به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 281
بازدید دیروز: 7,668
بازدید هفته: 7,949
بازدید ماه: 28,919
بازدید کل: 23,690,741
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۹ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 28 April 2024
الأحد ، ۱۹ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۱۴۶ - شهيد مطهرى : مفهـوم مكر خــدا ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
مفهـوم مكر خــدا
   ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
مرتضی مطهری - دانشنامه‌ی اسلامی
استاد شهید مطهری
گاهی خداوند با بندگان خود مکر می‌کند‌، یعنی وقتی بنده‌ای با خدا مکر می‌کند خدا هم با او مکر می‌کند: «و مکروا و مکرالله و الله خیر‌الماکرین‌» (آل عمران / 54)
مكر در مورد خداوند چه معنی دارد؟ مكر خدا آن وقتی است كه كار خدا، یعنی سنت الهی، آن شكل پوشیده خود را پیدا می‌كند. اینكه «مكر» گفته می‌شود به اعتبار این است كه وقتی ما این افعال را به خدا نسبت می‌دهیم از نظر شكل كار است نه از نظر روح كار. یك انسان كه با انسان دیگر مكر می‌كند، معنایش این است كه طوری با او رفتار می‌كند كه او راز و رمز كار این را نمی‌فهمد و نمی‌داند. البته همه مكرها در مورد انسان‌ها بد نیست؛ مكر یك انسان نسبت به انسان دیگر ممكن است بر اساس سوءنیت باشد و ممكن است بر اساس حسن نیت باشد در جایی كه انسان با یك مكّار مكر می‌كند.
 لازمه ایمان این نیست كه انسان سیاست و روشی را كه در مقابل دیگران پیش می‌گیرد صددرصد آشكار كند و به اصطلاح امروز دست خودش را رو كند تا طرف بخواند و بعد بر ضدش رفتار كند، این حماقت است. منتها فرق میان مكر خوب و مكر بد- كه مكر خوب را «تدبیر» می‌گوییم- در نیت نهائی است كه آدمی كه مكرش بد است، بر اساس یك سوءنیت‌، یك كار پوشیده را انجام می‌دهد، ولی آن كسی كه نیت خیر دارد، بر اساس یك حسن نیت كار پوشیده‌ای را انجام می‌دهد. مقصود از «كار پوشیده» این است كه كاری كه انجام می‌دهد راز و سرّ این كار برطرف روشن نیست، طرف نمی‌تواند دست او را بخواند كه كار او برای چیست و بسا هست در مورد او اشتباه می‌كند. 
حال، رفتار خداوند با بندگان دو جور است: گاهی راز مطلب خیلی آشكار است، یعنی یك رابطه علت و معلولی واضح و آشكاری هست كه انسان زود می‌تواند راز مطلب را بفهمد. گاهی قضیه برعكس می‌شود، یعنی جریان كار عالم با انسان طوری رفتار و عمل می‌كند كه راز مطلب بر انسان پوشیده است و انسان ضد آنچه كه هست خیال می‌كند. 
سنت استدراج خداوند
مثلاً، اگر فرض كنیم كه انسان معصیتی را انجام بدهد و بلافاصله یا با فاصله كم نتیجه بد آن معصیت را ببیند، این یك كار آشكار است، یعنی عكس‌العمل دارد ولی عكس‌العمل آشكار. یا كار خیری انجام بدهد و اثر كار خیر خودش را خیلی واضح در عمل مشاهده كند؛ این یك كار آشكار است. اینكه انسان كار بد بكند و خود اثر كار بد خود را احساس كند، خودش یك نعمتی است برای انسان. ولی یك وقت انسان می‌رسد به آنجا كه استحقاق این مقدار لطف را هم ندارد كه خداوند با چشاندن اثر گناه او، او را بیدار كند و به او بفهماند. این [چشاندن‌] خودش یك نعمت و لطفی است از پروردگار. گاهی این لطف از او گرفته می‌شود؛ كار بد می‌كند، می‌بیند برعكس به‌جای اینكه یك اثر بد ببیند اثرهای خوب می‌بیند، یعنی نعمت‌ها بیشتر بر او می‌بارد، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‌شود، هیچ اثر بد ظاهری نمی‌بیند. آیا این از باب این است كه كار بد اثر بد ندارد؟ نه، اثر بد دارد، ولی به دلیل اینكه او چنین شایستگی نداشته است، كار بد می‌كند، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‌شود؛ بدتر می‌كند و باز باب نعمت بیشتر به رویش باز می‌شود. می‌رسد به آنجا كه دیگر پیمانه‌اش پر می‌شود، یك وقتی به سراغ او می‌آیند كه دیگر هیچ فایده‌ای ندارد. این است كه در یك تعبیر به آن گفته می‌شود «استدراج»‌، یعنی درجه به درجه گرفتن، كم‌كم گرفتن؛ و در یك تعبیر دیگر به آن گفته می‌شود «مكر»‌، مكر الهی، یعنی خدا با انسان طوری رفتار می‌كند كه راز كار بر انسان مخفی است و انسان ضد آنچه كه هست خیال می‌كند.  شخصی به شعیب پیغمبر گفت: ‌ای شعیب! اینكه شما می‌گویید كار بد این همه اثر دارد، من تجربه كردم خلافش را دیدم. گناهی نیست كه من در دنیا نكرده باشم و هیچ اثر بدی هم از آن ندیده‌ام. 
شعیب به خدای خودش عرض كرد: خدایا این بنده چنین می‌گوید. فرمود: به او بگو ما تو را گرفته‌ایم و خودت نمی‌دانی؛ بدترین نوع گرفتن تو همین است. 
قرآن می‌فرماید: «وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ كَیْدِی مَتِینٌ»(قلم/ 45) و به آنها مهلت (بازگشت) می‌دهم؛ چرا که نقشه‌های من محکم و دقیق است!  و یا می‌فرماید: «آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها، عذاب خوارکننده‌ای (آماده شده) است.»(آل‌عمران‌/ 178) در مفهوم «استدراج» زمان خوابیده است. 
حال، به پیغمبر اكرم خطاب می‌رسد: «فَاصْبِرْ» چون مسئله، مسئله استدراج است، تو هم نباید عجله داشته باشی، عجله نكن، مبادا در عذاب اینها استعجال كنی كه فوراً و بلافاصله [نازل شود[ اشتباهی كه یونس مرتكب شد، كه باید در مقابل گناهان قوم خودش صبر می‌كرد تا مهلت و مدت استدراج الهی پایان بیابد؛ این صبر را به خرج نداد آنگاه خودش گرفتار شد. پس صبر داشته باش، صبر كن برای رسیدن حكم پروردگارت؛ یعنی زمان می‌خواهد- چون مسئله، مسئله استدراج است- ولی قطعاً رسیدنی است. احتیاجی ندارد كه تو نفرین كنی تا عذاب الهی بیاید، همین الان عذاب الهی آمده است ولی اثرش كم‌كم ظهور و بروز می‌كند و اینها بدتر از آنها عذاب شده‌اند. 
* مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج26، 
صص 625- 623