
تبلور فرهنگ استکبارستیزی
انقلاب اسلامی اولین دستاورد عظیمی که برای ملت ایران داشت خودباوری بود. در کمال تأسف و ناباوری ملتی با تمدن کهن در سایه سیاستهای استکباری و استعماری به جایی رسیده بود که حتی از تأمین بدیهیترین نیازهایش عاجز بود. مسئلهای که باعث میشد به ملت ایران بهعنوان موجودی توسریخور نگاه کنند و غربیهایی که بهاصطلاح آمده بودند خدمتی به این ملت ارائه دهند، آن را با حیوانات در یک درجه میدیدند و برای حضورشان در ایران حق توحش میگرفتند. رامین غفاری یک بسیجی و فعال دانشجویی ضمن بیان مطالب بالا میگوید: «دومین دستاورد کلی انقلاب اسلامی استقلال بود استقلالی که سالها هر ایرانی در آرزوی آن بود و در کمال تأسف ما ایرانیها خودمان که هیچ حتی شاه نیز استقلال و اختیار کافی برای تصمیمگیری در امور کشور را نداشت و اگر خارجیها میگذاشتند شاید یک وزیر دربار را میتوانست عزل و نصب کند، شخص شاه توسط انگلیس منصوب میشد و توسط او یا آمریکا تبعید میشد و شاه بعدی به جایش نشانده میشد، سران کشورها بدون اجازه و اطلاع شاه ایران در تهران جلسه میگذاشتند و شاه را حتی برای دستبوسی هم به حضور نمیپذیرفتند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «سومین دستاورد کلی انقلاب اسلامی ایران نیز امنیت بیبدیل و امروز بیرقیب ایران اسلامی است بهطوریکه تا قبل انقلاب با کوچکترین حرکت و در سریعترین زمان ممکن ایران تحت اشغال بیگانگان قرار میگرفت و ارتش نوین ایران که رضاشاه کلی برای آن خرج کرده بود و بدان فخر میکرد، حتی چند ساعت هم نتوانست جلوی نیروهای متخاصم دوام بیاورد و همیشه خارجیها ایران و تمام منافع و منابع ایران را بین خود تقسیم میکردند!»
نقش جهاد تبیین در پیروزی انقلاب
امام خمینی(ره) یک تز و ایدهای را اعلام کردند و در پیش گرفتند که خیلیها باور نمیکردند این تز جواب دهد. حضرت امام معتقد بودند اگر ما بتوانیم آگاهیهای جامعه را رشد دهیم و ملت را متوجه شأنی کنیم که خدا به آنها ارزانی داشته، این ملت قادرند چرخه استبداد و سلطه را زمین بزند و آنها را از ایران اخراج کنند. اگرچه برای نسل ما که مخاطب امام بود، شاید این حرفها قابلهضم نبود؛ اما بعدها در عمل به این نکته رسیدیم که این بهترین و کمهزینهترین راه بود که میتوانست یک تحولی را در ایران رقم بزند.
سلیمی نمین تاریخپژوه ضمن بیان مطالب بالا توضیح میدهد: «امام خمینی(ره) اعلام کردند نه سلطه را میپذیرند نه استبداد را، چرا که قبل از آنگاهی جریانات سیاسی برای کاهش میزان استبداد به سلطه اتکا میکردند و گاهی هم به استبداد اتکا میکردند، برای اینکه سلطه را پس بزنند. تجربه همه این تفکرات منفی بود و همه در اینکه بتوانند آمریکاییها را سر عقل بیاورند شکست خوردند. آنهایی هم که فکر میکردند دربار شاه در کنار ملت خواهد بود، بهاشتباه خود پی بردند. یکی از مواردی که همه از شاه و دربار شاه ناامید شدند، مسئله ملیشدن صنعت نفت بود. ملیشدن صنعت نفت یک خواسته ابتدایی بود، یعنی یک موهبتی خداوند متعال به ملت ایران داده بود و مردم آن را میخواستند، اما دیدیم که استبداد هرگز در کنار ملت ایران نایستاد، بلکه در کنار سلطهگران خارجی ایستاد.»
این تاریخپژوه در ادامه میگوید: «لذا تکیه به سلطه و استبداد حاصل و دستاورد خوبی نداشت و در واقع این نظریات محکوم به شکست شد. همچنین مبارزه مسلحانه برای طرد استبداد و استعمار هم نتیجه نداد، چون انگیزه بیشتری به نیروهای استبداد برای سرکوب مردم میداد. نیروهای استبداد وقتی میدیدند توسط عدهای کشته میشوند، انگیزه پیدا میکردند که از خود دفاع کنند؛ ولی در روش امام خمینی(ره) حتی بخشی از نیروهای نظامی شاه هم انگیزه پیدا میکردند که در برابر استبداد و سلطه بایستند، چون امام از شأن آنها دفاع میکرد؛ اما گروههای مسلح آنها را هدف میگرفتند و بهصرف اینکه پاسبان حکومت پهلوی هستند، آنها را به قتل میرساندند. طبیعتاً یک پاسبان وقتی میدید گروه مسلح میخواهد او را بکشد، انگیزه پیدا میکرد با آن گروه مسلح مبارزه کند، درحالیکه تز امام این بود که ما نمیتوانیم پاسبان را بکشیم، بلکه باید او را آگاه کنیم که وقتی تو تحت سیطره استبداد و سلطه هستی، تحقیر میشوی. طبیعتاً آن پاسبان انگیزه پیدا میکرد با مردم و با یک نهضت آگاهیبخش همراه شود؛ بنابراین امام مبانی خود را از ابتدای دهه ۴۰، بر رشد فکری جامعه قرارداد، شخصیتهایی مثل حضرات آیات طالقانی و خامنهای و مطهری و مفتح و بسیاری از شاگردان دیگر امام در سراسر کشور، بر اساس رهنمود امام هدف خود را افزایش منزلت ملت قرار دادند، یعنی اینکه آنها را قانع کنند که شأن شما زمانی بروز و ظهور پیدا میکند که بساط سلطه جهانی و عامل آنها در کشور جمع شود. این امر بهتدریج توانست جای خود را در جامعه ایران باز کند، یعنی چون نوع تعامل سلطه و استبداد با ملت ملموس بود و واقعاً تحقیر میکردند، این نظرات امام کاملاً در جامعه عینیت داشت.»
سلیمی نمین درباره سایه تیره کاپیتولاسیون بر سر فرهنگ مردم ایران توضیح میدهد: «یکی از مثالهای عینی این نوع تعامل منحوس سلطه و استبداد وقتی بود که آمریکاییها تلاش کردند کاپیتولاسیون را بر ملت ایران تحمیل کنند. کاپیتولاسیون حتی برای افراد کمسواد هم ملموس بود که این تحقیر یک ملت است. وقتی یک قدرتی از طریق کودتا و به پشتوانه یک کشور خارجی در یک جامعهای مسلط میشود و بعد قوانین را بهگونهای شکل میدهد که قوانین اصلاً علیه آن کشور خارجی نتواند جاری و ساری شود، چنین چیزی برای همه ملت قابلپذیرش نیست. یعنی عدهای در کشور بیایند و هر کاری دلشان بخواهد بکنند و قوانین ایران درباره آنها نتواند کاری کند. منتها اینکه چرا آمریکاییها چنین زیادهخواهیهایی میکردند، بحث مفصلی دارد. ولی درعینحال وقتی امام به ملت ایران میگفت نباید اجازه دهید عدهای شما را در درون کشور خودتان تحقیر کنند، با کاپیتولاسیون این مطلب کاملاً برای مردم روشن میشد. جالب است بدانید وقتی آمریکاییها نخستینبار به محمدرضا پهلوی فشار آوردند و کاپیتولاسیون در دولت مطرح شد، باهری که وزیر دادگستری بود گفت: «اگر ما این را تصویب کنیم، ملت ایران قطعاً قیام خواهند کرد، چرا که این یک استعمار کهنه و منسوخ شده است و همه این استعمار را درک میکنند که این تحقیر ملت است و ملت ایران این را تحمل نخواهند کرد و ملت ایران دست به قیام خواهند زد»؛ بنابراین کار فکری امام مصادیق و مخاطب خودش را مییافت، یعنی وقتی امام این حرف را میزد، بلافاصله همه اقشار جامعه، کارمند، روشنفکر و دانشگاهی همه حرف امام را میگرفتند. امام دعوت و روشنگری میکرد تا مردم شأن خودشان را دریابند و طبیعتاً با نهضت امام در این زمینه همراه میشدند.»
توسعه فرهنگ دینی بعد از انقلاب
یکی از مفصلترین گزارشهای خارجی درباره ابعاد گسترده قدرت نرم ایران، اوایل ماه مارس ۲۰۱۷ در مجله «دیدهبان محیط عملیات» وابسته به «دفتر مطالعات نظامی خارجی» ارتش آمریکا به قلم «مایکل روبین» منتشر شد.
روبین گزارش خود را با این توضیح آغاز کرد: «رویکرد ایران به قدرت نرم، ماهرانه و متنوع است... برای درک قدرت نرم ایران، باید سابقه امپراتوری، تحولات مذهبی، زبان و فرهنگ فارسی، و تاریخ این کشور را به رسمیت شناخت... اگر تاریخ یکی از ستونهای نفوذ ایران و یکی از نقاط اشتراکی باشد که مقامات این کشور، استراتژیهای قدرت نرم را حول آن شکل میدهند، دین ستون دیگر [قدرت نرم ایران] است.»
حمیدرضا ترقی یک فعال فرهنگی و سیاسی میگوید: «امام راحل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند اقدام مهم در حوزه فرهنگ انجام دادند که در این راستا ابتدا باید دانشگاهها و مراکز فرهنگی کشور متحول میشدند و بهجای فرهنگ طاغوتی و ستمشاهی و فرهنگ غربی، فرهنگ اسلامی را به نسل جوان آموزش میدادند که لازمه آن تحول در متون اساسی بود که باید این رخداد انجام میگرفت.»
وی اظهار میدارد: «دومین اقدام امام راحل، مبارزه با مفاسد و آسیبهای فرهنگی در جامعه بود، مفاسدی که زمینه تثبیت رژیم گذشته را فراهم میکرد و خوشبختانه از همان ابتدای انقلاب اسلامی با این موارد مبارزه شد و هنرمندان به سمت ساخت فیلمهای مربوط به انقلاب و مبارزه با طاغوت، فیلمهای دینی، مذهبی و تاریخی گرایش پیدا کردند.» عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی میگوید: «در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی کشورمان در حوزههای ساخت فیلمهای فاخر دینی و مذهبی موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است که این فیلمها در اکثر کشورهای اسلامی بهعنوان فیلمهای فاخر کشورمان مورداستفاده قرار میگیرد و موارد متعددی از سریالهای دینی تولید کشورمان که در کشورهای مختلف اسلامی دوبله میشود نمونهای از این ادعاست.»
ترقی میافزاید: «بعد از انقلاب اسلامی هنر دینی و اسلامی رونق جدیدی گرفت، ابتکار و خلاقیت نسل جوان و هنرمندان در انواع و اقسام رشتههای هنری بروز و ظهور پیدا کرد از فعالیتهای هنری فردی مانند مرحوم شجریان گرفته تا سرودهای انقلابی که از همان ابتدا توسط جوانان متدین و مذهبی در حضور امام راحل خوانده میشد و این سرودها و مداحیها موردتوجه مقام معظم رهبری هم قرار گرفته است.» وی تبیین میکند: «حرکتی که رهبر معظم انقلاب در جهت تقویت مداحان و جهتدهی به نوع مداحی و محتوای آن داشتهاند در زمره تحولات فرهنگی است که در کشور رخداده است، در کنار اینها گرایش به مهدویت و مراسم دینی و مذهبی در کشور بهگونهای رونق گرفته است که شاهد سالانه حضور بیش از ۳۰ میلیون نفر زائر در بارگاه منور رضوی و شرکت در مراسم مذهبی و راهپیمایی اربعین هستیم و همه اینها نشاندهنده تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی در نسل جوان کشور است.»
این فعال فرهنگی و سیاسی در ادامه میگوید: «تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار مرکز قرآنی در کشور ایجاد شده و بسیاری از مسائل فرهنگی در کتابهای درسی گنجانده شده است تا نسل جوان از این بخشها استفاده و بهرهبرداری لازم را بکند.»
ترقی میافزاید: «در مجموع ایران اسلامی طی سالهای پس از انقلاب همانطور که توانست اقتدار دفاعی و نظامی خود را به جهانیان ثابت کند، به نحوی توانست اقتدار اعتقادی و فرهنگی خود را نیز به منصه ظهور برساند.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «امروزه شاهد رشد اسلامگرایی در جهان هستیم که نمود آن پیامهای انقلابی و اسلامی و بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب در جهان و توجه جهانیان به شعارهای فرهنگی انقلاب اسلامی است بهعنوانمثال در روز جهانی قدس سراسر دنیا به این پیام فرهنگی و سیاسی انقلاب لبیک میگویند و رژیم آمریکا مجبور است برای توجه به این مسائل در عید فطر به مسلمانان افطاری دهد و اینگونه اعیاد را تبریک بگوید که نشان از تأثیر فرهنگی بر معادلات فرهنگی جهان دارد. دشمنی و ضدیت غربیها با پیامبر اسلام (ص) و اسلامهراسی که دنبال میکنند و تبلیغات که علیه قرآن از آن بهره گرفته میشود، همه اینها نشان از ترس از پیام فرهنگی و تأثیر فرهنگی اسلام و انقلاب اسلامی بر ملتها دارد. بهطورقطع رشد اسلامگرایی در غرب امروز مرهون حرکت انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگی است.»
این فعال فرهنگی و سیاسی در پایان اظهار میدارد: «همچنین در دیگر ابعاد فرهنگی بهویژه نشر کتاب موفقیتهای چشمگیری داشتهایم که قابلمقایسه با قبل از انقلاب نبوده و بسیار گسترده شده است. امروزه حوزه فعالیتهای فرهنگی به لحاظ کمی و کیفی قابلمقایسه با ابتدای انقلاب اسلامی نیست و تعداد افرادی که در این حوزه فعالیت و بهویژه در حوزه فرهنگ دینی و اسلامی تلاش میکنند نسبت به ابتدای انقلاب چندین برابر شده است که همه اینها از دستاوردهای انقلاب اسلامی است.»