به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 14,827
بازدید دیروز: 11,199
بازدید هفته: 30,758
بازدید ماه: 39,544
بازدید کل: 26,400,820
افراد آنلاین: 57
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۹ تیر ۱٤۰٤
Monday , 30 June 2025
الاثنين ، ۵ محرّم ۱٤٤۷
تیر 1404
جپچسدیش
654321
13121110987
20191817161514
27262524232221
31302928
آخرین اخبار
6700 - محمدهادی صحرایی: جنگ و صلح تحمیلی علیه ایران ۱۴۰۴/۰۴/۰۱

 جنگ و صلح تحمیلی علیه ایران

۱۴۰۴/۰۴/۰۱

 محمدهادی صحرایی
از سحرگاه خونین جمعه 23 خرداد که اسرائیل، پاچه ایران را گرفت تا امروزی که به فضل خدا مسلط بر میدان، بر سر مارِ صهیون می‌کوبیم، اتفاقات را می‌توان مرور کرد و به تحلیل پرداخت و نقاط قوت و آسیب را رصد کرد و برای روزهای در پیش، خودمان را تقویت کنیم. اکنون به گواه میدان و به شهادت رسانه و رفتار دشمنان؛ کارنامه مردم و رزمندگان ما موفق بوده و از خدای قادر متعال، توفیق روزافزون و پیروزی زودهنگام و موفقیت کم‌هزینه و نصرت مستضعفین و شادی بی‌انتهای مردم ایران و مستضعفین عالم را مسألت می‌کنیم. 
به مدیریت جمهوری اسلامی در این جنگ تحمیلی، در فرصتی دیگر خواهیم پرداخت‌، ولی آنچه در این مختصر، به آن اشاره می‌شود، جنگ روانی است که لایه زیرین جنگ‌های سخت است و بیراهه نیست اگر گفته شود اصل پیروزی در قدرت نرم و رسانه است. قدرتی که از ذهن سربازان خودی و دشمن تا تصمیم سیاستمداران و مسئولین و تا صفحات گوشی و اینترنت و تا تعداد like و dislike و تا گفت‌وگوی کف خیابان مردم کشیده شده است. تبیین و گفتن واقعیت، همان موردی است که رهبر انقلاب به آن اشاره کرده و به مردم سپردند که آن را در کنار زندگی عادی خود جدی بگیرند. همانکه پیش‌تر هم با اشاره به قدرت سخت و قدرت نرم به آن پرداختند. واقعیت است، اگر قدرت سخت، آسیب ببیند می‌توان برایش از قدرت نرم کمک گرفت‌، ولی در صورتی که قدرت نرم آسیب پذیرد نمی‌شود از قدرت سخت کمک گرفت. 
در دهه نود، سه فرمان مهم رهبری که به جهاد تبیین رسید، همگی در حوزه فرهنگ و رسانه بود. از آتش به اختیاری که به خاطر اختلال ستاد و صف در حوزه فرهنگ بود تا آرایش جنگی در فضای مجازی و تا جهاد تبیین که در 7 مهر 1400 و حدود یک سال پیش از اغتشاشات صادر شد، همگی رسانه پایه بودند. پس از فرمان جهاد تبیین هم، حدود شش‌ماه بر روایت اول، فریضه فوری و... تأکید شد که همگی ترجمان تبیین و قسمت مهمی از قدرت نرم ماست که با آن می‌توان در مقابل جنگ روانی و دروغ و شبهه دشمن، مدیریت افکار عمومی کرد و از آرامش و اعتماد ملی نگهبانی نمود و به اهمیت و قدرتِ نرمی که در رسانه‌ها تعریف و برجسته می‌شود پی برد. قدرتی که می‌تواند قدرت سخت را تولید یا زمین‌گیر کند. 
در این حدود ده روزی که از جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران می‌گذرد، به هر اندازه که به اسرائیل آسیب می‌رسانیم، رسانه‌های وابسته به جبهه استکبار، در تنفس دادن به اسرائیل و ترویج شایعه و تردید و تشکیک در واقعیات و اقدامات و پیروزی‌های ما جبهه باز‌ می‌کنند. خودزنی موشک‌های ایرانی، استفاده از سپر انسانی، حمله به بیمارستان‌ها و خانه‌ها، جیره‌بندی ارزاق عمومی، فرار مسئولین یا نظامیان، آشفتگی مدیریتی، هجوم مردم برای خرید اضافه‌‌بر نیاز، ناتوانی در مدیریت بحران و... همگی شایعه‌هایی هستند که می‌توان نقیض آنها و از قضا نمونه‌های حقیقی و اسرائیلی آنها را در فضای واقعی یا فضای مجازی دید. 
دروغ‌های کودکانه و تکراری شبکه‌های ماهواره‌ای اگرچه استفاده غیرمسئولانه و غیرحرفه‌ای از رسانه و تکنولوژی به قصد فریب افکار عمومی است ولی در‌ اصل‌، تحرکی برای عطینایی است که جلوشان می‌اندازند و مزد مزدوری و وطن‌فروشی آنهاست. حقیقت می‌فروشند تا مجوز اقامتشان تمدید شود و... بماند؛ نباید به کم‌اهمیت‌ها پرداخت. وقتی منوتو می‌گوید «یک هفته از حمله اسرائیل به ایران می‌گذرد، جنگی که ایران آغازگر آن بوده...‌» آیا این آشفتگی و بلاهت قابل پاسخگویی است؟ ترامپ قمارباز، عرق می‌خورد و در مستی نظر می‌دهد و اینترنشنال آن را تشریح می‌کند؛ این سفلگی و نفلگی ارزش پاسخگویی دارد؟ 
مقایسه رفتار مردم ایران با شهرک‌نشینان صهیون گویای همه‌چیز است. شلوغی راه‌پله‌های مترو تهران برای حضور در راهپیمایی کجا و شلوغی راه‌پله‌های پناهگاه اسرائیل کجا! شربت دادن در صف پمپ‌بنزین ما کجا و پاره کردن شکم همدیگر در پناهگاه‌های اسرائیل کجا! ما شهدایمان را تشییع کرده و محترمانه به خاک می‌سپاریم و آن طرف، بایکوت خبری است و هیچ آمار و اطلاعاتی منتشر نمی‌کنند و بازتاب هر تصویر و صوتی را اگر بدانند سانسور می‌کنند. میلیاردها دلار هزینه گنبد آهنین و پدافند پیکان و فلاخنی کردند که برای موشک‌های ایران لایی باز می‌کنند و از هزینه ایران انتقاد می‌کنند. به خاطر سپر انسانی، خروج از اسرائیل را ممنوع کرده‌اند و به ما تهمت می‌زنند. بیمارستان و بیمار و حتی نوزادان نارس را به‌ قتل می‌رسانند و ما را متهم می‌کنند و... و صفرشویی اسرائیل، مثل شستن ذغال برای سفید شدن یا دعا برای آمرزش شیطان است. 
غیر از اینها آنچه گفتنی است بی‌شرمی رسانه‌های غربی در تحریف واقعیات بدیهی است. ما در حال مذاکره‌ای بودیم که اصرار‌کنندگان معتقد بودند سایه جنگ را از ایران دور می‌کند که با پاس گل گروسی یا همان گزارش دروغ آژانس، اسرائیل وحشی به ایران حمله کرد. قصدشان ترور غافلگیرانه مسئولین ارشد نظامی و دانشمندان مؤثر در موج اول و مسئولین ارشد نظام در دور دوم بود و از کارانداختن سیستم پدافند و دفاعی و هسته‌ای و از بین بردن زیرساخت‌ها و در نهایت و پس از ایجاد وحشت و ناامیدی که با بی‌سر کردن نظام و نظامی انجام دادند، پروژه لیبی و سوریه را پیش گیرند ولی به اضافه تجزیه ایران به‌گونه‌ای که هرگز نتواند سربلند کند. این حقه، میراث و پیشه پدری آنگلوساکسون‌هاست.
قحطی بزرگ بریتانیا در ایران، باعث روی کارآمدن رضاخانی شد که دیگر برای استعمار، نه نیازی به زحمت جنگ دوران صفوی بود و نه نیازی به طراحی قرادادهای استعماری و استحماری دوران قاجار. پادشاه پهلوی، با اشاره غرب می‌آمد و می‌رفت و استان می‌داد و مناطق حساس و راهبردی از ایران جدا می‌کرد و در عمان و ویتنام جنگ نیابتی می‌کرد و... تجزیه امپراتوری عثمانی هم، بعد از جنگ جهانی اول، باعث از بین رفتن سد اسلام در برابر استعمار بود و شروع و تثبیت حضور غربی‌ها در منطقه و آغاز دوران بدبختی کشورهای مسلمان و در نهایت به تولد اسرائیل نامشروع انجامید، که جلال آل احمد در کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» که سفرنامه سال 41 او و سیمین دانشور به اسرائیل است، به آن پرداخته است. 
جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران با اطلاع و به نمایندگی از آمریکا صورت گرفت و اکنون آمریکا از لزوم بازگشت به مذاکره‌ای دم می‌زند که خودش در جریان و نیز متهم به‌هم زدن آن توسط اسرائیل است. البته اگر برتری این جنگ با اسرائیل می‌شد هرگز دعوت به میز مذاکره نمی‌کردند و مثل سگان وحشی به جان میهن ما می‌افتادند و هرکدام قسمتی را از آن خود می‌کردند ولی اکنون و پس از لایه‌برداری از فرماندهان و تأسیسات صنعتی ما و در اصل برای تقویت دوباره اسرائیل، از صلح دم می‌زنند و می‌دانند ممکن است بزاق برخی ترشح شود. خدا بر درجات تهرانی‌مقدم و حاج‌قاسم و حاجی‌زاده بیفزاید که اگر مشت ما را پولادین نمی‌کردند، حتی تصور آنچه پیش می‌آمد هم دلهره‌آور است. آنها خوب فهمیدند که دنیای آینده دنیای قدرت و قدرتمندان است و برای زندگی آزاد و برای صلح باید جنگید و ضعیف‌ها، در میان قدرتمندان برای مُردن یا بردگی مذاکره می‌کنند.
شهدای عزیز ما که به ما عزت دادند، این درس بزرگ را هم خاطرنشان کردند که مذاکره پس از کسب قدرت و بر مبنای عزت و از موضع برتر است و برسر دستاوردها و نقاط قوت نیست و قاعده دارد. و صلح تحمیلی به اندازه جنگ تحمیلی، بد و زشت و نپذیرفتنی است و مذاکره با ترامپ، عاقلانه، شرافتمندانه و هوشمندانه نیست و دلیلش تا دیروز تجربه بود و دلیل امروزش شهدای عزیزی است که روی دست ما گذاشتند. از سردار و دانشمند تا مردم آرمیده در خوابی که توسط سگ‌ هار کدخدا دریده شدند. این روزگار هم می‌گذرد و تاریخ و آیندگان همه را به دقت به قضاوت خواهند نشست و مظلومیت مردم مقتدر امروز را برمی‌شمارند و عظمت رهبر مقتدر و حکیم و آینده‌نگر و شجاع و مدیر و مدبر امروز ما که بارها ایران را از مهلکه درآورده است را آنگونه که باید درک می‌کنند.
سایه عزتش مستدام.