به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 8,098
بازدید دیروز: 10,631
بازدید هفته: 61,054
بازدید ماه: 317,771
بازدید کل: 26,915,593
افراد آنلاین: 29
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۳۰ مرداد ۱٤۰٤
Thursday , 21 August 2025
الخميس ، ۲۷ صفر ۱٤٤۷
مرداد 1404
جپچسدیش
321
10987654
17161514131211
24232221201918
31302928272625
آخرین اخبار
6770 - در باب تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران: دست دشمن رو شد ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
در باب تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به خاک ایران: 
  دست دشمن رو شد 
 ۱۴۰۴/۰۴/۱۶
‫آنچه درباره حملات اسرائیل به مراکز هسته‌ای و فرماندهان نظامی ایران می‌دانیم  - BBC News فارسی‬‎

«... اینجانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می‌کنم، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است، استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست‌هاست که در ایران به حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تایید عمال خود قبضه می‌کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط می‌کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمی‌کند و اگر کسی سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است...»
این جملات بخشی از اعلامیه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) بود که در آبان 1341 و در جریان مخالفت با تصویب‌نامه موسوم به انجمن‌های ایالتی و ولایتی صادر گردید. این برای نخستین بار بود که یک شخصیت سیاسی و مذهبی تاریخ معاصر ایران از خطر صهیونیسم و عوامل داخلی‌شان یعنی فرقه بهائیت صحبت می‌کرد. آنچه که سال‌ها بود با نقاب و عناوین مختلف، سرزمین ایران را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده بود.
از 225 سال پیش آمدند
از همان سال 1800 میلادی که سرجان ملکم انگلیسی از سوی تشکیلات فراماسونری (زیر شاخه صهیونیسم جهانی) پای به ایران نهاد و به دنبالش فراماسون‌های دیگری تحت عنوان باستان‌شناس و ایران‌شناس و... همچون جیمز موریه و سرگور اوزلی و رابرت اوزلی و سر‌هارفورد جونز و... 
اگرچه در همان عهد ناصری، برای اولین بار با وساطت نخستین صدراعظم فراماسون ناصرالدین‌شاه یعنی میرزاحسین سپهسالار، برای اولین بار پای کانون‌های صهیونیستی تحت عنوان مدارس آلیانس (اتحادیه جهانی اسرائیلیت) به ایران باز شد و به تربیت عناصر همسو و وابسته پرداختند. به دنبالش نیز مراکزی همچون مدرسه علوم سیاسی توسط فراماسون‌هایی مانند حسن پیرنیا برپا گردید که محل پرورش عناصر ماسون برای آینده گردید.
نیت اصلی، انهدام سرزمین و مملکت ایران بود. همین گروه بودند که در جنگ‌های ایران و روس، واسطه شدند و با قراردادهای گلستان و ترکمانچای، بخش‌های مهمی از خاک ایران را جدا کردند، با قرارداد رویتر و گرفتن امتیاز همه منابع زیرزمینی و رو زمینی این سرزمین، به قول آن سیاستمدار فرانسوی برای ایران و شاهش فقط باد هوا باقی گذاردند، با قرارداد دارسی، به مدت هفتاد سال نفت ایران را مال خود کردند تا آخرین قطره‌اش را دربیاورند و سپس نهضت عدالتخانه ایران را به سفارت انگلیس برده و از آن مشروطه انگلیسی بیرون کشیدند که حاصلش، نخستین دولت دست‌نشانده تاریخ ایران یعنی دیکتاتوری وابسته رضاخان بود که توسط سرجاسوس صهیونیست تشکیلات فراماسونری یعنی سِر اردشیر ریپورتر آموزش دید و با فراماسون‌های ارشدی همچون محمد علی فروغی و علی اصغر حکمت و احمد متین دفتری و... تقویت شد.
قرار بود ایران به اسرائیل دوم بدل گردد
در همان زمان، یک نوع اسرائیل دوم را در سرزمین ایران تست زدند؛ یعنی حدود 17 سال پیش از اعلام موجویت اسرائیل، در سال 1310، عزیزالله نعیم (رئیس سازمان صهیونیست ایران در زمان رضاخان)، طرحی 8 ماده‌ای برای تصرف زمین‌های کشاورزی ایران توسط یهودیان مهاجر به دربار شاه داد. 
در کتاب «سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران» در مورد طرح فوق آمده است:
«...اکثر مردم ایران هنوز اطلاع ندارند که محافل نیمه مخفی یهودی - صهیونیستی تا قبل از توطئه اشغال فلسطین، طرح پیچیده و اسرارآمیزی را برای تصرف بخش وسیعی از اراضی ایران تدارک دیده بودند. آنها درصدد بودند با اشغال مناطق گسترده‌ای از ایران و ایجاد پایگاه‌های پوششی و استقرار یهودیان نقاط مختلف جهان به ویژه اروپا در آن سامان، به طور خزنده‌ای بر ایران تسلط یابند که مشابه آن را در فلسطین اجرا کردند. با این تفاوت که ایده مزبور با رمز پنهان «صهیونیسم بدون صهیون» بود...»
آیا از پیشنهاد رئیس تشکیلات صهیونیست ایران یعنی عزیزالله نعیم، همان نقشه‌ای که برای اشغال فلسطین و برپایی رژیم اسرائیل به اجرا درآمد، نتیجه گرفته نمی‌شود؟ آیا در طرح و توطئه‌های امپراتوری جهانی صهیونیسم، سرزمین ایران نیز قرار بوده همچون فلسطین، به اسرائیلی دیگر مبدل گردد؟ 
اما همه این توطئه‌ها در خفا و با عناوین انجمن‌ها و سازمان‌های دیگر انجام می‌گرفت، دهها گروه با اسم‌های فریبنده ایجاد شدند که در واقع همان نیات و اهداف صهیونیسم بین‌الملل را پیش می‌بردند، علاوه‌بر لژهای فراماسونری،کلوب‌های روتاری، سازمان تسلیح اخلاقی، انجمن لاینز و... تاسیس گردیدند.
... و با عنوان فرقه بهائیت
در دوران پهلوی دوم نیز همچنان که حضرت امام فرمودند در قالب فرقه ضاله بهائیت و البته فراماسون‌ها، دولت و ارکان مختلف سیاسی اقتصادی و فرهنگی و نظامی آن را به اشغال خود درآوردند. حضور 9 وزیر بهائی در دوران نخست‌وزیری سیزده ساله هویدا (که خود نیز از بهائیان وابسته به اسرائیل بود) و حضور افرادی مانند سرلشکر ایادی و سپهبد سمیعی و سپهبد خسروانی (که از جلادان کشتار 15 خرداد 42 بود) و نصیری و ثابتی (از سران ساواک مخوف) و... حضور تعیین‌کننده صهیونیست‌ها را با عنوان بهائی و غیره، در حکومت محمدرضا نشان می‌داد اما همچنان خود صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها در خفا بودند.
چنان‌که حتی جرات نکردند در ایران سفارت رسمی تاسیس نمایند. دیپلمات‌های اسرائیلی در خانه سابق قوام‌السلطنه ساکن گردیدند و حتی دیدارهای مقامات اسرائیلی مانند گلدا مه‌یر و موشه دایان با شاه، به طور محرمانه و در فرودگاه، حین عبور از ایران صورت گرفت. 
قضیه لوایح شش‌گانه در بهمن 1341 و جشن‌های منحوس شاهنشاهی در مهرماه 1350 بنا بر اسناد غربی‌ها و خود صهیونیست‌ها، توسط کارشناسان اسرائیلی طراحی و اجرا شد تا اینکه اولا پای شرکت‌های اسرائیلی به ایران باز شده، دشت‌های حاصلخیز مانند دشت پرآب قزوین را به تصرف درآورند و کشاورزی ایران را به نابودی بکشانند و ثانیا تاریخ ایران و یهودیان را هم مبداء گردانند. اما باز هم در همه این توطئه‌ها و خرابی‌های دوران رژیم پهلوی، صهیونیسم و اسرائیل در پس پرده‌ها بودند و عناوین و اسامی جعلی و مزدورانشان در میدان عمل می‌کردند.
زلزله‌ای در جهان روی داد
با پیروزی انقلاب اسلامی، عوامل صهیونیسم جهانی از آن به عنوان زلزله‌ای در جهان یاد کردند؛ اسحاق رابین (وزیر دفاع وقت رژیم اسرائیل) با وحشت درباره این خطر عظیم برای صهیونیسم جهانی گفت:
«...ایران بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین دشمن اسرائیل محسوب می‌شود. دشمنی ایران پس از انقلاب اسلامی به رهبری (امام) خمینی، به صورت یک دشمنی ایدئولوژیک و دشمنی واقعی است و خطر افکار تندرو مذهبی از هر خطری برای اسرائیل بیشتر است...»
پس از سران رژیم اسرائیل، عمیق‌ترین هراس از انقلاب اسلامی، متعلق به فرانسوا میتران (دبیرکل حزب سوسیالیست و رئیس‌جمهوری بعدی فرانسه)، به عنوان یکی از عناصر مرتبط با کانون‌های صهیونیستی بود که در محافل غربی به «آژیر میتران» معروف شد. او درست دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 24 بهمن 1357 چنین هشدار داد:
«...انقلاب‌هایی از نوع انقلاب ایران در کشورهای همسایه نیز روی خواهد داد.... انقلاب ایران رژیم‌های مرتجع منطقه را زیر و رو خواهد کرد...»
پس از آن، در پشت پرده تمامی توطئه‌های تجزیه‌طلبانه و ترور و کودتا و تجاوز نظامی و جنگ و... صهیونیست‌ها حضور داشتند؛ آنها با کار چندین و چند ساله در کردستان، عناصر و عوامل خود را در این خطه و دیگر مناطق‌، فعال کرده و تحت عنوان خودمختاری به کشتار مردم و خرابکاری روی آوردند. سپس مزدوران خود را به ترور و وحشت آفرینی واداشتند. بعدها فیلم اعتراف سرکرده منافقین در گفت‌و‌گو با رئیس سازمان امنیت صدام افشا شد که در آن از دست داشتن کاخ سفید ریگان اوانجلیست (صهیونیسم مسیحی) و کاخ الیزه میتران صهیونیست در انفجارات هفتم تیر دفتر حزب جمهوری اسلامی و هشتم شهریور ساختمان نخست‌وزیری پرده برداشت.
سرمایه‌های اسرائیل در فتنه‌ها
در فتنه‌های 78 و 88 هم پشت ماجرا بودند و حتی در فتنه 88 یک قدم جلوتر آمده و از زبان شیمون پرز (رئیس وقت رژیم صهیونیستی) فتنه گران را بزرگ‌ترین سرمایه‌هایشان خواندند!
با رهنمود نتانیاهو در سپتامبر 2002 مبنی بر حمله به ایران با شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای، تاسیس کانال‌های مختلف فارسی زبان از سوی کانون‌های معلوم‌الحال و فراریان وابسته اوج گرفت که برهم زدن کانون خانواده ایرانی و رواج سبک زندگی بی‌بند و بارانه در راس برنامه‌هایشان قرار داشت.
در جریان اغتشاشات 1398 و 1401، بازهم کانون‌های صهیونی و اسرائیلی‌ها در پشت ماجرا بودند و بازهم خود را نشان ندادند. آنها در بسیاری از خرابکاری‌هایشان، علی‌رغم اینکه رد پایشان کاملا مشخص بود اما هیچ‌گاه مسئولیتی برعهده نگرفتند. 
همت کنید که دشمن خود به میدان آمده
اما انگار دیگر همه تیرهایشان به سنگ خورده و تمامی کشتی‌هایشان به گل نشسته است. دیگر از چپ و راست و منافق و تروریست و سلطنت‌طلب و کودتاچی و تجزیه‌طلب و... قطع امید کرده و حالا تمام قد، خودشان به میدان آمده‌اند.
حالا دیگر پرده‌ها بر افتاده، دیگر مزدوران به کار نمی‌آیند (اگرچه هنوز در میدان پرسه می‌زنند) و خود ارباب بایستی وارد میدان شود که شد.
اما مگر این آرزوی همه رزمندگان و شهدا نبود؟ مگر نمی‌خواستند بعد از فتح کربلا به سوی آزادی قدس بروند؟ مگر شهید حسن تهرانی مقدم در وصیتنامه‌اش ننوشت که:
«روی سنگ قبرم بنویسید، این‌جا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند.»
پس بسم الله، دشمن پس از 200 سال خودش به میدان آمده، با اسم و عنوان نحس خودش. دیگر از زیر عناوین و نام‌های دیگر به‌در آمده. مبارک است! بالاخره او را از لانه‌اش، بیرون کشیدید.