خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۴/۰۴/۱۱
نتانیاهو در پی دو دستگی در ایران بود اما موجب میهنپرستی شد
روزنامه گاردین میگوید نتانیاهو میخواست در ایران دو دستگی و آشوب درست کند، اما موجب برانگیختگی حمایت عمومی از جمهوری اسلامی و احساسات میهنپرستانه شد.
این روزنامه در تحلیلی نوشت: جنگ تمام شده است. اما اینطور نیست. آتشبس شفاهی بین ایران و اسرائیل میتواند هر لحظه تکهتکه شود. فقط سادهلوحان معتقدند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و ترامپ، دیگر جنگ نمیکند. حتی اگر دونالد ترامپ درست بگوید و تأسیسات هستهای ایران «نابود» شده باشند دانش هستهای و ذخایر اورانیوم غنیشده دستنیافتنی آن هنوز پابرجاست.
اکثر مردم از «جنگهای ابدی» که نمونه بارز آن درگیریهای چندساله و غمانگیز غرب در افغانستان و عراق است، متنفرند. نتانیاهو اینطور نیست. صلح، دشمن اوست. جنگ ابدی او را در قدرت، در کانون توجه و دور از زندان نگه میدارد.
علیرغم درخواست ویدیویی نتانیاهو از مردم ایران که آنها را به «ایستادگی» در برابر رژیم تشویق کرد، او اهمیت کمی به آزادی آنها میدهد. آنچه او میخواهد همان چیزی است که قدرتهای امپریالیستی همیشه میخواهند: کشوری دائماً ضعیف، تقسیمشده و تحقیرشده که هیچ چالشی برای منافع استراتژیک اسرائیل ایجاد نمیکند و به دلخواه مجازات شود. در حقیقت، جمهوری اسلامی حتی به سقوط نزدیک هم نشد. اگر نگوییم هیچ، بمبهای اسرائیل حمایت عمومی و احساسات میهنپرستانه را برانگیخت. ایران براساس یک دروغ مورد حمله قرار گرفت (نه اطلاعات آمریکا و نه سازمان ملل از ادعای نتانیاهو مبنی بر تسلیحاتی شدن آن حمایت نکردند) و دولتهای اروپایی از محکوم کردن بمباران خودداری کردند. این حقایق فقط بیاعتمادی به غرب را تشدید میکند.
ترامپ نشان داده که مداخلات عجولانه، بدون فکر و ناآگاهانهاش فقط جهان را خطرناکتر میکند. حمله مخفیانه او به ایران، منشور سازمان ملل را نقض کرد و به کشورهای سرکش کمک میکند تا تجاوز غیرقانونی را توجیه کنند. ترامپ با ادامه کمک و تشویق نتانیاهو، یک جنایتکار جنگی ادعایی، خود را در معرض پیگرد قانونی توسط دادگاه کیفری بینالمللی قرار میدهد. غیرقابل اعتماد بودن آشکار و خودخواهی هولناک او، همگی دلایل دیگری هستند که چرا نمیتوان روی آمریکا حساب کرد.
محاسبات نتانیاهو اشتباه از آب درآمد اسرائیل در آستانه خشونت داخلی است
دیپلمات پیشین انگلیس و عضو سابق سرویس جاسوسی MI6 گفت: تجاوز اسرائیل به خاک ایران با هدف بیثباتسازی و هرجومرج داخلی انجام شد.
آلستر کروک اظهار کرد: تلآویو و واشنگتن به دنبال اجرای پروژه «سوریهسازی» در ایران و راهاندازی انقلابی رنگی بودند، اما محاسباتشان اشتباه از آب درآمد. ایران توانست در واکنش به این فشارها، سریعاً سامانههای دفاعی خود را بازسازی کرده و ابتکار میدانی را در دست بگیرد.
آلستر کروک، همچنین گفته است: نتانیاهو در موقعیت ناامیدی قرار دارد. شما درست گفتید، وضعیت در اسرائیل به نقطهای رسیده که نزدیک به خشونت داخلی است. نیمی از جمعیت، یعنی بخش غربیتر و اروپاییتر اسرائیل، معتقدند کودتایی در جریان است. و تنشها پایههای دولت را به لرزه درآورده است. یهودیان اشکنازی، یعنی بخش سکولارتر و اروپاییتر، میگویند: «چرا ما باید فرزندانمان را برای کشتهشدن در غزه بفرستیم، در حالی که شما به جای جنگیدن، تورات میخوانید؟» این یک وضعیت بسیار تلخ است.
از سوی دیگر، امیر اورن، تحلیلگر دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی در گفتوگو با بیبیسی؛ از شکست نقشه تلآویو و واشنگتن برای براندازی در ایران خبر داد و افزود: مذاکرات آمریکا با ایران، یک عملیات فریب هماهنگ با اسرائیل بود. ترامپ بارها گفته که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد، او گرفتار فخرفروشیهای خودش شده که گفته کل تأسیسات اتمی ایران را نابود کرده است. در این صورت حمله مجدد به ایران را با چه بهانهای میتواند صورت دهد؟
وی افزود: وقتی اسرائیل به صداوسیما و یکی از زندانهای ایران حمله کرد، تصور شد که هدف، تغییر رژیم است؛ این تحلیل، درست است. اسرائیل و آمریکا امیدوار بودند که در ایران، آشوبی شکل بگیرد، اما چنین اتفاقی نیفتاد. در حال حاضر هم، نیروی آلترناتیوی برای به چالش کشیدن حاکمیت در ایران وجود ندارد.
اورن گفت: اشتباه ایران این بود که گرفتار این توهم شد که آمریکا و اسرائیل به کشورش حمله نظامی نخواهند کرد.
زکریا: ایرانیان تسلیمناپذیرند آنها عقبنشینی نخواهند کرد
مجری و تحلیلگر شبکه آمریکایی سیانان تاکید کرد: ایرانیان مردمی تسلیمناپذیر هستند.
فرید زکریا مجری و کارشناس شبکه آمریکایی با اشاره به حملات آمریکایی- صهیونیستی به ایران و مقاومت مردم این کشور اظهار داشت: «ایرانیان تسلیمناپذیر هستند، تنها راهکار ممکن با ایران، یک راهکار دیپلماتیک است. ایرانیان همواره روحیهای ملیگرا و تسخیرناپذیر داشتهاند. حتی در دوران حمله صدام به ایران، زمانی که این کشور در ضعیفترین حالت ممکن خود قرار داشت، ایرانیان تسلیم نشدند. ایرانیان بهراحتی از خطوط قرمز خود عقبنشینی نخواهند کرد.»
وی با اشاره به برجام تصریح کرد: حتی توافق هستهای دوران اوباما نیز یکسالونیم زمان برد. هرکسی که فکر میکند میتواند ایران را سریعاً وادار به حضور در میز مذاکره و تسلیم شدن کند، مشخص است که تاریخ ایران را نمیداند. آنها سرسختی خود را حفظ کردهاند.»
زکریا درباره ادعای نابودشدن برنامه هستهای ایران گفت: مشکل این دیدگاه این است که ایرانیان از دانش نابودناپذیر برخوردار هستند. آنها میتوانند حتی در صورت نابودی تأسیسات خود، این تاسیسات را به راحتی زیرزمین و بهطور محرمانه تأسیس کنند. فردو برای چندین سال تأسیساتی محرمانه بود. در همین حال، جن ساکی سخنگوی سابق کاخسفید به شبکه MSNBC گفت: ارزیابیهای اولیه دستگاه اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد که حملات آمریکا به برنامه هستهای ایران، آن را ویران نکرده است و بیشتر اورانیوم غنیشده ایران پیش از حمله از محل بیرون برده شده بود. ترامپ دوست دارد همیشه در سرخط عناوین خبری باشد، شعارهای تکواژهای دهد، یکدفعه خود را پیروز نشان دهد و ماستمالی و قلدری کند. اما ارزیابی سازمان اطلاعات دفاعی نشان میدهد که حملات هوائی آمریکا کارساز
نبوده است.
شبکه CNN آمریکا هم ضمن گزارشی گفت: ما مصدق را ساقط کردیم و او نهایتاً در زندان مُرد! چون ما با گستاخی تمام تصمیم گرفتیم که صاحب نفت ایران بشویم. گستاخی سیاست خارجی آمریکا طوری است که انگار همهچیز در یک خلأ اتفاق افتاده و هیچکدام از اقداماتی که ما انجام دادیم منجر به نفرت از ما نشده است. میگویید ایرانیان نیاز به غنیسازی صلحآمیز ندارند؟! چقدر گستاخانه است که به آنها بگوییم چه چیزی
نیاز دارند!
گزارشگر بیبیسی انگلیسی: بسیاری از اسرائیلیها اعتمادی به نتانیاهو ندارند
در حالی که خبرنگاران ایرانی بیبیسی، کاملا جانبدارانه از نتانیاهو و جنگ او علیه ایران حمایت میکردند، وایر دیویس گزارشگر بخش انگلیسی بیبیسی در بیت المقدس گزارش داد که برخلاف ادعای نتانیاهو به پیروزی، بسیاری از اسرائیلیها به او اعتماد ندارند.
دیویس مینویسد: در ماه مارس، زمانی که بنیامین نتانیاهو، روند آتشبس را که نتایج ملموسی در پی داشت کنار گذاشت، برخی تحلیلگران تصمیم او را به «خودکشی سیاسی» تشبیه کردند. توافق آتشبس در غزه که پیش از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ، با میانجیگری استیو ویتکاف حاصل شده بود، به آزادی دهها گروگان از اسارت حماس در ازای آزادی صدها زندانی فلسطینی از زندانهای اسرائیل منجر شد. قرار بود در مرحله بعد، تعداد بیشتری از گروگانها به خانه بازگردند و نیروهای اسرائیلی به تدریج از غزه خارج شوند. بسیاری از اسرائیلیها، به ویژه خانوادههای گروگانها، به شدت خشمگین شدند. آنها نتانیاهو را متهم کردند که بقای سیاسی خودش را بر امنیت بستگانشان و منافع ملی کشور مقدم
داشته است.
محبوبیت او در نظرسنجیها سقوط کرد و او برای حفظ دولت ناپایدار خود که با حمایت وزیران تندرو راستگرا و احزاب مذهبی ارتدوکس سرپا مانده بود، تقلا میکرد. او اخیرا در یک نشست خبری گفت که همچنان «ماموریتهای زیادی» در پیش دارد و تا زمانی که «مردم» اسرائیل بخواهند، برای انجام آنها در قدرت خواهد ماند.
اواخر همان هفته، نتانیاهو نابودی احتمالی برنامه هستهای ایران را به عنوان «پنجرهای از فرصت» معرفی کرد که «نباید از دست برود» و ادعا کرد که تنها او قادر است آزادی گروگانها و شکست حماس را تحقق بخشد و سپس توافقهای منطقهای گستردهتری را رقم بزند.
در نظام سیاسی چندپارهای که تشکیل ائتلاف در پارلمان اسرائیل با ۱۲۰ کرسی اهمیت حیاتی دارد، حزب لیکود به رهبری نتانیاهو به تنهائی قادر به در دست گرفتن اکثریت نیست و بر اساس تازهترین نظرسنجی روزنامه اسرائیلی معاریو، حتی در جلب حمایت احزاب کوچکتر راستگرا هم ممکن است دچار مشکل شود. همین نظرسنجی نشان میدهد اکثریت قابل توجهی (۵۹ درصد) میخواهند در ازای آزادی گروگانها، جنگ در غزه فورا متوقف شود. نزدیک به نیمی از شرکتکنندگان (۴۹ درصد) معتقدند تنها دلیلی که نتانیاهو جنگ را ادامه میدهد، منافع سیاسی شخصی اوست.
پروفسور تامار هرمان، پژوهشگر ارشد مؤسسه دموکراسی اسرائیل، میگوید: «او بازیگر سیاسی بسیار ماهری است. هیچ سیاستمدار ماهرتری در اسرائیل وجود ندارد. اما جلب «اعتماد» برای نتانیاهو یک مشکل بزرگ است. کسی که بارها برای حفظ قدرت مواضعش را عوض کرده، دیگر اعتماد اکثریت اسرائیلیها را ندارد.
هرمن میگوید بر اساس نظرسنجی تازهای که به زودی منتشر خواهد شد، نتانیاهو حتی نتوانسته از مرز ۵۰ درصد برای جلب اعتماد کامل یا حتی نسبی اسرائیلیها عبور کند. با وجود این که قمار نظامی او علیه ایران ظاهرا نتیجه داده، مشکل بزرگی پیش روی بنیامین نتانیاهو قرار دارد که چندان علاقهای به طرح آن ندارد، اما امیدهای او برای ادامه دوره نخستوزیری را به شدت تهدید میکند.
نتانیاهو قرار است به زودی در جریان رسیدگی به یک پرونده کیفری پر سر و صدا که در آن با اتهامات فساد سیاسی، از جمله رشوه و کلاهبرداری روبهروست، شهادت دهد. نتانیاهو و حامیانش بارها تلاش کردهاند پرونده قضائی علیه او را به عنوان اقدامی با انگیزههای سیاسی جلوه دهند، اما در جامعهای که روزبهروز دوقطبیتر میشود، مخالفانش به همان اندازه مصمماند که او باید در برابر عدالت پاسخگو باشد. یائیر لاپید، رهبر مخالفان دولت در اسرائیل، گفت که او نباید «در روند قضائی یک کشور مستقل» دخالت کند.
در سطح بینالمللی، بسیاری از اسرائیلیها معتقدند نتانیاهو با طولانی کردن غیرضروری جنگ در غزه، جایگاه جهانی اسرائیل و چشمانداز اقتصادی آن را تخریب کرده است. همچنین نباید فراموش کرد که دیوان کیفری بینالمللی حکم بازداشت نتانیاهو و یوآو گالانت، وزیر دفاع سابق او را به اتهام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در غزه صادر کرده است؛ جایی که بیش از ۵۵ هزار نفر در جنگ اسرائیل علیه حماس کشته شدهاند.
روزنامه مدعی اصلاحات: روحانی و ظریف را برای مذاکره بفرستید!
در حالی که رئیسجمهور آمریکا با وقاحت تمام اعلام میکند ما مراکز هستهای ایران را نابود کردیم و مجلس شورای اسلامی در یک اقدام منطقی و متناسب با خواست ملت، قانون تعلیق همکاری با سازمان بینالمللی انرژی اتمی را تصویب میکند و رئیسجمهور کشورمان این قانون را برای اجراء، ابلاغ میکند، در همین شرایط، برخی در داخل
بر طبل مذاکره با آمریکا میکوبند و برای پیشبرد این برنامه ذلیلانه خود به سراغ همان کسانی میروند که وضعیت امروز کشور و رفتار ترامپ در برنامه هستهای ایران محصول اقدامات 8ساله این افراد بوده است.
در همین رابطه روزنامه اصلاحطلب «آرمانملی» در مطلبی، پیشنهاد داده که حسن روحانی و محمدجواد ظریف بهعنوان نمایندگان ویژه برای دیدار با ترامپ یا مقامات غربی به کاخسفید بروند.
نویسنده این یادداشت، در شرایطی چنین نسخهای برای سیاست خارجی ایران میپیچد که حمله رژیم صهیونیستی به تهران، نطنز و اصفهان دقیقاً در آستانه دور جدید گفتوگوها رخ داده و عملاً فرآیند مذاکرات را به جنگی ۱۲روزه تبدیل
کرد.
در بخشی از یادداشت آرمانملی آمده است: «اکنون که خطر ادامه جنگ تقویت شده است، دولتمردان باید هشیاری لازم را داشته باشند. هیئتی باید به مذاکره برود که زبان دیپلماسی را داشته باشد... حتی شده با حکم حکومتی باید این چهرهها (روحانی و ظریف) به تیم مذاکرهکننده اضافه شوند.»
این درخواست، در حالی مطرح میشود که عملکرد این دو چهره در توافق برجام، هنوز یکی از سؤالبرانگیزترین و پرچالشترین تجربههای دیپلماتیک جمهوری اسلامی محسوب میشود؛ توافقی که نهتنها منافع اقتصادی وعدهدادهشده را محقق نکرد، بلکه با خروج ناگهانی ترامپ از آن، عملاً به عاملی برای افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران تبدیل شد و حمله به سه مرکز هستهای ایران توسط آمریکا محصول عملکرد همین آقایان بوده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
«ما در حالی حرف از مذاکره میزنیم که تنها راه موجود است زیرا اگر به این مسیر ورود نکنیم همواره مورد حمله غربیها خواهیم بود هرچند همواره جواب دندانشکن به آنها دادهایم. در کنار این مورد باید دستور دهند تا طرفداران واقعی انقلاب برای بهبود شرایط از تندروی دور شوند، هرچند آنها هم برای ایران دغدغه دارند ولی در این شرایط به مدیریتی یکدست نیاز داریم تا به انسجام ادامه دهیم. مدیریت کشور باید به سمت صلح برود ولی در مقابل برخی با ادبیات جنگی و تند فضا را برای جنگ آماده میکنند که این خواسته ملت و دولت نخواهد بود.»
این روزنامه اصلاحطلب مینویسد:
در حالی نام روحانی و اعضای دولت او این روزها به عنوان یک ناجی مطرح میشود که نام برخی از آنها چون ظریف در تاریخ به عنوان نمونه قابلتأملی از شکست دیدگاههای مماشاتجویانه و عدم توجه به اقتضائات جدید مناسبات بینالملل در زمانه خود خواهد ماند.
بنابراین، از این جهت میتوان گفت ظریف شبیهترین شخصیت به «نویل چمبرلین» نخستوزیر انگلیس در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ بود. فردی که با خوشبینی و عقبنشینی در قبال خواستههای آدولف هیتلر، با آلمان نازی توافقی امضا کرد و آن را در میان مردم سر دست گرفت و به آن افتخار کرد؛ در نهایت همان توافق برای مردم انگلیس دقیقاً نتیجه عکس داد و با زیادهخواهیهای هیتلر از بین رفت. محمدجواد ظریف نیز با همه تفاوتهای تاریخی و فرهنگی امروز میتواند نسخه ایرانی همان چهره باشد که توافقنامهای را با اعتماد امضا کرد و در نهایت نتیجهای جز شکست و فشار به ملت خود ندید.
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۰، صراحتاً تأکید کرده بودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد... هرجا که کارها را منوط به غرب کردید، ناموفق بودید.»
اکنون با همه این تجاربی که به دست آوردهایم، آیا باید با چشمبستن بر عهدشکنیهای مکرر آمریکا، باز همان چهرههایی را که سیاست خارجی ایران را معطل وعدههای پوچ خود کردند، بهعنوان رابین هود و ناجی ملت ایران معرفی کنیم؟