به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 15,063
بازدید دیروز: 10,007
بازدید هفته: 68,120
بازدید ماه: 104,797
بازدید کل: 25,971,511
افراد آنلاین: 7
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱۲ اردیبهشت ۱٤۰٤
Friday , 2 May 2025
الجمعة ، ٤ ذو القعدة ۱٤٤۶
اردیبهشت 1404
جپچسدیش
54321
1211109876
19181716151413
26252423222120
3130292827
آخرین اخبار
۱۴۷۰ - (پاسخ به شبهات ):کاهــل نمــازی ۱۴۰۴/۰۱/۲۳

 (پاسخ به شبهات ):

کاهــل نمــازی

  ۱۴۰۴/۰۱/۲۳

به شبهات حوادث اخیر پاسخ داده شد + دانلود - خبرگزاری حوزه
شبهه:  در روایت آمده است: نماز مرز بین کفر و ایمان است. دختر 35 ساله‌ام که متأهل است نماز نمی‌خواند، تعامل با ایشان برایم سخت است چون احساس می‌کنم کافر است. به نظرتان من باید چه‌کار کنم؟
پاسخ: یکی از ارزش‌های اخلاقی مورد تأکید در اخلاق اسلامی نماز است. اهمیت این ارزش تا جایی است که جزء واجبات دینی شمرده شده و ترک‌کننده آن مورد نکوهش شدید قرار گرفته است. در برخی روایات، ترک‌کننده نماز کافر دانسته شده است. این نکوهش ممکن است این دغدغه را برای والدین، همسران یا سایر نزدیکان فرد ایجاد کند که معاشرت با ترک‌کننده نماز مجاز نباشد. طبیعی است که پدید آمدن احساس منفی(کافر بودن) نسبت به این افراد، راه معاشرت با آنها را دشوار کند.
 در ادامه نکاتی درباره این دغدغه ذکر می‌شود.
نکته اول: کافر بودن ترک‌کننده نماز در روایات
ترک‌کننده نماز مورد نکوهش شدید قرار گرفته است‌، چنان‌که در برخی روایات از تعابیر کفر درباره آنها استفاده شده است. در روایتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «مَنْ تَرَک صَلاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَد کَفَر؛ هرکس عمداً نمازش را ترک کند، کفر ورزیده است.»(1) در روایت دیگری آمده است: « بَینَ الْعَبْدِ وَ بَینَ الْکفْرِ تَرْک الصَّلَاهِ؛ فاصله کفر و بندگی ترک نماز است.»(2) همچنین در روایتی از کتاب شریف وسائل الشیعه از امام صادق‌(ع) نقل شده است که فرمود: « إِنَّ تَارِک الصَّلاهِ کافِر، همانا ترک‌کننده نماز کافر است.»(3) هرچند در این روایات از تعبیر کفر برای ترک‌کننده نماز استفاده شده است، اما ازآنجا ‌که این تعبیر در زبان روایات به معانی مختلفی آمده است باید معنای کفر در روایات ترک‌کنندة نماز مورد بررسی قرار گیرد تا روشن شود که به چه معنا است و در حقیقت نمی‌توان صرفاً بر اساس ظاهر روایت حکم به ارتداد و کفر ترک‌کنندة نماز کرد.
نکته دوم: معنای کافر در روایات
کافر در لغت به معنای پوشاننده آمده است، افراد ناسپاس را کافر می‌نامند، به جهت آنکه نعمت‌های خدای متعال را نادیده می‌گیرند و گویی پرده بر روی آن می‌افکنند.(4) کفر در اصطلاح روایات به معانی مختلفی آمده است. برخی محققان کفر در روایات را به معانی ذیل دانسته‌اند:
1. کسی که اعتقاد به خدا و رسول و معاد ندارد؛
2. کسی که حق را می‌پوشاند؛
3. کفر به معنای کفران نعمت‌ها؛
4. کفر به معنای ترک دستور خداوند و مخالفت کردن با او؛
5. کفر به معنای برائت و بیزاری جستن.
درباره اینکه کفر در روایات تارک نماز به کدام‌یک از معانی است علامه مجلسی گفته است: «کفر» در روایات نماز به معنای چهارم یعنی ترک دستور خداوند و مخالفت با اوست. (5) فقهای شیعه نیز صرف ترک نماز را موجب ارتداد و نجس بودن فرد نمی‌دانند. یکی از فقها در پاسخ به این سؤال که اگر کسی بعضی از ضروریات دین مانند روزه و غیر آن(مانند نماز) را انکار کند، حکم کافر را دارد یا خیر؟ گفته است: «اگر انکار هر یک از ضروریات دین به انکار رسالت یا تکذیب پیامبر اکرم اسلام (ص) یا وارد کردن نقصی به شریعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است.»(6) درباره کفر ترک‌کننده نماز گفته است: «مجرد ترک نماز و روزه و سایر واجبات شرعی باعث ارتداد مسلمان و کافر شدن و نجس بودن وی نمی‌گردد و تا زمانی که ارتداد وی احراز نشده است، حکم سایر مسلمانان را دارد.»(7) اگر فردی نماز را به جهت انکار آن ترک کند به این معنا که ضروری دین را انکار کند، مشرک و نجس است ولی باید توجه شود غالب افرادی که نماز را ترک می‌کنند نه از باب انکار عمدی ضروریِ دین، بلکه به جهت بی‌توجهی نسبت به تکالیف الهی و اشتغال به دنیاگرایی و مانند آن، نماز را ترک می‌کنند؛ بدیهی است این افراد حکم مشرک را ندارند و نجس نیستند و بلکه مسلمان می‌باشند و نباید مانند فرد مرتد با آنها برخورد شود؛ بنابراین معاشرت و رفت‌وآمد با چنین افرادی ایرادی ندارد و باید بر احساس منفی(مرتد بودن بی‌نماز) غلبه کرد تا راه معاشرت با آنها مسدود نشود.
نکته سوم: حفظ ارتباط، همراه با شناسایی علت‌ها
ازآنجا ‌که امربه‌معروف و نهی‌­از­منکر با تحقق شرایط، وظیفه‌ای عمومی و همگانی است و از آن ‌جهت که ممکن است والدین سهمی در بی‌نمازی فرزند بزرگسال خود داشته باشند، ترک ارتباط و بی‌تفاوت بودن با فرزند بی‌نماز صحیح نیست، بلکه حفظ ارتباط به جهت ترغیب او به نماز همراه با تلاش برای شناسایی علت نماز نخواندن، رفتاری بایسته است. اینکه چرا فرد نسبت به نماز بی‌توجه شده است یا نماز نمی‌خواند باید ریشه‌یابی شود تا با پیدا کردن علت و رفع آن، ضعف پدید­آمده درمان شود. البته بسیاری از ضعف‌های اخلاقی، تک عاملی نیستند، بلکه ممکن است مجموعه‌ای از عوامل در بازه زمانی طولانی منجر به پدید آمدن آن شده باشد. با این‌حال غالباً نقش یک یا چند عامل نسبت به سایر عوامل، پررنگ‌تر است. پیدا کردن علت یا علت‌ها علاوه‌بر آنکه از جهت شناسایی قصور یا تقصیر والدین اهمیت دارد، از آن ‌جهت که تا حد زیادی در ارائه راه‌حل‌ها تأثیرگذار است؛ مثلاً بین فرزند بزرگسال متأهلی که از ابتدا اهل نماز نبوده است نسبت به فرزندی که اهل نماز بوده ولی بعدها مثلاً بعد از ازدواج نماز را ترک کرده است شرایط متفاوتی وجود دارد و راه‌حل‌ها نیز متفاوت خواهد بود.
نکته چهارم: انجام وظیفه، همراه با حفظ ارتباط
درنهایت هر فرد، مأمور به انجام وظایف الهی و اخلاقی خود و دیگران است و انجام وظیفه الزاماً به معنای کسب نتیجه موردنظر و مطلوب نیست مخصوصاً که تغییر رفتار در فرد ترک‌کننده نماز، درنهایت باید با اراده و اختیار خود او انجام شود و دیگران ازجمله والدین صرفاً نقش ایجادِ زمینه دارند و با اجبار نمی‌توان کسی را نمازخوان کرد؛ بنابراین والدین وظیفه شرعی و اخلاقی خود را انجام دهند و درنهایت اگر نتیجه مطلوب را نگرفتند ارتباط با فرزند را قطع نکنند چون صله‌رحم نیز ازجمله وظایف انسان در قبال خویشاوندان خود است، البته این ارتباط نباید به نحوی باشد که موجب تأیید بی‌نمازی فرزند شود.
نتیجه‌­گیری
فردی که به جهت کاهلی، نماز را ترک می‌کند با فردی که با قصد انکار و عناد آن را ترک می‌کند تفاوت دارد. غالب افرادی که نماز را ترک می‌کنند قصد عناد و انکار آن را ندارند بلکه به جهت بی‌توجهی و مشغولیت‌های دنیوی و مادی آن را ترک می‌کنند صفت کفر درباره این افراد- که در روایات به آن اشاره شده است، به معنای مشرک و مرتد بودن نیست، بلکه به معنای ترک دستور خداوند است؛ پس این افراد حکم سایر مسلمانان را دارند. 
ارتباط با این افراد از جهت هدایت و ترغیب آنها به نماز شایسته است. چنانچه فرد به وظیفه خود درخصوص هدایت فرد بی‌نماز عمل کرد، ولی نتیجه مطلوب را نگرفت، معاشرت او با فرد بی‌نماز ازآن‌جهت که صله‌رحم نیز جزء وظایف اخلاقی انسان است، نباید ترک شود البته این ارتباط نباید موجب تأیید بی‌نمازی او شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. قرائتی، محسن، نماز در قرآن، تهران، ستاد اقامه نماز، 1395.
2. دولتی، فاطمه، بی‌نمازها خوشبخت‌ترند، تهران، ستاد اقامه نماز، 1398.
3. سیف، علی‌اکبر، تغییر رفتار و رفتاردرمانی، نظریه‌ها و روش‌ها، تهران، دوران، 1402.
پی‌نوشت‌ها:
1. ابن ابی‌جمهور، عوالِی اللَّئالی‌، قم، سیدالشهدا، 1403 ق، ج‌2، ص‌224.
2.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، 1403 ق، ج‌79، ص‌202.
3.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1364 ش، ج‌4، ص‌42.
4. حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف (دایره المعارف جامع اسلامی)، تهران، آرایه، 1385، ج‌8، ص‌450.
5. وحیدى، محمد، دانستنى‏هاى لازم از نماز، چاپ چهارم، قم، بوستان کتاب، 1387 ش، ص‌33.
6. حسینی خامنه‌ای، سیدعلی، رساله اجوبه الاستفتائات، تهران، المهدی، 1386، ص‌67، مسئله 336.
7. همان، صص‌62 تا 63، مسئله 315.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی